آیت الله مهدوی در 88 گفت «احمدی نژاد شر است اما میرحسین شر بیشتریست»!
بخشی از گفتگوی «اسدالله بادامچیان»، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با خبرآنلاین در پی می آید:
اختلاف بین سلایق اصولگرایی به قدری شدید بود که اگر یک وحدت و ائتلاف پدید نمی آید چند جزیزه می شدند. تازه ما وحدت و ائتلاف را قبول کردیم و بچه شلوغهای اصولگرا را که مشی موتلفه با مشی آنها کاملا تفاوت دارد در مجموعه نگه داشتیم. برای نگه داشتن چه باید کرد؟ معلوم است که گذشت باید کرد. اگر ما آنجا اینکار را نمیکردیم و این دوستان را با محوریت جامعه روحانیت جمع نمی کردیم شرایط بدتر می شد. فقط موتلفه هم نبود دوستان اقای قالیباف، حداد و ولایتی هم آمدند. بنابراین در آن حرکت موفق بودیم.
اگر مجلس را امروز تقسیم میکنیم به 20 درصد مستقل ها، 35 درصد اصلاح طلبان و بقیه اصولگراها نتیجه همین ائتلاف بود والا اگر ائتلاف صورت نمیگرفت دربست باید مجلس را تقدیم اصلاح طلبان می کردیم. چون رای اصولگرایان پراکنده می شد. شما دیدید که حتی وقتی ما شعار یک فهرست یک صدا با محوریت روحانیت را دادیم باز هم برخی ها جدا پریدند همین پایبند نبودن باعث این ناکامی نسبی شد والا اگر این کار نمی شد معتقدم که موتلفه با تحلیل دقیق و صحیح یکی از بزرگترین خدماتش را انجام داد.مجلس دهم را از یک طرفه و یک سویه شدن حفظ کرد و جمع اصولگرایان را از اختلافات و دعواهایی که مسلما بعد از انتخابات مجلس تشدید میشد حفظ کرد. در خبرگان هم کاملا همه را پای میز وحدت آورد. در این مسیر هم با جبهه پیروان یکی بودیم و هیچوقت اختلافی با هم نداشتیم.
در ائتلاف اصولگرایان به هیچ وجه نسبت به آقای لاریجانی رای گرفته نشد چون قرار نبود که ما خیلی در استان ها دخالت کنیم در قم هم اتفاق نظر داشتیم که هرآنچه جامعه مدرسین فرمودند همان است. اما این جوانهای شلوغ رفتند در قم شلوغ کردند. شما فرض بگیرید اگر ما این ائتلاف را نکرده بودیم چه می شد؟ درگیری و برخورد میشد. اینکه تصور کنید از ترس، این ائتلاف صورت گرفته نه این نیست، از چه چیزی بترسیم؟ ما باید به وظیفه عمل کنیم. موتلفهای ها آدمهای ترسویی نبوده و نیستند. روزی که بنی صدر قبل از انتخابات شانس صددرصدی داشت 54 موتلفه ای با اسم اعلام کردند که ما بنی صدر را قبول نداریم.
{در پاسخ به اینکه صدور اطلاعیه توسط پایداری ها در قم و توهین و تهمت به آقای لاریجانی را تندروی می دانید یا نه} چرا آنها را غلط میدانم نه تندروی.
حزب موتلفه حزب دولت نیست، حزب این خط و حاکمیت ارزش هاست. اما در اداره جامعه کشور متعلق به 80 میلیون جامعه است. این 80 میلیون حقوق شهروندی دارند. لذا میبینید که ولی امر چطور گسترده عمل میکنند، میفرمایند اگر من و نظام را هم قبول ندارید در انتخابات شرکت کنید. موتلفه اسلامی در اداره جامعه حذفی فکر نمیکند به همین علت وقتی وارد مجلس هشتم شدم به دوستان اصلاح طلب مجلس هشتم که تعدادشان هم کم بود مثل آقای تابش گفتم آقایان ما می خواهیم 4 سال در این مجلس زیر سقف کار کنیم .نه شما می توانید به تیپ ما بگویید نماینده ملت نیستید نه ما به شما . دو راه داریم یا با هم دعوا کنیم یا در مشترکاتی که مربوط به نظام است. با هم کار کنیم در مفترقات هرکسی کار خودش را بکند و ادب را نسبت به هم رعایت کنیم. ما هم همینکار را کردیم.
یعنی تا پایان مجلس هشتم بین ما و این دوستان هیچوقت دعوا نبود. ما هیچوقت سیاست حذفی نداشتیم. چه کسی اصلاح طلبان را دچار آسیب می کند؟ چه کسی افراط گری و تندروی را دچار آسیب میکند؟حتما خودشان. چرا ما دیگری را تضعیف کنیم؟ برخی تصور می کنند موتلفه اسلامی یا مثلا شخص بادامچیان آدمی است که این تیپ های مقابل را قبول ندارد .نه آنها هم جزء جامعه هستند. مثل اینکه وقتی روزنامه شرق گیر میکند سراغ من می آید یا می رود پیش عسگراولادی. خاطرتان هست که در هیات منصفه مطبوعات همه قبول داشتند که مرحوم عسگراولادی از همه منصف تر است؟ چرا؟ چون نگاه عسگراولادی این بود که در اداره جامعه در رای مردم است
ما هم معتقدیم برخی افراطی و برخی تفریطی هستند .بعضیها متحجر و برخی هم روشنفکرمآب هستند. برخی عافیت طلب هستند و برخی هم وسط لحاف میخوابند . ولی همه مال این مملکت هستند، نمیشود جلو همه را گرفت و یکطرفه حرف زد.
امام در جامعه اسلامی به گونه ای عمل می کنند که بنی صدر را از مردم نمیگیرند. راحت میتوانستند به او بگویند نیا، کما اینکه وقتی بنی صدر وزیرخارجه بود و می خواست به سازمان ملل برود امام فرمودند نرو چون می دانستند اگر برود افتضاح به بار می آورد. بنی صدر گفت می روم چون وظیفه ام است . امام فرمودند اگر بروی اعلام می کنم تو از ما نیستی. اما امام وقتی توده مردم به بنی صدر رای می دهند نمی گوید بنی صدر نیا، در پیام شان هم می فرمایند همه بروند به کسی که احتمال می دهند بیشترین رای را دارد رای بدهند. امام می فرماید اگر رییس جمهور خطا برود ملت او را به جهنم خواهد فرستاد. امام نیامد بنی صدر را از مردم بگیرد که احساس از دست دادن یک چهره را بکنند بلکه به بنی صدر میدان میدهند، همراهی اش هم می کنند. به آقای بهشتی هم می گویند سکوت کنید. بعد می بینید که دست بنی صدر چطور برای مردم رو شد که خود مردم شعار دادند «سپهسالار پینوشه، ایران شیلی نمیشه».
رهبری در مساله مذاکرات هسته ای فرمودند من با مذاکره مخالف نیستم اما خوشبین هم نیستم. آن موقع در نظرسنجی هایی که صورت می گرفت70 تا 80 درصد می گفتند اگر مذاکره شود مشکلات حل میشود. بعضی از دوستان مثل دولت محترم تصور میکردند تا وارد مذاکرات شوند غرب عقل گرایانه با اینها میسازد و 100 روزه کار تمام می شود. الان در ذهن عمومی مردم چیست؟ فهمیدند که حق با آقا است. ما در اصل مذاکرات پیروز هستیم. با این وجود که این دولت مذاکره کرده ولی باز هم طرف غربی عهدشکنی کرده است.
موتلفه در این 50 سال حتی دچار یک انشعاب و دعوا نشده است. اختلاف نظر داریم ولی با یک تکلیف بیرون می رویم. در انتخابات دوره دوم آقای احمدینژاد ، آقای احمدی نژاد با موتلفه همراه نبود که هیچ، حتی در سالگرد شهدای 26 خرداد موتلفه علی رغم اینکه همه وقت دیدار می دادند او به ما این وقت را نداد ولی انتخابات سال 88 گرفتار دو موضوع بود؛ یک مساله آقای میرحسین موسوی و حمایت آمریکا. مساله بعدی هم احمدی نژاد بود.
روراست می گویم با آیت الله مهدوی کنی که صحبت کردیم تا ببینیم چطوری سیاستگذاری کنیم و تکلیف چیست، آیت الله مهدوی گفتند این احمدی نژاد شر است اما این میرحسین شر بیشتری است پس باید به احمدی نژاد رای بدهیم. من برای همین آقای احمدینژاد در سال 88 در 25 شهر سخنرانی کردم، آقای حبیبی هم در 45 شهر سخنرانی کرد. هیچ چی هم به موتلفه نداده بود پس چرا اینکار را کردیم؟ چون تکلیف شرعی مان بود.
تکلیف حزبی مان هم برمبنای شرع است. احمدی نژاد 22 میلیون رای آورده، میرحسین 13 میلیون. اگرنامزد مستقل معرفی میکردیم رای احمدی نژاد با نامزدی که معرفی شده بود تقسیم می شد و مثلا 11 میلیون می شد، آنوقت گیر فتنه می افتادیم. فتنه ای که از آمریکا بود. پس اینجا انتخاب موتلفه عمل به آن تکلیف شرعی بود.
انتهای پیام
…..تازه ما وحدت و ائتلاف را قبول کردیم و بچه شلوغهای اصولگرا را که مشی موتلفه با مشی آنها کاملا تفاوت دارد در مجموعه نگه داشتیم……..
ما هرچه میکشیم از دست همین بچه شلوغهاست
و شما بخاطر این بچه شلوغها ، مصلحت اندیشی کردید و بین شر و شرتر ، پشتیبان شر شدید. سرنوشت یک ملت چه شد ؟
این هم منطق بزرگان قوم . راستی تاریخ در مورد ما چه قضاوتی خواهد کرد.
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
آه اگر از پی امروز بود فردایی