«پانترکیسم شیعی»: تقاطع قومیتگرایی و اسلامگرایی سیاسی
محسنحسام مظاهری نویسنده و پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان ««پانترکیسم شیعی»: تقاطع قومیتگرایی و اسلامگرایی سیاسی در تشیع ایرانی»» نوشت:
1. در روزهای اخیر، تشدید بحران سیاسی در منطقهی قرهباغ و بالاگرفتن درگیری دو کشور آذربایجان و ارمنستان با واکنشهایی در جامعهی مذهبی و هیئتی مواجه شده است.
مهمترین این واکنشها متعلق است به امامان جمعهی چهار استان ترکنشین (اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و زنجان) میشود که طی بیانیهی مشترکی صراحتاً به حمایت از آذربایجان پرداختند. بهطور ویژه دو نفر از ایشان که در سالهای اخیر مواضع مشابهی در این موضوع داشتهاند و هرکدام در منطقهی خود و خصوصاً بین جامعه مذهبی پایگاه و نفوذ قابل توجهی دارند؛ یعنی امامان جمعهی تبریز و اردبیل.
سیدمحمدعلی آلهاشم (امامجمعهی تبریز) اخیراً در سخنانی قرهباغ را «جزو جدانشدنی اراضی جمهوری آذربایجان و مسلمانان» و «خاک اسلام» دانسته و از کشتگان ارتش آذربایجان با تعبیر «شهید» یاد کرده است.
سیدحسن عاملی (امام جمعه اردبیل) نیز چند روز پیش با صدور بیانیهای صراحتاً جنگ آذربایجان با ارمنستان را شرعی و قانونی دانسته و از دولت آذربایجان حمایت کرده است. وی نیز برای کشتگان آذری تعبیر «شهید» آورده و نیز نوشته است: «پیروزیهای اخیر را به ملت بزرگ آذربایجان تبریک میگوییم و آزادی کل قره باغ را از خداوند متعال مسألت داریم».
2. نمونهی دیگر این مواضع را در سخنان اخیر مهدی رسولی (مداح جوان زنجانی و ترکزبان که در چند سال اخیر با تبلیغات رسانهای و حضور پررنگ در صداوسیما بهعنوان مداح «انقلابی» مشهور شده است) میتوان دید. وی گفته است:
«وظیفه خود و برادران حسینی خود میدانم که راجع به اتفاقات اخیری که در آذربایجان رخ داد و ما را بسیار متاثر کرد، با برادران و خواهران عزیز آذربایجانی همدردی کنم. برای شهدای عزیزمان سلام و درود می فرستم و برای بازماندگانشان تسلی خاطر آرزومندم و ابتدا تسلیت و بعد تبریک میگویم چرا که شهادت توفیق بزرگی است که نصیب آنان شده است».
نکتهی جالب در اظهارات وی، پیوندزدن این موضع با ادبیات سیاسی و ارزشهای رسمی نظام است: «ما حزب اللهیها و جوانان غیرتمند و حسینی ایرانی که زیر پرچم ولایت و نیز سردار بزرگ مقاومت حاج قاسم سلیمانی از جان خود گذشته اند، آمادهایم که قرهباغ عزیز را که به جانمان بسته است آزاد کنیم و انشالله در کنار قدس و یمن، قرهباغ را نیز آزاد خواهیم کرد. امیدوارم روزی برسد که پرچم امام حسین(ع) را در سرزمین قرهباغ به اهتزاز دربیاوریم.»
البته این نخستینباری نیست که مداح مذکور در مورد این مناقشه چنین موضعی اتخاذ میکند. او در سالهای اخیر هم در مجالس و هیئتهای مذهبی نوحههایی در این باره خوانده است.
3. مسئلهی قرهباغ گرچه این روزها داغ شده، اما مسئلهی تازهای نیست. در این چند سال، یک گرایش سیاسی در بین بدنهی مذهبی هموطنان ترکزبان تقویت شده که قرهباغ را موضوعی دینی و شیعی قلمداد میکند و آرمان آزادی قرهباغ و بازگشت آن به پیکرهی جهان اسلام را مشابه آرمان آزادی فلسطین تبلیغ و ترویج میکند. گرایشی که میتوان آن را «پانترکیسم شیعی» نامید. (چراکه بهنظر میرسد در پشت دفاع از کشور آذربایجان، که ازقضا حکومتی سکولار و نزدیک به اسراییل بر آن حاکم است، و در پشت تهییج عواطف شیعی در بحران اخیر قرهباغ، که تحریکات و تحرکات ترکیه از عوامل آن است، انگیزهها و منافع قومیتی و پانترکیستی قرار دارد.) اعلام حمایت شاخهی ترکمانان حشد الشعبی از آذربایجان در روزهای اخیر نشان میدهد دامنهی این گرایش از مناطق شمال غرب ایران فراتر رفته و در کشورهای مجاور نیز هوادارانی دارد. نکتهی جالب توجه اینکه فعالان این گرایش از حیث تعلق جریانی جزو هواداران تشیع سیاسی اند و نمایندگان دیگر جریانهای شیعی (سنتی، هویتی و…) تا به امروز در این مسئله از اتخاذ موضع شفاف پرهیز کردهاند.
4. پانترکیسم شیعی تلاش دارد موضوع قرهباغ را از مسئلهای اختلافی و تاریخی بین دو کشور همسایه به مسئلهی جهان اسلام و حتی جهان تشیع تبدیل کند؛ موضعی که برخلاف منافع ملی کشور است. (کشوری که هم شهروندانی دارد که آرمان بازستاندن قرهباغ از ارامنه را درسر دارند وهم شهروندانی که هرسال تظاهراتی مسالمتآمیز در گرامیداشت «کشتار ارامنه توسط ترکیه» برگزار میکنند.) بااینحال واقعیت آن است که این گرایش و مطالبه در بین گروهی از هموطنان آذریزبان وجود دارد و لازم است درست و دقیق زمینهها و خاستگاه و دلایل آن شناسایی و فهم شود.
5. فراموش نکنیم که فارغ از این مصداق، انباشت دو گرایش قومیتگرایی و بنیادگرایی مذهبی (شیعی) مستعد ایجاد بحرانهای عمیقی برای جامعهی ایرانی و چالشآفرینی در سطح بینالمللی است.
انتهای پیام