مردم صغیر نیستند!
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «بسندگی شورای نگهبان به نظارت و واگذاری بررسی برنامه نامزدهای ریاست جمهوری به مردم» نوشت:
قبل از انقلاب انتخابات به ظاهر وجود داشت، ولی در واقع نه مردم بلکه دربار یا سفارتخانههای خارجی تعیین کننده بودند. برگزاری انتخابات آزاد، واقعی و مردمی از خواستههای اصلی انقلاب بود که تا حدود زیادی تحقق یافت ولی آنان که گمان میکنند مردم در اثر تبلیغات گمراه و در انتخاب اشتباه میکنند و گزینش مردم از جمله انتخاب 96 را اشتباه میخوانند، سعی دارند با کمرنگ کردن نقش مردم و با وضع قانون، تعیین کننده واقعی باشند و به خیال خود جلوی تکرار اشتباه 96 در 1400 را بگیرند!
انقلاب با مشارکت مردم رشید ایران به ثمر رسید و این نظام وظیفه دارد زمینه رشد و آگاهی هر چه بیشتر آنان را فراهم کند و بهترین میدان برای بالارفتن رشد مردم، میدان انتخاب است. فرزند برومند امام و ایدئولوگ یگانه انقلاب؛ شهید مطهری میفرماید: «بسیاری از مسائل اجتماعی است که اگر سرپرست های اجتماع، افراد بشر را هدایت و سرپرستی نکنند، گمراه میشوند. اگر هم بخواهند ولو با حسن نیت به بهانه اینکه: «مردم قابل و لایق نیستند و خودشان نمی فهمند»؛ آزادی را از آنها بگیرند، این مردم تا ابد بیلیاقت باقی میمانند؛ مثلا انتخابی میخواهد صورت بگیرد، ممکن است شما که در فوق این جمعیت هستید واقعا حسن نیت داشته و تشخیص شما این باشد که خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب کند و فرض میکنیم واقعا هم آن فرد شایستهتر است، اما اگر بخواهید این را به مردم تحمیل بکنید و بگویید شما نمیفهمید و باید حتما فلان شخص را انتخاب بکنید، اینها تا دامنه قیامت مردمی نخواهند شد که این رشد اجتماعی را پیدا کنند. اصلا باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آنکه میخواهد وکیل بشود تبلیغات کند، آن کسی هم که میخواهد انتخاب بکند مدتی مردّد باشد که او را انتخاب بکنیم یا دیگری را. او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد. یک دفعه انتخاب کند و بعد به اشتباه خودش پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل بشود و بعد به صورت ملتی در بیاید که رشد اجتماعی دارد و الا اگر به بهانه اینکه این ملت رشد ندارد و باید آزادی انتخاب را از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی میماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم و او در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند. صد بار هم اگر اشتباه بکند، باز باید آزاد باشد.»(پیرامون جمهوری اسلامی، ص121 و 122)
قانون اساسی در اصل 115 مقرّر میدارد: «رييس جمهور بايد از ميان رجال مذهبي و سياسي كه واجد شرايط زير باشند، انتخاب گردد: ايراني الاصل، تابع ايران، مدير و مدبر، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور». بر اساس منطق حقوقی هر گاه قانونگذار شرایط را شمرده، حصر کامل کرده و دیگر نمی توان از آنچه در قانون اساسی آمده، کم یا بر آن افزود. اخیراً مجلس انقلابی یازدهم در راستای توهّم بالا، به اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری همت کرد و برای کاندیداها شرایط جدیدی افزود، از جمله در ماده 5 و 6 مصوّبه آورد: «داوطلبان موظفند هنگام ثبت نام، برنامه مکتوب خود را در حوزههای مختلف ارائه نمایند. برنامه مزبور باید به نحوی تنظیم شود که از لحاظ کمی و کیفی قابل ارزیابی باشد. ارزیابی برنامه آنها از طریق مصاحبه با مشاوران موضوع این ماده، توسط شورای نگهبان انجام میپذیرد».
این مصوبه با اصل 115 و… مغایر شناخته شده و هنوز تصویب نگردیده ولی آقای کدخدایی در نشست با دانشجویان گفته: «من هم موافقم فردی که قرار است داوطلب شود، را به شورای نگهبان دعوت کنیم و برنامهها، مشاوران و توانمندیهایش را بشناسیم و بشنویم و دقیقتر ارزیابی کنیم اما عدهای همین را هم بر نمیتابند».
جناب کدخدایی، این پیشنهاد دقیقا در راستای همان صغیر شمردن مردم و ناتوانی آنان از شناخت کاندیدای صالح است و به بیان شهید مطهری مردم را در «صغارت سیاسی» نگاه میدارد. بیائید به رهنمودهای بنیانگذار و رهبران انقلاب از جمله شهید مطهری گردن نهید و نظارت و تایید صلاحیت نامزدها را بر اساس اصل 115 آن هم در حداقلّ و ضروری، به عهده بگیرید و بقیه امور از جمله بررسی برنامههای نامزدها را به مردم و کارشناسانشان واگذارید و مطمئن باشید مردم از همه بهتر انتخاب میکنند گرچه انتخابشان به مذاق ما خوش نیاید. این صرفا حق آنان است نه حق هیچ فرد یا نهاد دیگر حتی شورای نگهبان.
این سخن صریح بنیانگذار انقلاب است: «اكثريت هر چه گفتند آراى ايشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولىّ آنها نيستيد كه بگوييد كه اين به ضرر شماست ما نمىخواهيم بكنيم. شما وكيل آنها هستيد؛ ولىّ آنها نيستيد.»(صحیفه امام 9/304)
انتهای پیام