سخنی با نمایندهی مجلس خبرگان
حجتالاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سخنی با نماینده مجلس خبرگان» نوشت:
به نام خدا
بعد از بحث پر جنجال “بهشت زوری” بردنِ مردم، نوبت به سخن از هموار کردن راه بهشت و کم کردن جهنمیان رسید!
عضو مجلس خبرگان رهبری در حرم کریمه اهل بیت میگوید: “دولت اسلامی باید راه رفتن به بهشت را هموار و تعداد جهنمیها را کاهش دهد.”
تردیدی نیست چنین اظهارنظرهایی که از سوی شخصیتهای سیاسی و صاحب تریبون ایراد میشود نه تنها ارزش معنوی ایجاد نمیکند بلکه بر ذهن جوان امروز ایجاد شبهه و تزلزل میکند.
پاسخ این چند سوال را بدهید:
۱ – مقصود از دولت اسلامی چیست؟ آیا مقصود کلیتِ حاکمیت کشور است یا فقط قوه مجریه؟ اگر فقط قوه مجریه مقصود باشد که تهافت پیش می آید!
۲- همواریِ “راه بهشت” چیست؟
مقصود از راه بهشت؛ گشت ارشاد، تهدید و ارعاب، شلاق و دادگاه است و یا فقط جمعه و جماعت و اعتکاف است؟ یعنی شامل محتوای خطبه و خطابهها و رسانهی ملی و… هم میشود؟
آیا شخصی که دارای عنوان قانونی و سیاسی است و سیلی به گوش یک سرباز وظیفهشناس میزند ارتباطی با هموار کردن راه بهشت دارد؟!
آیا فرستادن یک کودک به عنوان مدافع شخصیتهای نظام، جلوی دوربین و به بزرگتر از خودش به کنایه بگوید: “امسال سال گاو است!” هموار کردن راه بهشت است؟!
تخریب یک وزارتخانهای که مشغول مذاکره و گرفتن حق ملت مظلوم است، راه بهشت است؟!
نمونههای متعددی از رفتار سیاسیون مطرح نمودم تا متذکر شوم که ظاهرا همه مدعی برداشتن گام در راه بهشت هستند! و خوب است نماینده محترم خبرگان، راه بهشت را واضح بیان نماید.
۳- مقصودتان از بهشت چیست؟ آیا بهشت منحصر درفقه، و آن هم چهار تا واجب و حرام است؟ آیا امور مهمی مانند؛ حق الناس، اخلاق، ایجاد زندگی متناسب با شخصیت شهروندان و نیز رعایت کرامت انسان در حکومت، با “بهشت” بی ارتباط است و حاکمیت و دولت اسلامی در آن تحقق آن وظیفه ای ندارد؟ درتبیین این مصادیق چقدر کار علمی و سیاسی شده؟!
4- اما موضوع “تعداد جهنمی”! شما از کمّیت و کیفیت جهنمیانی که در جامعه زندگی میکنند، مطلعاید؟ آیا از طرف شارع مقدس – خدای سبحان – چنین شناختی به کسی افاضه شده که جهنمیان را بشناسد و در کاهش تعدادشان تلاش کند؟
آیا مقصودتان از جهنمی چهار دختر کم حجاب و یا چهار دله دزد خرده پاست؟!
تبیین راه بهشت
آدرس درستِ راه بهشت؛ زدودن فقر، و بسط عدالت در جامعه است.
درمورد فقر به صراحت براین باوریم که “فقر” راه بهشت را مسدود میکند.
درجامعهای که فقر بیداد میکند و بیش از نیمی از جمعیت زیر خط فقر باشند آیا میتوان از بهشت حرف زد؟!
رسول عالیمقام (ص) فرمود: اگر نان نباشد دین نخواهد بود؛ “لولا الخبز ماصلینا و ما صمنا”!
این سخن آیت الله بهشتی است:
“پوستکنده و صریح میگویم که انقلاب اسلامی ما با روند و مناسبات اقتصادی موجود در جامعه ما در معرض خطر و آسیب قطعی است، چرا؟ برای اینکه در این بعدش اسلامی نشده است. مردان و زنان و جوانان و نوجوانان انقلابی ما امروز با چشم خودشان میبینند که نزدیک به ۱۵ ماه از پیروزی انقلاب میگذرد، ولی هنوز در جامعه ما سیرها و خیلی سیرها باگرسنهها و خیلی گرسنهها باهم در جامعه دیده میشوند. تا وقتی چنین است جامعه ما اسلامی نیست.”
درمرحله بعد؛ “بسط عدالت” بدون هیچ گونه نگاه جناحی، راه بهشت است.
آیا به جرائم کسانی که به تعبیر آیت الله جوادی آملی؛ “دهه غارت راه انداختند” رسیدگی شد؟ آیا رسیدگی به “املاک نجومی” روشن شد؟ آیا به ارتباط سازمانی آن قائم مقام و مسئولین وقت! و یا آن داماد و یا آن فرزند و… رسیدگی علنی شد؟ آیا افکار عمومی قانع شد؟
سهم روحانیت در هموارکردن راه بهشت
نکته مهم درموردروحانیت یعنی؛ هادیان راه بهشت است.
واقعا ما مسئولیتمان را اداء کردهایم؟
یادتان هست چهار سال پیش آیت الله جوادی آملی فرمودند : “اگر مردم قیام کنند ما را به دریا میریزند!”
و مقام رهبری نیز فرمودند: “حالا بعضی از این هملباسهای ما مثل موریانهای که در یک بنایی بیفتد، دارند این آبروی هزارساله را ذره ذره میخورند و از بین میبرند. باید مراقب باشیم ما جزو آن موریانهها نباشیم. خدای نکرده هر عملِ زشت و وقیح و یک کار نامناسبی که از یکی ازماها سربزند، رخنهای در آن ذخیرهی ارزشمند هزار سالهی روحانیت وعلمای شیعه است.”
نهج البلاغه و راه بهشت
درنهج البلاغه وقتی سخن از حاکمیت و مسئولیتِ دولت اسلامی مطرح است، سخنی از هموار کردن راه بهشت و کم کردن تعداد جهنمیان نیست، بلکه بر اساس آنچه درعهدنامه مالک آمده، مسئولیت حاکمیت اسلامی درچهار مقوله خلاصه میشود:
۱- فراهم آوردن مالیات؛ «جبایه خراجها»
۲- پیکار بادشمن متجاوز؛ «جهاد عدوها»
۳- آموزش وتربیت مردم وحل مسائل اختلافی بین آنان؛ «استصلاح اهلها»
۴- عمران وآبادانی شهرها؛ «عماره بلادها».
اگر دلسوز مردم و حکومت و نظام هستیم؛ بسم الله.
انتهای پیام