زنان و احیای برجام تعیین کنندهی پیروز میدان 1400؟
بابک مجیدی، انصاف نیوز: یک پژوهشگر رسانه میگوید مسائلی مثل اینکه اگر کاندیدای میانهرو یا اصلاحطلب نارضایتی بیسابقهی زنان ایران از تبعیضهای ساختاری را بفهمد و برای رفع آن برنامهی جدی و مشخص داشته باشد و همچنین احیای برجام میتواند به راحتی نتیجه انتخابات را مشخص کند در غیر این صورت پیروزی اصولگرایان کار سختی نخواهد بود.
او همچین میگوید هرچند شبکه مجازی کلاب هاوس فعلا در انتخابات داغ است، اما پس از بررسی صلاحیتها مثل همیشه تلویزیون و ماهوارهها مهمترین رسانهها در تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات هستند و رسانههای اجتماعی غالبا ادامهی آنهایند.
کمتر از 50 روز به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مانده است. تا حدودی برخی از کاندیداها حضور خود در انتخابات را مشخص کردهاند و برخی شخصیتهای مهم هنوز نتوانستند تصمیم قطعی برای حضور بگیرند. فضای انتخابات همانند انتخابات 98 سرد است و ناامیدی در میان بخش قابل توجهی از مردم پیداست اما تا زمان اعلام نهایی کاندیداها و تایید صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان زمان زیادی مانده است. به همین منظور برای اینکه بتوانیم بفهیم چه شرایطی نتیجه انتخابات را مشخص میکند، تاثیر فضای مجازی بر انتخابات، تاثرگذاری پلتفرمها به سراغ حسین درخشان پژوهشگر رسانهای ساکن لندن رفتیم که متن گفتگو مکتوب ما با او را در زیر میخوانید:
تحلیل کلی شما درباره نامزدهایی که فعلا تا حدودی حضورشان جدیتر است چیست؟
انتخابات 1400 شبیه ضربهی کرنری در فوتبال است، یارگیری نفر به نفر و جنب و جوشی وجود دارد که همه منتظرند زده شود. ولی هنوز معلوم نیست توپ کجا قرار است فرود بیاید، در لحظهی آخر قرار ست چه کسی از وسط زمین بیاید در محوطهی 18 قدم و ضربهی سر اصلی را بزند و چه کسی قرارست جلوی او را بگیرد؟ حتی اصلا معلوم نیست توپ روی دروازه یا به شکل کوتاه از نقطهی کرنر با پاسکاری به جلوی دروازه میرسد. همه فعلا فقط به فکر یارگیری منطقهای و نفر به نفرند که بتوانند حتی رقیب را قبل از ورود منصرف کنند. انتخابات هیچ وقت آنقدر پیچیده نبود. دلیل اصلی این است که احیای برجام تعیین کنندهی همه چیز است.
اگر برجام احیا شود، گفتمان غالب بر سر سیاست خارجی خواهد بود و اصولگرایان کاملا در آن بازندهاند، چون مخالف روابط بهتر با آمریکا و اروپا هستند. مردم کوچه و بازار هم میدانند بدون این روابط هیچ تحول اقتصادی رخ نخواهد داد و اوضاع روز به روز بدتر میشود. اما اگر تا زمان مناظرهها برجام احیا نشود، مسالهی حاکم بر گفتمان انتخابات احتمالا فساد خواهد بود.
در این دوره از انتخابات تاکنون کدام یک از کاندیداها توانسته تصویری از رفتار دولتش ارائه دهد؟
انتخابات رباست جمهوری بیشتر دربارهی شخصیت و ارزشهای نامزدهاست تا وعدهها و برنامههایی که میدهند. نامزدهایی که تاکنون اعلام رسمی کردهاند، اغلب شخصیتهای درجه دو هستند و در همین گفتگوهای کلابهاوسی عیار پایینشان برای چنین کار بزرگی عیان شده است. نامزدهای درجه یک برای حداقلی کردن تخریبها تا لحظهی آخر ثبت نام، صبر خواهند کرد.
در دورههای قبل، جهانگیری، دو دوره پیش غرضی چهرهی انتخابات بودند. در این دوره چه شخصی میتواند این عنوان را داشته باشد؟
پیش بینی اینکه چه کسی تایید صلاحیت میشود سخت است. ولی وقتی چهره کاندیداها مشخص شود تا حدودی میشود پیشبینی کرد، چه کسانی در مناظرهها خواهند درخشید.
با توجه به اینکه احتمالا مشارکت در انتخابات مثل انتخابان 98 پایین باشد آیا ممکن است با حضور کاندیداهایی مشارکت بالا برود؟ با چه ویژگیهایی؟
مشارکت ریاست جمهوری اصولا پایین نخواهد بود و دست کم ۵۰ درصد است.. ولی به هرحال این دوره همه فهمیدهاند که رییس جمهور ۱۴۰۰ به خصوص اگر اصولگرا نباشد شاید حدود نصف اختیارات آقای خاتمی را در سال ۷۶ داشته باشد و هرقدر هم برنامههای مهم و جذاب داشته باشد اغلب امکان اجرا کردن آن را نخواهد یافت. اما اگر دوقطبی بر سر برجام و تحریمها دیگر شکل بگیرد مشارکت بالا خواهد رفت و نامزد میانه/اصلاحطلب به راحتی پیروز خواهد شد. وگرنه با مشارکت پایین و به خصوص قهر زنان، پیروزی بر اصولگرایان دشوار خواهد بود. برای زنان که بیشترین آسیب را بخاطر تبعیضها از تحریم و پاندمی دیدهاند رفع تحریمها بسیار کلیدی است.
احتمال حضور دقایق پایانی ظریف، رییسی، خاتمی، احمدی نژاد در انتخابات را چه طور تحلیل میکنید؛ آیا واقعا حضور این افراد میتواند تنور انتخابات را گرم کند؟
به نظرم از بین این اسامی فقط احمدینژاد است که از همین حالا میشود گفت که قطعا ثبت نام خواهد کرد. رد صلاحیت او هم تقریبا قطعی است، مگر اینکه وضعیت جوری شود که اصولگرایان از پیروزی بر جریان اصلاح/میانه کاملا ناامید شوند و مثلا او را برای شکستن رای رقیب تایید کنند که این هم با وجه به خطر پیروزی احمدینژاد خیلی بعید است. اما حضور دقیقهی نودی ظریف و رییسی بسیار وابسته به شرایطی است که هر روز دارد تغییر میکند.
با توجه به گسترش فضای مجازی، تاثیر شبکه مجازی در انتخابات را چه طور تحلیل میکنید؟
هنوز برای ارزیابی زود و جو عمومی بسیار سرد است، اما از آنجاییکه فاصلهی عشق و نفرت در فرهنگ ایرانی اندازهی مو باریک است، همه چیز میتواند در یکی دو هفتهی پایانی عوض شود و فضای مجازی هم در پی فضای اجتماعی داغ شود. فعلا فقط کلابهاوس داغ است. هرچند نفوذش بین فعالان سیاسی و روزنامهنگاران بالاست، اما تاثیر مستقیم چندانی بر فضای بیرونی ندارد. برعکس، فضای بیرونی را خوب منتقل میکند. مثلا از روند استقبال از موضوعات و بحثهای کلابهاوس میتوان فهمید قشر متوسط هنوز زیاد به انتخابات فکر نمیکند و رفع تحریمها و بهبود وضع اقتصادی یا مثلا مسایل بنیانیتر و درازمدتتر اجتماعی برای زنان مهمتر از مسایل کوتاهمدت سیاسی است.
برخی در انتخابات 92 و 96 تاثیر تلگرام و توییتر و اینستاگرام را بیشتر میدانند حتی در سال 88 فیسبوک هم به عنوان شبکه مجازی تاثیرگذار نام برده شد در این انتخابات کدام پلتفرمها تاثیرگذارند؟
به نظر من تلویزیونهای داخلی و ماهوارهای به خصوص با شروع مناظرهها مهمترین پلتفرمها هستند، اینستاگرام هم در ضمیمهی تلویزیونهاست. ولی کلابهاوس اگر دسترسی به آن از داخل ممکن بماند پتانسیل بالایی دارد که در بزنگاههایی رقیب تلویزیونها بشود و مرکزیت آنها را به چالش بگیرد، و گاهی، به خصوص به دلیل شرایط پاندمی کووید، حتی تلویزیونها و بقیه را دنبال خود بکشاند. مثلا فرض کنید برخی نامزدها تصمیم بگیرند پیش یا جدا از مناظره رسمی تلویزیونی، در کلابهاوس مناظرههای طولانی برگزار کنند. یا در نشستها با مردم عادی حرفهای داغ، مهم و تازه بزنند یا به رقبایشان پاسخ دهند. حتی ممکن است تلویزیونها را دور بزنند و مستقیم به رسانههای متنی و صوتی راه پیدا کنند. چون تلویزیون أساسا خیلی سخت میتواند چیزی را که تصویر ندارد و تنها صدا است پوشش خبری عمده بدهد.
قرار است در دو جناح سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب برای انتخاب نامزد اجماع ساز خود را از نظرسنجی میان مردم انتخاب کنند چقدر این روش مناسب است و در مقایسه با انتخابات کشورهایی که مسیر این چنینی دارند آیا روش تاثیرگذاری است؟
اصولا هرچه سازوکارهای داخل جناحها بیشتر به سمت سازوکارهای حزبی میل کند برای کشور بهتر است. این هم مکانیزمی است که میتواند جایگزین یا مکمل انتخابات درون حزبی باشد و مثبت است.
تخریب نامزدهای رقیب در فضای مجازی چقدر میتواند موثر باشد؟ گاهی تخریب به نفع تخریب شونده تمام میشود؛ در چه شرایطی اینطور میشود؟
تخریب و تبلیغ کارهای پیچیدهای هستند، چون ذهن بشری بسیار پیچیده و غیرخطی است. اما مضرترین افشاگری علیه سیاستمداران این است که عملشان برخلاف سخنشان باشد و دلیلی هم جز منافع شخصی برای این تعارض نباشد. مثلا کسی که به بیادبی مشهور است با یک ویدیو که در آن به کسی فحش میدهد تخریب نمیشود، ولی یک فرد مودب از افشای بیادبیاش اگر توجیه محکمی نداشته باشد از آن آسیب میبیند. با این حال ذهن و قضاوتهای بشر با دادههایی تازه به ناگهان تغییر نمیکند. ذهن با روایت ساخته میشود و روایت هم یک امتداد زمانی در خود دارد و تغییرش نیز تنها با یک روایت منسجم و ممتد ممکن است.
یک مثال خوب در این زمینه اتفاقات پیرامون گفتگوی درز کردهی ظریف است. این حرفها کسانی که ظریف را دوست دارند و درک میکنند و ممکن بود بخاطر سه سال پمپاژ روایت براندازان و لابی اسراییل که او را توجیهگر اشکالات میدانند کمی به شک افتاده باشند دوباره از شجاعت و صداقت او مطمئن کرده است.
در سال 88 مناظرهها به صورت دو به دو بود که با جار و جنجالهایی همراه بود اما در دو انتخابات بعدی یعنی 92 و 96 مناظرهها به صورت جمعی برگزار شد. تحلیل شما از برگزاری مناظرههای دو به دو و جمعی چیست؟
مناظرهی جمعی خیلی جذابتر و جاافتادهتر است و تفاوتهای افراد را خوب نشان میدهد. اما شاید این شکل مسابقهی استودیویی که در دنیا جا افتاده، به مرور جذابیتش را از دست بدهد. چون بیش از حد جدی و مکانیکی است و از جهاتی ساختار مردسالارانهی مبتنی بر میل به غلبه و قلدری در آن نهفته است. شاید شکلهای دیگری از مناظره کمکم در دنیا تجربه شود که شبیه به شوهای رئالیتی نامزدها را در موقعیتهای گوناگون و سخت قرار دهد تا واکنشها، شخصیتها و ارزشهایشان را بطور عملیتر نمایش دهد، نه اینکه ملاک اصلی موفق شدنشان سخنوری باشد. مناظرههای رادیویی هم به نظرم خوب است این بار امتحان شوند، چون میتوانند خیلی عمیقتر و طولانیتر باشند.
رفتار کدام یک از کاندیداها به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در زبان بدن مناسب بوده؟
تخصصی دراین موضوع ندارم و برای آن اهمیت مجزا از شخصیت و ارزشهای نامزد قائل نیستم.
شعار انتخاباتی کاندیداها تا چه میزان میتواند تاثیرگذار باشد؟ اصولا چه ملاحظاتی برای شعار باید وجود داشته باشد؟
شعار اگر شخصیت و ارزشهای نامزد را به اختصار برجسته کند خیلی کارا خواهد بود. ولی به تنهایی هیچ اثری ندارد، حتا اگر کوتاه، شاعرانه و ساده باشد. مثلا اگر آقای حسن خمینی میخواست نامزد شود و دنبال تغییرات ساختارهای حقوقی میبود، فکر میکردم شعار «خمینی سوم، جمهوری سوم» میتوانست شعار خیلی موثری برای او باشد.
با توجه به اینکه کرونا تا حدودی سفرها و بازدیدهای مردمی کاندیداها با مردم را با مشکل مواجه کرده امکان رای آوری کاندیداها از شهرهای سایر کشور به چه شکلی قابل دسترسی است؟
قاعدتا این بار رسانهها چه تلویزیون و چه اینترنت بار بیشتری را باید به دوش بکشند. اما فکر میکنم رادیوهای اینترنتی شبیه به کلاب هاوس یا فراگیرتر از آن میتوانند پدیده این انتخابات باشند. چون برخلاف ویدئو، پهنای باند زیادی نمیبرند و استفاده از آنها نیز راحت است و همزمان گستره و عمق بحثها را بسیار فراتر از تلویزیونها خواهد برد تا جایی که خود تلویزیونها محبور به پوشش خبری این بحثها خواهند شد.
با چه شرایطی کدام جبهه پیروز اصلی انتخابات خواهند بود؟
نتیجهی انتخابات امسال را زنان و احیای برجام تعیین میکند که اتفاقا بسیار به هم مرتبطند، چون زنان بخاطر تبعیضهای فرهنگی و قانونی از تحریمها و وضع بد اقتصادی بیشتر از هر گروه دیگری آسیب دیدهاند. نارضایتی زنان از ساختارهای حقوقی و عملی تبعیض آمیز به نقطهی جوش رسیده و فضای مردسالار سیاسی ایران کمترین فهمی از این رود پرخروشی که زیر سطح یخ بستهی سیاست امروز ایران در جریان است ندارد. اگر کسی از جریان میانه و اصلاح بتواند زنان را قانع کند که این تبعیضها را میفهمد و رفع آنها برای او اولویت جدی است شاید بتواند مشارکت آنان را بالا ببرد. اما اگر زنان نخواهند رای دهند و مشارکت پایین بماند احتمال برد اصولگراها بیشتر میشود. احیای برجام نیز تعیین کننده است. چون جناح نامزد اصولگرا از هر کاری علیه امضا، ابقا و احیای آن دریغ نکرده است پس از احیای برجام هر موضعی دربارهی آن بگیرد بازنده است. اما اگر برجام احیا نشود مشارکت پایین میآید و نامزد اصلاحطلب/میانه برگ برندهای نخواهد داشت.
انتهای پیام