انتظار علم غیب از شهروندان! | یادداشت آیتالله محقق داماد
یادداشتی از آیتالله سیدمصطفی محقق داماد، فقیه و حقوقدان که با عنوان «انتظار علم غیب از شهروندان!» در روزنامهی اطلاعات منتشر شده را میخوانید:
۱- نص صریح قرآن مجید دلالت دارد و هرکس حداقل یکبار قرآن را با توجه و حضور قلب خوانده باشد، میداند که نشانة مؤمنان، داشتن ایمان به غیب است ونه داشتن علم غیب! و علم غیب اختصاص به حضرت باری تعالی دارد:«و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو» (انعامر۵۹ ). حتی خداوندبه پیامبر(ص) خطاب میفرماید که بگو: «اگر من غیب میدانستم، خیلی از خیرها را میتوانستم برای خویشتن فراهم سازم.» ( اعرافر۱۸۸ ).
۲- به رغم حقیقت فوق درکشور جمهوری اسلامی ایران عزیز اداره فخیمه سازمان اداری و استخدامی کشور (دامت عزتها و قدرتها) با همکاری و همفکری کارشناسان عدیده جلیل القدر و الاعتبار، دراین اوضاع به منظور عدم تجمع کارمندان درادارات و پرهیز از کثرت عبور و مرور شهری و نیز اجتناب از تقرب و تماس غیر لازم افراد با یکدیگر و در نتیجه تقلیل شیوع بیماری خطرناک کرونا راه حلی برای ادارات ارائه فرموده و متحد المآل ساختند که کارمندان زیر نظر رئیس مربوط به نوبت در ایام هفته بیایند و بقیه ایام یا دورکاری کنند و یا اصلاً لطف بفرمایند تشریف نیاورند و هیج کاری نفرمایند. این تصمیم به جز انتظار علم غیب از شهروندان، توجیه عقلی دیگری ندارد! برای اثبات این مدعا به سطور زیر توجه فرمایید که گواه عاشق صادق درآستین باشد.
۳- فرض بفرمایید (فرض نفرمایید زیرا عین واقعیت است!) ارباب رجوع فلک زده که ازسوی اداره الف مثلاً اخطار حضور دارد و باید تا فرجه خاصی به آن مرجع عالی قدر رجوع کند وگرنه یا جریمه میشود یا اصولاً حقش به علت عدم حضور به موقع طبق قانون پایمال میگردد، صبح روز موعد، حیران و سرگردان است. آیا اگر طی طریق نماید و خود را به سر منزل مقصود برساند؟ دیدار آن مرجع، میسرمی شود و دیدار دست میدهد یاخیر؟. دست به تلفن میکندو پس از چندین بارکه دستگاه خودکار، او را به شمارههای مختلف حوالت میدهد، موفق میشود که صدای نازنین انسان ذی صوتی را استماع نماید. باعرض سلام وادب میگوید کار من فلان کار است، راهم دور است، مرکب آتشین دراختیار ندارم و بایستی با وسائل عمومی شرفیاب محضرتان شوم. اگر امروز بیایم، کارمند مسئول من امروز تشریف دارند یا خیر؟ با کمال غرور و ناز در پاسخ میفرمایند: ما موظف نیستیم که اینگونه سئوالات را پاسخ گوییم، خودت بیا اینجا! و گوشی را زمین میگذارد! ارباب رجوع مفلوک، راهی ندارد جز آنکه دراین روزهای پاییزی که باران رحمت بی حساب الهی همه را رسیده وخوان نعمت بیدریغش همه جاکشیده، شال وکلاه کند و پا در پای افزار نهد و به راه افتد. و اگر توان دویدن دارد، بدود تا خود را به مترو رساند. صف طولانی از یکسو، نبود کرسی به عدد انفس مسافرین و گروه فشار و بالاخره آویزان شدن از سوی دیگر، سرانجام پس از تعویض چند خط مترو نزدیک ظهر به اداره مربوط واصل میشود.
۴- پس از موفق شدن و یافتن میزی که باید نزد صاحب آن میز حاضرشود، صندلی پشت میز را خالی میبیند! التماس کنان از این آن میپرسد که ایشان کجا تشریف دارند؟ برای اقامه نماز تشریف برده اند؟ خیر! ایشان نوبت کاریشان امروز نیست.طبق بخشنامه دولت، ایشان روزهای دیگری تشریف میآوردند.چه روزی ایشان میآیند؟ هیچکس پاسخگو نیست و اگر برخی روی رحم و مروت پاسخگو هستند، اطلاع دقیقی ندارند و به قول قرآن مجید: رجماً بالغیب! سخن میگویند لذا اختلاف نظر و تعارض میشود. ارباب رجوع بخت برگشته، به قاعده اصول فقه باید عمل کند و لذا متعارضین را از حجیت ساقط میداند! و حیران و سرگردان در همان دور باطل و تسلسل خاطر باقی میماند.
۵ـ حال برای نگارنده این سطور پرسشی است که وجدان پاک خوانندگان گرامی را به داوری دعوت میکند و آن این است که آیا اداره فخیمه و مجلله سازمان امور اداری و استخدامی که برای تنقیص و کاهش دادن عبور و مرورها و جلوگیری ازشیوع ویروس منحوس کووید ۱۹ مغزهای متفکر کارشناسان و صاحبان تایید نظر خودرا رنج و زحمت داده تا چنین طرح حلال معما را ارائه فرمایند، فکر نکردند که چنین طرحی نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه به دلیل علم غیب نداشتن شهروندان از اینکه مرجع عالی قدر پاسخگو امروز هست یا نیست، عبور و مرور ناچاری و رجوع به درب ادارات، ازدحام نفوس در درون سالنهای سرپوشیده، نه تنها کمتر نمیشود که به یقین دوبرابر میشود؟ در همین مثال بالا در سالن اداره مربوط، دوگروه علی القاعده حاضر میشوند و در هوای مضیق مشغول تنفساند و هرنفسی که فرومی دهند مضر حیات خودشان است و چون که برآورند مخرب ذات دیگران! یک گروه آنان که آمدهاند و مسئول اداری آنها روز کاریش نمیباشد و گروه دیگر آنها که احیاناً طالعشان نیکو و بختشان مقبل است ومسئول مربوط آنان تشریف دارد.
۶- چه میشد که اگر اندکی متفکران بزرگ طراح این طرح حلال مشکل(!) برای آگاهی ارباب رجوع نیز فکری میکردند و به علم غیب داشتن آنان وا نمی نهادند؟
۷- ریاست محترم دولت وقت درروزهای نخستین، شاید به دلیل سابقه تخصص دردانش حقوق، سخن از حقوق شهروندی به میان آوردند.آیا به نظر ایشان!، حق رجوع به ادارات و تسهیل امور ارباب حاجت از اولین حقوق شهروندان محسوب نمیباشد؟ انتظار صاحب این قلم آن است که ایشان به گزارش مسئولین مربوط در پاسخ سؤال بسنده نفرمایند و به سخن واقعی مردم توجه فرمایند. زیرا میدانم که آن بزرگواران پاسخ کلیشهای آماده از قبل برای اینگونه سؤالات دارند. والی الله المشتکی. والسلام!
انتهای پیام