جز پدر، غرقِ عرقِ شرم كسى نيست كه نيست!
صفدر دوام، روزنامهنگار ساکن شیراز در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «جز پدر، غرقِ عرقِ شرم كسى نيست كه نيست!» نوشت:
با فاصله روبروى پيشخوان نانوايى ايستاده بود تا مشترى نان را بگيرد و دور شود؛ هفتصد تومان از كيف دستى بيرون آورد و نصف نان سنگگك خواست؛ فروشنده در پاچال نانوايى عذرش خواست و گفت: نان نصفه نداريم؛ كمى پس از جستجو در كيف عزم رفتن كرد… متكدى نبود و نگذاشت شخص ديگرى از اين ماجرا خبردار شود؛ اين ماجراى چند روز پيش است در گوشه اى از همين كلانشهر!
نمى توان ديدن ماجرايى كه بطور گذرا براى من روزنامه نگار رخ داده يك رويداد عادى دانست؛ كمى با تكاپوى بيشتر و حوصله اى فراتر مى شود فقر گريبانگر مردم و دهك پايين را احساس كرد.
اصلأ چرا جاى دورى برويم همين چند روز پيش
رئیس کمیته دستمزد شورای کار گفته بود: «فاصله بین درآمد یک کارگر در بهترین حالت و هزینه سبد معیشت حدود ۵ میلیون و ۳۷۴ هزار تومان است که در شرایط فعلی کارگران هیچ منبعی برای تأمین این کسری ندارد و با آبرو زندگی می کنند».
حقوق يك كارگر بطور خوشبينانه به مرز دو ميليون و ششصد هزار تومان مى توان قلمداد نمود امّا رئيس كميته دستمزد شوراى كار تأكيد كرده: بر اساس داده های تورمی دی ماه، یک خانوار متوسط ایرانی فقط ۲ میلیون و ۷۰۳ هزار تومان هزینه خوراکی ماهیانه دارد. اين رقم يعنى اينكه يك كارگر براى هزينه هاى اياب و ذهاب، قبوض انرژى،برق و تلفن همراه، هزينه هاى جانبى خريد منزل و… ديگر پولى ندارد و به تعبيرى با سيلى صورت خود را سرخ نگه مى دارد.
با نگاه آمارى ديگر هزینه سبد معیشت کارگران در دی ماه حدود ۸ میلیون و ۷۳۵ هزار تومان است که پوشش سبد توسط دستمزد، فقط ۳۸.۴۷ درصد مى باشد؛ حالا بايد ديد كه تفاوت ره از كجاست تا به كجا؟! كدام فرزند براى هزينه اينترنت كه اين روزها براى آموزش مجازى ضرورى شده زير بار گرسنه ماندن مى رود؟!كدام فرزند بدون داشتن لباس، كفش و دهها مايحتاج ضرورى روزمره كه در حداقل هاى زندگى تعريف شده با والدين خود سرِ سازگارى خواهد داشت؟!
با اعلام آمار توسط مدافعين حقوق كارگرى در جامعه و بازتاب آن از سوى اصحاب رسانه تنها دو درصد روند كار پيش مى رود و آن تلنگرى به قانونگذاران و مجريان قانون است؛ و دريغا كه اين مشكلات و پيچ و خم هاى اوضاع اقتصادى مردم و دهك هاى پايين جامعه تا به حال فقط در همين دلمويههاى ژورناليستى و گاهى هم از گوشه كنار پارلمان و يا ديگر تريبونها بيان شده است، وليكن جز پدران دست خالى جامعه در چشم فرزندان غرق عرق شرم كسى نيست كه نيست!
انتهای پیام
پدری(کارگر ) را می شناسم با اشک می گفت :همیشه شرمنده فرزندانم هستیم که وقتی به خانه می روم ,به دستانم نگاه می کنند در حالی دستم خالی است و خجالت زده خانم خانه که با مهربانی به استقبالم می اید.
از مسولین می پرسم ایا ارزش دارد این ………
از نمایندگان مجلس هم می پرسم ایا ارزش دارد…….
بخدا ارزش ندارد…..
مردم ایران صبور و نجیب اند ولی ……..
مردم ایران را در یابید که تنهاحامی و سلاح شما در مقابل دیگران هستند نه ….