خرید تور تابستان

جناب ظریف ـ حاجی مُرد و شُتر خلاص!

به گزارش انصاف نیوز، داریوش سجادی، بلاگر احمدی نژاد ایرانی آمریکایی مقیم آریزونا در یادداشتی با ادعای بایکوت شدن خود در بی بی سی فارسی و بدون اشاره به دسته گل دولت احمدی نژاد در خرید اوراق قرضه دولت آمریکا [لینک]، نوشت:

اظهارات «محمد جواد ظریف» در خصوص رای اخیر دیوان عالی آمریکا مبنی بر مصادره 3 میلیارد دلار از نقدینه بلوکه شده ایران در آمریکا بنفع آمریکائیان آسیب دیده از عملیات تروریستی در لبنان مصداق سانتی مانتالیسم سیاسی «دکتر» در دنیای سیاست و رویا اندیشی ایشان در زمین واقعیت است.

این که دکتر ظریف در واکنش به رای گستاخانه دیوان عالی آمریکا می فرمایند:
«ما رای این دادگاه را به رسمیت نمی شناسیم و دولت آمریكا بخوبی از این موضوع اطلاع دارد»

چنین پاسخی یادآور یکی از ماجراهای 88 شد. در آن سال تلویزیون فارسی BBC در برنامه نوبت شما میکروفون زنده خود را در اختیار خانمی از تهران گذاشت و آن علیا مخدره نیز با فراغ بال خبر از آن داد که امروز در حاشیه درگیری ها در تهران در مقابل دانشکده دامپزشکی چند بسیجی یک جوان را گرفتند و دست هایش را بستند و وقتی آن جوان از شدت عطش تقاضای آب خوردن کرد وی را کنار شیر آب بردند و سرش را با قمه (!) گرد تا گرد بُریدند (!) در همان تاریخ و قبل از آنکه اینجانب توسط تلویزیون مزبور بایکوت شوم به برنامه «نوبت شما» دعوت شدم و به چنین بی مبالاتی در انتشار خبر بدون توجه به اعتبار منبع خبر اعتراض کردم و آقای صادق صبا در مقام پاسخ فرمودند:
«البته ما چنین اظهاراتی را برسمیت نمی شناسیم و همواره در انتهای چنین اخباری ذکر کرده ایم که چنین اخبار بدون منبع قابل وثوقی مورد تائید ما نیست»

بنده نیز در مقام پاسخ خدمت شان معروض داشتم به رسمیت شناختن یا به رسمیت نشناختن چنین خبری از جانب شما اهمیتی ندارد مهم آن است که از تریبون باز و زنده شما این سم پاشی خبری در ابعاد میلیونی آنتن گرفت و موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم آورد. مانند آن است که بنده شاهد باشم فردی درون مخزن آب شُرب عمومی شهر سم بریزد و بعد بگویم بنده این اقدام را برسمیت نمی شناسم! مساله آن است که برسمیت شناختن یا نشناختن بنده در فرض مزبور محلی از اعراب ندارد مهم آن است که آب شُرب شهروندان مسموم شد و رفت و تمام شد!

حالا حکایت جناب دکتر ظریف است.
گیریم جناب ظریف رای دیوان عالی آمریکا را برسمیت نشناسند. این چه اهمیتی دارد؟
خیر جناب آقای دکتر ظریف!
مزید اطلاع حضرت عالی که پیش تر فرموده بودید:
«من اعتقاد دارم که دنیا هژمون ندارد. یعنی معتقدم شرایط بین المللی تاب هژمون و قدرت مطلقه شدن ندارد. این درواقع باوری است که به شما کمک می کند تا فعال تر در عرصه بین المللی باشید. این حرف را در کتاب های خودم هم گفتم و این باور نظری و نه شعاری من است»

جناب آقای ظریف ترش رویانه و برخلاف تخیل جنابعالی این رفتار آمریکا یعنی همان هژمون! یعنی طرف به اعتبار همان هژمونش، پول یک ملت را «چپو» کرد و رفت!
حاجی مُرد و شتر خلاص!
حالا شما بنشینید و مُدام رویا اندیشانه بفرمائید: دوران هژمون تموم شده و ما قبول نداریم.

مهم آن است کدخدا به اتکای همان هژمون نظامی و سیاسی و اقتصادی نامشروع و بی التفات به جنابعالی و التفات تان به دنیای زیبا و ناواقعی «بدون هژمون» 3 میلیارد دلار پول ملت را بالا کشید و خورد و حالا شما خواه این «چپو» را برسمیت بشناسید خواه نشناسید!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. انصاف جان ، چرا شما به نظرات خوانندگان خود اهميتى نميديد ؟ هزار بار گفتيم و نوشتيم، التماس كرديم و دليل آورديم كه بابا ! انتشار – يا نمايش – تراوشات فكرى اين شخص در رسانه هاى اصلاح طلب صحيح نيست ، اما : گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست آنچه البته به جائى نرسد فرياداست !
    تغيير سليقه يا ذائقه سياسى عيب نيست ولى شما توجه كنيد كمتر نوشته اى از اين بابا پيدا ميكنيد كه در آن عقده گشائى نكرده باشد و يا به رفقاى قديمى خود و اصلاحات متلك نگفته باشد. من از اين رفتار شما متحيرم و گاهى پيش خودم ميگم نكنه به اين بابا تعهدى داده اند يا …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا