اگر عادل بود…
روزنامه همشهری نوشت: «گزارشگر خوب، این خاصیت را دارد که بازیهای مهم فوتبال را خاطرهانگیزتر کند. چنین گزارشگری مثل نمک، مثل چاشنی کنار غذا باعث افزایش کیفیت و بهبود طعم میشود و ممکن است چیزی بگوید که تا سالها در خاطر مردم باقی بماند. به طور مشخص داریم از عادل فردوسیپور حرف میزنیم؛ گزارشگری که ۲ سال است صدایش را نشنیدهایم و کمپین مشترک هواداران پرسپولیس و استقلال هم برای این که او داربی تهران را گزارش کند، شکست خورد. در نهایت مسابقهای که کلی حادثه و حاشیه داشت، تمام شد و رفت پی کارش، بی آن که جملهای مهم از آن به یادگار مانده باشد. البته نه این که محمدرضا احمدی گزارشگر بدی باشد. اتفاقا در اوج تنگدستی خودخواسته تلویزیون، احمدی بهترین گزینه سازمان است اما اگر عادل بود، شاید قصه دیگری به جا میماند.
تصور کنید فردوسیپور گزارشگر بازی اخیر پرسپولیس و استقلال بود. روایت او از برخورد وحید امیری و مهدی قائدی در محوطه جریمه میتوانست شنیدنی باشد. همین طور از تکل خشن کمال کامیابینیا روی پای محمد نادری و نیز تکل خشن خود نادری در پایان بازی. دوست داشتیم بدانیم عادل در مورد پر شدن آفساید از سوی وریا غفوری چه دیدگاهی دارد و مخصوصا در مورد شادی گل عیسی آل کثیر چه میگوید. قطعا این گزارشگر میتوانست چیزی به بازی اضافه کند که در یادها بماند. او میتوانست پیوندی بین این شادی دردسرساز عیسی با محرومیتش برقرار کند اما احمدی بیاندازه ساده از کنار این موقعیت گذشت.
به یاد بیاورید که عادل بعد از شادی گل امید عالیشاه در داربی دوم آذر ۹۳ که به خاطر درآوردن پیراهنش از زمین اخراج شد، چه جملات بامزهای گفت. آن روز اتفاقا محمد نوری هم بعد از زدن گل اول پرسپولیس حرکت مشابهی کرد. فردوسیپور در مورد او میگفت: «حالا پیراهنش رو درمیاره، بازوبند کاپیتانیش رو هم درمیاره، دیگه بقیه چیزها رو درنمیاره…!» دعواهای آخر بازی هم که خوراک خودش بود، با همان جمله همیشگی: «آخ، آخ، چه خبره اونجا، همه دارن همدیگه رو میزنن.» عادل اما در خانه نشست تا محمدرضا احمدی عزیز ۹۰ دقیقه همه را به انصاف و رعایت اخلاقیات نصیحت کند و آخر مسابقه هم بچههای خوب را به خدای بزرگ و مهربان بسپارد!»
انتهای پیام