نامه فعال سیاسی کهگیلویه و بویراحمد به نمایندگان مجلس

جانمحمد وطن پرست، فعال سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد، در نامه‌ای به نمایندگان مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: عدم استفاده از ظرفیت دیگر دانشگاهها در بدنه نظام اموزشی در این برهه، شعور انقلابی در گام دوم انقلاب را زیر سوال خواهد برد.

به گزارش دریافتی انصاف نیوز، متن این نامه در پی می‌آید:

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم

پیرو اولین نامه اینجانب در تاریخ۹۹/۰۴/۱۴ از طریق پایگاه خبری انصاف نیوز خطاب به نمایندگان محترم خانه ملت، مبنی بر لزوم اصلاح سازکارهای اموزشی در گام دوم انقلاب و اتفاقات پیش امده در ما‌های گذشته راجع به اصلاح ساختار جذب نیروهای اموزشی و بعد از اعتراضات متعدد مبنی بر پذیرش نیروهای بدون کیفیت و با کمترین کارایی ممکن، در بدنه نظام اموزشی و کش و قوس‌های فراوان، بالاخره سخنان مدبرانه و به موقع رهبری خطاب به مسئولین در ۱۱شهریور امسال، برای اصلاح سازوکار نظام اموزشی برای تربیت انسان‌های شایسته، فصل الخطابی بر تمامی جنگ و جدل‌ها بود. ایشان در انتها به جذب معلم از طریق دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی اشاره داشتند و این سخنان رهبری به نقطه عطفی برای اصلاح سازوکارهای اموزشی کشور توسط مجلس شورای اسلامی تبدیل گردید تا شاهد جلسات متعدد دستگاهها و نهادهای مربوطه،به ویژه مجلس شورای اسلامی و شورای عالی اموزش برای اتخاذ تصمیمی اصولی باشیم.

اما متاسفانه عده‌ای بدون توجه به زیرساخت‌ها و پتانسیل‌های موجود در کشور برای دستیابی به بالاترین بازدهی در نظام تربیت و تعلیم از تمام سخنان رهبری، تنها بر اسامی دو دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی تمرکز کردند در حالی محتوای اصلی سخنان رهبری بیش از هر چیزی، بر کیفیت و عدالت اموزشی و تربیت انسا‌ن‌های شایسته‌ متمرکز بود و در این میان اشاره ای نیز به لزوم استفاده از این دو دانشگاه داشتند اما به زمان، مقطع، نحوه و سطح پذیرش در این دو دانشگاه، کوچکترین اشاره‌ای نداشتند.

و بعد از سخنان ایشان، تمام تلاش ها و صحبت‌ها به این سمت و سو حرکت کرد که باید تنها از طریق دانشگاه فرهنگیان و کنکور سراسری مقطع متوسطه و دیپلم، شاهد جذب معلم در بدنه نظام اموزشی باشیم و حاشیه بر متن سوار شد، تا محتوای اصلی سخنان رهبری یعنی کیفیت و عدالت اموزشی و بازگشت سرمایه، به دلیل سطحی‌نگری برخی از ما، به حاشیه رانده شود.

در زیر به چند مورد از موارد مهم صحبت‌های رهبری و تناقض اشکاری که این موارد با جذب دانشجو معلم تنها از طریق دانشگاه فرهنگیان از مقطع دیپلم و نادیده گرفتن دیگر دانشگاهها وجود دارد اشاره می کنیم:

۱_رهبری بر نگاه سرمایه گذاری نسبت به دانشگاه فرهنگیان اشاره کردند.

بدون شک به دلیل نبود زیر ساخت‌های لازم و استاندارد و فرسودگی درصد قابل توجهی از زیر ساخت‌ها موجود در دانشگاه فرهنگیان، قطعا افزایش آنی و کوتاه مدت جذب دانشجو از طریق این بخش، بیشتر زیانده بوده و جنبه مصرفی و رفع‌تکلیفی دارد تا اینکه سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه در بلند مدت باشد.

۲_رهبری به جد بر در نظر گرفتن صلاحیت‌های دینی، اخلاقی و سیاسی، در جذب معلمین تاکید کردند این در حالیست که همه ما یقین داریم دانش اموزی که تا زمان کنکور کوچکترین ارتباطی با دیگر افراد و اندیشه‌های متفاوت در جامعه نداشته‌، شخصیتی خمیری دارد که بعد از ورود به دانشگاه فرهنگیان و ارتباط با سطوح مختلف فکری در جامعه به سرعت ممکن است نگاه و تفکرش ۱۸۰درجه با زمان گزینش ایشان تغییر کند در حالی دانشجویان فارغ التحصیل دیگر دانشگاهها که دو تا ۱۰سال را در شهرها و دانشگاههای مختلف بوده‌اند و با اندیشه‌های مختلف ارتباط داشته‌اند و به دلیل چکش کاری شخصیتی، از شخصیت با ثبات‌تر و پخته‌تری برخوردارند و لایه‌های ناشناخته بسیار کمتری نسبت به افراد پذیرفته شده مقطع دیپلم دانشگاه فرهنگیان دارند.

۳_ رهبری به گزینش صحیح و خردمندانه اشاره فرمودند.

این مورد نیز با درصد خطای بالایی همراه خواهد بود اول اینکه با کنار گذاشتن و نادیده گرفتن نوابغ فارغ التحصیل اماده و پای کار دیگر دانشگاهها، و هزینه کردن میلیاردها دلار برای ایجاد زیر ساخت جدید در دانشگاه فرهنگیان و اموزش نیروهای متخصص در یک بازه زمانی، خردمندانه گزینش کردن به شدت زیر سوال خواهد رفت، و در ثانی به دلیل عدم شکل گیری شخصیت بسیاری از پذیرفته شدگان کنکور متوسطه، به دلیل محدودیت‌های محیطی امکان گزینش خردمندانه اخلاقی و رفتاری با بازدهی حداکثری، به صورت کامل رد خواهد شد.

۴_رهبری فرمودند اجازه ورود نیروی بدون کیفیت به اموزش و پرورش داده نشود.

قطعا از نظر سطح سواد علمی، کنار گذاشتن عده‌ای از نخبگان دیگر دانشگاهها و موسسات اموزش عالی کشور که گاها در مجامع علمی بین‌المللی حرف زیادی برای گفتن دارند و شوق خدمت در نظام اموزشی را دارند ادعای وجود کیفیت علمی و عدالت اموزشی در گزینش‌‌ها را زیر سوال خواهد برد.
و در بحث تربیتی و اخلاقی بدون شک، خطای سنجش میزان کیفیت افراد با تجربه بسیار پایین‌تر از افرادی‌ست که قرار است از کنکور و چهار دیواری اتاق و خانه ، بدون یک تفکر با ثبات سیاسی_ اجتماعی و اخلاقی به دانشگاه فرهنگیان قدم بگذارند.

۵_رهبری بر عدالت اموزشی به ویژه در مناطق دور دست و پیدا کردن استعداد‌های درخشان تاکید ویژه داشتند.

در بسیاری از مناطق دور دست به دلیل نبود کوچکترین خدمات و زیرساخت‌های اموزشی و فقر حاکم بر زندگی مردم، بسیاری از مستعدین ملی ما با رتبه‌های بسیار پایین و عدم پذیرش در دانشگاههای فرهنگیان، وارد دانشگاهها و موسسات اموزش عالی می‌شوند و به یک باره به دلیل بالا رفتن کیفیت خدمات و زیر ساخت‌ها در شهرها و دانشگاهها در رشته های متفاوت، به نفرات برتر دانشگاهها و کنکورهای تحصیلات تکمیلی و نوابغ علمی و تربیتی این کشور تبدیل می‌شوند که می‌توانند با جذب در بدنه نظام اموزشی، حداقل در مناطق دور افتاده خویش، یک تحول اموزشی ایجاد کنند بنابر این جذب معلم دانشجو صرفا از طریق کنکور سراسری متوسطه، خود با عدالت اموزشی در تناقض اشکار است و نوعی ظلم بزرگ به محرومان به عنوان ولی نعمتان انقلاب می‌باشد.

۶_رهبری از نادیده گرفتن بُعد پرورشی در نظام تعلیم و تربیت به شدت گلایه کردند.

در بحث پرورشی نیز از منظر روانشناسی و جامعه شناسی افرادی که تجارب متعدد و متنوعی در برخورد با تفکرات مختلف و اداب و رسوم مختلف در سطح جامعه و دانشگاههای مختلف داشته‌اند و تحصیلات علمی و به روز را نیز همزمان پشت سر گذاشته‌اند و بعد از گزینش یک دوره یک تا دو ساله اشنایی با اصول اموزشی و پرورشی را در دانشگاه فرهنگیان نیز پشت سر خواهند گذاشت می‌توانند تاثیر علمی‌تر و منطقی‌تری بر بعد پرورشی دانش اموزان در مدارس داشته باشند تا افرادی که به دلیل عدم ارتباط با جامعه و محدود شدن به کنکور سراسری در خانه‌ها و یک جغرافیای محدود جمعیتی حبس بوده‌اند و صرفا به دوره محدود دانشگاه فرهنگیان و شنیدها اکتفا می‌کنند.

۷_رهبری به خطر بزرگ نفوذ شبکه‌های غربی در نظام اموزشی کشور اشاره داشتند:

قطعا هنگامی که دانش‌اموزان در مدارس، شاهد سطح پایین کیفی اموزشی باشند و همزمان شاهد مهاجرت هزاران نخبه فارغ‌التحصیل این کشور می باشند که با هزینه‌های میلیاردی ملی اموزش دیده‌اند اما به عنوان با ارزشترین سرمایه های یک کشور، در اختیار غرب و شرق قرار می‌گیرند و در غرب به این نخبگان، به خصوص در بخش های اموزشی و تحقیقاتی میدان داده می‌شود قطعا اگر هزارن رسانه ملی تلاش کنند و میلیاردها دلار پول هزینه گردد تا از نفوذ غرب جلوگیری گردد این دانش اموزان با دیدن خوشبختی‌های ولو ظاهری نوابغ مهاجرت کرده، نسبت به اینده خویش احساس یاس و نامیدی خواهند کرد و ارزوهای خویش را به فرهنگ غرب و شرق گره خواهند زد و اگر در مسیر این دانش اموزان صدها فیلتر قرار داده شود باز به هر قیمتی باشد راهی پیدا میکنند تا یا راهی غرب و شرق گردند یا به جای قهرمانان و هویت ملی_ دینی، از فرهنگ و قهرمانان و سلبریتی‌های غربی و شرقی الگوبرداری کنند و غربی بودن را حداقل در ظاهر خویش مشاهده کنند.

با این تفاسیر، دانشگاه فرهنگیان به دلایل متفاوت هنوز در بسیاری از رشته‌ها، کوچکترین زیر ساخت قابل قبولی برای تربیت نیروی متخصص و متعهد ندارد و همین تعداد نیرویی که سالانه از طریق دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیل شده و رهسپار عرصه اموزشی کشور می‌شوند با استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارند و شاهد این ماجرا افت تحصیلی و اموزشی دانش اموزان سراسر کشور در سال‌های گذشته و نزول رتبه اموزشی ایران نسبت به بسیاری از کشورها می‌باشد.

وقتی ما در همین ظرفیت ۲۰ تا ۲۵ هزارتایی سالیانه به دلایل مختلف از قبیل فرسودگی زیرساخت ها و عدم استانداردهای لازم، ساختار اموزشی معیوب و کیفیت پایین برخی از اساتید دانشگاه فرهنگیان لَنگ میزنیم قطعا افزایش ظرفیت دانشگاه فرهنگیان در بسیاری از رشته‌ها برای کنار گذاشتن دیگر دانشگاهها، بر اساس نیاز سالیانه نیروی اموزشی می‌تواند ضربات سنگین‌تری نسبت به گذشته به نظام اموزشی وارد کرده و بعد از یک دهه دیگر به جهت این اشتباه بزرگ در برابر مردم و شهدا، قطعا توجیه مناسبی نخواهیم داشت و خود را به شدت، در اثر این اشتباه نابخشودنی سرزنش خواهیم کرد.

و از سوی دیگر ما میلیاردها دلار سرمایه را هزینه اموزش بسیاری از فرزندان این سرزمین در دیگر دانشگاهها کرده‌ایم و با وجودی بسیاری از این افراد نوابغ ملی ما می باشند و ارزوی خدمت در نظام اموزشی را دارند به دلیل عدم جذب از طریق اموزش و پروش و نبود اشتغال مجبور به مهاجرت به دیگر کشورها شوند و عده‌ای دیگر از این نوابغ، بعد از مدتی دچار افسردگی، انزوا، اعتیاد و معضلات اجتماعی دیگر خواهند شد. در حقیقت این افراد با شکوفا شدن استعدادها و گذراندن مقاطع مختلف تحصیلی با هزینه دولت، شبیه لقمه‌های چربی می باشند که در دهان دیگر ممالک قرار میدهیم(به نام ما و به کام دیگران) و و در داخل شاهد خواهیم بود تربیت و تعلیم هر روز بدتر از دیروز خواهد شد و وابستگیها و دلبستگی ها به شرق و غرب هر روز بیشتر از دیروز خواهد بود.

نه تنها نباید جذب معلم از دیگر دانشگاهها و موسسات با نادیده گرفتن ماده ۲۸اساس‌نامه دانشگاه فرهنگیان کنار گذاشته شود بلکه به صلاح اینده کشور می‌باشد جذب دانشجو معلم، به تدریج از مقطع دیپلم حذف و تمام معلمین ما از مقاطع بالاتر از کاردانی تا دکتری از میان نخبگان دانشگاهی و با عبور از فیلترهای علمی_تخصصی و اخلاقی وارد دانشگاه فرهنگیان شده و با گذراندن یک دوره حداقل یک ساله برای اشنایی با سازکارهای اصولی اموزشی و تربیتی، با در نظر گرفتن معیارهای نظام‌ اسلامی و هویت اسلامی _ایرانی وارد بدنه اموزشی گردند. و ضمنا علاوه بر موارد ذکر شده، برای تشویق و ترغیب نخبگان برای حضور در حوزه تعلیم و تربیت و بالارفتن شان و جایگاه معلمی در جامعه و انگیزه این عزیزان، افزایش حقوق و مزایای این بخش یک ضرورت و واجب شرعی و عقلی‌ست.(البته افزایش حقوق و مزایا به نسبت شایستگی و بازدهی و نوع منطقه در حال خدمت). اگرچه شان و جایگاه معلمی علاوه بر سیاست‌های حاکمیت، به اندیشه و عملکرد معلمان عزیز در جامعه بستگی خواهد داشت.و امروزه متاسفانه مشاهده‌میشود برخی از معلمین کم کاری و ناکارامدی و گاها خیانت خود به ملت را با بهانه حقوق و مزایای پایین توجیه می‌کنند و هیچ گاه فکر نمی‌کنند اگر قرار باشد هر گروهی چنین توجیهات مضحکانه‌ای داشته باشند و مثلا فلان مرزدار ناجا به این بهانه مرزها را بر اشرار و گروهک‌ها بگشاید برای فلان پرستار نجات جان بیماران ارزشی نداشته باشد و صدها مورد دیگر از این دسته!! انگاه امنیت در تمام زمینه‌ها به سرعت در جامعه از بین خواهد رفت.

با توجه به موارد فوق و لزوم استفاده از دانشگاه فرهنگیان به عنوان اخرین فیلتر برای ورود به بدنه نطام اموزشی، ابتدا به سخنان رهبری مبنی برا لزوم ورود معلمان از مسیر دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی لبیک گفته‌ایم و سپس به محتوای اصلی سخنان ایشان مبنی بر افزایش کیفیت و عدالت اموزشی و تربیت انسان‌های شایسته جامه عمل پوشانده‌ایم و بدون شک در اینصورت، شاهد رونق شعور انقلابی از جنس اموزشی در گام دوم انقلاب خواهیم بود.

با تشکر، جانمحمد وطن پرست ۹۹/۰۹/۰۶

انتهای پیام