بر سر آیتالله لاهوتی چه آمد؟ (بخش نهم)
بهکوشش ناصر غضنفری، انصاف نیوز:
هاشمی رفسنجانی در خاطرات 7 آبان 1360 مینویسد: «ساعت ۸ صبح جلسه علنی تشکیل شد. من خبر فوت ایشان را دادم و ضمن اعلام خبر گریه کردم؛ نتوانستم خودم را کنترل کنم. از این حالت عدهای انتقاد داشتند و عدهای تعریف کردند».
لاهوتی هنگام فوت نماینده مردم رشت در مجلس بود. او در جلسه طرح عدم کفایت مجلس به بنی صدر، به اتفاق نمایندگان نهضت آزادی صحن مجلس را به نشانه اعتراض ترک کرد. لاهوتی که هنگام مرگ 51 سال داشت از مخالفان سرسخت حزب جمهوری اسلامی بود و بارها این حزب را به قدرتطلبی متهم کرد و قدرتطلبی را مخالف روح انقلاب اسلامی میدانست. لاهوتی البته سیداحمد خمینی، از مدافعان اصلی خود در حاکمیت را نیز بی نصیب نگذاشت و در مصاحبهای با روزنامه کیهان تنها پسر امام را متهم به صدور فرمان انفجار سینمایی در شهر قم با نیت برانگیخته کردن بیشتر مردم علیه شاه کرد.
حمید لاهوتی فرزند آیتالله لاهوتی هم درباره مواضع انتقادی پدرش پس از انقلاب گفت: آقای لاهوتی در مواردی موافق وضعیتی که انقلاب به آن سمت میرفت نبود و میگفت شعارهای انقلاب و آن حکومت اخلاقی و دینی که ما وعده میدادیم با این شرایط حاکم و برخی اتفاقات و گفتارهایی که امروز مطرح میشود، همخوانی ندارد. آقای لاهوتی خیلی احساسی بود و تاکید خاصی روی اخلاق در روابط داشت. برای ایشان خیلی غیرمترقبه بود که برخی دوستان به خاطر یک اختلاف نظر سیاسی، دوستی سابق بین خود را هم فراموش کردهاند و این اتفاقات ایشان را بسیار متاثر و آزرده کرده بود.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۳۰ فروردین ۱۳۶۰ مینویسد: «شب مهمان آقای لاهوتی بودیم؛ از امام و ماها شکایت داشتند که چرا در جریان حادثه کوچصفهان از ایشان حمایت نشده است. باید با ایشان صحبت و احساساتش را آرام و تنظیم کرد. بچهها در بحث شرکت داشتند».
چهارم آبان ۱۳۶۰ وحید لاهوتی فرزند آیتالله به دستور دادستانی و به اتهام ارتباط با مجاهدین خلق بازداشت شد. دور روز بعد نیروهای دادستانی به منزل آیتالله لاهوتی رفته و وی را نیز بازداشت کردند.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات این روز مینویسد: «ساعت سه بعدازظهر خبر دادند که از طرف دادستانی انقلاب به خانه آقای لاهوتی ریختهاند و خانه را تفتیش میکنند. به آقای لاجوردی گفتم با توجه به سوابق و مبارزات آقای لاهوتی بیحرمتی نشود. گفت به دنبال مدارک وحید لاهوتی هستند. اول شب اطلاع دادند که آقای لاهوتی را به زندان بردهاند و احمدآقا هم تماس گرفت و ناراحت بود. قرار شد بگوییم ایشان را آزاد کنند. آقای لاجوردی پیدا نشد، به آقای موسوی تبریزی، دادستان انقلاب گفتم و قرار شد فوراً آزاد کنند. احمدآقا گفت امام هم از شنیدن خبر ناراحت شدهاند»
ادامه دارد…
انتهای پیام