اسلام و شلاق | رضا بابایی
به گزارش انصاف نیوز، رضا بابایی، پژوهشگر در یادداشتی در فضای مجازی نوشت:
مدافعان مجازات با شلاق، به قرآن استناد میکنند (سورۀ نور، آیۀ 2). بر پایۀ روایات نیز، مجازات بسیاری از جرمهای اخلاقی و اجتماعی، شلاق است. اما استناد به قرآن و روایات برای مجازات با تازیانه، موجّه نیست؛ زیرا در صدر اسلام، مجازاتهای جایگزین مانند زندان به شکل امروزین، ممکن و رایج نبود؛ هم به دلیل هزینههای آن، و هم به دلیل نفرت شدید اعراب از زندان و اسارت، و هم به دلیل نامعمول بودن حبس و زندان در آن روزگاران. بنا بر روایات معتبر و متواتر، در صدر اسلام محلی به نام زندان وجود نداشت و اسیران را به طور موقت در مسجد یا خانههای مسلمانان حبس میکردند. همچنین تحمل شلاق برای مردم آن روزگار، آسانتر از تحمل حبس بود؛ درست بر عکس امروز. نخستین زندان در اسلام، در زمان خلافت امام علی(ع) و در کوفه ساخته شد؛ پیش از آن، رایجترین تنبیه و جریمه، شلاق بود (ر.ک: محمدحسين ساكت، نهاد دادرسی در اسلام).
باری؛ شلاق در آن روزگاران: 1. باصرفهترین مجازات بود؛ 2. چندان رواج داشت که کرامت انسانی مجرم را نابود نمیکرد و چیزی بیش از تنبیه بدنی محسوب نمیشد؛ اما در زمانۀ ما، شلاق افزون بر مجازات بدنی، روح و روان مجرم را هم زخمی میکند و بازگشت او را به جامعه و زندگی آبرومندانه، تقریبا ناممکن میسازد.
طرفداران شلاق میگویند: تازیانه، حکم قرآن و فرمان خدا است و به هیچ بها و بهانهای نباید از آن دست کشید. از این گروه باید پرسید: چرا تانک و هواپیما را میتوان جایگزین اسب و شتر کرد، اما زندان را نمیتوان جانشین شلاق کرد؟ مگر قرآن نفرموده است که برای جهاد در راه خدا اسبهای خود را آماده کنید (سورۀ انفال، آیۀ 60)؟
اگر اسب، موضوعیّت ندارد و اکنون میتوان تانک و هواپیمای جنگی را مصداق «رباط الخیل = اسبهای آماده برای جنگ» دانست، چرا شلاق را از دست نیندازیم؟ اگر شتر را میتوان از قاموس دیه پاک کرد و جای آن را به پول رایج داد، چرا جای تازیانه را به جریمههای نقدی یا زندان ندهیم؟
آیا «سوگند به قلم» که در قرآن آمده است، خودکار و خودنویس و رواننویس و کیبورد را به حریم خود راه نمیدهد؟ مگر قلم در صدر اسلام، غیر از قلم پر بود؟ اگر قلم دیروز، کیبورد امروز است، چرا شلاق دیروز، جریمههای دیگر نباشد؟
چرا اکنون که شمشیر را کنار گذاشته و سراغ موشکهای بالستیک رفتهایم، تازیانه را هم کنار نمیگذاریم و از مجازاتهای معمول در دنیا استفاده نمیکنیم؟ اگر توانستهایم بردهداری را از صفحۀ روزگار براندازیم – بهرغم آنکه احکام شرعی برده و امه در متون دینی آمده است – چرا شلاق را نتوانیم؟
شلاق در روزگاران قدیم، جز بدن مجرم را زخمی نمیکرد، اما اکنون شلاق معنایی دیگر یافته است و زخمی که در روح مجرم بر جای میگذارد، به هیج روی التیامپذیر نیست. در روزگاری که حیوان را هم تازیانه نمیزنند، کوفتن شلاق بر گردۀ انسان، چه معنایی دارد؟ آیا تنبیه تحقیرآمیز، تبدیل مجرم عادی به مجرم خطرناک و انتقامجو نیست؟
چند صد سال است که صدها دانشکدۀ حقوق در دنیا دربارۀ شیوههای مجازارت، مطالعات کتابخانهای و میدانی میکنند و بهتقریب همۀ آنها به این نتیجه رسیدهاند که ردّی که شلاق بر بدن مجرم باقی میگذارد، آیندهای هولناک برای او و جامعه رقم میزند. آیا وفاداری به قرآن، یعنی وفاداری به شلاق؟
بر فرض که شلاق جایگزینناپذیر است، پرسیدنی است که ما بر تن کدام اصل یا فرع دین جامۀ عمل پوشاندهایم که حالا نوبت به تازیانۀ اسلام رسیده است؟ از مردی روزهخوار پرسیدند: تو که نماز نمیخوانی و روزه نمیگیری، چرا نیمهشب برمیخیزی و سحری میخوری؟ گفت: چون از مسلمانی، تنها همین نشان در من باقی مانده است!
انتهای پیام
متن خوبی بود. اگرچه زندان هم جایگزین مناسبی نیست. با زندانی شدن برای اشتباه فرد همه خانواده او تنبیه می شوند.