راه تغییر معادلات رایج غرب نسبت به مسلمانان چیست؟
سیدمحمدناصر تقوی، عضو هیئت علمی انستیتو الهیات صلح آلمان با نقد نحوهی عمل و واکنشها نسبت به اتفاقات این روزهای فرانسه در مواجهه با مسلمانان، گفت: به استناد سالها تجربه و مطالعات عرض میکنم که اگر دنبال تاثیر در تغییر معادلات رایج در جوامع غربی نسبت به مسلمانان و اسلام هستیم، قطعا شیوههای دیگر را باید شناسایی و پیگیری کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین تقوی که دکترای علوم سیاسی دارد، در پاسخ به انصاف نیوز گفت: مسئلهی پیش آمدهی اخیر در فرانسه مسئلهی پیچیدهایست و ساده نمیتوان با آن رو به رو شد. البته واقعیت اینست که کشور فرانسه در بین کشورهای اروپایی معمولاً نشان داده که از سابقهی اسلامهراسی و افراطیگریهای بیشتری نسبت به مسلمانان و اسلام برخوردار بوده است. منتها در این خصوص باید به نحوی عمل شود که افراطیهای دو سوی ماجرا (مسلمان و غیرمسلمان) سوء استفاده نکنند.
تفاوت “آزادی بیان” با “توهین و استهزاء”
او تاکید میکند: مهم این است که اولاً باید متوجه بود که بین “آزادی بیان” با “توهین و استهزاء” تفاوت هست. جای تأسف و تعجب دارد که کشوری که ادعای آزادی بیان دارد، به تفاوت ظریف بین این دو توجه نمیکند. به نظرم شاید بهترین دلیل برای اینکه بگوئیم در این کاریکاتورها برای برخی مخاطبین توهین و استهزاء برداشت میشده، این باشد که خود آن معلمی که این ماجرا برایش پیش آمده، قبل از اینکه این کاریکاتورها را بخواهد در کلاس نشان بدهد، به بچهها میگوید، کسانی که برایشان سنگین هست و احساس توهین میکنند، از کلاس خارج شوند. همین نشان میدهد که این کاریکاتور برای بعضی قطعا اقتضای توهین و جریحهدار کردن احساسات را دارد.
قضاوت برای احساس توهین با کیست؟
تقوی دربارهی چگونگی تشخیص توهین گفت: سیستم آموزشی فرانسه اگر ادعای جامعهی پیشرفته و مدرن و آزاد را دارد باید به معلمان خود و هنرمندان خود قبل از هر چیز بیاموزد که راههای سوء استفاده از هنر و آزادی چه میتواند باشد. اگر کاریکاتوری توهین آمیز، از یک پدر یا مادر محبوب بچهها را بیاورند سر کلاس درس، آن دانش آموز چه حال و حالتی ممکن است پیدا کند؟ یا اگر یک کاریکاتوری که انتقال دهندهی حس توهین و استهزاء برای شخصیتهای ملی و محبوب فرانسه باشد، چه حالی ممکن است به علاقمندانش دست دهد؟ این آزادی بیان نیست، این هتک کرامت انسان و مجروحکردن احساسات است. به خاطر همینست که قرآن میگوید به بتها هم ناسزا نگویید. یعنی احساسات بت پرستان را جریحهدار نکنید و اینکه علایق انسان، بخشی از شخصیت اوست و هتک و توهین به این علایق و دلبستگیها، هتک شخصیت و کرامت اوست. بنابراین هیچ عاقلی نمیپذیرد که به عنوان آزادی بیان، مجوز ایجاد استهزاء و تولید نفرت را صادر کنید و نکتهی مهم اینست که قضاوت این که توهین احساس میشود یا نه، با مخاطبینی است که احساس و علقهی محبتی دارند، نه با آن تصویرگر کاریکاتور یا کسانی که این احساس را ندارند!
مستند اسلام هراسان: افراطیون مسلمان
او در عین حال میگوید: متأسفانه از جانب برخی افراطیون مسلمان، رفتارهای خشونت آمیز افراطی به نام اسلام و دفاع از پیامبر رحمت را شاهد هستیم. دقیقاً این دو گروه (افراطیون مسلمان و افراطیهای غیر مسلمان) بسان دو تیغه یک قیچی عمل میکنند. اگر این افراطیون مسلمان نباشند، اصلاً پروژهی اسلام هراسی ناقص و ابتر خواهد بود. اینها هستند که ادعای اسلام هراسان را در نزد افکار عمومی غرب مستدلّ و مستند میکنند و درست به همین دلیل، رسانههای آنها به شدت تمایل به بلند کردن صدای افراطیون دارند و واقعیت اینست که هر دو طرف انسجام و آرامش و همزیستی مسالمت آمیز مبتنی بر عقلانیت و تفاهم را مورد هدف قرار میدهند.
تقوی با بیان این که «هر چند طنز ماجرا / یا عمق فاجعه! این است که مسلمانان افراطی، به نام دفاع از پیامبری دست به خشونت میزنند»، گفت: خداوند در مورد پیامبر فرموده “و ما ارسلناک الّا رحمة للعالمین” کسیکه وجودش رحمتی است برای هر دو جهان و رفتارش الگویی باید باشد برای ما: “لقد کان لکم في رسول الله اسوة حسنة”. پیامبری که در مقابل مخالفین و توهین کنندگانی که حتی به صورت فیزیکی ابراز مخالفت و توهین میکردند و خاکستر بر روی ایشان میریختند و استخوان شتر و شکمبهی گوسفند به آن وجود نازنین پرتاب میکردند، با آرامش و طمأنینه با این مخالفین برخورد میکردند و حتی وقتی آن کسی که هر روز سر راه پیامبر به او توهین میکند و از او خبری نمیشود، پیامبر سراغ او را میگیرد و وقتی متوجه میشود که چون بیمار بوده نیامده تا کار توهین آمیز هر روزش را انجام دهد، به عیادت او میرود و آن فرد مزاحم و لجوج را شرمندهی اخلاق و محبت و رحمت محمدی میکند.
وظیفهی مسلمانان خردمند
به گفتهی تقوی: به تعبیر روایات، اخلاق پیامبر، قرآن عینی بود. چون که قرآن میفرماید مومنین حقیقی و خردمند، در مواجهه با بدیهای زشتکاران، با تکرار خوبی و با تکرار حسنه و مهرورزی، زشتیها را از جامعه ریشه کن میکنند (و یدرئون بالحسنة السيئة) [ رعد ۲۲ و قصص ۵۴ ]. مسلمانان خردمند (اولوالالباب) باید ببینند که تا چه اندازه رفتار و عکس العملشان نسبت به زشتیها و نفرت پراکنیها شبیه آن پیامبر رحمت است. به واقع نمیشود پیامبر رحمت، امتش بیگانه با آن رحمت و خردمندی باشند. بلکه امت واقعی او هم امت رحمت و مدارا هستند.
تقوی بعد سوم ماجرا را هم «نحوهی عمل و واکنش ما نسبت به این مسئله» میخواند که به گفتهی او بسیار مهم و پر حساسیت است: چیزی که ما مخصوصاً داخل کشور معمولاً از آن غفلت داریم و علی المعمول، واکنشها به این دست مسائل با معیارها و قواعد تفاهمیای که قابل فهم و قبول خودمان است انجام میگیرد و شرایط و اقتضائات محیطی و نیز افکار عمومی جهان غرب در نظر گرفته نمیشود.
نقد واکنش نسبت به یک طرف ماجرا
او تاکید دارد: خب وقتی ما فقط صرفاً به یک طرف ماجرا که کشیدن کاریکاتور هست واکنش نشان دهیم، هیچ تاثیری در اقناع افکار عمومی و متقاعد کردن آنها نسبت به زشتی کاری که انجام شده نخواهد داشت. بلکه هر واکنشی را در داخل همان پازل افراطیون و در کانتکست آنها میبینند و احساس میکنند که همهی کشورهای اسلامی، حامی افراطیونی نظیر داعش هستند! در حالیکه ما گمان میکنیم هر چقدر بر حجم چنین واکنشهایی افزوده شود، تاثیر آن بیشتر خواهد بود، در حالیکه قطعا چنین نیست.
تقوی میگوید که «ما باید در کنشها و واکنشهایمان نسبت به آنچه که در ارتباط مستقیم با مخاطب اروپایی و افکار عمومی غرب است، اقتضائات خاص تفاهمی آنها را بشناسیم و متناسب با آن سخن بگوییم و رفتار کنیم، مگر اینکه اصلا در این موارد آنها را مخاطب خود ندانیم و صرفا به دنبال مصرف داخلی گفتهها و واکنشهایمان باشیم و یا خیلی فرانگر باشیم نهایتا بخشی از مسلمانان را هم در نظر بگیریم! که این البته دیگر، مسئلهی دیگری است. وگرنه به استناد سالها تجربه و مطالعات عرض میکنم که اگر دنبال تاثیر در تغییر معادلات رایج در جوامع غربی نسبت به مسلمانان و اسلام هستیم، قطعا شیوههای دیگر را باید شناسایی و پیگیری کنیم».
انتهای پیام