امام حسن(ع) و کیفر بر اساس «گمان و اتّهام»
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «امام حسن(ع) و کیفر بر اساس «گمان و اتّهام»» نوشت:
ستمگران، طاغوتها و مستبدّان تاریخ برای حفظ بساط استبداد خویش چارهای جز توسّل به خشونت نداشتهاند. به بند کشیدن و کشتن بر اساس اتهام و گمان بدون این که در دادگاهی اثبات گردد، سیره مستمرة آنان بوده است. بنی امیه بر این اساس حاکم شدند و حفظ حکومت کردند. امام حسین(ع) در نامه تندی که به معاویه نوشت، فرمود: «خداوند فراموش نخواهد کرد که تو بر اساس گمان افراد را به بند میکشیدی و به صرف اتهام، خونشان را میریختی و به دیار غربت تبعید میکردی(بحار الأنوار 44/216). یزید وقتی از حرکت امام حسین به سوی عراق آگاه شد، ابن زیاد را به حکومت کوفه فرستاد و در دستور العمل به وی نوشت: «به من خبر رسیده حسین در راه کوفه است، پس به کوفه برو و هر کس را گمان کردی هوادار اوست، حبس کن و هر کس را به یاری او و فرستادهاش مسلم متهم است، از دم تیغ بگذران».(الإرشاد 2/66)
در سیاست نبوی و علوی گرفتن، بستن و کشتن بر اساس گمان و اتهام جایی نداشت. امام علی(ع) وقتی خلافت را عهده دار شد، کسانی چون طلحه و زبیر که به آمال مادی خود نرسیده و از عدالت سیاسی امام بر منافع خود میترسیدند، ناراضی از رفتار امام، دنبال فرار از حوزه قدرت امام و بلند کردن پرچم مخالفت بودند؛ از این رو خدمت ایشان رسیدند و به عنوان زیارت خانه خدا، اجازه خروج از مدینه خواستند. امام نیز ضمن عهد گرفتن و نصیحت آنان به پرهیز از پیمان شکنی، اجازه داد. وقتی خارج شدند، ابن عباس وارد شد و خبر پرسید. امام اذن طلبی طلحه و زبیر را یادآور شد و فرمود: «به خدا قسم آنان جز فتنه و پیمان شکنی در سر ندارند و گویا میبینم که مقدمات خروج علیه مرا فراهم میآورند و به زودی خون شیعیان و یارانم را بر زمین میریزند». ابن عباس متعجّبانه عرض کرد: وقتی این مطالب را میدانی، چرا آنان را به بند نمیکشی و شرّ آنان را از سر مسلمانان دفع نمینمایی؟ امام فرمود: «مرا به اقدام ابتدایی به ظلم امر میکنی و میخواهی بر اساس گمان عقاب کنم و به صرف اتّهام به بند بکشم و قبل از این که خلافی مرتکب شوند، بدان مؤاخذه نمایم؟»(منهاج البراعة 16/364)
امام حسن(ع) گر چه خلافتش مدت کوتاهی بود و فرصت نیافت این سیره سیاسی را در حکومت خود پیاده کند، ولی در زندگی شخصی و در حوزه قدرتش بر آن اصرار و استمرار داشت. امام به بعض عیادتکنندگان فرمود: چندین بار تا به حال مرا مسموم کردهاند ولی این تا به حال مسمومیّتم این قدر شدید نبوده است. امام حسین به او گفت: چه کسی را بر این جنایت متّهم میکنی؟ او را معرّفی کن تا کیفرش کنیم. امام فرمود: اگر همان کسی که گمانم میرود، مرا مسموم کرده باشد که با عذاب و نکال سختتر خداوند مواجه خواهد شد و اگر او مرا مسموم نکرده باشد، اجازه نمیدهم شما او را بشناسید و بیگناهی را به خاطر من بکشید!(بحارالانوار 44/138)
آری اگر اسلام، پیامبر و اهل بیت جاوید شده و جاوید خواهند بود، به خاطر این رفتارها است و امید که الگو و سرمشق قرار گیرند.
انتهای پیام