ماجرای عجیب لغو مجوز پخش برنامهی جعفر شیرعلینیا
در حالی که مسئولان یک برنامهی تلویزیونی از پخش این برنامه با حضور جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر تاریخ جنگ خبر داده بودند دقایقی پیش از آغاز این برنامه مجوز پخش آن لغو شد!
به گزارش انصاف نیوز فصل تازهی برنامهی «چراغ مطالعه» به دوران جنگ و کتابهایی که در این باره نوشته شده میپردازد.
بنا بر اعلام مسئولان تولید و تهیهی این برنامه، قرار بر این بود که شب گذشته قسمت دوم این برنامه با حضور جعفر شیرعلینیا از شبکهی ۴ سیما پخش شود اما دقایقی پیش از آغاز، قسمتی دیگر جایگزین آن شده است.
کوروش علیانی، مجری – کارشناس برنامهی «چراغ مطالعه» در این باره در صفحهی توییتر خود نوشت:
«زمان برنامه نیم ساعت عوض شده، مهمان برنامه هم تغییر کرده. من هم در خانه هستم و اطلاع ندارم که چرا. همینها را هم از زیرنویس شبکهی چهار متوجه شدم.
اگر خبری به من برسد، چه الان چه بعد، طبیعی است که اطلاع خواهم داد.
من هم مثل شما توی خونه هستم. زیرنویس شبکهی چهار اگر درست باشد ساعت ۲۱:۲۹ برنامه آغاز میشود و ترتیب پخش گفتوگوها هم جابهجا شده. یعنی خلاف آنچه گفته بودند گفتوگوی با آقای بابایی پخش خواهد شد که اتفاقا بسیار هم باارزش است، اما ارزشش بینظمی را توجیه نمیکند.
آنچه پیشتر هم گفته بودم را یادآوری میکنم که گفتوگوی خوبی تلویزیونی به سه اعتماد پیاپی نیاز دارد؛ اعتماد به خود، اعتماد به گفتوگو کننده و دستگاه پخشکننده، و نهایتا اعتماد به مخاطب.
آدمهای زیادی به هم قول میدهند، با هم دست میدهند، تا یک برنامهی تلویزیونی شکل بگیرد، و همهی اینها بنا است خدمتگزار مهمان و مخاطب باشند.
من کارمند صدا و سیما نیستم. تعهدم به سیما حداقلی است و در راه تولید برنامهی خوب. به تهیهکننده قولهایی دادهام، به مهمانان هم.
مراقب بودهام که این قولها یکدیگر را نقض نکنند. من قول دادهام که به محض یافتن اطلاع دقیق از دلیل جابهجایی برنامهی دیشب خبر دقیق بدهم، خواهم داد، اما وقتی مطلع شوم، نه وقتی حدس بزنم.
دیگری اگر دوست دارد حدس بزند، من مخالفتی ندارم. حدس هم میتواند آغاز شناخت باشد.
اگر همانجا متوقف نماند و آدم بگردد و ببیند شواهد جدی را تایید میکند یا نه.
در مورد ارتباط این برنامهها با مستند حسین باستانی کافی است بدانید من هر روز با تیشرت سیاه وارد استودیو شدهام و آنجا پیراهن عوض کردهام، ضبطها پیش از عاشورا انجام شدند.».
جعفر شیرعلینیا در واکنش به این اتفاق در یادداشتی تلگرامی نوشت:
«لوطیخور نخواهد شد
نتوانستند کمتر از یک ساعت گفتگو را پخش کنند
هجدهم شهریور43، آیتالله خمینی در مسجد اعظم قم خطاب به حکومت گفت:
«از این رادیو… دو سه ساعتش را هم دست ما بدهید اما آزادمان بگذارید، نه اینکه برنامهاش هم خودتان بنویسید… من به شما قول میدهم که نه با سلطنت شما مخالفت داشته باشد… فقط اگر وزارت فرهنگ و دستگاههای فرستنده یک مقداری دست ما باشد ما مردم را آشنا میکنیم؛ دنیا را آشنا میکنیم به احکام اسلام و اسلاممان.»
این همان سخنرانی است که امام در آن گفت: «وزارت اوقاف از ما باشد… یک نفر هم وزیر اوقافش بکنیم… آنوقت ببینید که اینطوری که الان دارد لوطیخور میشود، نخواهد شد… دست ما بدهید تا ببینید چه خواهد شد»
(صحیفه امام، ج1، ص391و392)
حالا تلویزیون یک نفر متولد بهمن ۱۳۵۷ را خودش دعوت کرده و کمتر از یک ساعت از شبکهی چهارش با او گفتگو کرده است.
به قول امام برنامهاش را هم خودش نوشته، سوال پرسیده و رسما در منابع خبریاش اعلام کرده برنامه را پخش میکند.
اما نتوانست…
من تشنهی حضور در تلویزیون نیستم اما عزیزانی که در این سالها برای روایتِ ایرانی از جنگ زحمت کشیدهاند میتوانند نگران باشند و حرفی بزنند، چرا که این روشها در امروز و فردایِ تاریخ، مخاطب را دربارهی تمام زحماتِ آنها دچار تردید میکند.
از مخاطبان عزیزم که با دعوتِ من پای تلویزیون منتظر نشستند، عذرخواهی میکنم. نباید به وعدهی آنها اعتماد میکردم.
محرومیت از تریبونهای ملی را تحمل میکنم و همینجا در فضای مجازی خواهم نوشت.
به امید خدا»
واکنشهای توییتری به این اقدام عجیب سازمان صداوسیما را به انتخاب خبرنگار انصاف نیوز میخوانید:
امید حسینی: حالا نه اینکه شیرعلینیا هرچی بگه وحی خداست ولی مسئولان صداوسیما بارها نشون دادند که سر سوزنی برای فهم و شعور مردم احترام قائل نیستند وگرنه وضعشون به اینجا نمیرسید. امید داشتن به اینها واقعا بیهوده است.
امیر ناظمی: تاریخ همه جنگهای دنیا زانو میزند در پیشگاه جنگ صداوسیما با پژوهش، جنگ صداوسیما با صدای متفاوت و جنگ این نهاد با دیده شدن توسط مخاطب! کاش لغو برنامهها هم خبررسانی میشد تا بیهوده تلویزیون را روشن نکنیم.
مسعود دیانی: من همواره منتقد نوشتههای جعفر شیرعلینیا بودهام. نقد اما به آزادی زنده است. وقتی عنان کار در دست امثال بهمن کارگر باشد و اراده به خفه کردن هرصدای مخالفی با ضرب و زور نقد بی معناست. امروز بهمن کارگر در تیم حسین باستانی و بیبیسی فارسی بازی میکند. چه بفهمد. چه نفهمد. دریغ.همین
حسن علیزاده: ناتوان از پخش گفتوگو با شخصی که کتابهایش با مجوز قانونی، چاپ شده و بسیار هم پرفروش. بعد میگویید چرا این همه توجه به بیبیسی و مستند کودتای خزنده؟!
کمال چوگانباز: بیشتر از ده سال بود که ننشسته بودم پای تلویزیون تا یه برنامه رو نگاه کنم. وقتی تبلیغات این گفتگو رو دیدم براش ساعتم رو تنظیم کردم و از ده دقیقه قبل کامپیوتر رو روشن کردم تا برنامه رو آنلاین ببینم. اما یک بار دیگه هم بهم ثابت شد که باید این صداوسیما رو بوسید و گذاشت رو تاقچه. برام مهم نیست که علت لغو پخش چیه. هر چیزی میتونه باشه. از موجه گرفته تا غیر موجه. اما چیزی که مهمه آدم حساب نکردن مخاطبه که حتی یه زیرنویس براش نمیذارند که «آدم» فلان برنامه پخش نمیشه. به نظرم اینها خودشون هم خودشون رو دستکم گرفتند و فکر نمیکنند کسی برای دیدنشون وقت بذاره.
زهره ایرانی: انشاءالله یه برنامه ساخته بشه با همکاری #حسین_باستانی و #جعفر_شیرعلینیا. بشینیم راحت، سر ساعت بدون هرگونه توهین به شعور مخاطب، تماشا کنیم و لذت ببریم.
آرش رازانی: خب ظاهراً مصاحبه با آقای شیرعلینیا امشب پخش نمیشه تا معلوم بشه دلیل اقبال روزافزون به بیبیسی و امثال اون، تسلط بیدرایتی و ذهنیت امنیتی و محافظهکار در صدا و سیماست.
علیرضا مقیمی: کودتای خزنده شبکه ۴
مهدی.ت: چی شد؟ ناظر پخش از محتوی ناراضیه؟
احمدرضا مباشری: عجایب روزگار
حامد هادیان: بعد مدتها منتظر بودم یک برنامه جذاب تلویزیونی را ببینم انگار جلویش را گرفتند…
علی علیمرادی: وقتی راه به امثال شیرعلینیا (خودم منتقدش هستم) نمیدهید قهراً خوانِش بیبیسی پیروز خواهد شد و ننهمنغریبم بعدِ [مسئولان] بدرد همشیرهابویتان میخورد.
سعید: یکی از تفاوتهای ص.سیما و بی بی سی همین است که جدول برنامه را یهویی عوض نمیکنند.
مانوئل: نشستیم و باز حسی که بارها از اولین اقامتهایم در ایران تجربه کرده بودم تکرار شد: اینها چرا این قدر اصرار دارند وقت آدم را بیارزش نشان دهند و تلف بکنند؟
خاموش کردیم.
مهدی دیزانی: ولی انگار یه اراده ای هست برای زدن تو ذوق ملت.
هر کی هم صاحب این اراده ست خیلی کارشو خوب بلده.
امیر: از سری دروس زندگی آقای علیانی: یادداشت کنید: به «سانسور رسمی حکومتی» بینظمی میگویند.
حامد: آقای علیانی!
همین به قول شما «بینظمی»ها مهمترین دلیل هست که باعث میشه مستندهایی مثل #کودتای_خزنده بیبیسی چنان دیده بشن و موجهایی ایجاد کنن
#فاعتبرویااولیالابصار
سیدمحمدامین سپیدهدم: آقای معینیپور [مدیر شبکه ۴] اجازه بدهید نپذیریم که علت این ماجرا صرفا بینظمی بوده باشد؛
چون هم رویکرد محافظهکارانه #صداوسیما را به خوبی شناختهایم و هم نمونههایی مثل امیرحسین رستمی، جهان آرا، فرمول یک و شوکرانها به خوبی در ذهنمان مانده است…
یک نوع مهدی از شاخه خبرنگاران: احتمالا در لحظات آخرپخش گیر داده به حضور اقای شیرعلی نیا خبر دارم حضورش در یکی دیگه از برنامه ها در شبکه سه حذف شد
مانی: اومدی تیریپ روشنفکری بر داری گاف دادی؟ حالا ببینم با کدوم وصله میخوای این رو بچسبونی به اسراییل؟
علیرضا روشن: دعوت میکنن و میزنن زیرش 🙂
زهره سادات: این برنامه پخش نشد.
ما میخواستیم مخاطب این برنامه باشیم، میخواستیم از داخلیها بشنویم، بشنویم که مرعوب مستندهای بیگانه و غیر نشیم.
بذارید ببینیم و بشنویم.
علی بهمنی: خوب ، برق چراغ مطالعه امشب را قطع کردند ….
تمام
احسان منصوری: برنامه جعفرشیرعلی نیا لغو شد. توسط ویرانگران داخلی؛ مجانین فاسدی که مقدرات وطن ما را در دست گرفتهاند و از هیچ کاری برای ایجاد بدبینی و دافعه فروگذار نیستند.
اگر این ویرانگران نبودند سربازخبرنگارهای ویرانیطلب هرگز اقبالی نداشتند.
و چه زمانه غمانگیزی است گیر افتادن میان این دو.
رضا صالحی: اگر از داخل جاده رو صاف نمیکردند، ابنالوقتهایی مثل حسین باستانی اینجور فرصت تاختوتاز پیدا نمیکردند.
مسعود سعیدی: بیصبرانه منتظر این برنامه بودم اما متاسفانه در به همان پاشنه میچرخد. گند پشت گند و ترس پشت ترس ….
پوریا استرکی: میگیم از ترس مرگ خودکشی کردن، اما الان صداوسیما به مرحلهی از ترس عطسه خودکشی کردن رسیده.
سعید جعفری: به همین راحتی مهمون برنامه عوض شد …
حرفای جعفر شیر علی نیا رو نمیتونن تحمل کنن…
بعدا نیاید بگید چرا مستندی که کفتار پیر پخش کرده رو نگاه میکنید ؟؟؟
عار: نگذاشتن که :/ ای بابا، این همه انتظار هیچی به هیچی؟ دلیل اصلیاش را بگید نه “دلایل فنی”
انتهای پیام