خداحافظ آقای دیگو آرماندو ماردونا
انصاف نیوز، بابک مجیدی: چه شب سختی و چه شب دردناکی برای فوتبال جهان و آرژانتین رخ داد. دیگو آرماندو مارادونا، خداوندگار فوتبال جهان و وارث دستان خدا با قراردادی دائمی به خدا پیوست. فوتبال دنیا بار دیگر این بار نه ستاره عزادار نابغه آرژانتینی خود شد که روزگاری فاتح همهی نبردها و رقابتها از شنیدن نام مارادونا هراس داشتند.
60 سال پیش پسری از سرزمین وییا فیوریتو که زادگاهی مخروبه بود، زاده شد و سالها گذشت و تبدیل به مسیحی شد تا سرزمین بوینس آیرس را به بهشت به مردم دنیا معرفی کند. دیگو مارادونا بهترین فوتبالیست قرن گذشته و لقب بهترین فوتبالیست ادوار تاریخ بود. اما او در سرزمین خود در ورزشگاه آلبرتو آرماندو بیشتر خودنمایی کرد. مارادونا در این ورزشگاه قلبها را، روحها را جانها را، پاها را به تسخیر خود در آورده بود. او در تیم بوکاجونیورز فوتبالی به نمایش گذاشت تا نشان دهد دوران اوح آرژانتین آغاز شده است. او ترک وطن کرد وبه باشگاه آبی و اناریهای بارسلونا رفت. در آنجا نبوغ و روح فوتبال خود را در نیوکمپ و ایالت کاتالان به رخ مردم جهان کشید. او فوتبالیستی تمام عیار و قدرت فیزیکی بالا و در محو کردن رقبا بی همتا بود. ستاره آرژانتیتی بارسلونا مدت کمی در ایالت کاتالان بود اما حالا در اولین جام جهان خود که ستاره بی همتایی در فوتبال جهان بود، در یک حرکت غیر ورزشی در جام جهانی 1982 برابر برزیل و تیم محبوبش از جام کنار رفت اما قول داد که یک جام را برای مردم نازل خواهد کرد. مارادونا از بارسلونا رفت و به دوران اوج خود در فوتبال دنیا نزدیک و نزدیکتر میشد. سن دیگو به ناپل رسید پاهای خود را به مردم آبی فیروزهای این شهر هدیه کرد و جامهای فراوانی را برای مردم دیوانه عاشق فوتبال ناپولی جادو کرد. حالا وقت عمل به وعده برای آلبی سلسته بود. سن دیگو در مکزیکو روی دیگر فوتبال خود را به مردم جهان نشان داد. فوتبال حالا برای مردم رنگی شده بود و مردم دیگر رنگ و بوی مارادونا را نه تنها از ورزشگاه بلکه از قاب جادویی هم حس میکردند. مارادونا برای آرژانتین همه کار کرد و زمانی که مردم کشورش درگیر جنگ فالکلند با انگلستان بودند، او در دیدار موسوم به یکی از تماشاییترین بازیهای تاریخی جام جهانی روح دیگری از فوتبال را برای مردم به نمایش گذاشت. او ابتدا گل زیبایی که ملقب به دست خدا شد و هرچند ناجوانمردانه بود را با هوش مثال زدنی به ثمر رساند. گلی ماندگار و ماندگار که حالا بعد از 34 سال خدا بگوید دستم را پس گرفتم. گل دوم سن دیگو با رد شدن از 7 بازیکن انگلیس و عبور از پیتر شیلتون، مثل یک جنگجو، تماشاییترین گلهای قرن بیستم را در مهمترین رویداد فوتبالی جهان به ثمر رساند. مارادونا به وعده خود عمل کرد و جام جهانی را در برابر دشمن دیرینه انگلستان که آن روزها آلمان غربی بود به دست آورد و تقدیم به مردم بوینس آیرس کرد.
مارادونا وارد یکی از پر بحثترین و پرماجراترین روزهای زندگی خود شد. وقتی که هنوز نفس داشت و رقبا را یکی یکی تک به تک از صفحه زمین سبز رنگ فوتبال محو میکرد درگیر اعتیاد و همکاری با مافیا و قاجاق مواد مخدر شد او به سرزمین مادری برگشت و به آغوش بوینس آیرس پناه آورد. اما پلیس بی رحمتر از آن بود که مارادونا را نجات دهد. او از فعالیت فوتبالی محروم شد و جام جهانی 1990 را به دلیل همکاری با مافیا از دست داد. مارادونا حالا درگیر اعتیاد شده بود ولی همچنان اسم مارادونا بزرگ بزرگ و بزرگتر شد. حتی با اینکه او سمت اعتیاد کشیده شده بود اما باز مردم او را خدا میدانستند. محرومیت او تمام شد اما اعتیاد دست بردار نبود. دیگر مثل قبل سحر و جادو نمیکرد اما به یک باره با پیشنهاد آلفیو باسیله غیبت خود را در جام جهانی 1990 جبران کرد. آرژانتین با ماردونا در جام جهانی 94 بی رقیب بود و همگان خیال داشتند مارادونا مثل 1986 هدیه دیگری از طرف خدا برای آلبی سلسته نازل خواهد کرد. اما بخت بد دست از سر مارادونا و سن دیگو برنداشت. در حالی که بهترین بازیکن میدان بعد از بازی با نیجریه شده بود، تست دوپینگ مثبت شد و او به مدت دو سال از زمین معبودی خود دور شد. او دور شد دور و دورتر اما اسم مارادونا همیشه بزرگ و جاودانه ماند. مارادونا بزرگ ماند سرمربی شد اما مثل دستانش، نتوانست هدیه دیگری به مردمش اهدا کند.
سالها گذشت مارادونا دیگر نه در زمین بود نه بیرون از آن برای مدتی کوتاه هدایت چند تیم را بر عهده گرفت اما مثل دوران با شکوه بازیگری دوران کم فروغی در امر مربیگری داشت. مارادونا همین چند وقت پیش وارد دهه 60 شد. او بهترین بازیکن قرن بیستم به رای فیفا بود و بهترین گل قرن را هم مقابل انگلستان به ثمر رسانده بود ولی در قرن بیست و یکم دیگر با مارادونا قرن قبل تفاوت فاحشی داشت. او حتی در حوزه سیاست هم فعالیت میکرد و از آمریکا متنفر بود و طرفدار دو آتیشه فیدل کاسترو بود.
آرماندو مارادونا از فوتبال رفت اما روح او همچنان در فوتبال باقی ماند. او روزی گفته بود، اگر روزی لباس سفید عروسی را بپوشم و توپ گل آلود را ببینم بدون اینکه فکر کنم، توپ را با سینه کنترل میکنم. او آنچنان شیفته و دیوانه فوتبال بود که همگان را به فوتبال آشنا کرد و فوتبال را جزیی از لذتهای ابدی تماشاگران کرد.
به درود آقای دیگو آرماندو مارادونا دلمان برای دستهای خدا خیلی زود تنگ میشود.
انتهای پیام