گفتوگوی چالشی با علی مطهری؛ از آمریکا تا حجاب
علی مطهری، نمایندهی ادوار و نائب رئیس مجلس دهم که برای انتخابات 1400 هم بصورت رسمی اعلام کاندیداتوری کرده است، روز دوشنبه 25 اسفندماه در گفتوگویی دوساعته با انصاف نیوز -که بصورت زنده از اینستاگرام پخش شد- به سوالاتی حول ایران 1400، چالشها و مسائل داخلی و بینالمللی و نظراتش درمورد مسائل فرهنگی و سیاسی پاسخ داد.
بخش نخست این گفتوگو را در ادامه ببینید و بخوانید:
انصاف نیوز: یک سوالی را بخشی از مردم همیشه سوال میکنند، شاید بگویید سوال درون تاکسی است اما به هر حال این سوال را میگویند که «آخوندها کِی میروند؟!»
مطهری: فعلاً که بچهآخوندها دارند میآیند، امثال ما داریم میآییم. [با خنده]
*این هم یک سوال است، بعضیها میگویند حضرتعالی سالهاست در مناصب حکومتی، البته انتخابی، هستید یا امثال آقای باهنر، مفتح، هاشمیها و حتی گاهی دربارهی فرزند رهبری هم شایعاتی مطرح میشود. میگویند نسل بعدیشان دارند میآیند، شما این را چطور تحلیل میکنید؟ فکر میکنید این اتفاق مثبتی است یا منفی؟
مطهری: این خیلی اصالتی ندارد، البته ماها که گاهی منصبی داشتیم به قول شما انتخابی بوده و هر چه بوده با انتخاب مردم بود. ولی به طور کلی من هم موافقم که روحانیون نباید پستهای اجرایی دولتی را اشغال کنند. و این نظریهی شهید مطهری بود که از ابتدای پیروزی انقلاب بر آن تاکید داشت و خودِ امام هم بر آن تاکید داشت که روحانیون پستهای اجرایی دولتی را نگیرند و به کار خودشان بپردازند. بعداً اضطراراً مجبور شدند که در بعضی پستها مثل ریاستجمهوری از آنها استفاده شود ولی بهعنوان یک امر موقت بوده. و به نظر من هم باید این قضیه تمام شود. این خوب نیست که مثلا روحانیون مسئول تامین گوشت و مرغ و سیبزمینی و گوجهفرنگی و برنج مردم باشند.
*میشود مثال بزنید که آیا منظورتان آقای روحانی هم هست؟
مطهری: بله دیگر، خب ایشان هم روحانی است. بهنظر من بهتر است که غیر روحانی رئیسجمهور شود و روحانیون پستهای دولتی را اشغال نکنند. البته این غیر از پستهای قضایی است.
*چرا؟!
مطهری: خب آن جنبهی فقهی دارد.
*در دستگاه قضایی هم طرف باید حقوق خوانده باشد. درس طلبگی بهنظرتان کافیست؟!
مطهری: بالاخره اصلش همان فقه است و اگر کسی در کنارش حقوق بینالملل و حقوق امروز هم آشنا باشد بهتر است ولی قاضی در درجهی اول باید مجتهد باشد. لذا تناسب دارد ولی در پستهای دولتی به نظر من تناسبی ندارد.
*البته حقوق نداند که فایدهای ندارد در دستگاه قضایی باشد.
مطهری: این مطلب درستیست که بهتر است با علم حقوق آشنا باشد ولی اگر نبود هم چارهای نیست.
*شما در انتخابات قبلی رد شدید، قبلا هم بعضی وقتها رد میشدید و بعد تایید میشدید، در آن فاصله چه کار میکردید که تایید میشدید و چه اتفاقی میافتاد؟ و فکر میکنید اگر کاندیدا شوید که گفتید میخواهید شوید باز هم از آن روشها میشود استفاده کرد؟
مطهری: نه، من که هیچ کار خاصی نکردم، غیر از همان اعتراض رسمی که حق قانونی هر نامزدی است کار دیگری نکردم. برای مجلس نهم هیئت اجرایی من را رد کرد که در آنجا من هیچ اقدامی نکردم ولی من شنیدم که خودِ رهبر انقلاب اعتراض کرده بودند که چرا فلانی را رد کردید؟ ایشان آدم حُر و آزادهای است که حرفهایش را میزند و مثل پدرش میماند و از این قبیل؛ که آنها دست برداشتند. برای مجلس دهم هیئت نظارت بنده را رد کرد که بعد شورای نگهبان خودش تایید کرد. بنده هم هیچ اقدامی نکردم غیر از همان اعتراضی که مجاز بودیم و کتبی نوشتیم. ولی اینکه برویم گفتوگو کنیم و واسطهای قرار دهیم، چنین چیزی نبود. برای مجلس یازدهم هیئت نظارت رد کرد و این دفعه شورای نگهبان هم رد کرد. من هم اقدام خاصی نکردم، خودِ آنها من را دعوت کردند که آنجا جلسهای داشتیم که در آن مجادلهای شد، یکی از اعضای حقوقدان شورای نگهبان صحبتهایی کرد که باعث مقداری جدل شد. و قابل قبول نبود و میگفت چرا اینجا این را گفتی و آن را نگفتی؟! فلان جا اینطور گفتی باید آنطور میگفتی؛ من خب قبول نمیکردم و ناراحت شدم از این حرفها و آخرش هم گفتم من واقعا متاسفم که شما با این تفکر عضو شورای نگهبان هستید و حیف خون شهید مطهری که به زمین ریخت و من باید امروز اینجا بنشینم و این حرفها را بشنوم. و بلند شدم و جلسه را ترک کردم. اگر قبول میکردم احتمالا تایید میشدم.
*قبول میکردید که اشتباه کردید؟
مطهری: قبول میکردم حرفهای شما درست است و بنده هم دیگر از این حرفها نمیزنم. و طبیعی بود که من این را قبول نمیکردم. برای مجلس یازدهم هم به این صورت بود و آنها رد کردند.
*برای انتخابات آتی اگر تایید شود به نفع کسی کنار خواهید رفت؟ چون گفته بودید خودتان را از آقای لاریجانی اصلح میدانید در مورد بقیه چطور؟
مطهری: نه، من یک حرف کلی زدم و گفتم اصولاً هر کسی که کاندیدا میشود خودش را اصلح میداند و میگوید من برتر هستم و الّا نباید کاندیدا شود. وگرنه ربطی به آقای لاریجانی ندارد و به طور کلی هر کسی میگوید من کاندیدا هستم، همین افرادی که اعلام کردند مثلا آقای دهقان، آقای ضرغامی، هر کسی که میگوید من کاندیدا هستم یعنی من اصلح هستم، خب من هم چون اعلام کردم طبیعتا همینطور است. ولی در نهایت بالاخره باید شرایط را دید و محاسبه کرد و ببینیم اوضاع چطور است؟ نظرسنجیها چه میگویند؟ رای چه کسی بالاتر است؟ چه کسی اقبال بیشتری دارد و احتمال پیروزیاش بیشتر است؟ و ممکن است محاسباتی شود که اگر کسی به نفع دیگری انصراف دهد باعث شود یک آدم تندرو پیروز نشود.
*و فاکتور اصلی که چه کسی را آقای جنتی و همکارانشان تایید میکنند. به هر حال این فاکتور خیلی مهمی است و فقط به نظرسنجی بستگی ندارد.
مطهری: بله، آنکه درست است اما فرض بر این است که تایید شدهاند. فرض این است که جلو رفته باشیم و در انتها بالاخره این محاسبات همیشه هست، کسی ممکن است به نفع بنده کنار برود یا برعکس، لذا یک بحث کلی کرده بودم.
*نظرتان را میخواهم دربارهی چند کاندیدا که اسم میبرم بپرسم.
مطهری: اسم اشخاص را نیاورید بهتر است، چون دربارهی اشخاص صحبت کردن کار مشکلی است، مخصوصاً که اگر آنها رقبای بالقوه ما باشند.
*یعنی اینها همه رقبای بالقوهی شما هستند؟
مطهری: کسانی که اعلام کردند طبیعتا همینطور است دیگر.
مطهری: فکر میکنید شما در یک جریانی قرار بگیرید که بگویید در این جریان یکی از ماها در نهایت باید بماند؛ به اجماع شما فکر میکنید و چنین مکانیسمی را قبول دارید که یک نفر از آن جمع انتخاب شود؟
مطهری: باید بسنجیم و ببینیم که چه شرایطی پیش میآید. آیا احتمال پیروزی کسی که ما قبولش نداریم وجود دارد یا ندارد؟ و یا در بین افراد همفکر مقابل چه کسی رای بالاتری دارد؟ اینها باید محاسبه شود و تصمیم گرفته شود. الان نمیشود نظر داد.
*چه مکانیسمی را شما پیشنهاد میدهید که با آن تعیین کنیم افرادی که یک ایدهی کلی دارند یک نفرشان انتخاب شود؟ بعضی میگویند نظرسنجی، بعضی میگویند جمعی بنشینند مثلا اصلاحطلبها و میانهروها که شما در چند انتخابات اخیر در لیستشان بودید یک مکانیسمی دارند. شما مکانیسمی را پیشنهاد میکنید یا همان را تایید میکنید؟
مطهری: مهمترین عامل همان میزان رای است، یعنی هر کسی که رای بالاتری دارد و احتمال پیروزیاش بیشتر است بقیه باید از او حمایت کنند. به نظر من این بهتر است.
*نظرتان دربارهی یک چیزی شبیه آمریکا که در داخل هر جریانی یک رقابت درونی وجود دارد. در اینجا شما صلاح میدانید چنین چیزی را که مثلاً مناظرهی پیشاانتخاباتی کنند؟
مطهری: اگر احزاب قوی وجود داشته باشد خوب است که این کار انجام شود و اول درون حزب رقابت کنند و یک نفر از حزب بیرون بیاید، این راه بدی نیست. ولی ما الان احزاب فراگیر و قوی نداریم. احزابی که بخش زیادی از جامعه را پوشش دهند الان وجود ندارد.
*یک نقدی که به شما و بعضی دیگر وجود دارد این است که شما عضو هیچ حزبی نبودید. درست است که درون یک جریان محسوب میشوید اما عضو هیچ حزبی نبودید. پیشبینی میشود که ضعف کار تشکیلاتی داشته باشید. بعداً اگر قدرت را به دست بگیرید آیا فکر میکنید میتوانید یک کابینهی هماهنگ تشکیل دهید.
مطهری: ممکن است کسی عضو هیچ حزبی نباشد ولی روابط نزدیک با همهی احزاب داشته باشد. و نیروهای قوی را بشناسد و بتواند از همهی نیروهای خوب استفاده کند. اگر کسی در یک حزب خاص نباشد، این خودش یک امتیاز است که میتواند از همهی نیروهای کارآمد همهی احزاب و گروهها استفاده کند و دچار آن تعصبات حزبی نشود. فعلا در کشور ما شاید این راه بهتر باشد.
*دربارهی فقدان تجربهی کار اجرایی چطور؟ فکر میکنید آن هم قابل حل باشد؟ بههرحال کشوری داریم با هشتاد و چند میلیون جمعیت و هزاران مشکل. الان وضعیت خیلی نامناسبی است، این را چطور میخواهید رفع کنید؟
مطهری: دربارهی تجربهی اجرایی اولاً آن چند سالی که بنده نایبرئیس مجلس بودم، خودش جنبهی اجرایی هم داشته، ثانیاً مسئلهی مدیریت یک امر ذاتی است. ممکن است کسی سالها مدیر بوده اما مدیر خوبی نیست، ممکن است کسی هم تجربهی کمی داشته باشد ولی ذاتاً آدم مدیری باشد. من تشخیص میدهم که این قدرت را در خودم دارم. البته از بسیاری کسانی که کاندیدا شدند سابقهی اجرایی من کمتر است، این را قبول دارم. ولی برای ریاستجمهوری من شرایط دیگری هم قائل هستم، که در مجموع فکر میکنم برتری دارم.
*نظرتان را میخواهم درباره دوگانه فرضی احمدینژاد – خاتمی بپرسم؛ این واقعاً فرضی است، چون احتمال تایید هیچکدامشان نیست. فکر میکنید کدام یک در جامعه محبوبتر هستند؟ و از طرف دیگر آیا احتمال دارد رهبری برای تایید صلاحیتشان ورود کنند تا یک انتخابات خیلی پر شوری به وجود بیاید؟
مطهری: من نمیدانم کدام محبوبترند و هیچ ملاکی هم ندارم. آن را هم بعید میدانم که خودِ رهبری دخالت کنند.
*آقای احمدینژاد اخیراً یک حرفهایی زدند که آنهایی که در سال ۸۸ خراب میکردند «باندهای امنیتی» انجام میدادند. ایشان حرفهای عجیبوغریبی میزنند و به نظر یک آزادی عجیبی هم دارند. یکچندم این حرفها را دربارهی حصر و مسائل مشابه بزند…
مطهری: همینطور است.
*این ناشی از چیست؟
مطهری: یک مقدارش ناشی از روحیهی خود ایشان است، بالاخره یک آدم صریحی است، ولی این حرفها باید در زمان خودش گفته میشد. در همان سالها ایشان باید این حرفها را میگفت نه اینکه الان بگوید. بههرحال شاید ایشان به تجربه به این نقطه رسیده که بالاخره باید الان این حرفها را بزند. اما به نظر من خیلی دیر شده و باید زودتر از اینها میگفت. ایشان اگر واقعا اعتقاد به این حرفها دارد زودتر باید میگفت.
*در طرف دیگر قضیه نحوهی مواجهه چرا این شکلی است؟ او به راحتی میتواند این حرفها را بزند و افراد دیگر نه، آیا این طبیعی است؟
مطهری: شاید چون ایشان دو دوره رئیسجمهور بوده بالاخره میخواهند احترامش را حفظ کنند، و به صلاح کشور میدانند که کسی که دو دوره رئیسجمهور بوده مقداری با او مماشات کنند. فکر میکنم عامل اصلی این باشد. چون انعکاس بدی دارد که بگویند کسی که هشت سال رئیسجمهور بوده مثلا بازداشت شده یا چنین مسائلی پیش بیاید برای کشور درست نیست.
*نمونهی مشابهش مثلا با نخستوزیر امام، آقای کروبی که رئیس مجلس بودند، آقای خاتمی که رئیسجمهور بوده برخوردها شده.
مطهری: آن در یک شرایط خاص بود، حوادث سال ۸۸ یک استثناء است، بالاخره یک تندرویهایی هم کردند، خیلی از این کارها هم کارهای درستی نبود. محدودیتهایی که ایجاد شد، حصر، ممنوعالتصویری آقای خاتمی و… ضرورتی نداشت یا حداقل در مورد حصر خانگی ممکن است در آن دورهای که جامعه در حال تنش و آشوب بود شاید برای چند ماهی ضرورت داشته باشد ولی ادامهاش دیگر ضروری نبوده، و بعد هم اگر آنها خطایی کردند این مدتی که در حصر بودند حداکثرش این است که بهعنوان مجازات محاسبه شود و این طوری نباشد که تا بینهایت ادامه داشته باشد. بههرحال میخواهم بگویم شروعش در یک شرایط ویژه بوده ولی الان کشور در چنین شرایطی نیست و فکر میکنم صلاح نمیدانند که با آقای احمدینژاد چنین برخوردی داشته باشند.
*تا از موضوع انتخابات دور نشدیم، راجع به موضوع عملکرد شورای نگهبان بعضی مخاطبان پرسیدند. نظرتان دربارهی رفتار شورای نگهبان چیست؟
مطهری: دربارهی انتخاباتها؟
*بله، تقریباً همه منتظرند که ببیند شورای نگهبان چه میگوید. نه اینکه چه کسی صلاحیت دارد یا ندارد.
مطهری: در آن جاهایی که شورای نگهبان افرادی را رد صلاحیت کرده به دلیل اینکه اینها قانون اساسی را قبول ندارند یا فساد مهم مالی یا اخلاقی داشتند در اینجاها کسی اعتراضی ندارد و همه قبول دارند، ولی آنجایی که افراد را صرفاً بهخاطر اظهارنظر یا اینکه اینها نظراتی داشتند که گاهی خلاف نظر رسمی کشور بوده رد کردند کار درستی نبوده. اینکه کسی در جایی نظری خلاف نظر رسمی کشور و رهبری داشته ابراز کرده این گناه و جرم و تخلف نیست. خود رهبری هم گفتند ممکن است کسی نظری مخالف من داشته باشد و باید آزاد باشد که حرفش را بزند. ولی عملاً شورای نگهبان اینطور رفتار نمیکند و اگر کسی در جایی نظری مخالف نظر رسمی نظام داشته او را به عدم التزام عملی به نظام متهم میکنند و ردش میکنند. اینطور کارهایش را من قبول ندارم. اینطور ردصلاحیتها را من قبول ندارم ولی آنجایی که به دلیل یک فساد بزرگ مالی و یا از این قبیل بوده قابل انتقاد نیست.
*حالا شما دربارهی ردصلاحیتها گفتید اما دربارهی تایید صلاحیتها چطور؟ مثلا تایید صلاحیت احمدینژاد در سال ۸۴ به نظر شما منطقی بود وقتی با آن ردصلاحیتها مقایسه کنید؟
مطهری: نه، به نظرم آقای احمدینژاد در آن موقع در حد ریاستجمهوری نبود، به هر حال آنها اینطور تشخیص دادند که ایشان بتواند رئیسجمهور شود.
*شما چه زمانی با تیم آقای احمدینژاد همراه شدید و آنجایی که اختلاف پیدا کردید کجا بود؟
مطهری: من هیچوقت داخل تیمشان نبودم فقط برای مجلس هشتم ما در ستاد بزرگداشت استاد مطهری بودیم و آقای مصلحی رئیس آن ستاد بود، آنجا اعلام کردم که من مایلم کاندیدای مجلس شوم، ایشان خودش رفت و صحبت کرد و اسم ما را در لیست گذاشتند. از آن موقع گفتند که پس ما خیلی به گروه آقای احمدینژاد نزدیکیم، در حالی که اینطور نبود و اگر من به افراد دیگر، مثلا آقای عسگراولادی که در گروه پیروان امام و رهبری بودند هم میگفتم به احتمال قوی همین اتفاق میافتاد. چون در آن موقع همه دوست داشتند اسم من در لیستشان باشد. اینکه بگوییم در تیمشان بودیم و بعد جدا شدیم، چنین چیزی نیست. اما وارد مجلس که شدیم دیدم این دوستان اصولگرای ما به خیلی از اصول پایبند نیستند، مثلا خود آقای احمدینژاد میگوید فلان قانون را اجرا نمیکنم و بعد ما که میخواستیم ایشان را احضار و سوال کنیم این دوستان مخالفت میکردند و میخواستند اجازه ندهند. یکسال طول کشید تا سوال از رئیسجمهور را انجام دهیم. با مکافات زیاد و منجر به استعفای من شد. من استعفا دادم و لطف کردند مجلس به استعفای من رای نداد. بعد از آن بود که دیگر سوال به جریان افتاد. از آنجا بود که این دوستان هم در مجلس نهم اسمم را در لیست نگذاشتند و من به طور مستقل وارد شدم. با اینکه در آن سازوکار ۷+۸ هم من رای آورده بودم که اسمم در لیست باشد اما بعضی افراد مخالفت کردند و نشد. میخواهم بگویم که من یک راه طبیعی را طی کردم، و در هیچ گروه خاصی نبودم که بعداً راهم را عوض کنم. در مجلس یازدهم هم خودشان اسمم را در لیست امید قرار دادند. من هیچ درخواستی نداشتم، البته از آنها هم تشکر کردم، کار خوبی کردند. میخواهم بگویم من راه ثابت خودم را رفتم، گاهی بعضی از این دوستان دور یا نزدیک شدند.
*یکی از مخاطبان میگوید «برای ما دیگر تفاوتی ندارد چه کسی رئیسجمهور شود»، نظرتان دربارهی این حرفها چیست؟ بههرحال برای بخش زیادی از جامعه انتخابات دیگر موضوعیت ندارد، و در نظرسنجیها درصد خیلی پایینی گفتهاند در انتخابات شرکت میکنند.
مطهری: نه، این حرف درستی نیست. خیلی فرق میکند که چه کسی رئیسجمهور باشد و بستگی به شخصیت رئیسجمهور دارد. در کشور ما رئیسجمهور طبق قانون اساسی اختیارات خوبی دارد و خیلی کارها میتواند کند. در عمل گاهی ضعف نشان میدهند و عقبنشینی میکنند و نهادهای خارج از دولت دخالت میکنند و بر آنها سوار میشوند که باعث میشود مردم احساس کنند پس دولت و رئیسجمهور کارهای نیست. ولی در واقع اینطور نیست و میتواند خیلی کارها بکند.
*مثلا چه کاری؟ شما اگر باشید چه کاری میکنید که آقای روحانی انجام نداد؟
مطهری: فرض کنید که مثلا رئیسجمهور سوریه وارد ایران و وزیر امور خارجه یا خودِ آقای روحانی خبر ندارد و لحظات آخر متوجه میشود خیلی بد است. نباید ایشان اجازه دهد چنین اتفاقی بیفتد.
*مثلا چه کاری باید میکرد؟
مطهری: باید علنی اعتراض کند…
*وزیر خارجه که علنی اعتراض کرد.
مطهری: میخواهم بگویم اینها چون از ابتدا پشت سر هم عقبنشینی کردند به اینجا رسیدیم، اگر از ابتدا اینها جدی بودند اینطور نمیشد. یا مثلا گاهی اقدامات فرا مرزی انجام میشود، در حالی که رئیسجمهور و وزیر خارجه ممکن است اصلا خبر نداشته باشند. و بعد بگویند ما از جای دیگری دستور میگیریم. گویی که ما دو دولت در کشور داریم. یا فرض کنید رئیسجمهور ما سفر به اتریش میکند در همان روز یا روز قبلش یک کسی از وابستگان نهادهای اطلاعاتی قصد بمبگذاری داشته یا چه بوده به هر حال بازداشت میشود، میخواسته در جمع منافقین در پاریس بمب بگذارد. اینها به هر حال مشکوک است. یعنی آدم احساس میکند کسانی از داخل میخواهند اقداماتی کنند که مبادا روابط ما با اروپا خوب شود. اینها چه کسانی هستند؟ دولت اگر اقتدار داشته باشد اجازهی چنین کارهایی را نمیدهد. و بعد از اینکه این اتفاق میافتد هم هیچ توضیحی به مردم نمیدهند که قضیه چه بود؟ آیا واقعا چنین کسی بود و چنین قصدی داشت؟ اگر بوده تصمیم شخصی بوده و یا تصمیم نهاد و وزارت بوده؟ هیچ نمیگویند و فقط میگویند ایشان به بیستسال زندان در بلژیک محکوم شد و آنها دروغ میگویند، همین! این باید روشن شود، اگر واقعا کسی چنین قصدی داشته خودمان باید مجازاتش کنیم برای اینکه روش ما چنین چیزی نیست. روش ما ترور و بمبگذاری نیست.
*منظورتان این است که نباید باشد.
مطهری: بله، نباید چنین چیزهایی باشد، اگر کسانی در داخل نهادهای امنیتی و اطلاعاتی دنبال این چیزها هستند باید جلویشان رو بگیرند. ما چنین روشی نداریم. اینها ضعف دولت است که اجازه داده دست به چنین کارهایی بزنند.
*شما این را با اشراف به این اتفاقات میگویید، بالاخره شما سالها نماینده و نایب رئیس مجلس بودید.
مطهری: اطلاعاتی که ما داریم چنین چیزهایی را نشان میدهد. اخبارش هم که در همه جا منتشر شد. ولی متاسفانه در داخل هیچکس نمیاید توضیح دهد که این داستان چه بود؟ یا بی موقع کارهایی در عراق و کجا شود، اینها مهم است، اینها همه باید با اجازهی رئیسجمهور و وزیر خارجه باشد. کارهایی که در روابط خارجی ما تاثیر میگذارد نباید بدون اطلاع رئیسجمهور یا وزیر خارجه باشد. ولی الان گاهی افرادی کارهایی را همین طوری، سرخود انجام میدهند که به روابط ما آسیب میزند. یا همین امروز که ما در یک شرایط ویژهای هستیم از نظر لغو تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام باید خیلی حسابشده باشد و نباید اجازه دهیم کسانی اقداماتی را انجام دهند که این اتفاق رخ ندهد، چه در داخل ایران، چه در عراق، چه در سوریه، چه در یمن و چه در جاهای دیگر. این کارها باید حسابشده باشد. این است که من میگویم یک دولت مقتدر میتواند…
*فرض کنید الان شما رئیسجمهور شدید مثلا دربارهی همین مواضع اخیری که در مورد مذاکره با آمریکا دارید رهبری به صراحت بگویند «نه»، یا دربارهی بعضی وزارتخانهها که باب شده با ایشان هماهنگ میکنند وزیری بخواهید انتخاب کنید نظر ایشان نباشد، شما باشید چه کار میکنید؟
مطهری: اولا که چنین قانونی نیست که اول باید فهرست وزرا خدمت رهبری و یا سایر نهادها برود و بعد از اینکه نظر مثبت آمد بفرستیم مجلس. قانون میگوید که فهرست وزرا باید مستقیم به مجلس برود. حالا یک وقت رهبری نظری دارند و این را خودشان اعلام میکنند و ممکن است در جایی رئیسجمهور موافق نباشد، این را باید بیاید با مردم صحبت کند و بگوید که نظر من شخص دیگری بود، بهخاطر نظر مقام رهبری من قبول کردم که ایشان بهعنوان وزیر معرفی شود. یعنی مسئولیت همه مشخص باشد.
*منظورتان تقابل نیست اما باید شفاف باشد.
مطهری: تقابل نه، ولی با مردم صحبت شود که اینجا نظر من این نبود و بهخاطر اطاعت از رهبری این کار را کردم، همه چیز روشن باشد. چیزی پشتپرده نداشته باشیم. همانطور که در مجلس من این حرف را میگفتم که مثلا وقتی پنجاه نماینده استیضاحی را امضا کردند و بعد فردا اعلام میشود همه امضایشان را پس گرفتند، این را به مردم بگویید که پیغامی آمد که الان به صلاح کشور نیست و نمایندگان هم نظر رهبری را مقدم دانستند و امضایشان را پس گرفتند. ولی وقتی میگویید این هم نباید اعلام شود و فقط میگوییم همه امضا را پس گرفتند، بعد رسانهها مینویسند که این چه مجلسی است که پنجاه نفر امضا میکنند یک دفعه همه میگیرند، پس معامله شده و معلوم میشود که حتما همهشان آپارتمان گرفتند و چه کردند. این خوب نیست، بگویند دستوری یا پیغامی آمد و ما به احترام ایشان اطاعت کردیم و انجام شد. این خیلی بهتر است تا به این روشی که الان اعمال میشود و میخواهند پنهان کنند و پشت صحنه؛ این کار خوبی نیست. رئیسجمهور باید با مردم حرف بزند و بگوید نظر من این بود، ولی بهخاطر احترام به رهبری من قبول کردم تا مردم در جریان قرار بگیرند که فردا اگر آن شخص خرابکاریهایی کرد نیایند به رئیسجمهور حمله کنند.
*حالت خیلی جوک این وضعیت وقتی بود که رهبری دربارهی واکسن به صراحت از موضع سیاستگذار نظر دادند، وزیر بهداشت به جای اینکه بگوید این موضع سیاستگذار است و موضع رهبریست، آمد این را از نظر علمی توجیه کرد، در حالی که خودِ رهبری هم فکر نمیکنم از نظر علمی این نظر را داده باشند.
مطهری: ایشان که از نظر علمی به صراحت نظر ندادند ولی تقریبا یک نظر شبهعلمی دادند و گفتند اگر اینها قادر بودند چنین واکسن خوبی بسازند در بینشان این مقدار بیمار شیوع نداشت. یعنی در واقع یک نوع استدلال فلسفی کردند. البته ایشان جنبههای مختلفی را دیده بودند. بعداً هم معلوم شد که واکسن روسیه بهتر از واکسن فایزر است. بههرحال وقتی ایشان گفتند طبیعتاً…
*بله، اما نظرتان دربارهی بعضی مسئولین که زیردست هستند و میآیند توجیهات عجیبوغریب میگویند چیست؟
مطهری: این خوب نیست. اینکه بخواهیم توجیهات عجیب برایش درست کنیم خوب نیست. ممکن است شما اصلا ندانید ایشان به چه دلیلی گفتند و اطلاعاتی ایشان داشتند که مثلا من و شما نداشتیم، خب میگوییم حالا که ایشان گفته حتما یک حکمتی در کار هست، در همین حدود باید صحبت کرد، اینکه بخواهیم توجیه علمی درست کنیم به نظرم درست نیست.
*شما اگر رئیسجمهور باشید میتوانید قانون اساسی را به طور کامل اجرا بکنید یا به آن سمت حرکت کنید؟
مطهری: باید به این سمت رفت.
*چون همهی رؤسای جمهور اخیر گفتهاند ما نتوانستیم.
مطهری: درست است، باید تلاش کرد.
*مردم قانع نمیشوند با اینکه بگویید «باید تلاش کرد».
مطهری: من الان ادعا میکنم که میتوانم، البته میدانید که بخشی از آن در دست قوه قضاییه است، مثلا فصل سوم قانون اساسی که دربارهی حقوق ملت است بیشترش در اختیار قوه قضاییه است. اینکه نوشته شنود، شکنجه، بازداشت افراد بدون حکم قضایی ممنوع است و در ۲۴ ساعت باید تفهیم اتهام شود و… خیلیهایش اجرا نمیشود.
*میدانم، شما اشراف دارید وضعیت دولت چه شکلی است و بهعنوان رئیس دولت میتوانید جلوی اینها را بگیرید؟
مطهری: رئیسجمهور مطابق اصل ۱۱۳ قانون اساسی حق دارد به سایر قوا اخطار بدهد چون مسئول اجرای قانون اساسی است. و با مردم صحبت کند و بگوید دارد این تخلفات اتفاق میافتد، چه در قوه قضاییه، چه در مجلس، چه در خودِ دولت. میتواند با مردم صحبت کند. بالاخره این مشکلات یک شبه حل نمیشود. همانطور که با آمدن آقای رئیسی یک اصلاحاتی در قوه قضاییه انجام شده ولی بعضی رویهها همچنان ادامه دارد. مثلا کسی انتقادی کرده در یک جمع پنجاه نفره را بازداشت میکنند بلافاصله اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت ملی که دیگر مثل یک ترجیعبند شده و دائم تکرار میشود و پنج سال و ده سال زندان. حالا چه بوده؟ مثلا این در یک جمعی آمده یک انتقادی کرده یا نظری داده، اصلا چند نفر متوجه شدند، چه تاثیری داشته؟! اصلا کاری به این چیزها ندارند. این رویه همچنان ادامه دارد. اینها باید اصلاح شود. رئیسجمهور میتواند خیلی از اینها را اصلاح کند، البته من قبول دارم که سخت است، صداوسیما باید همراهی کند. صداوسیمای ما گاهی بخشی از حرف رئیسجمهور را پخش نمیکند. موضوعات اینطوری هم هست، اینها را میتوانند با گفتوگو با رهبری حل کنند. وقتی احساس کنند رئیسجمهور جدی است کوتاه میآیند. رؤسای جمهور ما گاهی عقبنشینی میکنند و وقتی عقبنشینی میکنند این اتفاقات هم میافتد.
*یکی از مخاطبان گفته آیا میخواهید مثل همهی دولتها قول بدهید؟ آیا برنامهای دارید؟ آیا مشکلات را میدانید و برای حل آنها برنامهی عملی دارید؟ فکر میکنید خواستهی واقعی مردم الان چیست؟
مطهری: الان مهمترین خواستهی مردم بهبود وضعیت زندگی و معیشت آنهاست و این مسئله هم از یکطرف وابسته به بهبود روابط خارجی ما است، ما باید این روابط خارجی را اصلاح کنیم. این وضعیتی که در دنیا انزوا پیدا کردیم و دیواری دور خودمان کشیدهایم قابل ادامه نیست و ما باید این وضع را اصلاح کنیم. الان پول نابجایی دارد از جیب مردم میرود. ما برای اینکه پول خودمان را نمیتوانیم منتقل کنیم و جنسی که صادر میکنیم نمیتوانیم پولش را بگیریم، نفتی که میفروشیم نمیتوانیم پولش را دریافت کنیم و بیمهای که بابت صادرات و واردات میپردازیم دو تا سه برابر است، کالایی که میخریم به علت دور زدن تحریمها گاهی به قیمت دو تا سه برابر خریداری میکنیم، اینها همهاش به ضرر مردم است، ما باید راه ارتباط با دنیا را باز کنیم، مسئلهی FATF باید حل شود، سعی کنیم شرایط بهگونهای شود که برجام دوباره احیا شود.
*آقای دکتر؛ ببخشید آقای روحانی هم همینها را میگوید و موضعش از شما هم بالاتر است، یعنی آقای روحانی به رهبری از اول انقلاب بسیار نزدیکتر از شما بوده است. اگر بخواهید از طریق لابیها حرکت کنید فکر نمیکنید اینطور باشد؟
مطهری: آقای روحانی یک جاهایی مماشات و عقبنشینی کرده و میتوانست یک جاهایی کارهایی کند که نکرده. باید اینها را با مردم صحبت کرد که صلاح کشور در این است. حتی ممکن است صلاح کشور در این باشد که ما رابطهی با آمریکا را برقرار کنیم، حتی رابطهی با آمریکا به نفع آرمان فلسطین و آزادی فلسطین باشد، الان وضعیتی که ما داریم به نفع اسرائیل است. اسرائیل از خدا میخواهد که ما هیچوقت رابطهی با آمریکا نداشته باشیم، بالاخره ما باید قبول کنیم که آمریکا یک کشور قدرتمندی است و در طول سالها اینها برنامهریزی کردند و بر دنیا مسلط شدند. شما الان میبینید که با یک دستور وزارت خزانهداری تمام بانکهای دنیا حتی کشورهای دوست ما از معاملهی با ما خودداری میکنند. کشور عراق بسیاری از داراییهای ما را بلوکه کرده، کره جنوبی همینطور، ترکیه آن همکاری قبلی را انجام نمیدهد حتی روسیه و چین گفتند اگر شما همچنان در لیست سیاه FATF باشید، ما نمیتوانیم با شما همکاری کنیم و مبادلات بانکی داشته باشیم چون خودمان تحریم میشویم. یک چنین سازوکاری هست و ما باید قبول کنیم که یک واقعیتی وجود دارد که قدرتی دارند که میتوانند ما را اینطور اذیت کنند. ما در دورهای خواب بودیم و اینها این قدرت را پیدا کردند، الان نمیتوانیم بگوییم اینها خیالات است و واقعیت نیست. باید قبول کنیم اینها واقعیت است و ببینیم بهترین راه چیست. اول باید داخل خودمان را تقویت کنیم، روابطمان را برقرار کنیم و بتوانیم اموالمان را به داخل کشور بیاوریم و کشور از نظر بنیهی اقتصادی قوی شود. وقتی قوی شدیم آن موقع میتوانیم به دنبال آرمان فلسطین برویم. نه اینکه خودمان در این فلاکت باشیم و این مشکلات را داشته باشیم.
*ضمن اینکه روسیه و چین وضعیتشان خیلی تفاوتی ندارد. روسیه هم روابطش با اسرائیل خیلی خوب است…
مطهری: بله، اصلا فرقی ندارد. مثلا خود فرانسه، انگلیس، آلمان اینها همهشان طرفدار اسرائیل هستند. مگر فقط آمریکا اینطور است؟!
*آقای دکتر؛ حالا دربارهی سطح روابط نظری ندارید؟ با خانم فائزه هاشمی یک جایی مصاحبه کرده بود، گفته بود من اگر بودم همین امروز سفارتخانهی دو کشور را باز میکردم.
مطهری: من اعتقاد دارم ما باید روابطمان بر عربستان، امارات، بحرین و مصر را باید درست کنیم. مصر یک کشور تاثیرگذار در دنیای اسلام است. آرمانهای با اتحاد کشورهای اسلامی انجام میشود. همین آرمان فلسطین با همت همهی کشورهای اسلامی انشاءالله انجام خواهد شد، نه اینکه تمام هزینه و فشارش بر مردم ایران باشد.
*آنها که یکییکی دارند با اسرائیل هم رابطه برقرار میکنند.
مطهری: برای اینکه ما آنها را ترساندیم. ما اینقدر اینها را، عربستان و امارات و… را ترساندیم که به دامن اسرائیل افتادهاند. از ترس ما است. این روابط را ما باید اصلاح کنیم. عرض میکنم حتی رابطهی با آمریکا به صلاح کشور است و باید برقرار شود. ما چه مقدار ایرانیهای نخبه داریم که اینها در آمریکا هستند، رفتوآمد اینها که راحت بتوانند بروند و بیایند بسیار مهم است. چرا ما نباید در کنگره آمریکا لابی داشته باشیم؟! اسرائیل و عربستان لابی دارند، چرا ما نداریم؟! با وجود این همه ایرانیهای نخبه در آمریکا که خیلیهایشان پستهای مهمی هم دارند، چرا نتوانیم بر کنگره آنجا تاثیر بگذاریم؟! اینطور نیست که ما این قدرت را نداریم، الان در کنگره و تیم آقای بایدن افرادی هستند که متهم به طرفداری از ایران و مخالفت با اسرائیل هستند. چنین چیزهایی در آمریکا داریم، به هر حال اینها موثر است، اینها هم آدمند، بالاخره وقتی شما با اینها صحبت میکنید صورت مسئله را میگویید که اسرائیل ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد و با آن اینطور رفتار میشود اما با ایران در این شرایط اینطور رفتار میشود؛ به هر حال اینها هم وجدان دارند دیگر. ما باید باب گفتوگو را باز کنیم. اصلا صدور انقلاب یعنی چه؟ ما باید پیام انقلاب را به دنیا برسانیم، مگر رساندن پیام انقلاب بدون رابطه میشود؟! همینطور از دور ما برای خودمان حرف بزنیم و آنها برای خودشان؟! بهنظرم از ابتدا یک اشتباهی بوده، آن داستان اشغال سفارت آمریکا ما را به این داستانها کشاند که هنوز داریم هزینهی آن گروگانگیری را میدهیم، هنوز داریم تحریمهای ناشی از آن را تحمل میکنیم.
*همین چند روز پیش هم دوباره تمدید شده.
مطهری: واقعا غیر ضروری؛ یکی بیاید برای ما توضیح دهد که واقعا آن کار چه ضرورتی داشت؟! خب این اشتباه بود و اشتباهها را باید بگوییم.
*شفاف بگویید که موضوع رابطه با آمریکا را با وجود تندروها و مخالفتها چطور میخواهید انجام دهید؟
مطهری: با پشتیبانی مردم میشود این کارها را کرد، یک رئیسجمهوری اگر بیاید که آرای خوبی داشته باشد میتواند با صحبت کردن با مردم، حتی با صحبت کردن همین تندروها، اینها هم بالاخره یک عقل و وجدانی دارند. این تندروهایی که میگوییم تعدادشان زیاد نیست، سروصدایشان زیاد است، رسانههایشان زیاد نیست و الّا تعدادشان زیاد نیست. در همین مجلسهایی که ما بودیم، از مجلس هشتم، نهم و دهم که همین افراد تندرو بودند، خیلیهایشان پیش من میآمدند و میگفتند ما همهی حرفهای شما را قبول داریم اما جرات نمیکنیم بگوییم یا حداکثر میگفتند حرفهایتان درست اما گفتنش صلاح نیست و از این حرفها. آنها اینطور هم نیستند و عقایدشان شبیه خود ما است.
*یعنی شما تصور میکنید اختیار سیاست خارجی در دست دولت است؟ یا مثلاً دربارهی کشورهای منطقه که میگویید، مداخلاتی که میشود مگر با هماهنگی دولت میشود؟
مطهری: باید بشود.
*شدنی است؟!
مطهری: بله، شدنیست، باید کارهایشان را انجام دهند و بروند جلو، اینکه در هر کاری بخواهند اجازه بگیرند که نمیشود. وزیر خارجه ما میخواهد به یک کشور اروپایی برود بپرسد که من با آقای الف دست بدهم یا ندهم، با آقای ب چطور؟ اینکه نمیشود. این که وزیر خارجه نیست. اگر اطمینانی نیست به اینها پس چرا این پستها را به اینها میدهید؟! ولایت فقیه جنبهی نظارتی دارد، ولی فقیه ناظر است، حاکم نیست. حاکم رئیسجمهور و دولت است. ولی فقیه ناظر است و مراقب که جامعهی ما از مسیر اسلام خارج نشود. این نگاه درست به ولایت فقیه است، نه اینکه عدهای به گونهای از این اصل برداشت میکنند که گویی در همهی جزییات باید بروند سوال کنند. نه، کارشان و چیزی که به صلاح کشور است را انجام دهند. بعضی مسائل خیلی خاص لازم است سوال شود.
*پرسیدند که آیا کابینهی شما از الان مشخص است؟ کاندیدایی که فکر میکند اصلح است بههرحال باید بداند از چه کسانی میخواهد استفاده کند. میتوانید از بعضی اعضای احتمالی کابینه اسم ببرید؟
مطهری: من اسم اشخاص را مایل نیستم بیاورم.
*چرا؟
مطهری: مسئلهساز میشود و الان زود است…
*بعضی وقتها نقطهی قوت است.
مطهری: در یک حدی، مثلا معاون اول، وزیر امور خارجه و… در این حدود عیبی ندارد.
*به این فکر کردید؟
مطهری: بله، حتما در ذهن من هست.
*ممکن است اسم ببرید؟
مطهری: ممکن است نخواهم بگویم. مثلا برای وزارت خارجه من فکر نمیکنم کسی برتر از آقای ظریف باشد. هر کسی برنده شود حتما باید از ایشان استفاده کند. ما کسی در حدود ایشان نداریم. برای پستهای دیگر هم در ذهن خودم دارم اما مایل نیستم وارد این مقوله شویم.
*پرسیدند اگر رد صلاحیت شوید چه واکنشی خواهید داشت؟
مطهری: رد صلاحیت شوم ممکن است اعتراض کنم، و اگر قبول هم نکردند باید تابع قانون باشیم. ممکن است قانع نشوم و این کار را قبول نداشته باشم اما در نهایت ما باید تابع قانون باشیم، چارهای نیست.
*پرسیدند فکر میکنید این سیستم با همین شمایل اصلاحشدنی است؟
مطهری: بله، اصلاحشدنیست به شرط اینکه ما از مفاهیم مختلف برداشت درستی داشته باشیم. مثلا برداشت ما از مقولهی ولایت فقیه درست باشد. ولایت فقیه را به این معنا ندانیم که باید در همهی جزییات وارد شود. چنین تصوری نداشته باشیم. یا مثلا مقولهی «حفظ نظام»، که فکر کنیم برای حفظ نظام میتوانیم هر کاری کنیم، حتی میتوانیم احکام اسلام را زیر پا بگذاریم برای حفظ نظام، خب این غلط است. هدف این بوده نظام اسلامی حفظ شود نه اینکه ما برای حفظ اسلام پا روی اسلام بگذاریم. اینکه معنی نمیدهد. متاسفانه از بعضی حرفهای امام سوءاستفاده کردند و بد تفسیر کردند و خیلی کارها را بر همین اساس انجام دادند. مثل قتلهای زنجیرهای و خیلی کارهای دیگری که کردند متاسفانه و برای کشور خیلی بد بوده. اینها را باید اصلاح کنیم. اگر برداشتهای درستی از این مفاهیم داشته باشیم ما مشکلی پیدا نمیکنیم ولی اگر بخواهیم برداشتهای افراطی داشته باشیم، این برای کشور مشکل درست میکند.
*آیا شما وزیر اهل سنت و وزیر زن خواهید داشت؟
مطهری: بله، اگر اصلح باشند حتما. مثلا برای یک پستی ما دو نفر داریم که هر دو در شرایط مساویاند امتیاز مساوی دارند ولی یکی اهل سنت است، یکی شیعه؛ من معتقدم باید اهل سنت را ترجیح دهیم. برای اینکه این کار میتواند کمکی به وحدت اسلامی باشد. اگر اهل سنت اصلح باشد هم که تکلیف معلوم است. حتی اگر با یک شیعه مساوی هم باشد در جایی ما میتوانیم اهل سنت ترجیح دهیم برای اینکه آثار سیاسی و جهانی خوبی دارد.
*وزیر زن چطور؟
مطهری: وزیر زن هم همینطور است. زنی اگر اصلح بود قطعا باید استفاده شود و اگر با رقیب خودش امتیاز مساوی داشت باز هم انتخاب آن زن رجحان دارد. برای اینکه آن هم آثار خوبی از نظر نگاه دنیا به ما و وضعیت داخی کشورمان دارد. لذا من تاکید دارم ما از این موارد حتما باید استفاده کنیم.
*بهنظرم جوابتان صریح نبود؛ آیا شما بهعنوان کسی که خودتان را اصلح میدانید و سه ماه دیگر انتخابات است و دو ماه بعدش هم باید وزیر را معرفی کنید، آیا کسانی را از اهل سنت و زنان میشناسید و در نظر دارید یا نه، این را بهصورت کلی گفتید؟
مطهری: بله، در ذهن خودم برای یک وزارتخانه از اهل سنت و یک مورد برای زنان هست. ولی باید بررسی شود و شرایط را داشته باشند. اما اینکه کسی قول دهد که من مثلا حتما پنج وزیر زن یا سه وزیر اهل سنت خواهم داشت حرف درستی نیست. چون ممکن است اصلح نباشند. باید شرایط را داشته باشند، اگر بود باید استفاده کنیم. نه اینکه حتی اگر بود هم ما انجام ندهیم. مخصوصا راجع به اهل سنت ما تا حالا بیشتر شعار دادیم و حرف زدیم و در مقام عمل کاری نکردیم، حتی خیلی درخواستهای اینها را انجام ندادیم. مثلا اینها درخواست داشتند که در تهران یک مسجدی داشته باشند ما هنوز اجازهی مسجد به اینها ندادیم. و اینها کار درستی نیست، یک ترس بیجایی داریم و فکر میکنیم اگر در نماز جمعهی اینها پنجاههزار آدم جمع شود برای نظام بد است. هیچ بد نیست، چه اشکالی دارد در تهرانی که دهمیلیون جمعیت دارد پنجاههزار اهل سنت هم نماز [جمعه] خواندند این اشکالی ندارد. شیعیان هم بروند آنجا نماز بخوانند، آنها هم بیایند نماز جمعهی ما. وحدت اسلامی این است.
*با این ایده موافقید که این مرز گذاشتن بین مسجد اهل سنت و شیعیان را میتوان برداشت.
*بله، من اصلا این مرز گذاشتن را قبول ندارم. شیعیان باید به مسجد اهل سنت بروند و آنها به مسجد ما بیایند. علت پیدایش داعش در عراق و سقوط سریع موصل چه بود؟ برای اینکه در زمان دولت آقای مالکی خیلی فرقهگرایی شد و تعصب شیعهگری بود و اهل سنت مورد ظلم واقع شدند. لذا وقتی داعش وارد موصل شد همه رفتند بیعت کردند. وگرنه با آن تعداد کم یک شهر دو میلیونی را گرفتن کار آسانی نیست. اینها رفتند بیعت کردند و مردم کمکشان کردند، برای اینکه رفتار خوبی با آنان نشده بود. اگر از اول درست رفتار میشد… این روشی که آیتالله سیستانی دارد، اصلا اهل سنت را مثل شیعیان میداند و هیچ دیواری قائل نیست. ما هم باید همینطور رفتار کنیم. خطکشی یعنی چه؟ اصلا دعوای ما بر سر چیست؟! اینکه بعد از پیغمبر اسلام ما میگوییم نصی وجود داشته که حضرت امیر (ع) خلیفه میشده و آنها میگویند نخیر انتخاب مردم بوده و ابوبکر شده. اینکه تمام شد، گذشت. خود حضرت امیر (ع) چگونه رفتار کرد؟ حضرت امیر (ع) وقتی حقش نادیده گرفته شد با ابوبکر و عمر همراهی کرد و مشاوره میداد. ما کاسههای داغتر از آش شدهایم و همینطور دعوای بیخود درست کردیم و متاسفانه بعضی مداحها و اینها هم به این داستان دامن میزنند. این هم در داخل و هم در دنیا خیلی بد است. در دنیا ما باید مسئلهی رابطهی شیعه و سنی درست کنیم. مثلا این روشی که شهید حاج قاسم سلیمانی داشت روش خیلی خوبی بود. ایشان بین اهل سنت هم محبوب بود. در عراق، سوریه، لبنان اصلا خطکشی نداشت. آدمهای عاقل اینطور رفتار میکنند ولی ما خطکشی و سختگیری بیجا میکنیم. این بندههای خدا را بگذار نماز جمعه بخوانند، صد هزار نفر جمع شوند، هیچ اتفاقی نمیافتد.
*اگر طوری معلوم شود که اکثریت، چیزی را مثل حجاب اجباری یا قانون اساسی یا حتی دربارهی جمهوری اسلامی بخشی بگویند نظرمان عوض شده؛ برای اینطور وقتها چه کار باید کرد؟ مثلا دربارهی حجاب به طور مشخص باید چه کار کرد؟
مطهری: از کجا میفهمید که اکثریت نظرشان عوض شده؟
*با چه مکانیسمی باید این را فهمید؟ یا اصلا نباید این را بررسی کرد؟
مطهری: اگر اینطور باشد خب اعتراضات به یک حدی میرسد که نشان میدهد اکثریت قبول ندارند، مثل آنچه در زمان شاه اتفاق افتاد که اکثریت قاطع وارد خیابانها شدند و نشان دادند که آن نظام را قبول دارند. اگر در این حدود باشد باید یک فکری کرد ولی در این حدود نیست.
*دربارهی حجاب فکر نمیکنید در این حدود است؟
مطهری: نه، دربارهی حجاب هم اینطور نیست.
*در کوچکترین روستاها و شهرهای کوچک هم میبینید که حجاب دیگر آن حجابی که استاندارد جمهوری اسلامی بوده دیگر نیست.
مطهری: اصلا اینطور نیست. اولاً حجابی که الان دارد رعایت میشود در همین حدود قابل قبول است و ما هیچ مشکلی با آن نداریم. هیچوقت نخواهد شد که همهی خانمها و آقایان، چون حجاب برای آقایان هم هست، بهطور کامل رعایت کنند. شاید در زمان امام زمان هم چنین اتفاقی نیفتد. همین که بهطور نسبی دارند رعایت میکنند کافی است. الان هم شما میبینید که خیلی از خانمها و یا آقایان حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند و حکومت هم کاری با آنها ندارد. اینطور نیست که بگوییم مردم مخالف حجابند، بهنظر من اتفاقا مردم ما این پوشش اسلامی را انتخاب کردند و قبول دارند اما شدت و ضعف دارد، یکی حجابش کامل است، یکی ناقص و اشکالی ندارد.
*البته انتخاب هر سطحی از حجاب با اجباری بودن حجاب فرق میکند.
مطهری: اجبار هم درجه دارد، یک وقت شما میگویید اجبار است که همه چادر سر کنند و روبند بزنند؛ این باطل است. ولی اجباری که امروز هست یک اجبار در سطح خیلی پایینی است، گاهی موهایشان بیرون است و گاهی روسری ندارند اصلا. آن حجاب را رعایت نمیکنند، کسی هم کاری ندارد. اجبار خفیفی وجود دارد که در بقیهی کشورها هم تا یکحدودی وجود دارد اما حد آن فرق میکند. ما در یک حد بالاتری مقرراتی داریم.
*فکر نمیکنید همین شده سوژه که نمیشود از این رد شد و برویم سراغ اینکه اقتصاد را سامان دهیم؟ این سوژه است همیشه.
مطهری: اصلا حجاب مسئلهی کشور ما نیست، عدهای بیجهت به آن دامن میزنند. ما فقط باید مراقب باشیم به حد برهنگی و نیمهعریانی نرسد کافیست و الّا هیچوقت نمیشود همه به طور کامل رعایت کنند.
بخش نخست فیلم گفتوگو با علی مطهری:
پایان بخش نخست