بایدها و نبایدهای حضور نظامیان در عرصهی انتخابات
/ گفتوگو با غلامرضا ظریفیان، محمدجواد امام و حمیدرضا ترقی /
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: غلامرضا ظریفیان به انصاف نیوز میگوید «فضا برای حضور همهی جریانات فکری که دل در گرو این مملکت و این نظام دارند مهیا نیست و امکان حضور بعضی جریانات فکری در عرصهی سیاستورزی وجود ندارد؛ در اینجا است که حضور نظامیها معانی دیگری پیدا میکند. حضور در صحنهی سیاستورزی حق هر انسانی است و قانون این اجازه را میدهد که هر کسی خودش را در معرض انتخاب شدن قرار دهد؛ ولی حضور نظامیها در غیاب رقبای جدی این مسئله را تداعی میکند که امکان حضور برای عدهای مهیا است و برای عدهای مهیا نیست». از طرف دیگر جواد امام میگوید «کسی که هنوز لباس نظامی را از تن درنیاورده است نمیتواند وارد دنیای سیاست شود؛ چون نمیتواند با آن شخصیتی که در سوابق و شاکلهی کاریاش گرفته است، به فضایی بیاید که الزامات خودش را دارد». اما حمیدرضا ترقی میگوید «فرد نظامی منعی برای ورود به این عرصه ندارد و از آنهایی که مخالفت میکنند باید پرسید که دلیلشان چیست».
از ابتدای انقلاب تاکنون تحلیلگران نقدهایی را درمورد حضور نظامیان در عرصهی انتخابات داشتهاند و تا امروز هیچ نامزدی با سابقهی نظامی در انتخابات ریاستجمهوری موفق نبوده است. با نزدیک شدن انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، احتمال کاندیداتوری تعدادی از نظامیان سابق در این انتخابات مطرح است؛ ازجملهی این افراد سردار علایی، محمدباقر قالیباف، حسین دهقان و سعید محمد هستند.
انصاف نیوز درمورد ایراداتی که به کاندیدای ریاستجمهوری با سابقهی نظامی گرفته میشود با غلامرضا ظریفیان، محمدجواد امام و حمیدرضا ترقی گفتوگو کرده است. متن کامل این گفتوگوها را میتوانید در ادامه بخوانید:
ترقی: نظامی منعی برای کاندیداتوری ندارد
حمیدرضا ترقی در پاسخ به این سوال که چرا عدهای با نظامی بودن رئیسجمهور مخالف هستند، گفت: از آنهایی که مخالفت میکنند باید پرسید که دلیلشان چیست. نظامی بودن یک چیز منفی نیست. فرد نظامی منعی برای ورود به این عرصه ندارد. آنهایی که چنین حرفی میزنند باید بگویند اشکالش چیست؛ چه ایرادی دارد که نمیخواهند فرد نظامی باشد.
ممکن است با اصل نیروی جهادی که فعالیتش مبتنی بر روحیهی جهادی است مخالف باشند؛ ولی این خواستهی رهبری است که نیروی جهادی باید در دولت باشد. نیرویی مثل دولت فعلی که لَخت است، خیلی تحرکی ندارد، سر جایش نشسته و فقط دارد مدیریت میکند با مدیریتی که در صحنه باشد، در میدان و میان مردم باشد، به نقاط مختلف کشور برود و از نزدیک گرفتاریهای مردم را ببیند تفاوت قابل ملاحظهای دارد. بنابراین آنهایی که رد میکنند باید دلیلشان را بگویند.
شاید بگویند اگر رئیس دولت یک نیروی نظامی باشد ممکن است رفتارش یکمقداری سختگیرانهتر و نظامی باشد و نظم داشته باشد؛ ولی الان در کشور ما همهی مشکلاتی که داریم از بینظمی، عدم تعهد کاری و عدم انضباط کاری در مجموعهی دستگاههای اجرایی است. اگر هر کسی کار خودش را درست انجام دهد این مشکلات پدید نمیآید. بنابراین این دلیل هم به نظر من دلیل قانعکنندهای برای رد این مسئله نیست.
البته ممکن است بگویند که اگر رئیسجمهور نظامی باشد، چهرهی خارجی ما متفاوت میشود؛ چون نشاندهندهی این است که کشور در حال جنگ یا آمادهی جنگ است و ممکن است جلوهی دیگری از کشور ارائه کند. ولی ما الان در حال جنگ در چند جبهه هستیم؛ هم در جبههی اقتصادی و هم در جبههی سیاسی، در اطرافمان هم جنگ و ناامنی است و تلاش میکنند که اطراف ما را ناامن کنند، هنوز با داعش و افراطیگراییهای منطقه درگیر هستیم و همچنین در جنگ سایبری هستیم. وقتی که در تمام این زمینهها در حال جنگ هستیم طبیعتا یک چهرهی نظامی اقتدار بیشتری به کشور میدهد تا یک چهرهی غیرنظامی، خیلی ساده، فرهنگی یا مثلا یک چهرهی خیلی معمولی و لطیفی که اقتداری از او بروز و ظهور نداشته باشد.
حمیدرضا ترقی در پاسخ به این سوال که آیا روحیهی نظامی رئیسجمهور ممکن است باعث شود افرادی که منصوب میکند هم نظامی باشند، گفت: این کار قطعا درست نیست. چون به هر حال نباید همهی ارکان دولت و اعضای دولت از نیروهای نظامی باشند. باید بتواند از همهی ظرفیتهای کشور استفاده کند؛ منتها ظرفیتهایی که روحیهی جهادی و روحیهی نشاط و تحرک داشته باشند و قدرت ریسکشان برای رفتن در داخل بحرانها و مشکلات بالا باشد. این شایسته است. اما اینکه بخواهد همه را نظامی بگذارد، طبیعتا زیبنده نیست.
جواد امام: با لباس نظامی نه
جواد امام در پاسخ به این سوال که آیا نظامی بودن کاندیدای ریاستجمهوری ایراد است، گفت: نه، اینکه کسی نظامی بوده است بد نیست. ولی کسی که هنوز لباس نظامی را از تن درنیاورده است نمیتواند وارد دنیای سیاست شود؛ چون نمیتواند با آن شخصیتی که در سوابق و شاکلهی کاریاش گرفته است، به فضایی بیاید که الزامات خودش را دارد. تجارب او و شخصیتش در همان بافت نظامی شکل گرفته است. مگر اینکه افرادی باشند که در حوزهی اجرا و در حوزهی سیاست هم تجاربی را به دست آورده باشند و با الزامات دنیای سیاست و اقتضائات آن آشنا باشند. ولی نمیشود کسی یک شبه از حوزهی نظامی به حوزهی سیاسی شیفت بدهد.
یکی از مشکلاتی که فراروی کشور ما بوده است و ما بهخاطر آن نتوانستیم گام درستی به سمت توسعه برداریم، شاید همین نگاه بستهی افراد نظامی باشد. به هر حال افراد نظامی میتوانند آدمهای توانمندی باشند و سابقهی آنها در حوزهی نظامی میتواند باعث افتخار خودشان و مجموعهی کشور باشد. ولی اینکه یک شبه به حوزهی سیاسی شیفت بدهند درست نیست؛ مانند دوستانی مثل آقای رضایی که هر از چند صباحی از نظامیگری به حوزهی سیاست شیفت داده است ولی پوتینهایش را هم درنیاورده و دوباره به حوزهی نظامی برگشته و در لباس نظامی رفته است. اگر قرار باشد کشور مثل یک پادگان اداره شود و یک نظامی با چنین روحیاتی، بدون تجربه در حوزهی سیاست و اقتضائات و مسائل اجتماعی و حضور در حوزههای اجتماعی بخواهد رئیسجمهور شود، در این صورت این مسئله میتواند محل تامل باشد.
جواد امام در پاسخ به این سوال که آیا نظامی بودن رئیسجمهور باعث میشود چهرهی کشور چهرهی خشن و آمادهبهجنگی به نظر برسد، گفت: به هر حال چهرهی نظامی سختیها، زمختیها و شرایط خاص خودش را دارد. کشورهایی در اطرافمان هم هستند که در آنها نظامیان حاکم بودند و شرایطشان پیش روی ما است؛ ما آن کشورها را خیلی کشورهای توسعهیافتهای نمیدانستیم. در این کشورها تمام عنان کشور و همهی اختیارات در دستان نظامیان قرار میگیرد؛ ولی اگر یک نظامی باشد که فرصتی را فراهم کند و از نگاه نظامیگری و نگاه سُلبی خارج شود، خیلی هم خوب است. اشکال کار این است که این دوستان شخصیت و شاکلهی فکریشان در همان حوزهی نظامی است؛ بنابراین ما تا به حال از نظامیانی که یک شبه به حوزهی سیاست شیفت دادند خیلی جواب مثبتی را دریافت نکردهایم.
جواد امام در پاسخ به این سوال که رئیسجمهور نظامی در حضور نیروی جهادی در دولت چه نقشی دارد، گفت: نیروی جهادی فی نفسه بد نیست. نیروی جهادی از خودش و از توانش ایثار میکند و همهجوره در حوزههای مختلف به عنوان یک جهادگر حضور پیدا میکند؛ نیروی جهادی میتواند در تمام حوزههای آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و صنعت باشد. نیروی جهادی لزوما ارتباطی با نیروی نظامی ندارد. اینطور نیست که نگاه ما به نیروی جهادی نگاه دفاعی باشد و نیروی جهادی را یک نیروی نظامی بدانیم که در مناطق عملیاتی و مناطق جنگی بوده است. لزوما نمیتوانیم چنین برداشتی از نیروی جهادی داشته باشیم. به هر حال هر کسی در عرصهی خدمت میتواند یک جهادگر باشد؛ به این صورت که برای آن عرصه خدمت جهادی انجام دهد.
او همچنین درمورد کسانی که نظامی هستند یا زمانی نظامی بودند و امروز بهعنوان کاندیدای احتمالی برای انتخابات ۱۴۰۰ مطرح هستند؛ مثل سردار علایی، قالیباف، دهقان یا سعید محمد، گفت: اگر این افراد کاندیدای نظامیان باشند و قرار باشد نظامیان تصمیم بگیرند، فرقی نمیکند که چقدر به لحاظ فردی نگاه مثبتی به این دوستان داشته باشیم؛ من فرقی بین آقای قالیباف، آقای دهقان یا آقای سعید محمد نمیبینم. مگر اینکه اینها موفق شده باشند یک شخصیت مستقلی را -خارج از حوزهی مدیریتی نظامیان- از خودشان به جامعه معرفی کنند. ولی این اسامی که شما گفتید -مستقل از آقای علایی- شخصیتهایی هستند که از طرف نظامیها در حال مدیریت شدن هستند و تا الان نتوانستهاند شخصیت مستقل از نظامی بودن از خودشان به تصویر بکشند.
ظریفیان: هیچکس نباید از کاندیداتوری محروم باشد
ظریفیان در پاسخ به این سوال که آیا نظامی بودن نامزدهای ریاستجمهوری ایراد است، گفت: از دیدگاه من هر شهروندی طبق قانون اساسی و از نگاه دموکراتیک، حق دارد که اگر در خودش صلاحیت حضور میبیند، در انتخابات شرکت کند. بنابراین حداقل در نگاه اصلاحطلبانهی ما هیچکس نباید از شرکت در انتخابات محروم باشد؛ هر کسی که در خودش صلاحیت میبیند و فکر میکند در اندازههای در معرض رای قرار گرفتن است طبیعتا بهطور منطقی نباید محروم شود.
این اصل قضیه است اما چند نکته کنار آن وجود دارد که گاهی اوقات حساسیت ایجاد میکند. شرایط کنونی کشور، بهگونهای است که جامعه با چالشها و ابرچالشهایی روبرو است که بخشی از آن بهشدت در هم تنیده است؛ هر کسی که میخواهد خودش را در معرض این کار قرار دهد باید درک درستی داشته باشد از اینکه چگونه میخواهد این چالشها را حل کند. در گذشته هم کسانی بودند که فکر میکردند چون به مجموعهی نظام نزدیکترند اگر بیایند میتوانند این چالشها را حل کنند؛ ولی در عمل دیدیم که نهتنها چالشها را حل نکردند بلکه بر آنها افزودند.
«حضور نظامیها در غیاب رقبای جدی مسئلهساز است»
نکتهی دوم این است که فضا برای حضور همهی جریانات فکری که دل در گرو این مملکت و این نظام دارند مهیا نیست و امکان حضور بعضی جریانات فکری در عرصهی سیاستورزی -بهخصوص انتخابات ریاستجمهوری- وجود ندارد؛ در اینجا است که حضور نظامیها معانی دیگری پیدا میکند. حضور در صحنهی سیاستورزی حق هر انسانی است و قانون این اجازه را میدهد که هر کسی خودش را در معرض انتخاب شدن قرار دهد؛ ولی حضور نظامیها در غیاب رقبای جدی این مسئله را تداعی میکند که این امکان حضور برای عدهای مهیا است و برای عدهای مهیا نیست. این نگاهی است که در درونش نوعی بیعدالتی سیاسی متصور است و اینجا است که درمورد حضور یک نظامی در صحنهی سیاستورزی کمی حساسیت پیدا میشود.
همهی این جریانات فکری دل در گرو نظام دارند؛ آنها فکر میکنند و این تصور (که امیدوارم که توهم نباشد) را دارند که میتوانند حداقل بر بخشی از چالشهای مهم فائق بیایند. ولی در عین حال باید فضا اینطور باشد که افراد در شرایط برابر بیایند و رقابت برابری باشد که در آن همهی جریاناتی که دل در گرو این نظام دارند حضور داشته باشند. رقابتی که در آن رقبای جدی حضور ندارند، به نظر میرسد که ممکن است خیلی رقابت دلچسبی نباشد. این مسائل است که برای حضور نظامیها و بهطور کلی اصولگراها حواشی ایجاد میکند. وگرنه نظامیها مانند هر انسان دیگری حق حضور دارند؛ مخصوصا آنهایی که در دفاع مقدس به این جامعه خدمت کردند. این افراد بر اساس شرایط و قواعد -چه قانون موضوعه و قانون رسمی و چه قانون اساسی- امکان حضور دارند و کسی نباید مانع یا رادع حضور این افراد باشد. ولی باید شرایط برابر و عدالت سیاسی (آن عدالتی که انتخابکنندهها بتوانند دست به انتخاب بزنند) برقرار باشد. در شرایطی که انتخابات برابر صورت بگیرد (از این جهت که جریانهای مختلف بتوانند در آن حضور پیدا کنند) و یک فرد نظامی بیاید و مردم به او اقبال کنند، طبیعی است که میشود آن را بهعنوان یک اتفاق خوب و ممدوح تلقی کرد. چون شرایط بهگونهای بوده است که مردم حق انتخاب داشتند و امکان انتخاب کاندیداهای مختلف وجود داشته است؛ در این شرایط بنا بر دلایلی یک نظامی یا کسی که سابقهی نظامی دارد را انتخاب کردهاند.
«با نگاه حزبی و صنفی نباید وارد عرصهی انتخابات شد»
ظریفیان در پاسخ به این سوال که آیا اینکه آن فرد شخصیت مستقلی از خودش ساخته است یا همچنان روحیهی نظامی دارد میتواند روی صلاحیت او تاثیری بگذارد، گفت: کسی که در پوزیشن ریاستجمهوری حضور پیدا میکند باید بتواند اقشار مختلف جامعه را نمایندگی بکند؛ تمام اقشار جامعه -معلمان، اساتید، روحانیون، کارگران، کارمندان، هنرمندان و ورزشکاران- بهنوعی او را بازتابی از خواستهی خودشان میدانند. بنابراین هر کسی -چه نظامی و چه غیرنظامی- وقتی میآید باید در پوزیشنی ظاهر شود که به خواست و ارادهی ملی تبدیل شود. ارادهی ملی، هم متنوع و هم متکثر است؛ اگر هر کسی -چه نظامی و چه غیرنظامی- فقط با نگاه حزبی یا صنفیِ خودش وارد عرصهی انتخابات شود و بخواهد با آن نگاه جامعه را اداره کند، برای جامعه زیانبار خواهد بود.
«بسیاری از نمادهای دفاع مقدس نگاه چندوجهی به مسائل دارند»
ظریفیان درمورد این استدلال که «اگر رئیسجمهور یک نیروی نظامی باشد ممکن است رفتارش سختگیرانهتر باشد و چهرهای که از ایران در مجامع بینالمللی میسازد یک چهرهی آمادهبهجنگ و خشنی باشد»، گفت: بستگی دارد. در جامعهی ما از ابتدای انقلاب تا الان بخشی از نمادهای دفاع مقدس گفتوگو کردهاند؛ چه آنهایی که شهید شدند و تبدیل به نمادهای ملی شدند مثل شهید همت، شهید باقری و شهید سلیمانی و چه برخی از آنهایی که نظامی بودند ولی از پوزیشن نظامی درآمدند. اینها در عین حال که یک پوزیشن نظامی داشتند وارد عرصههای فرهنگی و اجتماعی شدند و یک چهرهی چندوجهی را از خودشان ارائه کردند. در صورتی که آن شخص اینگونه باشد و شرایط مناسبی برای انتخاب مردم باشد و مردم او را انتخاب کنند و او در عمل هم نشان دهد که نگاه چندوجهی به مسئله دارد، آن شبهه میتواند رفع شود. ولی طبیعی است که تا قبل از این اتفاق، دیدگاه نسبت به حضور یک نظامی در عرصهی انتخابات -چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه از نظر نظام بینالملل و چه از نظر بخشی از نگاههای داخلی- این خواهد بود که عرصهی سیاستورزی کلان کشور نباید عرصهی یک نگاه صنفی آن هم صرفا با یک گرایش نظامی باشد.
رئیسجمهور نظامی روحیهی جهادی دارد؟
ظریفیان درمورد ارتباط بین نظامی بودن و روحیهی جهادی داشتن، گفت: وقتی به ادبیات قرآن و ادبیات سیرهی پیامبر و ائمه نگاه میکنیم، مفهوم جهاد یک مفهوم عام است و یک وجه آن قطعا وجه دفاع، مبارزه، جنگ در برابر سلطهگری دیگران و دفاع در برابر تجاوز به کشور است. ما در جنگ ۸ ساله شاهد این بودیم که خیلی از کسانی که در پوزیشن جهاد وارد شدند -حتی خیلی از فرماندهان سپاه- نظامی نبودند؛ اینها دانشگاهی، کارمند، کارگر یا دانشجو بودند. خیلی از کسانی که در عرصهی جهاد در دفاع روشن و رویارویی با دشمنِ عریان وارد شدند و خیلی از شهدا روحانی، دانشجو (یا حتی دانشآموز)، از مردم عادی، کاسب، بازاری، هنرمند یا ورزشکار بودند. پس مفهوم جهاد حتی در آن شکل نظامیاش هم طلب میکند که همهی کسانی که این ظرفیت را دارند از کیان یک کشور و از کیان یک ملت دفاع کنند. در آن هجومی که صورت گرفته است طبیعتا وجه اصلی و شکل فرمال جهاد، درگیری و جنگ است.
اما جهاد یک مفهوم بسیار عامتری دارد، ما جهاد علمی و جهاد انفسی داریم؛ همان تعبیری که پیامبر فرمودند که باید از جهاد اصغر به سمت جهاد اکبر بروید که نوعی زیست اخلاقی است. جهاد سازندگی داریم که تلاش میکند جامعه را بسازد و رنج دیگران را کاهش دهد. جهاد پزشکی داریم که الان یک جهاد جدی است؛ در حال حاضر پزشکان، پرستاران و کادر درمانِ ما در اصلیترین بحران کشور دارند خودشان را در معرض بیماری و شهادت قرار میدهند. بنابراین جهاد یک مفهوم خاص ندارد که بگوییم یک نظامی حتما میتواند روحیهی جهادی را در جامعه حاکم کند. بسیاری از روحانیون در گذشتهی تاریخی ما مثل شهید بهشتی، شهید مطهری، امام خمینی، مرحوم طالقانی، مرحوم رفسنجانی و خود رهبری انقلاب، در عرصهی جهاد بودند و جهاد هیچکدامشان هم بهطور خاص جهاد نظامی نبوده؛ بلکه قبل از انقلاب بیشتر مبارزه با ظلم، ستم و استبداد بوده است. بسیاری از افراد در عرصهی جهاد علمی وارد شدند (مثل شهدای هستهای ما) و بسیاری از افراد هم در جهاد سازندگی کشور وارد شدند. جهاد یک مفهوم عام دارد و نمیتواند صرفا به یک گروه خاص و یک صنف خاص اطلاق شود.
جهاد یک امر عام است که هرکس برای رضای خدا و برای خدمت به مردم تلاش کند و در این تلاش موفق باشد، جهادگر است. کمااینکه ما این عناوین را برای قشرها و صنفهای مختلف -هم در گذشتهی تاریخیمان در دنیای اسلام و هم بعد از انقلاب- داریم. در جهاد سازندگی افراد بسیار بزرگی بودند که شبانهروزی کار میکردند برای اینکه مشکلات روستاها را حل کنند و آبرسانیها و برقرسانیها را انجام دهند. مفهوم ایثار هم یک مفهوم عامتر از صرفا عرصهی نظامی است. یک وجه عینی و مهم آن دفاع و رویارویی است؛ ولی هرکس تلاش میکند تا رنج جامعه را کم کند، برای جامعه رفاه ایجاد کند و فاصلهی طبقاتی را کم کند ایثارگر است. حتی یک ورزشکار که تلاش میکند برای جامعه غرور ملی ایجاد کند جهادگر است؛ اینها همه در زیر چتر مفهوم جهاد قرار میگیرد.
«برخی گشودگی کمتر و برخی گشودگی بیشتری دارند»
ظریفیان درمورد نظامیانی مانند سردار علایی، قالیباف، دهقان و سعید محمد که احتمال کاندیداتوری آنها برای انتخابات ۱۴۰۰ مطرح است، گفت: همانطور که گفتم بسیاری از ایثارگرانِ نظامی کسانی هستند که نگاه ملی دارند. مثلا شهید سلیمانی کسی بود که هم نگاه بینالمللی داشت، هم نگاه دیپلماتیک و هم نگاه نظامی و همچنین درک بسیار خوبی از جامعه داشت؛ که اینها از صحبتهایی که در رابطه با اقشار جامعه و جوانان میکند مشخص است. بحث، بحث گشودگی و کمتر گشودگی است. کسانی هستند مثل جناب آقای علایی که تجربه نشان میدهد از یک گشودگی سیاسی، علمی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار است. برخی ممکن است این گشودگیها را کمتر داشته باشند؛ یا به یک معنی برخی جامعیت بیشتری دارند و برخی جامعیت کمتری. طبیعی است که عرصهی انتخابات عرصهای است که باید کسانی در آن حضور داشته باشند که از جامعیت بیشتر، گشودگی بیشتر و سپهر عمومی بیشتری برخوردار باشند.
انتهای پیام
یه زمان با تبلیغ سازندگی دوره ای به نام اصلاحات بازه ای به بهانه بردن نفت سر سفره فقرا و 8سال با اسم رمز كلید…و حالا دولت رسما نظامی و قایدتا امنیتی! شما هم مثل به اصطلاح اصولگرایان شدید و با واقعیات اجتماعی بیگانه