پورنوگرافی فمنیسم شبکهای شده در ایران
/گزارشی از یک مقاله نامعمول/
اخیراً احسان شاه قاسمی استاد گروه ارتباطات در دانشگاه تهران مقالهای با نتیجه گیریهای نامعمول را در همایش آینده علوم اجتماعی و انسانی در پراگ ارائه کرده است؛ انصاف نیوز خلاصهای از این مقاله را به زبان فارسی منتشر میکند. اصل مقاله با عنوان “Pornography of Networked Feminism: The Case of Iranian “Feminist” Instagramers” در وب سایت همایش قابل دسترسی است.
شاه قاسمی با یک تحلیل نتنوگرافیک روی چهار صفحه اینستاگرامی کوشندگان فمنیست در ایران (فرانک عمیدی، سمانه سوادی، مرمر مشفقی و نسرین افضلی) به این نتیجه رسیده که این صفحات و محتوای آنها توجهی به مسائل زنان ندارند و برای مخاطبان مرد پورنوگرافی یا خود-پورنوگرافی عرضه میکنند. شاه قاسمی میگوید این صفحات با توجه بیش از حد به ارتباط جنسی، شمار زیادی از مردان را جلب میکنند و سپس این فالوورهای پرشمار را برای خود تبدیل به پول، قدرت، بورسهای تحصیلی تبعیض آمیز و حتی لشکری از هواداران چشم و گوش بسته برای حمله دسته جمعی به صفحات منتقد و ساکت کردن آنها میکنند.
شاه قاسمی میگوید این صفحات ادعا میکنند واپسین یافتههای علمی را به زنان ایرانی ارائه میکنند اما با واکاوی پروندههای علمی آنها میبینیم که هیچ کدام از آنها پیشینه علمی روشنی ندارند. اغلب آنها مطالعات زنان خواندهاند و این امکان با بورسهای تبعیض آمیز به آنها داده شده است. گذشته از این، خود رشته مطالعات زنان یک میانبر تبعیض آمیز ضدعلمی است که کار خاصی برای زنان نکردهاند و عمدتاً دغدغه آنها دغدغه زنان مرفه و طبقه متوسط رو به بالاست. در جهان بیش از ۹۰۰ رشته محل مطالعات زنان و مطالعات جنسیت (یعنی همان مطالعات زنان) وجود دارد و در مقابل فقط یک رشته مطالعات مرد و مردانگی در دانشگاه استونی بروک وجود دارد که آن هم به وسیله شماری از استادان فمنیست اداره میشود. شاه قاسمی با بررسی پیشینه علمی این چهار کاربر میگوید هیچ کدام از آنها در پایگاههای مهم وب آف ساینس یا اسکوپوس پروفایل ندارند و جز نسرین افضلی، هیچ کدام حتی در پایگاه بسیار عام گوگل اسکالر نیستند.
سپس، شاه قاسمی پرسشی مهم را مطرح میکند: فمینیسم شبکهای شده ایرانی در اینستاگرام چقدر تلاش میکند به مشکلات آسیب پذیرترین گروه زنان جامعه -یعنی زنان مسن که ۲۰ درصد از کل جمعیت زنان در جامعه را تشکیل میدهند- بپردازد؟پاسخ این است، هیچ.
شاه قاسمی با تحلیل ۲۰۰ پست میگوید هیچ کدام از این صفحات به مسائل زنان مسن نمیپردازند چون پرداختن به مسائل زنان مسن مخاطبِ عمدتاً مردِ چشمگرسنه این صفحات را آزرده میکند و فراری میدهد. در عین شگفتی، فرانک عمیدی در یکی از این ۲۰۰ پست تحلیل شده به مسائل زنان مسن اشاره میکند؛ اما تصویری که برای این پست منتشر کرده تصویر زنی مسن اما خوش اندام است که با یک بیکینی شیک و عینک دودی و با گیلاس آبجو در دست روی تخته سنگی در ساحل نشسته است. یعنی، حتی وقتی به مسائل زنان مهم اشارهای گذرا میشود، بیشینه تلاش انجام میشود تا با ارائه تصویری جنسی از یک زن مسن، مخاطب مرد آزرده نشود.
شاه قاسمی به دغدغههای ارائه شده در این صفحات هم اشاره میکند و میگوید در این صفحات خیلی کم به مسائل جدی مانند حق حضانت، حق شهادت در دادگاه و قضاوت، و حق دستیابی با بالاترین مناصب دولتی پرداخته میشود چون این مسائل برای مخاطبِ عمدتاً مرد جذاب نیست و در عوض بر حق داشتن روابط جنسی و روابط متعدد جنسی با هر کسی و در هر زمانی تاکید میشود.
شاه قاسمی مفهومی به نام زیباسازی قاعدگی را مطرح میکند و میگوید چون مخاطبِ عمدتاً مرد ممکن است از بحث درباره قاعدگی آزرده شود، در این صفحات تلاش میشود قاعدگی زیباسازی شود و در واقع، به قاعدگی وجه جنسی داده شود.
و در پایان، شاه قاسمی میگوید این افراد خودشیفتهاند و بخشی از مشکل نابرابری هستند، نه راه حل آن. شاه قاسمی میگوید این افراد پیوسته دارند با نمایش عکسهای خودشان به مخاطبان زن فخرفروشی میکنند. این صفحات صرفاً یا گرداننده صفحه را در موقعیتهای جنسی به دقت ساخته و پرداخته شده و در محیطی بسیار لوکس عرضه میکنند، یا با نمایش اندامهای جنسی زنانه و بحث از نیاز زنان به ارتباط جنسی و نیاز به رفع این نیاز، تلاش میکنند نگاه خیره مردانه را جذب کنند. او سپس با آوردن ده ها نمونه از عکسهای همخوان شده در شبکه اینستاگرام، میپرسد ارتباط این عکسهای نیمه برهنه با مشکلات زنان تهیدست در مناطق محروم چیست و چگونه قرار است مشکلی از آن زنان حل کند.
از نگاه شاه قاسمی، این افراد بخشی از یک شبکه فساد هستند که از ایران تا اروپا و آمریکای شمالی گسترده است و هم در ایران و هم در بیرون ایران با امکاناتی کار میکنند که یک زن معمولی ایرانی خواب آن را هم نمیتواند ببیند. آنها بخشی از ساختار قدرت هستند و خانوادههای آنها در ایران جزو نخبگان ثروت و قدرت هستند. آنها بدترین نابرابری را در بسته بندی برابری خواهانه به قربانیان میفروشند.
انتهای پیام