خرید تور نوروزی

عارف همراه اصلاح طلبان یا کاندیدای جداگانه؟

/ در گفت‌وگو با علیرضا خامسیان و حسن رسولی /

بابک مجیدی، انصاف نیوز: علیرضا خامسیان فعال رسانه‌ای نزدیک به محمدرضا عارف می‌گوید هیچ نیابتی از دکتر عارف برای اینکه بگوید در انتخابات 1400 شرکت می‌کند، ندارد و هر تصمیمی که آقای عارف بگیرد بر اساس خرد جمعی اصلاح‌طلبان خواهد بود. او همچنین می‌گوید فضای انتخابات 1400 و ناامیدی آن به فضای انتخابات 92 شباهت دارد و اصلاح طلبان نباید صرفا نظاره‌گر باشند و اگر مشارکت مردم در انتخابات بالا برود و اصلاح طلبان بر سر یک چهره ملی و کاربلد به اجماع برسند در انتخابات پیروز خواهند بود. از طرف دیگر حسن رسولی فعال سیاسی اصلاح طلب و یکی دیگر از نزدیکان عارف می‌گوید او یک چهره اصلاح طلب شناخته شده است اما تمام کاندیدای ریاست جمهوری که تا به امروز آمدند، فردی آمده‌اند، نه حزبی و خاستگاه نظام انتخاباتی ما حزبی نیست.

او همچنین می‌گوید محمدرضا عارف با داشتن یک رزومه‌ی بقول او «عالی» و طی کردن پست‌های سیاسی و داشتن چهره دانشگاهی مقبولیت کافی را دارد و احتمال دارد که اصلاح طلبان از او حمایت کنند.

محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مجلس قبل پس از پایان آن مجلس در ابتدای امسال، در پی انتقادهای زیادی به عملکرد خود در مجلس، از ریاست شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان به‌نوعی استعفا داد؛ شورایی که تصماتش مورد انتقاد بخش‌هایی از اصلاح طلبان است. او در انتخابات 92 نیز کاندیدای ریاست جمهوری شده بود اما پس از موج اقبال به روحانی، از ادامه‌ی رقابت کناره‌گیری کرد و حالا بعد از 8 سال بار دیگر در سودای رسیدن به پاستور است و شنیده شده فعالیت‌هایش را به‌صورتی جدی شروع کرده است.

انصاف نیوز درباره‌ی تصمیم عارف در انتخابات و اینکه آیا با تصمیم شخصی کاندیدا می‌شود یا تنها در صورتی که سازمان اصلاح طلبان تصمیم بگیرند کاندیدا خواهد شد، با دو نفر از نزدیکان او یعنی حسن رسولی و علیرضا خامسیان گفت‌وگو کرده است.

خامسیان: عارف با خرد جمعی تصمیم می‌گیرد

خبری آمده مبنی بر اینکه آقای عارف به صورت رسمی گفتند فعالیت خودشان برای انتخابات سال 1400 را شروع کردند،این خبر چقدر دقیق است؟ آیا ایشان به صورت فردی به این تصمیم رسیدند یا تصمیم اجماعی اصلاح طلبان است؟

پیش از پاسخ به سوال شما دو نکته را خدمت شما عرض می کنم. اول اینکه من هیچ نیابتی از جناب آقای دکتر عارف برای اینکه بگویم ایشان کاندیدای 1400 می‌شوند یا نمی‌شوند ندارم، قطعا خود ایشان در روزها یا ماه‌های آینده در این‌باره صحبت خواهند کرد من در خصوص اینکه بگویم ایشان کاندیدا می‌شوند یا نمی‌شوند نیابتی ندارم. این نکته را در نظر داشته باشید تا ادامه صحبت با پیش فرض این مطلب باشد.

نکته دیگر اینکه نمی‌دانم منبع خبر شما چه فرد یا چه نهادی است. با توجه به نکته‌ای که در ابتدا گفتم نمی‌توانم بگویم ایشان برای انتخابات 1400 برنامه‌ای دارند یا خیر.

پس هنوز مشخص نیست؟

خامسیان: خیر، جمله من این نیست که مشخص هست یا نیست. بلکه می‌گویم من از جانب آقای عارف نیابتی ندارم که در این خصوص صحبت کنم. اگر سوالتان صرفا همین است، ایشان  انشالله در ماه‌های پیش رو در این باره صحبت خواهند کرد و اعلام موضع خواهند کرد. درستش هم همین است که صحبت هایی  که در مورد ایشان هست، خود آن فرد اعلام موضع کنند و نه کس دیگری.

سوال دیگر این است که اگر آقای عارف بخواهند به عنوان کاندیدا در انتخابات شرکت کنند، این تصمیم را به صورت فردی می‌گیرند یا تصمیمی خواهد بود نتیجه‌ی اجماع احزاب اصلاح طلب خواهد بود؟

خامسیان: سوال خیلی خوبی است. سابقه دکتر عارف نشان می‌دهد در تمام مسئولیت‌هایی که حضور داشته‌اند؛ چه مسئولیت‌های دولتی و چه مسئولیتی که در مجلش داشتند؛ یعنی تمامی مسئولیت‌هایی که از دهه 60 تا کنون داشتند نشان داده که اصولا ایشان به خرد جمعی معتقد هستند و رویکرد ایشان هم بر مبنای خرد جمعی است. یعنی هر تصمیمی که می‌گیرد واقعا به مشورت، گفت‌وگو و کسب نظر از صاحب نظران و نخبگان اعتقاد دارند. به همین دلیل، افرادی که ایشان را می‌شناسند می‌دانند ایشان به خرد جمعی اعتقاد راسخی دارند. انصراف ایشان در سال 92 نیز بر اساس خرد جمعی بود. یعنی تصمیمی با مشاورین خودشان گرفتند و بر اساس نامه‌ای که آقای خاتمی دادند و شور و مشورتی که با دوستان ستاد انتخاباتی خودشان داشتند به این نتیجه رسیدند که از ادامه رقابت های انتخاباتی انصراف دهند.

هیچ وقت رأسا تصمیم نمی‌گیرند و همیشه به نزدیکان خود و جوانان توصیه می‌کنند به خرد جمعی اعتقاد داشته باشند. روش و منش ایشان این است که هر تصمیمی -اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی- می‌گیرند اصولا بر اساس خرد جمعی است. درباره انتخابات پیش رو نیز با همین رویکرد عمل خواهند کرد.

با توجه به اینکه پس از انتخابات اسفند ماه و در سال گذشته که رئیس فراکسیون امید و بعد رئیس شعسا بودند انتقادات از ایشان زیاد بود، آیا احتمال دارد ایشان در انتخابات 1400 بیایند یا خیر؟

خامسیان: پاسخ این سوال به نکته اولی که گفتم برمی‌گردد که من نیابتی از ایشان در این باره ندارم و علم غیب ندارم که بدانم در آینده چه خواهد شد و ایشان چه تصمیمی می گیرند. قاعدتا تصمیم خودشان مبنی بر کاندیداتوری یا غیر از آن را در انتخابات اعلام خواهند کرد. ولی درارتباط با انتقاداتی که گفتید، روش و منش آقای دکتر عارف این بود که همیشه انتقادات را با سعه صدر می‌پذیرند. به نظر می‌رسد خیلی از انتقاداتی که به فراکسیون امید شده بود، به خاطر بی اطلاعی از عملکرد فراکسیون بوده است. فکر می‌کنم در همین 6-7 ماهی که از عمر مجلس یازدهم می گذرد، خیلی از افرادی که رویکرد تخربیی به فراکسیون امید داشتند از  با مقایسه با عملکرد مجلس فعلی کرده خودشان پشیمان شدند و با مقایسه مجلس فعلی با مجلس گذشته متوجه می‌شوند که مجلس قبلی قابل اعتنا بوده و با اینکه فراکسیون امید در اکثریت نبود، اما حداقل توانست جلوی بعضی از تندروی‌ها را در مجلس بگیرد. البته فراکسیون امید در روزهای پایانی عملکرد خود را در قالب کتابچه‌ای منتشرکرد. به نظر می‌رسد باید تعامل فراکسیون با جامعه و رسانه‌ها بهتر می‌بود تا اطلاعات از عملکرد فراکسیون امید در افکار عمومی بهتر نمود پیدا می کرداز سوی دیگر  اصولا عملکرد فراکسیون امید محدود به یک شخص نبود، لذا نمی‌شود صرفا یک شخص را مخاطب قرار داد. در مورد شورای عالی اصلاح طلبان نیز باید توجه داشت آنجا با خرد جمعی تصمیم گیری می‌شد و معطوف به یک شخص خاص نبود. اصولا خروجی تصمیمات و مصوبات شورای عالی اصلاح طلبان با رأی گیری بود و در رأی گیری هم همه افراد شرکت می‌کردند و تصمیم یک فرد نبود.

ایشان از ریاست شورای عالی سیاست گذاری استعفا دادند؟

خامسیان: این سوال خیلی قدیمی است. ایشان در روزهای پایانی سال گذشته به آقای محمدی، دبیرکل انجمن اسلامی معلمان، که از سوی شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان برای اخذ مجوز شورای عالی به وزارت کشور معرفی شده بودند نامه‌ای نوشتند و در آن مقطع زمانی توضیح دادند که با توجه به اتمام فعالیت شورا، حضورشان تدوام نخواهد داشت. این مطلب قبلا هم گفته شده بود و چیز خیلی جدیدی نبود. شعسا در مقطع زمانی انتخابات مجلس یازدهم فعالیت‌هایی داشت و بعد از آن وضعیت کرونا در کشور حاکم شد و لذا نتوانست تشکیل جلسه دهد.  بنابراین آن نامه به آای محمدی نوشته شد که گویا در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم مطرح شده بود. من در ارتباط با این موضوع در همین حد می‌دانم. شخص آقای دکتر عارف  هم در جمع تعدادی از خبرنگاران در این خصوص موضع گیری داشتند .

اگر آقای عارف در انتخابات 1400 به عنوان نامزد اصلی اصلاح‌طلبان شرکت کنند، با توجه به اینکه اقبال عمومی از ایشان کم است احتمال دارد رأی کمتری بیاورند و اصلاح طلبان شکست بخورند؛ آیا این احتمال وجود دارد که اصلاح طلبان از ایشان حمایت نکنند؟

خامسیان: مطمئنا دو مورد تنها راه پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات 1400 است: یکی مشارکت گسترده مردم که باید قابل اعتنا باشد و نه مانند مشارکتی که در انتخابات مجلس یازدهم بود که مشروعیت نظام را تحت الشعاع قرار داد. این هم به عواملی بستگی دارد که انشاء الله مردم امیدوار شوند و با صندوق‌های رأی آشتی کنند. اگر مشارکت قابل اعتنا باشد، می‌توان شانس پیروزی تحول‌خواهان و اصلاح طلبان را قابل توجه دانست. دومین مورد این است که اصلاح طلبان چاره‌ای جز اجماع بر یک چهره ملی، باتجربه، کاربلد و البته کسی که به حضور زنان و جوانان در بدنه مدیریت دولت اعتقاد داشته باشد ندارند. مطمئنا اصلاح طلبان باید بر یک فرد با این ویژگی‌ها اجماع کنند، وگرنه اگر تجربه انتخابات 84 تکرار شود مطمئنا اصلاح طلبان شکست خواهند خورد. لذا در این زمینه اجماع بر یک فرد  با ویژگی هایی که عرض کردم می‌تواند شانس پیروزی اصلاح طلبان را افزایش دهد اما اینکه آن فرد چه کسی باشد در خود مجموعه اصلاح طلبان تصمیم‌گیری می‌شود. اما درباره اقبال عمومی به افراد اجازه دهیم به نیابت از مردم سخن نگوییم.

برخی از اصلاح طلبان می‌گویند باتوجه به مصوبات مجلس فعلی و در صورت تایید شورای نگهبان اساسا کاندیدایی معرفی خواهند کرد که رأی نیاورد و به نوعی بگویند ما ناامیدیم. به نظر شما آیا آقای عارف می‌تواند ناامیدی اصلاح طلبان را حل کند یا خیر؟

خامسیان: من شما را به سال 92 ارجاع می‌دهم. اگر روزهای منتهی به انتخابات 92 را یادتان باشد، جو ناامیدی در میان نخبگان حاکم بود. نخبگان انگیزه‌ای برای حضور و مشارکت در انتخابات 92 نداشتند ولی آقای عارف با میدان‌داری برخی جوانان وارد صحنه شد و به هر حال آن شور و هیجان هم اتفاق افتاد. همان نخبگانی که می‌گفتند نمی‌شود، در حین و پس از انتخابات در میدان حضور داشتند. به نظر من الان نیز نسبتا جوی شبیه به سال 92 و ماه‌های منتهی به انتخابات آن زمان حاکم است. نمی‌توان دست روی دست گذاشت و کاری نکرد. یعنی اگر دست روی دست بگذاریم همان حرف نخبگان اصلاح طلب، زده می‌شود. البته حاکمیت  هم باید بداند اگر می‌خواهند مشروعیت نظام آسیب نبیند، با ساز و کاری که مجلس یازدهم برای انتخابات در نظر گرفته است  نمی‌توان انتخاباتی در طراز جمهوری اسلامی برگزار کرد. اصلاح طلبان نیز باید صرفا نظاره‌گر نباشند و وارد عرصه شوند. البته به هر قیمتی نمی‌توان وارد عرصه انتخابات شد، اما باید تلاش کرد تا اتفاقات خوبی برای کشور رقم بخورد.

جریان تازه‌ای که اصلاح طلبان به نام مانیفست راه انداخته‌اند، چطور تحلیل می‌کنید؟

هر اتفاقی در جریان اصلاح طلبی باید از مجموعه‌ای که همه‌ی عناصر اصلاح طلب در آن هستند اتفاق بیافتد. فعلا شورای هماهنگی اصلاح طلبان است که این وظیفه را دارد، پس چیزی که از دل آن بیرون بیاید اعتبار دارد. شاید در روزهای آینده یک نهاد اجماع‌ساز دیگر شکل بگیرد که همان مانیفست مورد اشاره‌ی شما در آنجا پاید مورد بررسی قرار بگیرد.

آیا آقای خاتمی از آقای عارف حمایت خواهند کرد؟

پاسخ این سوال را نیز به نکته اولی که بیان کردم ارجاع می‌دهم. باید  از خود آقای  خاتمی پرسیده شود.

اخیرا آقای عارف با آقای خاتمی دیداری داشتند؟

درباره‌ی این موضوع هیچ اطلاعی ندارم

در حال حاضر آقای عارف مشغول چه کاری هستند؟

بهرحال ایشان استاد دانشگاه  صنعتی شریف هستند در کنار تدریس  در دانشگاه که به صورت مجازی انجام میشود ،فعالیت های بنیاد امید ایرانیان را هم راهبری می کنند همچنین به فراخور عضویت‌شان در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و البته فرهنگستان علوم  فعالیت هایی در خصوص  این مجموعه ها انجام می دهند.به خاطره جایگاه شان در نظام هم مراجعاتی دارند که به آنها رسیدگی می کنند.  البته بیشتر وقت شان به  رسیدگی به امورات دانشجویانشان می گذرد.

احتمال حمایت اصلاح طلبان از عارف وجود دارد

درباره‌ی آقای عارف می‌خواستم با شما صحبت کنم. ما اطلاع داریم که ظاهرا آقای عارف فعالیت تبلیغاتی خود را در انتخابات 1400 آغاز کرده­اند. می‌خواستم بدانم که تصمیم حضور در انتخابات 1400 را خودشان به صورت فردی گرفتند یا این تصمیم را جمعی از اصلاح طلبان گرفنه­اند؟

من نمی‌دانم. این را خود آقای عارف باید بگویند.

چون شما از نزدیکان آقای عارف هستید گفتیم شاید شما اطلاع داشته باشید. مثلا به دلیل عملکردی که در مجلس و شعسا داشتند چون انتقادات از آقای عارف زیاد است. احتمالا اقبال عمومی را در انخابات نخواهند داشت پس چرا کاندید شدند؟

شما درواقع سوال ندارید بلکه تحلیل کرده‌­اید که ایشان نباید شرکت کنند!

سوال این است که خب چرا شرکت کرده‌­اند؟

چرا شرکت نکنند؟

این تصمیم فردی یا جمعی بوده است؟

ابتدا هرکدام از کاندیداهای ریاست جمهوری به صورت انفرادی آمده‌­اند. آقای خاتمی سال 76 به صورت انفرادی کاندید شدند. متاسفانه اساس ساختار نظام انتخاباتی کشور هنوز حزبی نیست. آقای روحانی و احمدی­ نژاد هم، فردی آمدند. معمولا در 30 سال گذشته چنین بود که نامزدها اعلام داوطلبی می‌­کردند، احزاب و جریانات سیاسی در ارتباط با نامزدهای موجود اعلام موضع می‌کردند. تقریبا در هیچ دوره‌­ای ما کاندید حزبی نداشتیم که بگوییم این­ها از طرف یک جریان خاصی آمده‌اند. آقای دکتر احمدی­ نژاد سال 84 اصلا از موضع کاملا جدایی از شورای هماهنگی نیروهای پیرو خط امام و رهبری که توسط جناب آقای ناطق­ نوری انسجام بخشی می‌شدند آمدند.

بنابراین برداشت من این است که کسانی که دارند خودشان را برای حضور در عرصه‌­ی انتخابات ریاست جمهوری آماده می‌کنند، ابتدا با خواسته‌­ی فردی می‌­آیند و طبعا در آستانه­‌ی رسیدن به ایام انتخابات، احزاب و جریانات سیاسی، متناسب با سیاست­‌ها و راهبردهایشان موضع­‌گیری می‌کنند. آقای دکتر عارف هم از این قائده مستثنی نیست. ولی اینکه ایشان چرا می‌آیند یا اصلا باید بیایند یا خیر را از خودشان باید پرسید. من نظر شخصی خودم را گفتم. حدسم این است که ایشان یکی از کاندیداها خواهند بود ولی چرایی و چگونگی­‌اش را باید خود ایشان بگویند.

احتمال دارد که اعضای شورای هماهنگی اصلاح ­طلبان بعدا در مورد کاندیداتوری آقای عارف تصمیم بگیرند؟ چون بعضی­‌ها مثل آقای عارف که از طرف جمعی از اصلاح ­طلبان می‌­آیند، فردی کارشان را شروع می‌کنند و بعد شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان درمورد ایشان تصمیم می‌گیرد.

پاسخ سوال قبلی را عرض کردم. در 30 سال گذشته کسی نبود که به عنوان کاندیدای اجماعی یک جریان سیاسی اعلام کاندیداتوری کند. در جریان اصولگرا، آقای احمدی­ نژاد را در سال 84 مثال زدم، آقای خاتمی در جریانات اصلاحات سال 76. در دولت فعلی جناب آقای دکتر روحانی با اینکه عضو حزب اعتدال و توسعه هستند اعلام کردند فراحزبی و فراجناحی می‌آیند.

بنابراین اگر این رویه را به عنوان قائده به حساب بیاوریم، در ابتدای امر اساسا انتخاب نامزدهای انتخاباتی در ایران با خاستگاه حزبی نبوده است. البته ایده‌­آل این است که نظام انتخاباتی‌­مان را در بخش نظارتی، هم در بخش­‌های سیاسی و حقوقی به گونه‌­ای تنظیم کنیم که همانند سایر دموکراسی­‌های پیشرفته­‌تر، نامزدهای ریاست جمهوری با خاستگاه حزبی و با برنامه‌­ی احزاب بیایند.

البته این ایده­‌آل است چون ما فاقد انتخابات حزب­ گرا هستیم و یک گذار را طی می‌کنیم. بنابراین از نظر من تفاوتی بین احتمال آمدن آقای عارف به صورت فردی، با سایرین نیست. اینکه در آینده چه خواهد شد، قطعا یکی از کارکردهای نهاد اجماع‌­ساز هرکدام از جریان­‌های اصلاح­طلب و اصولگرا، نزدیک کردن دیدگاه­ بخش‌­ها و ظرفیت‌­های مختلف درون جریان فکری خودشان است. طبعا مثل انتخابات گذشته، تعدادی داوطلب می‌شوند، شورای نگهبان کار بررسی صلاحیت‌­ها را انجام می‌دهد. کاندیداهای تاییدشده­‌ی شورای نگهبان با هر گرایشی که نسبت به دو جریان اصلاح ­طلب و اصول­گرا داشته باشند، صحنه بروز و ظهور دارند و نهادهای اجماع‌­ساز در آن مرحله متناسب با جهت­‌گیری­‌های راهبری­شان تصمیمات را اتخاذ می‌کنند.

بنابراین به نظر من منافاتی ندارد که آقای عارف کاندیدای فردی شوند و این نفی کننده­‌ی مسئولیت جریان اجماع­‌ساز اصلاح­طلب نیست. اما موضوع مربوط به مقطع زمانی است که آرایش انتخاباتی کشور کاملا وضعیت شفافی داشته باشد. اینکه نهاد اجماع‌­ساز جریان اصلاحات چه استراتژی و سیاستی را اتخاذ خواهد کرد، باید منتظر بود تا خود سخنگو یا رئیس آن نهاد، اعلام موضع کند.

آقای عارف که می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند، بعد از انتخابات 92 به نفع آقای روحانی کنار رفتند و بعد در انتخابات مجلس شرکت کردند و عملکردشان مورد انتقاد قرار گرفت، چه تحلیلی وجود دارد که اگر ایشان در انتخابات 1400 شرکت کنند، رای بالایی بیاورند؟ خیلی­‌ها معتقدند که اگر ایشان به عنوان نامزد اصلاح ­طلبان بیایند، شاید رای کمتری داشته باشند و این باعث می‌شود که اصلاح ­طلبان شکست بخورند.

اولا در مجلس دهم که آقای عارف نفر اول حوزه‌­ی اننتخاباتی پایتخت شدند، رئیس مجلس آقای لاریجانی بودند و حداقل سه فراکسیون تعریف ­شده در این مجلس حضور داشت که یکی از این فراکسیون­‌ها، فراکسیون امید بود که برخلاف حمایتی که جریان اصلاحات از آقای روحانی و تیم‌شان کردند، اطرافیان آقای روحانی، حتی کسانی که با قرار گرفتن در لیست امید نماینده‌­ی مجلس شدند وفای به عهد نکردند و فراکسیون اعتدالیون را تشکیل دادند. بنابراین عملکرد مجلس دهم به لحاظ مسئولیت و پاسخگویی متوجه آقای علی لاریجانی هم هست که ایشان در قم در لیست امید بودند که اگر نبودند چه بسا اصلا نماینده مجلس نمی‌شدند.

فراکسیون امید یکی از فراکسیون‌­های سه گانه بوده است. بنابراین از نظر من اینکه عملکرد مجلس دهم را از منظر اصلاح ­طلبی به پای فراکسیون امید و آقای دکتر عارف بنویسیم منصفانه و واقع‌­بینانه نیست. مضاف بر اینکه فراکسیون امید که با عدم وفای به عهد بخش قابل توجهی از نامزدهای خود در طول چهار سال روبرو بود، در عمل اقدامات قابل توجهی در جهت صیانت از حقوق اساسی مردم انجام داد. به عنوان مثال فقط فراکسیون زنان مجلس دهم موفق شد قانونی را تصویب کند و از تایید شورای نگهبان بگذراند که پس از سال‌ها فرزندان متولدشده از مادران ایرانی و پدران غیر ایرانی از بلاتکلیفی در بیایند.

فراکسیون امید اصلاحات قانونی که در مورد محکومین مواد مخدر انجام داد گشایش خوبی در آن حوزه ایجاد کرد. یا در بخش سیاسی با حضوری که اعضای فراکسیون امید در کمیسیون ماده 10 قانون احزاب داشتند، تحقیقا تمام احزاب اصلاح‌طلب نوظهور، مثل ندای ایرانیان، اتحاد ملت و مجمع ایثارگران همه‌ی احزابی هستند که مجوزشان را از کمیسیون ماده 10 قانون احزاب اخذ کردند که بر اساس تلاش فراکسیون امید که اکثریت اعضای تصمیم­‌گیر در کمیسیون ماده 10 قانون احزاب، اصلاح­ طلبان بودند.

الان شش هفت ماه از عمر مجلس یازدهم می‌گذرد. اگر حتی یک مورد حزب سیاسی اصلاح ­طلب توانسته است پروانه بگیرد، در آن صورت می‌توان گفت مجلس دهم و فراکسیون امید، بی­‌تاثیر نبوده است. یا مثلا هیئت نظارت مرکزی بر انتخابات شوراها، 3 نفر از فراکسیون امید و 2 نفر از دو فراکسیون دیگربودند. اعضای شورای شهر در 8 کلان­شهر کشور به صورت یکدست، از اصلاح ­طلبان انتخاب شدند. مثل مشهد، تهران صد درصد بودند.

من می‌خواهم عرض کنم در حقیقت، در تصویب fatf، بیشترین تلاش را فراکسیون امید انجام داد و چه بسا اگر این فراکسیون فعال نبود و از حق ملت دفاع نمی‌کرد، این مصوبه از مجلس دهم خارج می‌شد. البته الان ماه­‌ها به دلیل فشاری که از سوی مراکز قدرت وابسته به اصولگرایان متوجه این دولایحه است، موضوع در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تعویق افتاده است. اما به هر حال این مصوبه‌­ی مجلس و حاصل عملکرد فراکسیون امید است.

البته من قبول دارم فراکسیون امید در ارائه‌­ی یک کارنامه‌­ی مجاب کننده به افکار عمومی، ضعف­‌هایی داشته و دارد. اما اینکه بگوییم همه­‌ی ضعف­‌های مجلس دهم متوجه آقای عارف و همه‌­ی آنچه که در مجلس رخ داد متوجه فراکسیون امید است، به نظرم وجه عمده‌­ی این تحلیل‌­ها خاستگاه فردی، شخصی و سیاسی دارد.

در چرایی حضور آقای عارف، همین بس که در طول ۴۰ سال سابقه، ایشان پلکانی رشد کرد، از هیچ رانتی استفاده نکرده و هیچ سواستفاده‌­ای از موقعیتش نداشته، هیچگونه افراط و تفریطی نداشته و یک چهر­ه‌ی دانشگاهی جهانی است که از دانشگاه­ معتبر بین المللی مثل استنفورد فارغ التحصیل شده و امروز در شمار دانشمندان برق و الکترونیک است. استاد تمام دانشگاه صنعتی شریف است و همانطور که عرض کردم در سلسله مراتب مدیریتی رشد پیوسته‌­ای داشته است.

خصوصیت دیگر آقای عارف، اصالت و سلامت اخلاقی ایشان و خانوده­‌شان است و به خرد جمعی تن می‌دهد. در سال 88 براساس قرار اولیه بنا بر این بود که ایشان کاندیدای ریاست جمهوری شود. ولی وقتی آقای خاتمی که رئیس ایشان بودند قبل از آمدن آقای موسوی که من هم همراه ایشان بودم کاندید شدند، ایشان حتی یک جمله نگفتند و مسئولیت ستاد ایشان را پذیرفتند.

در مجلس هشتم، بعد از اینکه شورای نگهبان بالای نود درصد از نامزد­های اصلاح­ طلب را رد کرد، آقای عارف تنها نماینده‌­ای بود که صلاحیتش تایید شد و بی سر و صدا باتوجه به مسئولیتی که احساس می‌کرد، به عنوان اعتراض از انتخابات کناره گرفت. در سال 92 کاری که دکتر عارف کرد، بی‌­سابقه بود. نه در جریان اصولگرا و نه در جریان اصلاح ­طلب، کسی چنین کاری نکرده است. فقط آقای خاتمی در سال 88 به نفع آقای موسوی کنار رفتند.

بنابراین کسی که وزیر، معاون اول رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه بوده، یک عنصر دانشگاهی است، نه پیشینه‌­ی نظامی دارد، نه پیشینه‌­ی امنیتی دارد و نه پرونده‌­ی سوئی در 42 سال سابقه‌­ی کاری‌­اش دارد، حتما در شرایط پرتلاطم داخلی و بین‌­المللی ایران، قرار گرفتن دانشمندی در این حد و اندازه، در جایگاه ریاست جمهوری، به مراتب بهتر از برخی از کسانی خواهد بود که با خصوصیات دیگری هوس کرده‌­اند که در این مسیر قرار گیرند.

نکته‌­ی دیگر اینکه حق آقای عارف و کسان دیگری که جواز ثبت نام دارند این است که اعلام حضور کنند و حق اکثریت مردم هم است که اگر صلاح دانستند رای دهند. اینکه یک شخص سیاسی که نفر دوم اصلاحات بوده و در طول 42 سال قبل، به خصوص پس از دولت مهندس موسوی و دولت دفاع مقدس، شایسته‌­ترین عملکرد را دارد، چنین فردی آشنا به رمز و راز محدودیت­‌ها و منابع کشور است و طبعا به عنوان یک رجل سیاسی که شورای نگهبان او را تایید کرده و کسی است که در پیمودن مسیر اصلاح ­طلبی ثابت قدم و بی سر و صدا بوده است، در مجموعه‌­ی حاکمیت هم عنصر قابل اعتمادی است.

ایشان عضو مجمع تشخیص مصلحت و هم عضو شورای انقلاب فرهنگی است. عضو پیوسته‌­ی فرهنگستان علوم کشور است. مقایسه کنید با کسان دیگری که الان در گوشه و کنار کشور هوس کرده‌­اند که در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرند. اگر منصفانه قضاوت کنیم، شرایط احراز آقای عارف نسبت به سایر مدعیان اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. طبیعی است که یک چهره‌­ی سیاسی موافقان و مخالفانی دارد. با شناختی که من از آقای عارف دارم، ایشان تصمیماتشان را مبتنی بر خرد جمعی خواهند گرفت.

آقای عارف رئیس شعسا بودند و در انتخابات گذشته به همراه آقای موسوی لاری از این سمت استعفا دادند؛ پاسخ مشخصی هم در مورد این استعفا نداشتند. شما از علت این استعفا اطلاعاتی دارید؟

شورای عالی سیاستگذاری قبل از انتخابات مجلس یازدهم، چهار انتخابات قبلی اعم از انتخابات شوراها، دو دور ریاست جمهوری و یک دوره هم مجلس دهم را با موفقیت کامل پشت سر گذاشته است. به طوری که نه فقط 21 نفر شورا بلکه 30 نفر مجلس دهم هم در تهران از جامعه­‌ی اصلاح­طلب ایران بودند. بنابراین کارنامه­‌ی شعسا به صورت آماری کارنامه‌­ی موفقی است. البته دارای نقاط ضعفی هم هست. پروژه­‌هایی که بر اساس اجماع همه‌­ی بخش­‌های جریان فکری بخواهند پیش بروند، به طور طبیعی نمی‌تواند صد درصد موفق باشد.

تاجایی که من می‌دانم آقای عارف در هیچ جا اعلام استعفای رسمی نکرده است. ایشان خطاب به آقای محمدی که رئیس دور‌‌ه‌­ای شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب بودند، یک یادداشت خصوصی می‌دهد. یکی از همکاران ما در دفتر ایشان، به اشتباه این را به عنوان استعفای آقای عارف اعلام می‌کنند. از آقای دکتر محمدی می‌خواهند این را در شورای هماهنگی احزاب مطرح و جواب را بدهند که این جواب هنوز داده نشده است.

شورای عالی سیاستگذاری در حقیقت مولود سی حزب اصلاح ­طلب و شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب بوده است. البته همانطور که قبلا هم گفتم، این ایراد به دکتر عارف وارد است که بلافاصله بعد از رسانه­‌ای شدن خبر، باید نسبت به تشکیل شورای عالی سیاست­گذای اقدام می‌کرد و هر موضعی که می‌خواست بگیرد را در آنجا اعلام می‌کرد تا نهاد اجماع‌­ساز اصلاح ­طلبان معطل نمی‌ماند.

به هرحال دیگر گذشته است ولی الان شورای هماهنگی احزاب اصلاح ­طلب همان مرجعی که ایجاد کننده‌­ی نهاد شعسا بوده، به نتایج نسبتا خوبی رسیده­‌اند و مجددا این نهاد اجماع ­ساز فعالیت خواهد کرد. در طول سال­ها من عضو شعسا بودم و در یک مورد هم آقای عارف بدون رای­ گیری رئیس نشدند. در هیچ زمانی خودش داوطلب نبوده بلکه از او خواسته­‌اند.

شخصا یکی از دلایلی که از آقای عارف حمایت می‌کنم، مناعت طبع ایشان است. ما نباید وقایع تاریخی را از یاد ببریم. اگر یادتان باشد در سال 92 اینکه آقای عارف به تصمیم آقای خاتمی کناره­‌گیری کردند، در سراسر کشور شعار می‌دادند آقای روحانی یادت نره آقای عارف معاون اول است. اطرافیان آقای عارف، مثل آقای توفیقی رئیس ستاد، بنده به عنوان جانشین ستاد، چه بهره­‌‌ای از دولت آقای روحانی برده‌­ایم؟ در اسفندماه سال 95، شعسا به ریاست آقای عارف که این بی­وفایی­‌ها را دیده بود، در عمل به ضرورت تبعیت از مصلحت جمعی اصلاح ­طلبان، با اتفاق آرا، آقای روحانی را به عنوان نامزد برای دوره‌­ی دوم معرفی کرد و آقای عارف به هیچ عنوان اعلام نامزدی هم نکرد!

فکر می‌کنم در شرایط نامناسب سیاست ایران، که یکی از گمشده‌­های آن اخلاق و وفای به عهد است، از چنین شخصیت­‌هایی چه مورد اقبال قرار بگیرند و چه نگیرند، باید تکریم کرد.

اگر آقای عارف کاندید شوند، اصلاح ­طلبان از آقای عارف حمایت خواهند کرد یا خیر؟

من به عنوان یک اصلاح­طلب از ایشان حمایت خواهم کرد اما جامعه­‌ی اصلاح­طلب، من نیستم. باید دید که در آینده با چه شرایطی رو به رو هستیم.

احتمالش هست که از ایشان حمایت شود؟

بله من فکر می‌کنم احتمالش است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. اقایون برای انتخابات یخه دران می کنند بعد از انتخاب شدن بی عرضگی و ناتوانی خود را به فریاد گرگی اینکه ریس جمهور قدرتی ندارد زوزه می کشند . پشت گوشتان را ببینید دوباره انتخاب شدن دوباره را ببینید . تنفر ملت از اصلاح طلب ها را لمس نمی کنید ؟ اگر نه پس خیلی کور تشریف دارید

  2. “سابقه دکتر عارف نشان می‌دهد در تمام مسئولیت‌هایی که حضور داشته‌اند؛ چه مسئولیت‌های دولتی و چه مسئولیتی که در مجلش داشتند؛ یعنی تمامی مسئولیت‌هایی که از دهه ۶۰ تا کنون داشتند نشان داده که اصولا ایشان به خرد جمعی معتقد هستند و رویکرد ایشان هم بر مبنای خرد جمعی است.”
    شاید شیوه مدیریتی ایشان در شرایط حساس و بحرانی بر اساس خرد جمعی باشد و شاید هم خرد جمعی برای پوشش ضعف و عدم توانایی تصمیم گیری در آن شرایط مورد استفاده سیاسیون قرار گیرد. در هر صورت کارنامه آقای عارف و توانایی رهبری ایشان برای پیشبرد اصلاحات از کارآمدی و عملگرایی مورد نیاز و منطق و نگرش و راهبرد مطلوب برخوردار نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا