علی اکرمی، گرفتار در چرخ دنده رقابتهای درونی اصلاح طلبان
امیر خرم و عبدالرضا تاجیک با شرکت در یک برنامه زنده اینستاگرامی که به میزبانی پویان فخرایی برگزار شد، به بیان برخی ناگفتهها دربارهی علی اکرمی پرداختند. آقای اکرمی، فعال سیاسی، ۱۰ روز پیش بر اثر کرونا در تهران درگذشت. [لینک]
امیر خرم که مدتی پیش از عضویت در نهضت آزادی استعفا داده است در تشریح ویژگیهای اخلاقی علی اکرمی گفت: «علی از نسل خود فراتر بود، به همین دلیل برای عده ای الگو و برای عده ای رقیب بود.»
او با بیان اینکه «زمانی که رقابت از حوزه اخلاق خارج شود به حسادت تبدیل می شود»، گفت: «آنهایی که در مقابل علی احساس حقارت میکردند، تا روزی که او زنده بود، پشت سرش حرف میزدند. اما علی خیلی به این حرفها توجهی نداشت و با خنده از کنار آن رد میشد.»
امتیازهای منحصر به فرد علی اکرمی
آقای خرم که از دوستان علی اکرمی است گفت: «دو امتیاز، علی را در سیاست منحصر به فرد کرده بود. اول، قدرت تحلیل بالا و دوم روابط عمومی بسیار گسترده او بود. او با طیف گستردهای از سیاسیون ارتباط داشت که عموماً برای علی اعتبار قائل بودند. بنابراین دو مزیت گفته شده باعث میشد تا خیلیها نسبت به علی حسادت کنند.
علی در دورانی که من مسئول شاخه جوانان نهضت آزادی بودم، به عنوان یک فرد خوشفکر و خوش قلم شناخته میشد. به همین دلیل او عضو دفتر سیاسی نهضت شد. البته در آنجا نیز عضوی تأثیرگذار بود.
بنابراین من فکر میکنم بعد از ایراد تهمت به علی و کم شدن فعالیت او در نهضت، لطمهای به مجموعه وارد شد که هیچگاه هم جبران نشد، زیرا دیگر فردی مانند او نیامد.»
آقای خرم در ادامه در تشریح چرایی طرح اتهام به علی اکرمی گفت : «علی پیش از سال ۸۸ و پس از آن در یک شرکت کشتی سازی کار میکرد. بنابراین او پیش از جنبش سبز هم در راستای شغلش به کشورهای مختلف از جمله مالزی رفته بود. بعد از جنبش سبز و تأسیس تلویزیون رسا در مالزی نیز همچنان در راستای کارهایش به شرق آسیا میرفت.
اتهامی که دلیلی برای آن پیدا نشد
در همان زمان، صداهایی از بیرون نهضت و بعد از آن در داخل نهضت توسط کسانی که علی را رقیب خود میپنداشتند، شنیده شد که «چطور است علی میرود و میآید و او را نمیگیرند؟» این حرف تا جایی پیش رفت که مرحوم دکتر یزدی به من و آقای توسلی مأموریت داد تا این قضیه را مشخص کنیم.
در راستای این ماموریت تشکیلاتی ابتدا ما به کسب اطلاعات پرداختیم. سپس با علی در پارکی قرار گذاشتیم و از او در خصوص اطلاعاتی که به دست آورده بودیم سؤال کردیم و او نیز پاسخ داد. من در آن زمان، در مقام منتقد علی بودم و از او طلبکارانه سؤال میکردم.
پس از طرح سؤالها و دریافت پاسخ علی، نزد دکتر یزدی و شورای نهضت رفتیم و گفتیم که ما دلیلی برای ارتباط علی با نهادهای امنیتی پیدا نکردیم.
اما پس از ارائه گزارش ما به نهضت، عدهای که با علی احساس رقابت میکردند، تأکید داشتند که این قضیه را جدی بگیریم و علی را از مجموعه اخراج کنیم. من وقتی دیدم این افراد به دنبال حذف علی هستند، پیشنهاد میانهای دادم. گفتم اگر دوستان فکر میکنند که علی ارتباطات مشکوک دارد، او را بدون آنکه عضویتش را لغو کنیم، دیگر به دفتر سیاسی دعوت نکنیم. این پیشنهاد پذیرفته شد.»
خرم سپس به نقل قولی که از اردشیر امیرارجمند، مشاور سابق میرحسین موسوی، منتشر شده است، پرداخت: «در آن زمان، دوستان نزدیک به نهضت آزادی، نقل قولی از آقای «امیرارجمند»، مشاور حقوقی آقای موسوی را به ما منتقل کرده بودند. خبر انتقال داده شده این بود که افراد حاضر در دفتر «رسا» در مالزی پس از مصاحبه آقای امیرارجمند با این شبکه، یک دوربین جاسوسی کشف کردهاند. کاشفان دوربین جاسوسی گفته بودند افرادی که این دوربین را نصب کردهاند برای آزمایش آن، مقابل دوربین آمادهاند. بنابر ادعای آنان، نصب کنندگان دوربین سه نفر بودهاند که یکی از آنها علی بوده است.
من این موضوع را در یک جلسه محدود با حضور چند تن از اعضای نهضت از جمله آقایان یزدی، توسلی، صباغیان، بنی اسدی مطرح کردم. آقای یزدی گفتند که فیلم را برای ما بفرستند تا ببینیم. من این موضوع را به دوستانمان که با آقای امیرارجمند ارتباط داشتند، منتقل کردم اما آنها به نقل از ایشان گفتند که به دلایل امنیتی امکان ارسال فیلم وجود ندارد. مرحوم یزدی گفت که بپرسیم آیا غیر از آقای امیرارجمند، فرد دیگری این فیلم را دیده است یا نه؟ اما همچنان از ایشان نقل میشد که فیلم به دلایل امنیتی به کسی نشان داده نشده است. آقای یزدی گفت که حداقل این فیلم را به آقای «دکتر ممکن» که مورد وثوق ما هستند، نشان دهند که باز هم پذیرفته نشد.
پس از نقل و انتقال این سخنها، ما گفتیم چگونه میتوانیم چنین سخنی را بپذیریم؟ آقای امیرارجمند که یک حقوقدان هستند میدانند فردی که ادعا می کند باید ثابت کند. ما همچنان پیگیر شدیم اما در نهایت از آقای ارجمند نقل شد که فیلم به خاطر مسائل امنیتی از بین برده شده است.
شاید اگر ایشان در ایران بود، میشد چنین سخنی را پذیرفت اما چطور میشود که چنین فیلم مهمی آن هم در فرانسه بدون نشان دادن به فردی از بین برده شود؟»
پروندهای که توسط دکتر یزدی مختومه شد
آقای خرم در ادامه گفت : «در نهایت آقای یزدی گفتند که این پرونده مختومه است و علی عضو نهضت باقی میماند.
البته عده ای از دوستان ملی- مذهبی که به ما نزدیک و مورد وثوقمان بودند و با آن طرف ارتباط داشتند و در فرانسه ساکن بودند، ناراحت شدند که چرا این ادعا پذیرفته نشده است؟»
غائله ای که رقبا راه انداختند
آقای خرم در ادامه از چرایی اتهام زدنهای دنبالهدار به علی اکرمی پرده برداشت و گفت : «گرچه این مسأله به لحاظ حقوقی و اخلاقی ثابت نشد اما همانهایی که با علی احساس رقابت میکردند، پس از آزادی اعضای نهضت از زندان، دوباره غائلهای راه انداختند که علی باید اخراج شود. پرسیدیم چرا؟ یکی از این جوانان که حالا میداندار نهضت شده است، گفت: «زمانی که مأموران برای بازداشتم جلوی خانهام آمده بودند، علی در ماشینی نظارهگر این اتفاقات بود.»
این ادعا در جلسه دفتر سیاسی نهضت مطرح شد که آقای توسلی و چند نفر دیگر هم بودند. من گفتم که اشتباه میکنید زیرا اگر علی آنجا بوده باشد دو حالت دارد، یا اطلاعات آدرس تو را نداشته و علی برای نشان دادن آدرس آمده است که فرض غلطی است، یا علی نیروی عملیاتی اطلاعات است که این موضوع هم درست نیست. هیچ زمانی نیروی عملیاتی را به عنوان جاسوس به جایی نمی فرستند.
البته از این حرفها زیاد گفته شد که همه از روی حسادت بود چون میدانستند اگر علی بماند رشد میکند و آنها جایی نخواهند داشت. علی در بزنگاهها تحلیلهایی میداد که راهگشا بود. من مطمئن هستم که اگر میبود برای انتخابات بعدی هم راهگشایی میکرد.»
سخن گفتنمان برای نقد بیاخلاقیها است
عبدالرضا تاجیک به عنوان یکی از دوستان علی اکرمی گفت : «علی حتی به افرادی که اولین تهمت را به او زد کینه نمیورزید. اگر امشب ما در مورد علی صحبت میکنیم نه برای محکوم کردن اتهام زنندگان بلکه برای نقد بیاخلاقیهایی است که متوجه یک فرد شده است.»
تاجیک سپس به طرح برخی موضوعها به هنگام بررسی اتهام وارد شده به علی اکرمی پرداخت : «زمانی که این اتهام را به علی زدند ما به دنبال سندی بودیم تا آن را ثابت کنیم. ما سندی پیدا نکردیم ولی یک گلوله کوچک تبدیل به یک بهمن شد و در ظاهر، آبروی علی برده شد. البته حالا میبینیم که علی چگونه محبوب بوده است به گونهای که حتی برخی از آنها که همین حرفها را به علی نسبت میداند، این روزها میخواهند خودشان را دوستدار علی نشان دهند.
در هنگام تحقیق در خصوص موضوع علی که دکتر یزدی بخشی از کار را نیز به من سپرده بود، ما به برخی دوستان گفتیم که در تماس با علی احتیاط کنند. متأسفانه فضای پس از انتخابات در سال ۸۸، ناخودآگاه ترس و اضطراب ایجاد کرده بود.
من چند شب پیش با یکی از دوستان خبرنگار صحبت میکردم که چنین ادعایی در آن زمان مطرح شده بود. او گفت که آیا به ذهنتان نرسید در خصوص اطلاعات دوربین سؤال کنید؟ آیا مستقیم به جایی وصل بوده یا نه؟
زمانی که من از ایران رفتم، روایت های متفاوت و متضادی در این خصوص شنیدم. گویا کشف مأمور اطلاعات برای عدهای افتخار میآورد. عدهای میگفتند که ما از لای در یا فلان جا دیدیم که علی جاسوسی میکرده است.
اما در پی تحقیقات نهضت در خصوص موضوع علی، دکتر یزدی در پیغامی توسط یکی از دوستان خانوادگیشان از من خواستند تا با برگزاری یک جلسه با حضور آقایان ارجمند و ممکن در پاریس، این مسأله رسیدگی و از آقای امیرارجمند خواسته شود تا فیلم را به آقای ممکن نشان دهند. در آن جلسه هیچ فیلمی ارائه نشد، فقط آقای امیرارجمند تاکید کردند که از ایشان بپذیریم چنین اتفاقی افتاده است. دوست خانوادگی دکتر یزدی به نقل از دبیر کل وقت نهضت آزادی گفتند که آقای دکتر تأکید دارند اگر سند و مدرکی نیست، عذرخواهی کنید.
البته من آقای امیرارجمند را فردی میشناسم که دارای سلامت اخلاقی است اما نمیدانم چطور به این نتیجه رسیده بودند. فردی که مدعی بود دوربین جاسوسی را در مالزی کشف کرده، گفته بود که فیلم را داخل آب انداخته است.»
چگونگی روند حذف و نادیده گرفتن یک شکایت
تاجیک همچنین گفت : «پس از انتشار مقاله «اطلاعات بیخ گوش اپوزیسیون» و مطرح شدن این جمله در یک جمع بزرگ سیاسی که «اطلاعات از مالزی تا پاریس وجود دارد»، روند حذفها شروع شد.
با انتشار آن مقاله، من با ارسال شکایت نامه ای به سه تن از بزرگان جریان که در خارج از ایران سکونت داشتند، از آنها خواستم تا در این خصوص داوری کنند. یکی از این افراد، مهندس عبدالعلی بازرگان بود. متأسفانه این جمع داوری بدون توجه به اسناد ارائه شده، رسیدگی به موضوع را پایانیافته تلقی کردند.
برخی در همان زمان از این اقدام متعجب شده بودند، چرا که این بزرگان می توانستند از گسترش این اتهام زنیها جلوگیری کنند اما آنان سکوت کردند.
موجی در همان زمان به راه افتاد که هر فردی که پس از ۸۸ از ایران خارج شده، وصل است. بنابراین هر که را خواستند در خارج از کشور بزنند و حذف کنند به او نشان «وصل بودن» را زدند.»
نقش رقابتهای سیاسی احزاب اصلاح طلب در گسترش اتهام
تاجیک سپس به فضای دورانی که به علی اکرمی اتهام زده شده است، پرداخت : «اولین فردی که به علی اتهام زد از نزدیکان حزب مشارکت بود. این اتهام در مقطعی مطرح شد که جبهه مشارکت سالها با جریان آقای کروبی اصطحکاک داشت. علی در آن مقطع با فرزند آقای کروبی بسیار نزدیک بود. علی حتی برخی فیلم ها و مواضع آقای کروبی را برای رسانههای خارج کشور ارسال میکرد. از طرف دیگر برخی نزدیکان حزب مشارکت تلاش داشتند تا در رسا نفوذ داشته باشند. از سوی دیگر عدهای در داخل نهضت آزادی هم به دلایلی تمایل داشتند تا با مشارکتیها یا اتحاد ملتیهای فعلی نزدیک شوند. بنابراین به نظر من علی در آن زمان قربانی رقابتهای جریانهای سیاسی و میان آنها که مانند چرخ دندههایی عمل میکردند، گیر افتاده بود.
پس از آنکه ادعا شد دوربین جاسوسی کشف شده است، دوستان مشارکت به جای آنکه جلوی این اتهامپراکنی را بگیرند، به شکلی در این آتش دمیدند. اگر چه بسیاری از این دوستان، انسانهای خوبی هستند اما به یاد دارم که بعد از سال ۸۲ و زمانی که شرق اول منتشر میشد، هر گاه خبرهایی منتشر میشد که خوشایند دوستان مشارکت نبود، اتهام وصل بودن زده میشد. پس از انتخابات سال ۸۴ یکی از نزدیکان مشارکت که روزنامه نگار هم بود در مقابل نقد یکی از همکارانمان در شرق، دوباره چنین اتهامی را مطرح کرد.
همچنین گاهی مشاهده شده که این دوستان مشارکتی زرنگی کرده و از عدهای برای مقاصدشان استفاده میکنند.
اتهام زنی به علی درست در آن زمان شروع شد و عدهای از جوانان نهضت علیه علی موضع گرفتند. البته امروز مشخص است که این جوانان چقدر به طیف مشارکت یا اتحاد ملت نزدیک هستند. شاید اگر علی در آن زمان خودش را ذیل آن جریان تعریف میکرد اصلاً چنین اتهامی علیه او طرح نمیشد.»
علی هیچوقت از نهضت بیرون نیامد
آقای خرم که تا پیش از استعفا، عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی بوده است، در خصوص وضعیت عضویت علی اکرمی در این تشکل سیاسی گفت : «علی هیچوقت از نهضت بیرون نیامد. همین اواخر یکی از دوستان جوان نزد علی رفته و از او خواسته بود که خودش استعفا دهد اما علی قبول نکرده بود.
آنها میدانستند که اخراج علی هزینه دارد و این کار را نکردند. پس علی تا آخر عمر، عضو نهضت بود.
علی در زمان دکتر یزدی حذف نشد. در آن زمان عدهای فشار آوردند؛ برخی هم از روی محافظه کاری میگفتند که علی را کنار بگذاریم تا فشار از روی نهضت کمتر شود، چون فضای سال ۸۸ به شدت پرتنش بود.
اینکه چرا در آن زمان از علی حمایت نکردیم، دو دلیل داشت. دلیل اول، افرادی بودند که محافظه کاری میکردند و میگفتند «سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندیم.» دلیل دوم هم جوانانی بودند که با زندان رفتن، اعتباری پیدا کرده بودند و همانها به شدت فشار میآوردند که علی را اخراج کنید. پس نهضت دو دسته شده بود. دسته اول، آن اکثریت محافظهکار که نمیخواست به دردسر بیافتد. دسته دوم هم اقلیت اخلاقگریزی که به شدت دنبال قدرت بود.
هیچ زمانی به صورت رسمی اعلام نشد که فردی حق ارتباط گرفتن با علی ندارد اما برای مثال، یکی از جوانان نهضت که تصمیم داشته در یکی از افطاریهایی که علی میداد، شرکت کند، مسئول شاخه جوانان نهضت به او زنگ میزند که حق نداری به افطاری علی بروی.»
آقای خرم همچنین گفت : «من خودم در مورد آقای امیر ارجمند نظر مثبتی دارم. ایشان آدم محترمی هستند. بنابراین نمیشود گفت که این صحبت از روی سوء نیت گفته شده است. من فکر میکنم که ایشان به بازی گرفته شده است. من فکر میکنم که ایشان اصلاً فیلم را ندیده و از فرد دیگری این حرف را شنیدهاند.»
تلاشها برای برداشتن نام علی از روی نهضت آزادی
تاجیک در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت : «برخی تلاش میکردند تا نام نهضت را از روی علی بردارند. حذف کنندگان علی معتقد بودند که علی آمده تا بعد از دکتر یزدی، هدایت نهضت را در دست بگیرد.
علی در مراسم تشییع مادرش خیلی تنها بود. او خواهر و برادر ندارد. در همان زمان به یکی از جوانان نهضت پیام دادم که علی را تنها نگذارید. از نظر اخلاقی درست نیست. اما او گفت که زنگ زده و حالا تلاش میکند در ختم شرکت کند.
علی فردی بود که رفاقتش را با فردی که اتهام جاسوسی از سوی او منتشر شده بود، تا آخرین روز حیاتش ادامه داد. همه متفق القول هستند که علی نمیخواست کینه و نفرت داشته باشد.»
داغ رفتن علی یک طرف، داغ مظلومیتش هم یک طرف
پویان فخرایی که او نیز از دوستان نزدیک علی اکرمی است به عنوان میزبان این نشست گفت: «حتی کسانی که به او اتهام میزدند، به سراغ او میآمدند و با او سلام و علیک میکردند. برای مثال وقتی آنان از علی راهنمایی میخواستند، او پاسخ آنها را میداد. انگار نه انگار این همان آدمی است که به او تهمت زده است. داغ رفتن علی یک طرف، داغ مظلومیتش هم یک طرف.»
همچنین فخرایی در یادداشتی توییتری، قبل از این برنامه، نوشته بود: «تهمتی که به علی اکرمی زده شد، در واقع پروژهای طراحی شده برای مهندسی فضای سیاسی توسط “امنیتیهای لباس عوضکرده” بود، که در ۱۰ سال گذشته روی زندگی سیاسی علی سایه انداخته بود.»
او در بخشی دیگر از این یادداشت، دربارهی یکی از کسانی که اتهاماتی را به اکرمی زده بود نوشته است:
«این فرد که در آن زمان با تحلیل اشتباه سقوط نظام سیاسی به فرانسه پناهنده شده بود و عاشق میکروفون است، و خود را در جایگاه لولای اپوزیسیون میدید و در حرافی در جمع هیچ اپوزیسیون فرسودهای اعم از میتینگهای مجاهدین و برخی چپهای متوهم دریغ نمیورزید، به تکرار تهمتها بسنده نکرد. او این ماجرا را پلهای دید که بتواند خود را مغز متفکر و منبع مورد وثوق اطلاع از برنامههای نهادهای امنیتی نشان دهد و با همین نگاه شانتاژ تهمتها علیه اکرمی را وارد فاز ثانوی کرد. او از ماجرای اکرمی برای زدن مخالفان خود در نیروهای ملیمذهبی و نهضت آزادی در خارج از ایران استفاده کرد و با نوشتن تحلیل معروف (از مالزی تا پاریس) «اطلاعات بیخ گوش اپوزیسیون» تلاش کرد غیر از اکرمی، دوستان او و مخالفان خودش را هم از گردونه حذف کند. او در این راه از هیچ کثافت کاری فروگذار نکرد؛ از نشت دادن اطلاعات به رسانههای نزدیک به امنیتی تا تهمت و تخریب فردی. او هیچ ابایی نداشت در این راستا در زمین طراحی شده امنیتی علیه نیروهای داخل کشور بازی کند، او فقط میخواست مرکز ثقل اپوزیسون خارج از کشور باشد. در این راه او حتی از تهمت زدن به همسر خودش هم دریغ نکرد، اکرمی، تاجیک یا فخرایی که جای خود دارند. مسائل غیراخلاقی و ناجوانمردانه این شخص مثنوی هفتاد من کاغذ است و نیاز به فرصتی دیگر برای بازگو کردن».
اشارهی فخرایی به یادداشت «اطلاعات بیخ گوش اپوزیسیون»، نشان میدهد که منظور او «رضا علیجانی»، نویسندهی آن یادداشت در سایت العربیه است.
انتهای پیام
کشک طلبی عنوانی بامسما تر و واقع گرایانه تر از اصلاح طلبی است. اصلاح طلبان فاقد اراده و شجاعت و قدرت اصلاح بدانند دوران تکرار و فریب به پایان رسیده و مردم اعتنایی یه این بازی ها و رقابت های صنفی شما ندارند. از این دوره ی کوتاه انتخابات هم که یخ هاتون آب میشه لذت ببرید چرا که به زودی برگرمیگردید به حالت استند بای.