9 سؤال درباره پشت صحنه ادعایی «اکسیر»
عصر ایران نوشت:
ماجرای فرزاد حسنی و مهمان برنامه اکسیر، با انتشار فیلمی که باشگاه خبرنگاران صدا و سیما مدعی است مربوط به پشت صحنه برنامه اکسیر است، وارد فاز جدیدی شده است. ارگان صدا و سیما میگوید مردم و رسانههایی که از رفتار موهن مجری برنامه انتقاد کردهاند، زود قضاوت کردهاند ولی بسیاری دیگر بر این باورند که فیلم مربوط به پشت صحنه، بعد از انتقادهای عمومی، با دلجویی از مهمان برنامه (جمشید) ساخته شده و به عنوان تصاویر تمرینی قبل از برنامه منتشر شده است.
1- اگر ماجرا آن گونه که فرزاد حسنی و تهیهکنندهاش میگویند بوده است، چرا از بامداد جمعه که اعتراضات شکل گرفت تا ظهر روز یکشنبه واکنشی به آن نشان ندادند و واقعیت را نگفتند؟ برنامه پنجشنبه شب (16 اردیبهشت) روی آنتن رفته و سه روز بعد (19 اردیبهشت)، در ساعت 15:46 باشگاه خبرنگاران فیلم پشت صحنه ادعایی را منتشر کرده و در ساعت 19:24 نیز مصاحبه فرزاد حسنی را در توجیه ماجرا منتشر کرده است. در این سه روز چه میکرده اند؟ واقعاً چه میکردهاند؟ آیا این فاصله زمانی برای انتشار فیلمی که مدعی هستند از قبل وجود داشته و بعداً درست نشده، منطقی است یا در این مدت در حال تدارکات بودهاند؟!
2- آیا از همه پشت صحنههای اکسیر فیلمبرداری شده است یا دست بر قضا، از همین یک بخش کوچک که «بعداً» جنجالی شد، «قبلاً» فیلمبرداری کرده بودند و عجب خوششانسی بزرگی آوردند که این فیلم را گرفته بودند؟!
3- دیالوگها به گونهای است که انتقادات بعدی را پاسخ دهد. یکی از انتقادات این بود که مهمان برنامه (بر اساس چهره ظاهری) سن بالایی داشته و احترامش به طور مضاعف واجب بوده است و جالب اینجاست که در این پشت صحنه از او میپرسند: چند سال داری؟ و او میگوید: متولد اسفند 51 است و بلافاصله فرزاد حسنی ادامه میدهد: 52 میشه دیگه! (که نشان میدهد طرف مسن نبوده و حداکثر میانسال بوده است).
راستی جدیداً در تمرین و نمایشنامهخوانی پشت صحنه، از سن و سال طرف تمرین میپرسند؟!
4- فرزاد حسنی در مصاحبه با تلویزیون میگوید: جمشید قرارداد دارد که 4 هفته با اکسیر همکاری کند و آنچه گذشت، برنامه هفته اول او بود.
حال برمیگردیم به پشت صحنه ادعایی. در این تمرین که قاعدتا بعد از قرارداد با جمشید بوده است، تازه از او میپرسند که اهل کجاست و چند سال دارد؟ راستی اگر واقعا قرارداد بستهاند، مگر حین عقد قرارداد، مشخصات طرف را نگرفتهاند که دارند حین تمرین کذایی از او میپرسند؟! جالب اینجاست که در حین تمرین هم ناگهان به او میگویند تو قرار است 4 هفته با ما همکاری کنی!
5- از قرار آنچه ادعا شده، جمشید بازیگری است که برای 4 هفته با اکسیر قرارداد دارد اما این چه بازیگر خجالتی و مأخوذ به حیایی است که وقتی در پشت صحنه ادعایی، فرزاد حسنی به او میگوید مرا هل بده، با حجب و حیا از این کار امتناع میکند تا اینکه حسنی اصرار میکند که حتما او را هل دهد؟! او حتی در مصاحبه با صدا و سیما، نمیتواند در حد و اندازه یک بازیگر مدرسهای، قدرت کلام و زبان بدن داشته باشد. سوال اینجاست که واقعا این شخص بازیگر یا حتی علاقهمند به بازیگری است که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی موفق شده قرارداد چهار قسمتی ببندد؟!
6- فرزاد حسنی میگوید آنچه روی آنتن رفته، یک «نمایش واقعگرایانه» بوده است تا همه چیز طبیعی جلوه کند! سؤال اینجاست که اگر قرار بوده ماهیت جمشید لو نرود تا «نمایش واقعگرایانه» بازی کند، چرا با او برای 4 قسمت قرارداد بستهاند؟ مگر از قسمت دوم با تکرار حضور او، همه چیز لو نمیرفت؟!
7- فرزاد حسنی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران میگوید: «در برنامه اکسیر هیچ کس مقابل دوربین نرفته، مگر اینکه به او هاشاف (میکروفن سینهای) دادهایم و با او متن را کار کنیم». او راست میگوید و کاراکترهای برنامه همهشان با هاشاف هستند ولی دست بر قضا جمشید که مهمانی از بین تماشاگران عادی است، هاشاف ندارد و حسنی فراموش کرده که به او همانند همه مهمانان تماشاگر، میکروفن دستی داده بودند. چه توضیحی برای این متناقضگویی دارند؟ اگر قبلاً هماهنگ شده بود – آن طور که خودشان میگویند – پس هاشافش کو؟ مگر حسنی نگفته بود به همه افرادی که جلوی دوربین رفتهاند و قبل از آن، متن را تمرین کردهاند، هاشاف دادهاند؟ در تمرین ادعایی هم برحلاف مصاحبه میگوید که باید به او میکروفن دستی بدهیم. البته واقع امر این است که نوع میکروفن اساسا مسأله مهمی نیست بلکه قضیه، یک توجیه کوتاه است و این همه ضد و نقیضگویی و ابهام که تردیدها را تقویت میکند!
8- به فرض اینکه همه آنچه تولیدکنندگان و مجری برنامه گفتهاند درست باشد و به گنجینه همه راستگوییهای صدا و سیما افزوده شود، در چنان فرضی که تنها بعد از پاسخهای قانعکننده به سوالات فوق محقق میشود، آیا نباید بر تهیهکنندگان برنامه خرده گرفت که چرا «نمایش وهن» روی آنتن فرستادهاند؟ اگر مردم میدانستند – حتی بعد از اجرای نمایش در همان برنامه – که آنچه دیدهاند نمایش بوده، این همه ناراحتی و بدآموزی نداشت ولی وقتی همه چیز واقعی است و آقایان تنها بعد از اینکه صدای اعتراض از صغیر و کبیر بلند شد، میگویند: نه! ما داشتیم نمایش بازی میکردیم! آیا قابل قبول است؟ به راستی تیم سازنده و خود فرزاد حسنی که حرفهایکار تلویزیونی هستند، آیا واقعا نمیدانستند که اگر آیتم نمایشی اجرا میکنند، قاعدتاً باید به مخاطب اطلاع دهند؟ این یک قاعده متعارف است همان طور که در برنامههای دیگر مانند خندوانه به کرات و با هنرمندی تمام رعایت میشود و مخاطب متوجه میشود که با «نمایش» طرف است نه با «واقعیت و وهن و بیاحترامی» و هیچ واکنش منفی هم ندارد. این مانند آن است که در محله شما تیراندازی و خونریزی کنند و رعب و وحشت ایجاد کنند و بعد از مردمآزاری، وقتی مردم شاکی شدند، تازه بگویند: «چرا زود قضاوت کردید؟ همهاش فیلم بود، نگاه کنید! این هم فیلمنامهاش.» و طلبکار هم بشوند! طبیعی است که مردم در چنان وضعی حق دارند بگویند مگر ما مسخره شما هستیم؟ تأسفبار اینجاست که تهیهکننده برنامه گفته است که اگر مردم یک هفته صبر میکردند، میفهمیدند که نمایش بوده است!
9- اگر آنچه روی آنتن رفته واقعی بوده، فرزاد حسنی داشته مهمان برنامه را مسخره میکرده و اگر آنچه رخ داده، واقعا نمایش بوده ولی به مردم نگفتهاند و این همه ناراحتی به بار آوردهاند، عذر بدتر از گناه است چرا که در چنین فرضی، نه یک فرد که مردم را مسخره کردهاند و مگر مردم مسخره فرزاد حسنی و تهیهکنندهاش هستند که به خود اجازه میدهند اینگونه با احساساتشان بازی کنند و بیاخلاقی کنند و بعد بگویند همهاش فیلم بود؟
امید که صدا و سیما بتواند مستند و موثق به سؤالات فوق پاسخ دهد تا این احساس به وجود نیاید که خطایی مرتکب شدهاند و به جای عذرخواهی، با نادیده گرفتن شعور مردم، آن را ماستمالی میکنند و تازه طلبکار هم هستند که مردم زود قضات کردند. یادمان باشد که توجیه یک خطا، آن را پاک نمیکند، بلکه خطایی جدید بر آن میافزاید که بدتر از اولی است. صدا و سیما باید مراقب باشد برخی افراد و تهیهکنندهها، با تتمه آبرویش بازی نکنند.
انتهای پیام