برخورد با خودىهاى خاطى
حجتالاسلام شهابالدین حائری شیرازی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «برخورد با خودىهاى خاطى» نوشت:
خون چنان جایگاهی در دین ما دارد که ریخته شدن یک خون ناحق در کتاب خدا به مانند ریختن خون همه انسانها شمرده شده است.۱
در اعتراض های آبانماه 98 خون بیگناهانی ریخته شد که بنا به گزارش مسئولین امر بعضا شهید تلقی شده و دیه آنها پرداخته شد.۲
سوال این است آیا ماموران خاطی شناسایی شدند؟
آیا آنها و مسئولانی که کوتاهی احتمالی آنها به ریخته شدن خون بیگناهان منجر شد مجازات شدهاند؟
اگر شدند چه مجازاتی و چرا گزارشی به مردم داده نشده و اگر نشدند چرا مجازات نشدند؟
متن زیر خطبه رهبر انقلاب است در توصیف برخورد امیرمومنان با خودیها وطرفدارانشان ، بجاست همین سخنان جامه عمل پوشانده شود و کسانی که بواسطه تسبیب و یا مباشرت ایشان بیگناهانی کشته شدند مجازات شده، به مردم اطلاع رسانی شود.
در موضوع برخورد با خودیهای خاطی ابهامهایی در خصوص حکم نسبتا سبک اکبر طبری، مسئول حوزه ریاست دستگاه قضا در زمان آقای آملی لاریجانی و عیسی شریفی، قائم مقام آقای قالیباف در شهرداری نیز در اذهان مردم وجود دارد که بجاست باتوجه سخنان رهبری که در پی میاید مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
همچنین بجا بود آقایان صادق لاریجانی و قالیباف بهجای نشستن بر کرسی ریاست مجمع و مجلس قانون گذاری، اقلا بهواسطه سهلانگاریشان توبیخ وتنبیه میشدند؟!
خطبههای رهبری در نمازجمعه مورخه ۱۳۸۳/۰۸/۱۵
«شاعری به نام، از شاعران و مداحان امیرالمؤمنین؛ کسیکه در جنگ صفین بهترین شعرها را در تحریض و تشویق مردم در مقابل معاویه سروده و از علاقهمندان امیرالمؤمنین و در حزب ایشان است و از لحاظ اخلاص و ولایتپذیری و سوابق، کارش مشهور است، در روز ماه رمضان مشروب خورد. وقتی امیرالمؤمنین مطلع شد، فرمود حد شراب معلوم است؛ او را بیاورید تا حد جاری شود. امیرالمؤمنین در مقابل چشم مردم او را حد شراب زد؛ هشتاد ضربهی شلاق. خانواده و قبیلهی او پیش امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا امیرالمؤمنین! تو ما را بیآبرو کردی. اینکه جزو جماعت تو بود؛ جزو دوستان تو بود – به تعبیر امروز – جزو جناح تو بود. فرمود من کاری نکردم؛ مسلمانی تخلفی کرد و حدی از حدود الهی بر او واجب شد و من آن حد را بهجا آوردم. البته نجاشی بعد از آنکه شلاق را از علی خورد، گفت حالا که اینطور است، بعد از این میروم برای معاویه شعر میگویم. بلند شد از کنار امیرالمؤمنین رفت و به اردوگاه معاویه ملحق شد. امیرالمؤمنین هم نفرمود نجاشی از دست ما رفت و حیف شد؛ او را نگه داریم؛ نه، رفت که رفت! البته اگر میماند، بهتر بود. منطق و روش امیرالمؤمنین اینها بود. به یاران نجاشی فرمود: «فهل هو الّا رجل من المسلمین انتهک حرمة من حُرَم اللَّه فأقمنا علیه حدّاً کان کفّارته»؛ حدّش را جاری کردیم، گناهش ریخت.
__________
1)مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ
از اين رو بر بنى اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كس ديگر را نه به قصاص قتل كسى يا ارتكاب فسادى بر روى زمين بكشد، چنان است كه همه مردم را كشته باشد. و هر كس كه به او حيات بخشد چون كسى است كه همه مردم را حيات بخشيده باشد. و به تحقيق پيامبران ما همراه با دلايل روشن بر آنها مبعوث شدند، باز هم بسيارى از آنها همچنان بر روى زمين از حد خويش تجاوز مىكردند.(مائده32)
2)19آذر 98 اعلان شد به درخواست علی شمخانی وموافقت رهبری برخی کشته شدگان مردمی در وقایع آبان98 شهید محسوب شدند.
انتهای پیام