خرید تور تابستان

پزشکیان: فاجعه آبان۹۸ باعث آبروریزی و لکه‌ی سیاهی بود

مسعود پزشکیان، نماینده‌ی مردم در مجلس و کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ گفت: در موضوع افزایش قیمت بنزین که منجر به فاجعه ای در کشور شد و باعث آبروریزی و لکه سیاهی در رفتار ما از نظر مدیریتی در جامعه بود. چنان که می دانم سران سه قوه موافق این اتفاق بودند و امضا کرده بودند، وقتی دیدند که اوضاع نامناسب است از قبول مسئولیت طفره رفتند. هر یک در مدیریت و اجرا بد عمل کردند و فاجعه ای به وجود آوردند، هر کسی گفت که من نبودم در صورتی که توافق کرده بودند و اگر مقام معظم رهبری نبود ممکن بود که این قوا از هم بپاشند. تصمیمی که سران سه قوه در جلسات مشترک می گیرند با هدایت مقام معظم رهبری برای تعامل و هماهنگی است، چنانچه تصمیم آنها سبب ایجاد مشکلاتی در سطح جامعه شد، باید به جای دعوا، کمک یکدیگر کنند که متأسفانه در حال حاضر این چنین نیست. نوع برخوردی که برای کنترل اوضاع داشتند اصلاً قابل توجیه نبود. قوه قضاییه مسئول محاکمه و رسیدگی به اینگونه مسائل است ولی متأسفانه تا جایی که می دانم چنین اقدامی صورت نگرفت و هیچ توجیهی نیز وجود ندارد.

گفت‌وگوی شفقنا با آقای پزشکیان را می‌خوانید:

  • سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در آستانه رقم خوردن است، با توجه به شرایط فعلی کشور مهم ترین هدف رییس جمهور آینده باید تغییر و تحول در چه حوزه ای باشد؟

حرکت در مسیری بدون رضایت مردم در نهایت منجر به شکست خواهد شد

اولویت رییس جمهور آینده در ابتدا باید مردم و مشکلات آنها باشد، یعنی هر سیاست و برنامه ای منوط به حل مشکلات و گرفتاری های مردم باشد. ما اگر به معیشت مردم توجه نکنیم و بگوییم رشد اقتصادی داریم و توسعه ایجاد کردیم به نظرم بی معنی است. زمانی توسعه معنا پیدا می کند که رضایت مردم در آن دخیل باشد، حرکت در مسیری بدون رضایت مردم در نهایت منجر به شکست خواهد شد. با وضعیت موجود و گلایه و مشکلات مردم چه از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و وجود رانت، رشوه، اختلاس و تبعیض ها رضایت مردم زیر سوال می رود. شخصی که سکان دولت را در دست می گیرد، اگر نتواند این مشکلات را برطرف کند، کشور خود به خود با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد شد.

*یعنی مهم ترین دغدغه و مشکل امروز مردم را چه می دانید؟

مهم ترین مشکل مردم تبعیض، بی عدالتی و معیشت است

مهم ترین مشکل مردم در ابتدا تبعیض، بی عدالتی و معیشت است. هنگامی که در جامعه عدالت نباشد و تبعیض وجود داشته باشد، ظلمی مضاعف نهادینه شده است. حضرت علی(ع) در این باره می فرمایند: «المُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِ» ظلم از این بالاتر نیست که ما تبعیض را قائل شویم و با مردم صادق نباشیم و دروغ بگوییم و تنها یک گروه و دسته ای قدرت را به دست بگیرند و باقی را در میدان بازی ندهند.

*معتقدید معیشت و تبعیض مهم ترین دغدغه مردم است، با توجه به اینکه کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری هستید، چه برنامه عملیاتی برای بهبود معیشت مردم دارید که می توان گفت دولت آقای روحانی از آن غافل بوده است؟

مردم زمانی معترض می شوند که تبعیض و بی عدالتی وجود داشته باشد

تبعیض را مهم تر از معیشت می دانم چرا که اگر یک عده خاص پُست، شغل و رفاه داشته باشند و عده بسیاری از این امکانات بی بهره باشند، اینجاست که صدای اعتراض مردم بلند می شود، اگر کشور در وضعیت بحرانی قرار گیرد و مشکل داشته باشیم زمانی که مردم ببیند همه حتی مسئولین، نمایندگان مجلس، مدیر و روحانیون در چنین وضعیتی هستند، تحمل می کنند.

مردم زمانی معترض می شوند که تبعیض و بی عدالتی وجود داشته باشد. با وجود تبعیض حتی اگر امکانات مردم را اصلاح کنید، باز هم معترض خواهند بود یعنی بدون عدالت، رفاه ایجاد نمی شود در نتیجه باید تبعیض را از بین برد. زمانی که در یک جامعه عده ای راحت می خوابند و عده ای نان شب نداشته باشند، نشان از تبعیض است و باید این تبعیض را از بین برد.

*چه برنامه ای برای رفع تبعیض در جامعه دارید؟

در زمینه رفع تبعیض تجربه های مشخصی در دنیا وجود دارد؛ در بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، اشتغال و روند کسب و قدرت که هر کدام سیاست های خاص خود را طلب می کند. زمانی که از عدالت صحبت می کنیم در حقیقت عدالت بر شغل انسان نیز دلالت می کند.

مشکل امتیاز دادن به گروه خودی و جناح بازی است

حضرت علی(ع) در نامه به مالک اشتر می فرماید: «أَنْصِفِ اللَّهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ وَ مِنْ خَاصَّهِ أَهْلِکَ وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ» یعنی آنان که طرفدار تو هستند از حزب و دسته تو هستند و هر چه برای خود و قوم وخویش خود خواستی برای خدا و مردم همان را بخواه.» در آموزش یعنی عدالت آموزشی، در بهداشت و درمان یعنی امکان برابر در بهره وری از خدمات سلامت، در اشتغال یعنی فرصت های برابر برای همه، نه اینکه جناح، دسته و گروه خودی بالا بیاید و اگر از جناح و دسته من نبود، نتواند بالا بیاید. در بازار و صنعت یعنی فرصت برابر در رقابت ها و امتیازاتی که داده می شود نه اینکه عده ای انحصار تجارت و کالایی را به دست بگیرند و به کسی اجازه رقابت ندهند. در نتیجه هر آنچه برای خود، قوم و خویش و اطرافیانت می خواهی برای مردم هم همان را بخواه. مشکل ما این است که این چنین نیستیم. این مشکل قابل حل است، از نظر علمی ابزار و روش های مختص به هر عرصه ای وجود دارد که با استفاده از آنها می توان براساس عدالت و انصاف عمل کنیم.

چرا در حال حاضر نخبگان ما اکثراً از کشور می روند؟ به این دلیل که گاهاً افرادی را بر سر کار می آوریم که توان و قدرت لازم را ندارند و به افرادی که توان و قدرت دارند میدان نمی دهیم. در قومیت ها و مذاهب، برخورد ما با مسسلمان و غیر مسلمان و با ادیان دیگر براساس عدالت و انصاف باشد. این روند در هر بخش یک برنامه خاصی می خواهد، با این شاخص می توانیم برنامه ها را تنظیم و اجرا کنیم.

  • از جمله مشکلات کشور نقدینگی و پول پر قدرت است که بی عدالتی که نسبت به آن تأکید دارید را تشدید می کند، چه برنامه ای برای مهار آن دارید؟

براساس آنچه کارشناسان اقتصادی می گویند عامل نقدینگی کسری بودجه است. کسری بودجه دولت یکی از عوامل تشدید کننده تورم است. زمانی که مجلس با وجود کسری ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار میلیاردی بودجه دولت را تصویب می کند بدین معناست که پول وجود ندارد. باید پول پر قدرت را وارد بازار کرد. هر چه مقدار پولی که وارد بازار می شود بیشتر شود تورومی که در بازار ایجاد می کند بیشتر خواهد بود و شکاف غنی و فقیر را افزایش خواهد داد، در نتیجه باید جلوی این روند را گرفت.

بحث دیگر در رابطه با ارزهایی است که دولت به بانک مرکزی می دهد و نهایتا به جای آن ریال می گیرد، این نیز تورم را تشدید می کند. هر حرکتی که باعث شود پول پر قدرت وارد بازار شود و هر حرکتی که باعث شود کسری بودجه در مدیریت کشور افزایش پیدا کند، تورم را تشدید کند. برای جلوگیری از این روند باید با کارشناسان اقتصادی کاردان مشورت کرد و مجلس هم کمک کند و قوانین و مقرراتی که منجر به کسری بودجه دولت می شود را تصویب نکند.

*چه اقدامات شاخصی در مجلس برای معیشت مردم انجام داده اید؟

اگر مشکلات، تبعیض ها و بی عدالتی را ریشه ای از بین نبریم، با مصوبات و قوانین مقطعی مشکل مردم حل نمی شود

در مجلس قوانین و مصوباتی تصویب شد و مقداری بودجه که منابع آن از فروش یکسری امکانات و دارایی های دولت بود، برای کمک به معیشت مردم تخصیص یافت، در مجلس چنین روندی ایجاد شد، ولی به نظر من چنین مسایلی مشکلات مردم را حل نمی کند و مقطعی است. اگر مشکلات، تبعیض ها و بی عدالتی را ریشه ای از بین نبریم، با مصوبات و قوانین مقطعی مشکل مردم حل نمی شود. باید عواملی که باعث ایجاد این مشکلات می شوند را حذف کنیم. مجلس نباید بودجه ای با کسری ۳۵۰ هزار تومانی را تصویب کند و وارد بازار کند، در مجلس نباید توقعاتی به وجود بیاید که با منابع موجود ما هم خوانی ندارد.

بحث دیگر که بسیار مهم است، بحث رایانه ها و اعتباراتی که دولت هزینه می کند اما به دست اهل آن نمی رسد. نزدیک ۲ میلیون میلیارد تومان یارانه می دهیم، برق و گاز و نان و …

مجموعه کارهایی به اسم یارانه در دولت انجام می شود که پنهان است. چه کسی بیشتر از این استفاده می کند؟ گاز را ۷۰ برابر ارزان تر عرضه می کنیم در صورتی که پتروشیمی ها و ذوب آهن محصولی که وارد بازار می کنند با قیمت بازار آزاد جهانی است. برق و گاز یارانه ای می گیرند ولی محصولات خود را با قیمت آزاد به دولت عرضه می کنند. دولت کود شیمیایی و سم را با قیمت آزاد در بازار و به کشاورز عرضه می کند اما خرید گندم و گوشت از کشاورز و دامدار به نرخ قیمت گذاری شده انجام می شود. بار هزینه ها بر سوبسیت بر دوش مردم است.

اگر آنچه به اسم یارانه در کشور هزینه می کنیم هدفمند باشد و به دست مشتری برسد چنین اتفاقی نمی افتد، اگر همین مقدار پول را بتوانیم براساس عدالت در کشور خرج کنیم دیگر کسی برای خوراک، پوشاک و مسکن مشکل پیدا نمی کند. پول کلانی را به افراد ثروتمند در حالی که اکثریت مردم در جامعه مشکل اقتصادی دارند.

*تاکنون بیش از ۳۰ درصد از برنامه های ۵ ساله توسعه ای کشور عملیانی نشده، اگر رییس جمهور منتخب شدید برای توسعه کشور چه برنامه های عملیاتی دارید؟

یکی از مشکلات کشور برنامه است، برنامه اول تا ششم نوشته شده اما مشکل این است که همه ی برنامه ها را ناقص نگه می داریم. هر دولتی یک برنامه ای می نویسند، دولت بعدی برنامه دیگری می نویسند و آنچه در دولت قبل نوشته شده را رها می کنند. عقل حکم می کند برنامه هایی که داریم اجرایی شود، تلاش کنیم ابتدا برنامه های اولویت دار موجود به اتمام برسد. اگر برنامه ای بود که ۳۰ درصد آن اجرا شده بدین معناست که اسکلت ساختمان ساخته شده وهنوز تمام نشده، ابتدا باید این ساختمان را تمام کنید و بعد از آن کارهای دیگری را انجام دهید. اگر ساختمان را رها کنید و کارهای دیگری انجام دهید طبیعتاً تناقضی در مدیریت کشور ما وجود دارد و بیشتر کارها نیمه تمام است.

برای برون رفت از وضعیت موجود و استفاده از فرصت هایی که ما از نظر اقتصادی داریم کارهایی اساسی و حیاتی می توان انجام داد، یکی از این فرصت ها وضعیت ژئوپلتیکی است که در آن قرار داریم، در این وضعیت ژئوپلتیک ایران می تواند شاهراه حیاتی منطقه قرار گیرد شاهراه حیاتی که حداقل ۴۵۰ میلیون نفر جمعیت در کشورهای همسایه ما وجود دارند، ورود و خروج راه ابرایشم از ایران می گذرد، اگر بتوانیم این شاهراه ها را احیا کنیم فرصت بسیار بزرگی برای توسعه تجاری و اقتصادی به وجود می آید.

اگر به جای خام فروشی منابع موجود را تبدیل به صنایع پایین دستی کنیم، علاوه بر منفعت مالی می توانیم فرصت های شغلی بسیاری را در کشور ایجاد کنیم.

از نظر منابع و معادن در بین کشورها در رده دوم تا دهم هستیم یعنی کشور ما از نظر منابع صنعتی و حساس جزو کشورهای بسیار مهم است. منابع گاز و نفت فرصتی است که می توان از آن بهره بسیاری برد، اما متاسفانه خام فروشی می کنیم.

با نگرشی که از آینده دنیا وجود دارد نیاز به انرژی های مرتبط با نفت کاهش پیدا خواهد کرد ولی استفاده از انرژی برق افزایش خواهد یافت. اگر ما از منابع موجود برق تولید کنیم هم می توان در کشور از آن استفاده کرد و هم فرصت های بسیار مناسبی برای صادرات ایجاد کرد.

دنیا به سمت تکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی می رود و سیاست گذاران در کشور باید بستری را فراهم کنند که دانشگاه ها در این مسیر حرکت کنند تا از دنیا عقب نمانیم. باید مسایل مرتبط با تولید و صنعت، اشتغال زایی، تولیدات دانش بنیان، نوآوری ها و خلاقیت ها تقویت شوند.

*چه برنامه ای برای مقابله با تحریم ها دارید؟

باید تلاش کنیم تحریم ها برداشته شوند. نوع دیپلماسی کشور باید اصلاح شود

باید تلاش کنیم تحریم ها برداشته شوند. نوع دیپلماسی کشور باید اصلاح شود. اگر بخواهیم با این تحریم ها ادامه دهیم روز به روز منزوی تر خواهیم شد، در نتیجه از کشورهای همسایه که کشورهای اسلامی نیز هستند باید شروع کنیم. ارتباطات خود را اصلاح کنیم، ارتباطی که با کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، عراق، ترکیه، آذربایجان و… داریم فرصت های طلایی است. کشورهایی که در آن سوی آب ها قرار دارند نیز همسایگان ما به شمار می روند ما می توانیم حلقه اتصال همه اینها باشیم، ولی متأسفانه دعوا داریم. باید دعوا را به هر شکلی که شده کاهش دهیم و وحدت و انسجام بین کشورهای اسلامی را اصلاح کنیم.

کشورهای اروپایی مرزهای بین خود را برداشته اند ما نیز می توانیم این روند را در کشورهای اسلامی ایجاد کنیم، اما با نگاهی که وجود دارد جز اختلاف و دعوا اتفاق دیگری صورت نمی گیرد و رونق اقتصادی پیدا نمی کنیم. نمی توان با دنیا دعوا کرد و اقتصاد را حل کرد، نمی توان با دنیا دعوا کرد و به تکنولوژی و نوآوری های روز دست پیدا کرد، چون آنچه تولید می کنید باید به بازار برگردد؛ لذا باید نگاه خود در نحوه برخورد با همسایگان را تغییر دهیم همانطور که در داخل کشور باید نگاهمان نسبت به جناح ها و گروه ها، مردم و قومیت ها تغییر کند، نگاهمان به کشورهای دیگر باید تغییر کند مثلا موافقت نامه ای با چین نوشته شده اگر با سایر کشورها نیز بتوانیم چنین موافقت نامه ای بنویسیم قدرت ماندگاری خود را افزایش می دهیم.

*بنابراین موافق احیای توافق هسته ای هستید؟

احیای توافق هسته ای ضروری است

ضروری است. مقام معظم رهبری نیز فرمودند اگر موافق نبودند که اجازه گفت وگو نمی دادند. مشکل این است که عده ای در داخل نمی خواهند این اتفاق بیفتد، در صدا و سیما تبلیغ می کنند و عده ای هر روز یک حرف می زنند. آمریکا، اسرائیل، عربستان و با بحث های ظریف که در فضای مجازی پیچیده حتی روسیه هم نمی خواسته برجام به این شکل نوشته شود. قدرت های دنیا می خواهند ما وجه معامله بین دعوای آمریکا و روسیه، آمریکا و چین و آمریکا و دیگر کشورها شویم. بنابراین ما به جای اینکه وجه مصالحه شویم بهتر از این است که درگیری و تنش ها ادامه پیدا کند.

*شما معتقدید که باید در داخل کشور دوستی بین همه جریان های سیاسی به وجود بیاید و طوری سیاستگذاری کنیم که همه جناح ها حرف خود را بزنند و گفت وگویی سازنده شکل بگیرد و نتیجه آن اصلاح امور باشد، با وجود جریان های افراطی در کشور شدنی است؟ چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟

بالا رفتن از دیوار سفارتخانه خلاف قانون بود، اما با آنها برخوردی نشد

هر کسی در چارچوب قانون و عدالت باید کار خود را انجام دهد. اینکه عده ای از دیوار سفارتخانه ای بالا بروند و کشور را در وضعیت بحرانی قرار دهند، اصولاً می بایست با آنها برخورد می شد این حرکت خلاف قانون و سیاست کشور بوده ولی متأسفانه با آنها برخورد خاصی نشد. اگر قانون در این مملکت حاکم شود و همه در قبال این قانون سر خم کنند و براساس عدالت با انسان ها برخورد شود و اینطور نباشد که صدای عده ای بلند باشد و باقی نتوانند صدای خود را حتی به گوش مسئولین برسانند. باید به مخالفین و موافقین در چارچوب قانون اجازه مخالفت داده شود و خارج از قانون کاری صورت نگیرد. سیاست جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری نمی خواهند با کشوری ارتباط داشته باشند حق ندارید از دیوار سفارت بالا بروید، از طریق احضار سفیر آن کشور خواسته خود را مطرح کنید، اما زمانی که از دیوار سفارتخانه بالا می روند، جمهوری اسلامی ایران را در دید جهانی به چه شکلی نشان می دهد؟ غیر از تخریب کار دیگری می کنند!؟

نمایندگان آن کشور همسایه مهمان ما بودند، از دیوار سفارت بالا می روند و نماز می خوانند و برخی از نمایندگان با آنان همراهی می کنند و قوه قضائیه هم کاری نمی کند. این کشورداری است؟ بعد می گوییم که در کشور می خواهیم مشکل مردم را حل کنیم؟ خودمان مشکل ایجاد می کنیم بعد می گوییم چرا مشکل به وجود آمد!؟ اگر می خواهیم مردم ما را قبول کنند، از کارهایی که باعث ایجاد مشکل برای مردم می شود باید پرهیز کرد و هر کسی این مشکل را ایجاد کرد باید در چارچوب قانون با آنان برخورد شود ولی متأسفانه چنین نکردیم و در نتیجه با این مشکلات مواجه هستیم.

*برای دوستی و انسجام در داخل به چه راهکاری تاکید دارید…

قانون چارچوب میثاق مشترک بین انسان هاست.

طبق قانون عوامل به هم نزدیک کننده سه قوه مقام معظم رهبری هستند. در جلسه ای که قوای سه گانه داشتند تصمیمی مشترک می گیرند و اختلافات خود را حل می کنند نه اینکه در این جلسه حرفی بزنند و بعد از اینکه شرایط نامناسبی به وجود آمد هر یک از بار مسئولیت شانه خالی کنند به عنوان مثال در موضوع افزایش قیمت بنزین که منجر به فاجعه ای در کشور شد و باعث آبروریزی و لکه سیاهی در رفتار ما از نظر مدیریتی در جامعه بود. چنان که می دانم سران سه قوه موافق این اتفاق بودند و امضا کرده بودند، وقتی دیدند که اوضاع نامناسب است از قبول مسئولیت طفره رفتند. هر یک در مدیریت و اجرا بد عمل کردند و فاجعه ای به وجود آوردند، هر کسی گفت که من نبودم در صورتی که توافق کرده بودند و اگر مقام معظم رهبری نبود ممکن بود که این قوا از هم بپاشند. تصمیمی که سران سه قوه در جلسات مشترک می گیرند با هدایت مقام معظم رهبری برای تعامل و هماهنگی است، چنانچه تصمیم آنها سبب ایجاد مشکلاتی در سطح جامعه شد، باید به جای دعوا، کمک یکدیگر کنند که متأسفانه در حال حاضر این چنین نیست.

*به رخداد آبان ۹۸ اشاره کردید، برای آسیب دیدگان و کشته شدگان در این حادثه چه اقداماتی در مجلس انجام دادید؟

نوع برخورد با معترضان آبان ۹۸ اصلاً قابل توجیه نیست

مجلس در این مورد کار خاصی انجام نداد تنها اعتراضات و بحث هایی در کمیسیون ها صورت گرفت و برخی به دنبال جمع آوری امضا برای استیضاح وزیر کشور بودند. روند مدیریت و نوع برخورد ها غیر قابل قبول بود. اگر بنا بود که ضرب و شتمی صورت گیرد، نباید مستقیم به سر و سینه کسی بزنند. نوع برخوردی که برای کنترل اوضاع داشتند اصلاً قابل توجیه نبود. قوه قضاییه مسئول محاکمه و رسیدگی به اینگونه مسائل است ولی متأسفانه تا جایی که می دانم چنین اقدامی صورت نگرفت و هیچ توجیهی نیز وجود ندارد.

*به قرارداد چین اشاره کردید، نظر شما درباره توافق ایران و چین و توافق های این گونه ای با سایر کشورها چیست؟ برای کشور مفید هستند؟

روند قرار داد آن مقدار که من اطلاع دارم با هدایت و هماهنگی و نظر مستقیم مقام معظم رهبری شکل می گیرد. جزئیات آن را نمی دانم که چگونه است و به چه شکلی ادامه پیدا می کند و طبیعتاً در این اوضاع سیاسی که آمریکا نمی خواهد ما سرپا بایستیم هر چه ارتباطات اقتصادی و فرهنگی با کشورهای مختلف داشته باشیم تحریم ما برای آمریکا سخت تر می شود. ما اگر تنها بمانیم و با هیچ کشوری قراردادی نبندیم، طبیعتاً روز به روز تحریم ها ما را شکننده خواهد کرد.

طبق صحبت های ظریف در فایل صوتی محرمانه ای که اخیرا منتشر شد قدرت های بزرگ به دنبال این هستند که ما وجه معامله دعواهای سیاسی آنان قرار بگیریم اینکه چگونه باید در این روند کاری کنیم که آن عزت جامعه و تمامیت کشور و آینده کشور دیده شود، طبیعتاً باید جزو سیاست های اصلی هر سیاستگذاری باشد. طبیعتاً آنچه با هماهنگی مقام معظم رهبری شکل می گیرد باید به آن اعتماد کرد. به فرض که در قرارداد چین و ایران سوالات مبهمی هم مطرح می کنند، اینکه چرا شفاف نمی کنند حتما مصلحتی دارد.

*رییس جمهور آینده در عرصه سیاست خارجی کدامیک از برنامه های فعلی را ادامه دهد و چه برنامه های جدیدی ارایه دهد؟

برجام برنامه ای است که باید ادامه پیدا کند

برجام برنامه ای است که باید ادامه پیدا کند. ما باید با کشورهای مختلف دنیا ارتباطات صمیمی تری داشته باشیم در ضمن از چارچوب های اعتقادی خود و حق و حقوق کشور نباید کوتاه آمد. دیپلماسی یعنی رویکرد و عملکردی که ظریف دارد یعنی در دیپلماسی گفت گو می کنید اما اصول را هم حفظ می کنید. دیپلماسی آن چنان است که ظریف وقتی به آمریکا می رود و صحبت می کند به رسانه ها دستور داده می شود که با وزیر خارجه گفت وگویی نداشته باشند. چرا رسانه ها را تحریم می کنند؟ به این دلیل که از راه گفت و گو بسیاری از مسائل روشن می شود.

ما اگر قهر باشیم حرف هایی از ما به سیاستمداران می گویند که آن را باور می کنند و علیه ما استفاده می کنند مثل اینکه می گویند علیه حقوق بشر و جانی هستند ولی اگر ما حرفمان را بزنیم حداقل برخی از واقعیت ها را می توانیم به گوش افرادی برسانیم و اگر گفت وگو نکنیم چهره ای که از ما می سازند چهره ای زشت و غیر قابل قبولی است. هر چه دورتر باشیم و با مجموعه رسانه هایی که در دنیا ذهن انسان ها را شکل می دهند فاصله داشته باشیم آنها از ما تصویری عجیب و غیرقابل قبولی به دنیا عرضه می کنند. در نتیجه دنیا و ذهنیت دنیا می پذیرد که ما باید از بین برویم و سپس آنها سیاست های بعدی خود را پیاده می کنند.

ما هر چه بتوانیم در مجامع بین المللی و اذهانی که ما را تخریب می کنند حضور داشته باشیم و از ایده ها و باورهای به حق و عدالت طلبانه و نگاه خود صادقانه صحبت کنیم پیروز هستیم و هر چه فاصله بگیریم به ضرر ماست.

بنابراین گفت وگو کردن و حضور داشتن و از حقوق خود دفاع کردند جزو یک اصول اولیه است که در دیپلماسی باید داشته باشیم در نتیجه با تمام این کشورها و سیاستی که مقام معظم رهبری فرمودند براساس عزت، حکمت و مصلحت باید این ارتباطات را داشته باشیم.

سعی کنیم به کشورها بی احترامی نکنیم، در قرآن می فرماید وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ؛ کسی که خدای شما را قبول نمی کند به او ناسزا نگویید، آنها به خدای شما ناسزا می گویند. در دنیا با ناسزاگویی اگر می توانستیم به جایی برسیم تا به امروز رسیده بودیم. به جای ناسزا گویی احترام به کشورها و سلایق دیگران و دفاع از حقوق و باور و اعتقاد خود را سرلوحه قرار دهیم.

*در عرصه سیاست خارجه چه برنامه جدیدی را پیگیر خواهید شد؟

اجرای FATF در داخل کشور یعنی رانت، اختلاس، دزدی و فرار مالیاتی هیچ کدام را نمی توان به راحتی انجام داد. به جایی نمی رسیم که عده ای پول مردم را بخورند و مردم در خیابان بریزند و بگویند که پول ما چه شد و به جای اینکه مشکل آنها را حل کنیم بگوییم چرا امنیت جامعه را به هم زدید. FATF نشان می دهد که اگر سیستم درست باشد پول مردم خورده نمی شود. بانک ها نمی توانند ۷۰ هزار میلیارد پول، همان پول های پر قدرت هستند را در بازار بریزد و تورم را تشدید کند و هزینه اش را دیگران تحمل کنند. یعنی حلقه پیچیده ای که در عدم شفافیت مالی و دارایی در کشور وجوددارد اگر این عدم شفافیت را از بین ببریم، کسی نمی تواند از مالیات فرار کند و اگر فرار مالیاتی داشته باشد باید هزینه ی بسیار بالایی بپردازد.

برخی از گمرکات سرقفلی دارند و برخی از رفت و آمدهایی که در این بخش صورت می گیرد درآمدزایی می کنند یعنی کافی است چشم خود را ببندید تا کاسب شوید. در صورتی که اگر سیستم اصلاح شود نه می توانید چشم ببندید و نه می توانید بسته ای را وارد مملکت کنید. چرا که بابت عرضه هر بسته ای پولی باید توضیحاتی ارایه دهید. در حال حاضر مردم از همین مسائل ناراضی هستند.

چرا عده ای با FATF مخالف هستند؟! چون معتقدند با تصویب FATF برخی از کشورها متوجه می شوند که مثلا به حزب الله لبنان پول دادیم، ما که این اقدام را منکر نیستیم. بنابراین دلیل مخالفت ها مساله دیگری است؛ اگر FATF داخلی را تصویب کنیم دیگر پولی به حساب من، فرزندم، دوست و اطرافیانم واریز نمی شود. ورود و خروج پول معنا پیدا می کند و شفاف می شود و این چیزی است که اگر انجام دهیم اعتماد مردم بازمی گردد و نمی گویند که اینان پول مملکت را بردند و خوردند که البته در برخی از مواقع هم حق با آنهاست. مثلا همین خاوری که می گویند پول رو برده اگر پالرمو را تایید می کردیم و پرداخت مالیات برای عده ای اجبار می شد خاوری ها مجبور بودند به کشور برگردند، در هر کشوری که زندگی کنید باید مالیات دهید ولی افرادی اختلاس می کنند و از کشور خارج می شوند و ما کاری نمی توانیم کنیم. راه حل از بین بردن این مسائل تصویب FATF داخلی است، اما اینکه چرا برخی با آن مخالفت می کنند، مشخص نیست.

*اگر رییس دولت شوید چه موضعی در برابر این مخالفان می گیرید؟

در جامعه همه ادعا می کنند که اختلاس، قاچاق، رشوه و دلالی خلاف و نابه جاست اگر واقعاً این اقدامات را خلاف می کنیم، FATF را اجرا کنیم. اگر کسی مخالفت می کند باید با جسارت بگوید که قصد اختلاس دارم و شما نبینید تا ما به اهداف خود برسیم.

در مجلس غوغا به پا می شود که حرف و رأی نماینده باید شفاف شود در صورتی که شفافیت رأی یک نماینده مهم نیست بلکه مهم این است که رفتارهای مالی، رانتی و خانوادگی هر شخصی روشن و شفاف باشد چرا که از دلِ همین رفتارها، معاملاتی شکل می گیرد که به واسطه آن امتیازات طلایی به دیگران تعلق می گیرد. من می توانم به گونه ای حرف بزنم که شما خوشتان بیاید، ولی کارهایی کنم که ریشه این مملکت را با رانت، قاچاق و… از بین ببرم و موجب بی ثباتی و بی نظمی در کشور شوم، این رویه نه تنها سودی ندارد بلکه مضر هم هست.

بین اینکه حرف می زنیم و عمل می کنیم بسیار تفاوت است. روز قیامت می گویند «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی‌’ أَفْوَ’هِهِمْ؛ دهان ها را مُهر می زنند وَ تُکَلّـِمُنَآ أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ؛ دست و پا هستند که شهادت می کنند چه اقداماتی انجام دادند» بنابراین عملکرد باید ارزیابی شود و شفاف باشد. کسانی که نفوذ می کنند همان افرادی هستند که شفاف سخن می گویند یا نفوذیان کسانی هستند که غیر شفاف هستند!؟ کسی که شفاف سخن می گوید، نمی تواند نفوذی باشد و براساس باور و اعتقاد خود سخن می گوید، نفوذیان خود را به شکل خواسته های طرف مقابل تبدیل می کند و سپس کاری که باید را انجام می دهد. نفوذی ها شاید همان افرادی هستند که می گویند حرفتان را شفاف بگویید تا جایی که باید ضربه بزنند.

آنانی که به نطنز ضربه زدند دقیقاً کسانی نبودند که حرف های شفاف می زدند، اما تحت تأثیر نفوذی ها قرار گرفتند و عملکردی آسیب زا از خود نشان دادند.

«فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ؛ عملکرد دیده خواهد شد نه حرف و سخن.» قصاص قبل از جنایت نمی شود، زمانی محاکمه می شوید که عملی انجام داده باشید وگرنه با حرف و سخن کسی را محاکمه نمی کنند.

آنچه مردم می فهمند رفتار ماست و رفتاری که نشان دادیم باعث نارضایتی مردم شده است، در عین اینکه حرف هایی از عدالت، انصاف، ضد فساد، ضد تبعیض و ضد رانت و… می زنیم، اطرافیان خود را بدون اینکه جایگاه و عملکرد مناسبی داشته باشند در جایگاهی اصلی می نشانیم. حرف های خوبی می زنیم اما کارهایی می کنیم که وقتی مردم نگاه می کنند رفتار زشت و تبعیض آمیز ما را می فهمند و به دلیل رفتارهای اشتباهی که داریم، معترضند. اگر این اشکال را اصلاح کنیم و اجازه دهیم که انسان ها شکوفا شوند، اقتصاد اصلاح و توسعه و پیشرفت حاصل خواهد شد. این «من» نیستم که باید مملکت را درست کنم، این «ما» هستیم که باید مملکت را اصلاح کنیم.

*عده ای مخالف هستند که در بسیاری از عملکردهای دولت مانع و سنگ اندازی هایی دارند. موضع رئیس جمهور آینده در برابر اینها باید چه باشد؟

قانون و شفافیت را داریم، اما چرا اجرا نمی شود؟! ماده قانونی داریم که براساس این قانون اشخاصی موظف هستند اعلام درآمد و دارایی کنند تا طبق آن مالیات برای هر شخصی مشخص گردد، برخی برای اینکه مالیات نپردازند یا حداقل مالیات را بپردازند، درآمد و دارایی غیر واقعی اعلام می کنند. در صورتی که از راه قانونی می تواند مانع این آمارهای غیر واقعی و دروغین شد. طبق انون باید کدملی، کدپستی و کدزمین به اضافه صورت حساب هایی از وزارت دارایی ثبت شوند و باز هم طبق قانون باید بانک و ثبت وزارت دارایی به یکدیگر وصل باشند، از این طریق درستی یا نادرستی اعلام دارایی ها مشخص می شود و دیگر کسی نمی تواند به نام روستاییان کارت های بازرگانی بگیرد و از آنها به نفع خود سوء استفاده کند.

اگر شفافیت باشد، کسی که داراست موظف می شود مالیات پرداخت کند و کسی که وضع مالی مناسبی ندارند، شناسایی شده و حاکمیت موظف می گردد او را تأمین کند. اگر دنبال شفافیت هستیم باید اینگونه شفافیت ایجاد کنیم نه اینکه به دنبال این باشیم که نماینده چه رأی در مجلس داده تا اختلاف ایجاد شود و در جامعه جریان راه بیندازند که این گروه بودند که به فلان موضوع رأی دادند و خائن هستند در صورتی که هر کسی آزاد است نظر خود را اعلام کند.

زمانی مقام معظم رهبری درمورد موضوعی تصمیم می گیرند و دستور می دهند که این دستور قطعاً باید اجرایی شود، اما در مواردی هم بیان می کنند که نمایندگان مجلس نظرات خود را بیان کنند مانند اینکه مقام معظم رهبری دستور دادند که مجلس درخصوص تحریم نظر دهد. ممکن است درباره موضوعی نظر نماینده ای، خلاف نظر رهبری باشد، آیا در این صورت این نماینده خائن است!؟ بعد از دریافت نظرات نمایندگان اگر رهبری بگویند که باید چنین اقدامی را انجام دهید، قطعاً دستور ایشان اجرایی می شود، اما به هر حال نمایندگان آزاد بودند که نظر خود را اعلام کنند، ما در کشور می گوییم هر چه آقا گفت، آقا زمانی که تصمیم حکومتی می گیرند هر چه آقا گفت، ولی وقتی می گوید که نظر دهید باید نظر دهیم، اما عده ای می گویند که آن زمان هم طبق نظر آقا نظر دهید، این دیگر توهین به شعور انسان ها و شعور جامعه است.

کسانی که ادعا می کنند ضد فساد، رانت و رشوه هستند، قانون را اجرا کنند، آن زمان هر کسی مقابل این قانون بایستد مشخص است که از شفافیت و اعمال قانون می ترسد.

در اختلاف نظر با رهبری در نهایت حق با رهبری است

*اگر رییس جمهور منتخب شدید و در موردی که برای دولت بسیار مهم بود، با رهبری به اختلاف نظر برخوردید، چه تصمیمی خواهید گرفت؟

حق با رهبری است.

طبیعی است. نمی توان کشور را با چالش و دعوا پیش برد. اگر کانون یکی باشد بهتر از این است که از کانون های متعدد دخالت کنند. حاکمیت یک تصمیم گیرنده ای می خواهد، ما رهبری را به عنوان یک مجتهد عادل، عالم و جسور می شناسیم. ممکن است که ایشان تصمیمات قابل نقدی بگیرند، ولی هر زمان که درباره موضوعی تصمیم گرفتند باید اطاعت شود.

*مهم ترین موضوع فرهنگی که در کشور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، از نظر شما چیست؟ برنامه عملیاتی شما برای موضوعات فرهنگی چیست؟

رهبری سازمانی و آموزش نیروی انسانی راهکار حل مشکلات فرهنگی است

بحث فرهنگی کارشناسان خاص خود را دارد. حوزه ها، مساجد و مراکز مذهبی توسط روحانیت اداره می شود و آنان باید بگویند که چرا فرهنگ ما به این شکل است. ولی آنچه در ذهن من هست و می توانیم در رابطه با رفتارهای خود اجرا کنیم که با روحانیت هم درباره آنها صحبت کردم، این است که ما می توانیم از مراسم و رفتارهای دینی در جهت ارتقا و تغییر رفتار اجتماعی و اداری استفاده کنیم به عنوان مثال در ماه مبارک رمضان هدف ساختن، تزکیه و پاک شدن انسان و قدر تازه انتخاب کردن است و هر یک از افراد در زمینه کاری خود از خداوند خواسته هایی دارند. در حال حاضر در دنیا مدیریت ادارات و سازمان ها با چند شاخص ارزیابی می شود، یکی بحث شاخص رهبریت سازمانی است، آیا کسی که این سازمان را رهبری می کند ایده های نو، چشم اندازها و آینده ای زیبا را در مقابل سازمان تصویر می کند!؟ کسی که این سازمان را رهبری می کند دیده بسته یا باز دارد؟ این شخص با زیرمجموعه خود مثل یک همراه کار می کند یا با دستور و امر و نهی کار می کند؟ شخص باید رهبر سازمانی باشد تا رئیس سازمانی، این رهبر هدایت و همراهی و همدلی می کند مانند فرماندهانی که در جبهه داشتیم که خود در خط اول بودند. بنابراین رهبری سازمانی اساسی ترین بحثی است که در ارزیابی سازمان ها وجود دارد.

بحث دیگر آموزش نیروی انسانی است، نیروی انسانی سازمان آموزش می بیند؟ تغییر رفتار در او به وجود می آید؟ ارتقا پیدا می کند و خود را یک قدم جلو می برد؟ هر سازمانی که نیروی انسانی آن آموزش ببیند نسبت به آن سازمان که آموزش نمی دهد جلوتر خواهد افتاد چرا که در این صورت سازمان ایستا نیست بلکه یک موجود زنده در حال حرکت به سمت آن قله هاست بنابراین برای رسیدن به آنجا باید این نیرو آموزش ببیند.

ماه مبارک رمضان به نوعی فرصتی برای تربیت نیروی انسانی است به جای اینکه بررسی کنیم چه کسانی روزه می گیرند، به اهداف رمضان توجه کنیم، هدف، انسان شدن است. به فکر هم نوع باشیم و این به فکر بودن و دغدغه داشتن را با رفتار خود نشان دهیم.

بنابراین هر یک از ما در سازمان خود می توانیم آموزش ببینیم و شب قدر هم تصمیم بگیریم که سال دیگر به همه مردم کمک کنیم. به طور خلاصه ماه مبارک به آموزش درون سازمانی تبدیل شود و هر کسی تصمیم بگیرد تا سال آینده یکسری از رفتارهای خود را اصلاح کند و یک قدم جلو برود. در این صورت مملکت دگرگون می شود و سیستم های سازمانی اصلاح می شوند. رفتارهای برخی از ما نشان می دهد که ماه رمضان و شب قدر تأثیر چندانی در ما نداشته چرا که موجب آزار مردم در ادارت می شویم، دروغ می گوییم، رشوه می گیریم و…

*به نظر شما مردم در حال حاضر چه نگاهی به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دارند، امیدوار به تغییر و شرایط بهتر هستند یا نسبت به انتخابات و اینکه چه کسی رییس جمهور می شود، بی تفاوت شدند؟ مردم ما زمانی برای انتخابات بسیار شور و هیجان داشتند، الان چگونه است؟ مهم ترین سرمایه اجتماعی مردم و اعتماد عمومی است که در حال حاضر بر اساس برخی نظر سنجی ها در سطحی نازل است، چه برنامه ای برای افزایش اعتماد عمومی دارید؟

به هر قیمتی و با هر شعاری به دنبال کسب رأی نیستم

همه حرف هایی که زدم نتیجه رفتار ما بوده است. مردم حرف های ما را که نمی شنوند، رفتار ما را می بینند در نتیجه هم بی اعتماد و هم نا امید هستند. مردم نگاه کردند که سرشان را کلاه گذاشتیم، تصمیم می گیرند که دیگر اجازه ندهند که سرشان کلاه برود. البته از سوی دیگر باید تلاش کنیم که مردم در صحنه باشند برای اینکه اگر حضور مردم کاهش پیدا کند تمامیت کشور ما زیر سوال خواهد رفت بنابراین سعی کنیم با مردم صادق باشیم.

کاندیدای ریاست جمهوری شدم نه به این دلیل که دنبال ریاست و پست باشم، اینطور نیست که به هر قیمتی و با هر شعاری تلاش کنم تا رأی بیاورم بلکه فرصتی است که با مردم صحبت کنم و در ضمن عده ای را تشویق کنم که پای صندوق های رأی بیایند. حضور مردم مشروعیت جمهوری اسلامی است، اینکه هر مسئولی می آید باید حرف و علمش را یکی کند، شعار ندهد و مردم را فریب ندهد تا مردم پای صندوق بیایند.

*نقد جدی شما به دولت روحانی چیست؟

عده ای در داخل تلاش می کنند تا روحانی به موفقیت نرسد

نقد بسیار وجود دارد. تفاوت بین گفتار و عمل، بین نحوه برخورد و مردمی بودن. ارتباط با مدیران و کارشناسان، ارتباط با کسانی که کمک و همراه او بودن؛ همه نقدهایی است که وارد می باشد. از سوی دیگر هم متأسفانه در جامعه ما گروه های سیاسی که در مقابل هستند، به بهانه های مختلف هر روز صحنه های مختلف برای تخریب دیگری درست می کند که ناشایست است.

یک تحریم داخلی داریم که در داخل عده ای تلاش می کنند که روحانی به موفقیت نرسد تا مردم نگویند اینها کار خوبی کردند الگوی او بحث برجام و حرف هایی است که ظریف بیان کرد با این تفکر که پنهان باشد، اما منتشر شد. عده ای در داخل نمی خواهند برجام موفق شود.

در حال حاضر برخی از نمایندگان پشت تریبون مجلس فریاد می زنند که برجام نباید موفق شود تا در انتخابات از آن استفاده نکنند، این یعنی اینکه اگر برجام مصوب شود، مقداری فشار از روی مردم برداشته می شود، اینها حاضر هستند مردم در فشار بمانند ولی بگویند که روحانی عملکرد مناسبی نداشت؛ این نوع برخورد کردن یک نوع ظلم و برخورد غیر منصفانه ای است که به نظر من قابل قبول نیست.

نکته دیگر اینکه روحانی عیب هایی دارد و بحثی نیست، اما طرف مقابل اقداماتی را انجام می دهد که او را تخریب کند تا ادعاهای خود را ثابت کند. مشکلات کشور تنها به دلیل عملکرد روحانی نیست، قوه قضائیه و مجلس به همان اندازه مقصر هستند و باید پاسخگو باشند.

نقدهایی به قوه قضائیه هم وارد است. تأکید می شود که کارخانه ها نباید تعطیل می شدند در صورتی که برخی از این کارخانه ها طبق قانون تعطیل شدند، اگر این تعطیلی ها طبق قانون نبوده چرا تاکنون کسانی که خلاف قانون کارخانه ها را بستند، محاکمه نمی شوند!؟

چرا مدام یکی را تخریب و دیگری را با یکسری تبلیغات بزرگ می کنیم؟! این انصاف نیست. به بیانی انصاف نصف دین است یا به گفته شهید بهشتی چه بسا «انصاف تمام دین است.» آنگونه که با دوست هستید با دشمن هم همانطور باشید. هر چه برای خود می خواهید برای دوست و دشمن بخواهید و منصفانه با همه برخورد کنید. دین برخورد منصفانه با همه انسان هاست، اما ما اینطور نیستیم. در جامعه ای زندگی می کنیم که برخی رقیب را کافر می دانیم در صورتی که او هم اعتقاد دارد و برای کشور خود کار می کند. به کسانی که در کشور زندگی می کنند و دلسوز هستند، خائن می گویند و کسی که در این دعواها نیست، حتماً اجنبی هستند!

چرا امروز جسارت نداریم که در یک جلسه آزاد در دانشگاه با دانشجویان صحبت کنیم؟ مشکل اعتقادی داریم؟ منابع و مأخذ پشتیبانی دینی ما ضعیف است که نمی توانیم با مردم صحبت کنیم؟ چه کردیم که جرأت نمی کنیم با دانشجویان، کسانی که می خواهند فردای مملکت ما را بسازند آزادانه صحبت کنیم؟ به جای اینکه عیب های یکدیگر را بگوییم هر کسی به عیب خود توجه کند.

در قوه قضائیه قضاوت ها براساس عدالت باشد. مجلس کار خود را انجام دهد، قانونی که می نویسد قانونی باشد که از آن رانت، رشوه و کسری بودجه حاصل نشود. دولت هم کار خود رانجام دهد.

مشکل امروز ما این است که همه در تلاش هستند روحانی را تخریب کنند. حضرت علی(ع) می فرمایند: «فَاسْتَتِرُوا فِی بُیُوتِکُمْ؛ در خانه بمانید. وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ؛ بین خود را اصلاح کنید. وَ التَّوْبَهُ مِنْ وَرَائِکُمْ؛ و توبه کنید. لَا یَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ؛ حمل می کنید و بزرگ می شمارید، جز خدا کسی را بزرگ نشمارید. وَ لَا یَلُمْ لَائِمٌ إِلَّا نَفْسَ؛ هر کسی خد را ملامت کند.» اگر هر کسی خود را اصلاح کند، مشکلات کشور حل می شود. مشکل ما این است که مدام عیب های دیگران را می گوییم.

صدا و سیمای ما یک جانبه از یک دیدگاه و جناح صحبت می کند. مردم همه این مسایل و تبعیض ها را متوجه می شوند و این فهمیدن ها باعث فاصله و جدایی و گاهی کینه و نفرت می شود و نتیجه عکس می گیریم.

*کاندیداهای ریاست جمهوری پیش از انتخابات وعده های بسیاری می دهند، مدعی هستند برای عملی شدن این وعده ها برنامه دارند، اما پس از نشستن بر صندلی ریاست جمهوری بسیاری از این وعده ها عملی نمی شود، وعده ها، غیر کارشناسی و غیر واقعی و شعارگونه است یا رییس جمهور برای تصمیم گیری و اجرایی کردن برنامه های خود دچار محدودیت های فراوان است؟

بسیاری از شعارهای کاندیدای ریاست جمهوری غیر عملی، غیر واقعی و زمان بر هستند

بسیاری از شعارها غیر عملی، غیر واقعی و زمان بر هستند. زمانی شعار می دهیم برای اینکه رأی بیشتری کسب کنیم، اینکه برای جمع کردن رأی صحبت هایی را مطرح می کنیم با اینکه حق و حقیقت را بیان کنیم حتی به این قیمت که رأی کسب نکنیم، دو رویکرد متفاوت است. شهید بهشتی می گوید: «من برخورد تلخ صادقانه را بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می دهم.» صادقانه سخن بگوییم، ممکن است که با وعده ها و شعارهای دروغین مردم را جذب کنیم و رأی بیاوریم، اما پس از مدتی که همه متوجه شدند وعده های شما سراب بود، آن زمان است که مردم از ما دلسرد می شوند.

برخورد صادقانه است که حکومت و جامعه و ما را پایدار نگه می دارد نه برخورد منافقانه و به مردم دروغ گفتند. متأسفانه بسیاری از اوقات شعارهایی می دهیم که در عمل نخواهیم توانست اجرا کنیم و روندی که وجود دارد را بدتر می کنیم و تصور می کنم که باید با مردم صادق باشیم و صادقانه حرف بزنیم و واقعیت ها را بگوییم، عیب های خودمان را بیشتر ببینیم تا عیب های دیگران را و هر کسی اگر جسارت دارد مشکل خود را حل کند نه اینکه تلاش کند دیگری را هدایت کند. من به اندازه کافی مشکل دارم که اگر به آن بپردازم فرصت اینکه به عیب شما برسم، نخواهم داشت. شما هم انقدر عیب دارید که اگر به آنها بپردازید، فرصت نمی کنید که به عیب های من بپردازید. در نتیجه طبق فرمایش حضرت علی(ع) در خانه بمانید، مشکل را در خانه حل کنید و در بیرون از خانه یکصدا با قبله و جهت واحد حرکت کنید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. این کارها که فرمودید نمی زارن انجام بدی.مهمترین مشکل کشور دولت موازی ..و مراکز تصمیم گیری متعدد است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا