تکفیر سیدکمال حیدری یا تفسیق و تهدید او
/ گفتوگویی با فاضل میبدی و عبدالحسین خسروپناه/
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه با دفاع از بیانیهی جامعهی مدرسین و بیانیهی آیتالله اراکی علیه آیتالله حیدری، ادعا کرده است که در هیچکدام آنها تکفیری صورت نگرفته، بلکه جامعهی مدرسین صرفا مودبانه هشدار داده و بیانیهی آیتالله اراکی هم تفسیق بوده است نه تکفیر.
حجتالاسلام والمسلمین فاضل میبدی در نقد این صحبتها به انصاف نیوز میگوید: «وقتی انسان با یک مسئلهی علمی مواجه شد و به نظرش ناصواب رسید، باید با آن مسئله برخورد علمی بکند. اما ممکن است بهگونهای برخورد شود و بعضی واژههایی به کار رود که در آن تکفیر نباشد ولی تفسیق باشد، تفسیق نباشد ولی حمله و هجوم باشد، حمله و هجوم نباشد ولی تهدید باشد. هرگونه برخورد غیرعلمی با مسئلهی علمی برخورد نادرستی است و اسلام آن را نمیپسندد».
محمدتقی فاضل میبدی در گفتوگویی که چندی پیش با انصاف نیوز داشت، بیانیهی جامعهی مدرسین بر علیه آیتالله حیدری را یادآور تفتیش عقاید در قرون وسطی دانسته بود. او همچنین به این موضوع اشاره کرده بود که جامعهی مدرسین حق ندارد درمورد چگونه فکر کردن دیگران اظهار نظر کند. این استاد حوزه در نقد بیانیهی آیتالله اراکی او را آدمی عادی خوانده بود که گاهی مواضع تندی میگیرد که اصلا چندان قابل ذکر نیست. او همچنین اقدامات جامعهی مدرسین نسبت به ایتالله صانعی و آیتالله شریعتمداری را نادرست دانسته بود.
عبدالحسین خسروپناه در گفتوگویی با خبرگزاری رسا از بیانیههای جامعهی مدرسین و آیتالله اراکی بر علیه آیتالله حیدری دفاع کرده و به نقد صحبتهای فاضل میبدی پرداخته است.
خسروپناه گفته است که روحیهی سیدکمال حیدری بهگونهای است که وسط سخن دیگران وارد میشود و بهدنبال این است که فقط خودش سخن بگوید و بقیه فقط گوش کنند. فاضل میبدی در این باره میگوید: «گیرم که ایشان چنین ایرادی هم داشته باشد، اشکالی است که باید به او بگویند نه اینکه بیایند بیرون برایش نامهی تهدید بنویسند! ممکن است کسی اخلاق علمی را رعایت نکند، نباید در برابر او ما هم بیاخلاقی کنیم و او را تفسیق یا تهدید کنیم».
عبدالحسین خسروپناه از اقدامات جامعهی مدرسین نسبت به آیتالله صانعی و آیتالله شریعتمداری دفاع کرده و گفته است که جامعهی مدرسین از قدیم بنای بر معرفی مرجع تقلید داشته است. اما فاضل میبدی میگوید: «جامعهی مدرسین یک نهاد فرهنگی-سیاسی است؛ نه حق نصب مرجعیت دارد و نه حق عزل مرجعیت. کسی این حق را به یک نهاد سیاسی مثل جامعهی مدرسین نداده است که بخواهد مرجعی را معرفی یا عزل کند؛ خودشان این حق را به خودشان دادهاند. این روش حوزهها نبوده است».
خسروپناه همچنین صحبتهای فاضل میبدی مبنی بر اینکه جامعهی مدرسین حق ندارد درمورد چگونه فکر کردن دیگران اظهار نظر کند را نقد کرده است. فاضل میبدی در این باره میگوید: «به هیچوجه در اختیار هیچ نهادی نیست که چگونه فکر کردن یاد کسی بدهد. چگونه فکر کردن یک بحث معرفتشناسی است و به معنی «متد فکر» است؛ الان متدولوژیها در معرفتشناسی معیار علمی دارد. اینکه کسی به فرد دیگری روش فکر کردن دیکته کند یا بر او تحمیل کند، بسیار کار غلطی است».
انصاف نیوز با عبدالحسین خسروپناه نیز برای انجام گفتوگو درمورد نقدهایی که داشته است، تماس گرفت. خسروپناه گفت: «من با انصاف نیوز صحبت نمیکنم. چون هر موقع صحبت کردم در آن بیانصافی دیدم. مار آدم عاقل را چند بار از یک سوراخ نمیگزد. هر موقع با انصاف نیوز صحبت کردیم در آن انصافی ندیدیم».
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با محمدتقی فاضل میبدی را در ادامه بخوانید:
میبدی: تفسیق کردن در اسلام گناه بزرگی است
انصاف نیوز: عبدالحسین خسروپناه در دفاع از بیانیههایی که جامعهی مدرسین و آیتالله اراکی درمورد اظهارات سیدکمال حیدری دادند، گفته است که در هیچکدام از آنها تکفیری صورت نگرفته است. او گفته است که آیتالله اراکی «تفسیق» کردند، نه «تکفیر» و جامعهی مدرسین هم در بیانیهی خود تکفیری نکرده و صرفا مودبانه هشدار داده است. آیا در این بیانیهها تکفیری صورت گرفته است؟
فاضل میبدی: اصلا بحث تکفیر و تفسیق نیست. بحث این است که وقتی انسان با یک مسئلهی علمی مواجه شد و به نظرش ناصواب رسید، باید با آن مسئله برخورد علمی بکند. اما ممکن است بهگونهای برخورد شود و بعضی واژههایی به کار رود که در آن تکفیر نباشد ولی تفسیق باشد، تفسیق نباشد ولی حمله و هجوم باشد، حمله و هجوم نباشد ولی تهدید باشد. هرگونه برخورد غیرعلمی با مسئلهی علمی برخورد نادرستی است و اسلام آن را نمیپسندد. همان آقایی که نامه نوشته و تفسیق کرده، از چه جایگاهی تفسیق کرده است؟ مگر ایشان حق دارد کسی را تفسیق کند؟ تفسیق کردن در اسلام گناه بزرگی است. وقتی انسان مسلمانی یک نظریهی علمی میدهد، ما چه حقی داریم که او را تفسیق کنیم؟ اصلا بحث تکفیر و تفسیق نیست، بحث نحوهی برخورد است.
اسلام یعنی تضارب افکار
ما در اسلام افتخار میکنیم که تمدن اسلامی داریم. تمدن اسلامی از آنجا رشد کرد که مسلمانان با غیرمسلمانان روبرو شدند؛ مسلمانان با شبهاتی مواجه شدند و بحثهای کلامی، فقهی و فلسفی-عرفانی رشد کرد. اگر ما از روز اول میخواستیم برخوردهای غیرعلمی با مخالفین فکری خود بکنیم، هیچ فرهنگی در اسلام رشد نمیکرد. اصلا اسلام یعنی تضارب افکار؛ تضارب افکار یعنی فکرها روی هم بریزند و بر هم زده شوند تا روی آن صواب رشد کند. پیامبر میفرماید که رایها را روی هم بریزید تا از آن حقیقت متولد شود.
هر وقت گرفتار هیاهو شویم انحطاط داریم
ولی این نوع برخوردی که این آقایان کردند به نظر من هیچ قابل دفاع نیست. نباید برخوردهای سیاسی کنیم؛ این چه برخوردی است که از انصاف و بیانصافی حرف بزنیم و بگوییم شما وقتی در قدرت بودی حذف میکردی؟ من تعجب میکنم از این آقایی که این نقد را به انصاف نیوز کرده است. من بر این باورم که انسانی که در حوزه بحث میکند و درس میخواند باید همهجا منطق و استدلال به کار ببرد. یعنی داوری در دنیای علم، دانش و فرهنگ با عقل و منطق انجام میشود، نه با زور و تهدید و هیاهو. ما هر وقت گرفتار هیاهو شویم انحطاط داریم و هر وقت سراغ گفتوگو برویم ترقی داریم. بعضی میخواهند منطق هیاهو حاکم کنند و نباید اینطور باشد. نامه نوشتن و کسی را تفسیق کردن، خودش بدترین روش برخورد با یک مسئلهی علمی است.
تهدید کردن و ترساندن آدم را میآزارد
من نمیگویم حرفهای آن کسی که برایش نامه نوشتند حق است یا باطل؛ من اصلا وارد این بازیها نمیشوم. حرفهای آقای حیدری ممکن است حق باشد، ممکن است باطل باشد؛ من نمیدانم. بالاخره نظرات خودش است و نظر من هم شاید چیز دیگری باشد. ولی آن چیزی که آدم را میآزارد و باعث رنجش میشود این است که کسی نامه بنویسد، تهدید کند و بترساند. این به نظر من کار درستی نیست.
نتیجهی این برخوردها اسلامهراسی است
مرحوم آیتالله حکیم در نجف بحثهایی راجع به طهارت اهل کتاب کردند که اینها پاکاند و غیره؛ در آنجا مرحوم آیتالله حکیم را هو کردند! نتیجهی این برخوردها متاسفانه اسلامهراسی است و باعث میشود ما را به ارتباط با داعش متهم کنند. ولی اگر ما در همهجا عقل، منطق و برهان حاکم بکنیم، هیچوقت ما را متهم نمیکنند و اسلامهراسی هم درست نمیشود؛ اصلا داعش در این عالم درست نمیشود. اسلام یعنی دین عقل و منطق، اسلام یعنی دین تبعیت از قول احسن، اسلام یعنی جدال احسن؛ همهی اینها آیهی قرآن است. اسلام یعنی اینکه داوری شما همهجا با عقل و منطق باشد نه با استبداد و زور و تهدید.
این اشکال فقط به آیتالله حیدری وارد نیست
عبدالحسین خسروپناه درمورد روحیهی سیدکمال حیدری گفته است که او وسط سخن دیگران وارد میشود و بهدنبال این است که خودش سخن بگوید و بقیه فقط گوش کنند. آیا سیدکمال حیدری واقعا این ویژگیها را دارد؟
من هیچوقت در عمرم با آقای حیدری روبرو نشدهام و او را ندیدهام. من واقعا هیچوقت با ایشان بحث نکردم. ولی گیرم که ایشان چنین ایرادی هم داشته باشد، اشکالی است که باید به او بگویند نه اینکه بیایند بیرون برایش نامهی تهدید بنویسند! ممکن است کسی اخلاق علمی را رعایت نکند، نباید در برابر او ما هم بیاخلاقی کنیم. نمیدانم این اشکالی که گرفتهاند واقعا چه اشکالی است؛ خیلی از کسانی که در بحثهای علمی وارد میشوند اینطور هستند. این اشکال فقط به ایشان وارد نیست، خود من هم همینجور هستم. ممکن است کسی اصلا فرصت بحث به شما ندهد؛ حالا اگر او اینطور است که من نباید او را تفسیق یا تهدید کنم. اینطور نیست که همهی عالمان ما اخلاقِ روش علمی را رعایت کنند.
گرفتار تعصبات و جزمیتهای ذهنی هستیم
متاسفانه یکی از اشکالاتی که ما داریم این است که گرفتار تعصبات ذهنی و جزمیتهای ذهنی هستیم. این جزمیات و تعصبات به ما اجازهی دگراندیشی نمیدهد. به همین خاطر هر کس که نظر شاذی مطرح کرده است؛ نظری مطرح کرده که یکمقداری خلاف نظر مشهور است، سعی میکردند او را هو کنند. این هو کردنها جلوی رشد علمیِ خیلی چیزها را گرفته است. اگر نظرات غیرمشهور یا شاذی مطرح شود، اینها باعث رشد علم و فرهنگ ما میشود. بنابراین هو کردن جلوی رشد علمی جامعه را میگیرد.
سکولاریسم مساوی با لائیک بودن و بیدینی نیست
الان بعضیها حوزه را متهم میکنند که در آن فکر سکولار پیدا شده است. این ترس ندارد؛ تهدید کردن ندارد. اگر فکر سکولار در حوزه هست باید استقبال کنید؛ بیایید بشینید با آن فرد بحث کنید و منطق به کار ببرید که این فکر با منطق کنار برود. نباید جامعه را بترسانید و تهدید کنید که آقا ای وا اسلاما که در حوزه سکولار پیدا شده است! ممکن است کسی در حوزه به سمت سکولاریسم برود. سکولاریسم که مساوی با لائیک بودن و بیدینی نیست؛ معنای سکولار این است که این آقا معتقد است دین از سیاست جدا است. شاید در حوزه کسانی باشند که اینطور فکر کنند.
در حوزه عوامل آمریکا و اسرائیل هستند؟!
اگر کسی چنین تفکری داشت، باید با او چه کرد؟ باید بگویند آقا نخیر دین از سیاست جدا نیست. باید بنشینند با او بحث کنند؛ حالا یا من درست میگویم یا او درست میگوید. نباید بنشینیم تهدید کنیم که در حوزه تفکر سکولار پیدا شده است. اینکه کسی نامه نوشته و ادعا کرده است که در حوزه، عوامل آمریکا و اسرائیل هستند، به چه معنی است؟ شما به کسی که در حوزه به گونهی دیگری بیندیشد، میگویی عوامل آمریکا و اسرائیل؟! ممکن است عوامل آمریکا و اسرائیل در جاهای خیلی حساستری نفوذ کرده باشند که ما از آن خبر نداریم. حالا چون در حوزه کسانی تفکر دیگری دارند نباید بگوییم عوامل آمریکا هستند. به نظر من آقایان باید روی نوع تفکرشان تجدید نظر بکنند. حوزه باید استقلال فکری، استقلال مدیریتی، استقلال مالی و استقلال فرهنگی داشته باشد.
جامعهی مدرسین حق نصب یا عزل مرجعیت را ندارد
شما در گفتوگوی قبلی خود با انصاف نیوز به نادرست بودن اقدامات جامعهی مدرسین نسبت به آیتالله صانعی و آیتالله شریعتمداری اشاره کردید. عبدالحسین خسروپناه در نقد این صحبتها گفته است که جامعهی مدرسین از قدیم بنای بر معرفی مرجع تقلید داشته است. آیا نصب و عزل مرجعیت جزو اختیارات جامعهی مدرسین است؟
خیر، جامعهی مدرسین یک نهاد فرهنگی-سیاسی است؛ نه حق نصب مرجعیت دارد و نه حق عزل مرجعیت. روش تعیین مرجعیت در حوزه از طریق درس، بحث، تدریس، شاگردان و خبرگان حوزه بوده؛ سیرهی ثابت اینطور بوده است. کسی این حق را به یک نهاد سیاسی مثل جامعهی مدرسین نداده است که بخواهد مرجعی را معرفی یا عزل کند؛ خودشان این حق را به خودشان دادهاند. این روش حوزهها نبوده است.
اصلا در مرجعیت «عزل» نداریم
اینطور نبوده است که یک نهاد سیاسی یا فرهنگی بخواهد مرجعی را تعیین کند یا او را عزل کند. ما اصلا در مرجعیت «عزل» نداریم. ممکن است کسی صلاحیت بعضی از کارها را نداشته باشد، آن بحث دیگری است. ولی اینکه کسی بیاید کسی را از مرجعیت عزل کند که اصلا معقول نیست. مثل این است که در سازمان دامپزشکی از پزشکی خطایی کشف کرده باشند، بعد بگویند آقا ایشان را از پزشکی عزل کنید! نمیشود که کسی را از پزشکی عزل کرد و او را وادار کرد که مطبش را ببندد.
در حوزهها نظر آخر با گفتوگو پیدا میشود
ما در حوزه نهادی که مرجعی را نصب کند یا عزل کند نداریم. از همه مهمتر اینکه نهادهایی مثل جامعهی مدرسین یا مجمع مدرسین، هیچ مرجع فکری برای حوزه نیستند که بگویند حرف آخر را ما میزنیم، فکر آخر را ما میکنیم و نظر آخر را ما میدهیم. اصلا اینجور نیست. در حوزهها و در مراکز علمی اینطور نیست که نظر آخر و فکر آخر از طرف یک نهاد داده شود. نظر آخر و فکر آخر در مباحثهها و گفتوگوها پیدا میشود؛ نه در نامه نوشتنها و تهدید کردنها.
هیچ نهادی نمیتواند چگونه فکر کردن یاد کسی بدهد
عبدالحسین خسروپناه در گفتوگو با خبرگزاری رسا به صحبت شما مبنی بر اینکه جامعهی مدرسین حق نسخهپیچی برای فکر و اندیشهی دیگران را ندارد، اشاره کردند و آن را نقد کردند. آیا جامعهی مدرسین حق دارد درمورد چگونه فکر کردن دیگران اظهار نظر کند؟
نخیر اصلا، به هیچوجه در اختیار هیچ نهادی نیست که چگونه فکر کردن یاد کسی بدهد. چگونه فکر کردن یک بحث معرفتشناسی است و به معنی «متد فکر» است. متد فکر در دنیای معرفتشناسی یک چیز تعریفشدهای است. در سابق مسئلهی عقل، منطق و اصول را در متدولوژی فقه یا اصول مطرح میکردند؛ ولی الان متدلوژیها در معرفتشناسی خیلی فرق کرده است و معیارهای علمی دارد. اینکه کسی به فرد دیگری روش فکر کردن دیکته کند یا بر او تحمیل کند، بسیار کار غلطی است.
البته ممکن است یک دانشمند بهعنوان کسی که دانش هرمنوتیک یا دانش اصول خوانده است یا دانش منطق دارد، بگوید من میخواهم به شما متد فکر کردن یاد بدهم؛ این در دنیا معقول است. ولی اینکه نهادی بگوید من باید به شما روش فکر کردن یاد بدهم، این اصلا علمی نیست. در حوزهها هیچوقت هیچ نهادی روش فکر کردن یاد حوزه نمیداده است. روش فکر کردن برای خودش متدی دارد که تعریفشده است و در خلال درسهای اصول و منطق خوانده میشود.
انتهای پیام
شما نکنه شیخیه هستید اینجا تفرقه افکنی می کنید این تفکر شیخیه هست عراق هم همه اخباری گری هستند کلا با مکتب فلسفی امام خمینی و مکتب صداریی اقا حیدری مخالف هستنداقا حیدری مثل رهبر انقلاب مدافع مکتب صدرایی هست همون مکتبی که شیخ احمد احسایی یهودی مقابل اون ایستاد الان هم تفکر احمدی نژاد با کلمه کریم خان همین تفکر شیخیه و بهایت هست فراموش نکنیم در جریان های لییراا الوده هم تفکر بهایی نفوذ پیدا کرده