«دولت رئیسی نازک نارنجی است»
محمود میرلوحی، عضو حزب اتحاد ملت گفت: طبیعتا نمی توانیم با دولت آقای رئیسی متحد باشیم و از آن طرف منتقد هم نمی توانیم باشیم یعنی احساس می کنیم اینها بسیار نازک نارنجی هستند از این رو احتمالا یک حالت صبر و انتظار و ارزیابی و نقد پیدا خواهیم کرد یعنی چارهای جز این نداریم چون ممکن است فردا بگویند شما این حرف را زدید و این اشکال به وجود آمد. ارزیابی و برداشت من این است که جریان اصلاحات صبر می کند و عجلهای ندارد که بخواهد آقای رئیسی را نقد کند چون شرایط کشور ، در حال حاضر بسیار حساس است و مسائل افغانستان و مسائل منطقهای و مسائل برجام وجود دارد و ضمن اینکه گاهی اوقات، این نقدها ممکن است بر کمبودهایی که به شدت کشور را احاطه کرده است دامن بزند.
سیدمحمود میرلوحی، چهره سیاسی اصلاح طلب درباره یکدست شدن قدرت در کشور و اینکه اصلاح طلب در این یکدستی قدرت چه خواهند کرد؟ به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: در حال حاضر دو تشکل در کشور داریم؛ یکی اصولگرا (با تنوعی که دارند) و دیگری اصلاح طلب (با تنوعی که دارند). وقتی می گوییم اصلاح طلبان چه کار می کنند روشن است که به عنوان جریانی که مخاطب مردم هستند انتظاراتی وجود دارد.
او افزود: می بینید حتی کسانی که کشور را یکدست کردند و در حال حاضر همه چیز در اختیارشان است صبح تا شب در کلاب هاوس و در رسانه های داخلی برای سرگرمی شان هم که شده، هر اتفاقی رخ دهد، نیشی، گله ای یا تلنگری به اصلاحطلبان می زنند و فکر می کنند اگر این کار را نکنند روزِ سیاسی آنها شب نمی شود.
میرلوحی ادامه داد: بالاخره جریان رقیب یک جریان اصیل و گسترده هستند، بدبن گونه که خودشان ساختاری دارند. البته شخصیت های شناخته شده در میان آنها حضور دارند و دولت و مجلس و شورا داشتند و در بین آنها، بخشی از روحانیون یا اهل دانش و هنر حضور دارند و به این حوزه تعلق خاطر دارند.
مطالبات اصلاح طلبان مشخص است
میرلوحی اضافه کرد: بالاخره فراز و فرودها و گره ها و قهر و آشتی هایی هم دارند اما یک جریان نمی تواند منزوی شود، چون در این صورت کاری نمی تواند انجام دهد. زمانی که آقای خاتمی به صحنه آمدند تلقی خودشان این نبود که جامعه آنقدر تشنه و منتظر باشد و به نوعی مطالبات نهفته جامعه سر باز کرد و اصلاحات شد، اگر بتوان آن مطالبات را ردیابی کرد خواهیم دید همچنان به قوت خود باقی است و روشن است که مطالبات چیست، چون مطالبات در تمامی حوزه ها است.
این چهره سیاسی اصلاح طلب اشاره کرد: در حوزه سیاسی، آقای خاتمی یک شعاری داشتند و می گفتند توسعه باید همه جانبه، جامع و هماهنگ باشد و نمی توان فقط بگوییم معیشت آری! فرهنگ خیر! یا بگوییم توسعه فرهنگی آری! توسعه اجتماعی خیر! همه این ها با هم است اما گاهی اوقات که اولویت ها را فهرست کنید ممکن است مثلا امروز مسئله مردم معیشت، اقتصاد، اشتغال، کرونا و خشکسالی باشد، این ها درست است اما معمولا اولویت های کشور یکی دو اولویت نیست.
او بیان کرد: زمانی که اولویت ها را فهرست کنید می بینید همزمان که خشکسالی، کرونا، اشتغال، گرانی و تورم است توقعات بانوان یا مطالبات جوانان به قوت خود باقی است، مطالبات اقوام همچنان انباشته است و سالها به قوت خود باقی است و انتظار دارند که به آنها احترام گذاشته شود و انتظار کرامت، تکریم، منزلت مردم، حفظ احترام و حریم خصوصی را دارند، اصلاحات یعنی این و اصلاحات چیزی غیر از این ها نیست.
این عضو حزب اتحاد ملت تصریح کرد: آیا می توان گفت که اینها مشمول مرور زمان می شود؟ یا اینها برای زمان خاصی است و زمان آن طی شده است و در آینده نیست؟ ممکن است پرچم داران این حرکت و این شعارها تغییر کنند، یک روز، فرد خاصی پرچم دار بوده اما امروز جامعه بگوید شما تند می روید و ما می خواهیم دیگران بیایند و پرچم را بگیرند، بسم الله!
میرلوحی عنوان کرد: درحال حاضر هم همین نکته وجود دارد ولی تا زمانی که کسی نیاید و صادقانه پرچم را به عهده نگیرد، این پرچم بر زمین نمی افتد و کسی می تواند بگوید که این پرچم بر زمین افتاد؟ گاهی اوقات می بینید که جریان رقیب می گوید من این کار را بهتر از جریان اصلاح طلب انجام می دهم، شعار دادند و برای انتخابات هم همین شعارها را دادند و مثلا آقای رئیسی گفتند من 2 میلیون فالوور دارم که یعنی من خودم در فضای مجازی هستم، طبیعتا این گونه شد و جامعه گفتند زمانی که رئیس قوه قضاییه می گوید من 2 میلیون فالوور دارم پس فرد به روزی است پس دغدغه نداریم، بعد ایشان گفتند ما یک میلیون مسکن در سال می سازیم و بقیه گفتند «بَه بَه».
او اضافه کرد: اگر چنین کاری صورت گیرد بحثی در آن نیست، بعد گفتند ما تحریم ها را برمی داریم و نه تنها منت نمی کشیم بلکه منت هم سر آمریکا می گذاریم و بقیه گفتند چه بهتر! آقای روحانی می خواست تحریم ها را بردارد و ظاهرا میخواست در جاهایی منت هم بکشد ولی ایشان منت نمی کشد بلکه منت هم سر آمریکا می گذارد.
گلوگاه های فساد را ببندید بسم الله!
این فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار کرد: بنابراین طبیعی است که مردم به ایشان رأی می دهند ولی این مطالبات چیزی نیست که بتوان یک جامعه را مثلا در مدت محدودی منصرف کرد و مثلا به اهل هنر بگوید شما باید احترام داشته باشید، به اهل فرهنگ بگوید شما باید کرامتتان حفظ شود، مبارزه با فساد باید به مفهوم واقعی باشد، آقای رئیسی یک شعار دادند و اگر به آن دقت شود بسیار مهم است. ایشان می گویند من در قوه قضاییه باید با فاسد مبارزه می کردم اما حالا می خواهم با فساد مبارزه کنم یعنی همه گلوگاههای رانت و فساد را می خواهم ببندم، بسم الله ببندید!
میرلوحی بیان کرد: الان اصل گلوگاههای رانت و فساد این است که فساد، رقابتی شود، اصل آن این است که این امضاهای طلایی در اختیار دستگاه ها که سالهاست در قانون رفع موانع تولید در حد حرف گفته شده ولی متاسفانه امضاهای طلایی بیشتر شده و کم نشده است. اگر کسی بخواهد یک حرکتی، یک تولیدی، یک اشتغالی و یک فعالیتی را ایجاد کند باید از صد نقطه و از صد اداره عبور کند یعنی باید یک کفش آهنی داشته باشد که بتواند از این اداره به آن اداره برود و تازه حرمت هم ندارد، چون من خودم هم در سالهای مختلف درگیر بودم یعنی در بخش خصوصی بودم و می بینم که بخش خصوصی، نزد این دستگاه ها حرمتی ندارد و این از مسائلی است که باید حل شود. گلوگاه های فساد یعنی مثل رومانی، یک شخص بتواند از یک صبح تا ظهر شرکتی را تاسیس کند، ثبت کند و بعد از ظهر هم در شرکتش بنشیند و کارش را شروع کند ولی در اینجا ببینید که چه بساطی به وجود آمده است، آنها کاری می کنند که شخص از کار و فعالیت و تولید منصرف شود و این ها از مسائلی است که باید حل شود.
رفیقدوست حقوق 80 مشاور مرحوم یزدی را پرداخت می کرد/حقوق تعدادی از 80 مشاور مرحوم یزدی از وزرای خاتمی بیشتر بود
زمانی که احمدی نژاد آمد سیزده ماه حقوق نداشتم/الحمدلله وضعیت اصولگرایان همیشه خوب بوده!
این فعال سیاسی اصولگرا اشاره کرد: زمانی که آقای احمدی نژاد روی کار آمد من سیزده ماه حقوق نداشتم، اما آقای یزدی بلافاصله در قوه قضاییه ۸۰ مشاور داشت و آقای رفیق دوست هم حقوقهای قابل توجهی به آنها از بنیاد پراخت میکرد و بعد هم آقای احمدی نژاد رفت و اینها به ستاد اجرایی آمدند و الحمدالله وضعیتشان خوب است و امکانات خوبی دارند، ضمن اینکه به صورت سنتی هم ما در قدیم به جریان اصولگرا، بازار می گفتیم، یعنی زمانی که مهندس موسوی و دولت آقای موسوی روی کار بود بود ما به اینها بازار می گفتیم و بعد جناح راست و بعد اصولگرا شدند، بالاخره سابقه اینها معلوم است، چهرههایی مثل آقای رفیق دوست و آل اسحاق و آقای خاموشی و .. چهرههای اقتصادی شناخته شده و متمکنی هستند. از این طرف افراد متکدی در میان اصلاح طلبان است مثلا آقای موسوی زمانی که از نخست وزیری رفت، خانه نداشت یا آقای خاتمی همینطور! الان بسیاری از چهرههای اصلاح طلبان نهایتا یک خانه داشته باشند ولی صنعت و اقتصاد بیشتر متعلق به جریان آن طرفی است، آنها اصلا غربت و بی پولی را لمس نکردهاند اما اصلاح طلبان وقتی بیکار می شوند باید به دنبال یک لقمه نان برای زن و بچهشان باشند، لذا اینها در دورهها مختلف غربت را دیدهاند همانطور که رونق را هم دیدهاند، مثلا در دولت آقای خاتمی یا در مجلس ششم رونق را دیده اند و اخیرا در دولت آقای روحانی متاسفانه فقط بر اساس ترجیح منافع ملی پشت آقای روحانی آمدند و آقای روحانی استفادهای نکرد. ٰ
اصلاحطلبان به سختی عادت دارند/مشکل ما استقبال نکردن اصولگرایان نیست بلکه …
میرلوحی در پاسخ به این سوال که آیا اصلاحطلبان در این دوره به عنوان جریان منتقد خواهند بود و یا سکوت را در پیش می گیرند؟ اشاره کرد: اصلاح طلبان با این قانون بازنشستگی، ۷، ۸ استاندار اصلاح طلب داشتند که الان ترخیص شدهاند و تقریبا می توان گفت اصلاح طلبان به دوره عسرت و سختی، عادت دارند و دوباره کنار می روند و جایی مشغول به کار می شوند، لذا نه دلیلی دارد که بخواهند قهر کنند چون ما اهل گفت و گو هستیم و دیدگاه و مواضع اصلاحات بر گفت و گو است پس نه می توانند با مردم قهر کنند و نه با حکومت قهر می کنند چرا که همیشه این تلخیها و رد صلاحیتها را دیدهاند و با آن آشنا هستند و عادت کردهاند. مشکلی که ما داریم این است که در جریان اصولگرایی، متاسفانه فقط این مسئله نیست که از ما استقبال نکنند، بلکه حتما باید صبح تا شب نوازش هم شوند.
احمدینژاد میگفت حداقل کروبی را میشناسم و با او احوالپرسی میکنم اما….
او در پاسخ به این سوال که در حال حاضر وعده های ابراهیم رئیسی در خصوص فراجناحی بودن دولتش را چگونه دیدید؟
تصریح کرد: بعید است آقای رئیسی با اینکه گفتند دولت من فراجناحی خواهد بود و از همه نیروها استفاده می کنم و مقام معظم رهبری در دیدار با دولت سفارش کردند که حتما از نیروهای متنوع فکری و جناحهای دیگر استفاده شود، ممکن است من با یک ، دو نفر از وزرا ، آشنایی داشته باشم ولی در واقعیت ما الان در دولت کسی را نداریم، در دولت آقای احمدی نژاد می گفت من حداقل آقای کروبی را می شناسم و می توانم با او احوالپرسی کنم، ما در دولت آقای رئیسی کسی را نمی شناسیم هرچند به خود آقای رئیسی ارادت داشتیم و زمانی که من استاندار بودم ایشان یک تماسی با بنده گرفته است حال ممکن است بنده را بشناسد ولی در مجموع، بنده کسی را در دولت نمی شناسم (هرچند دلیلی هم نیست که بخواهم بشناسم).در واقع بنده وزارت کشوری بودهام و کم و بیش با مقامات دو طرف ارتباط داشتهام ولی الان کسی را در دولت نمی شناسم و فکر می کنم بقیه اصلاح طلبان هم همینطور باشند. خلاصه آنها استقبال نخواهند کرد و ما هم انتظار اینکه بخواهند استاندار، وزیر یا معاون وزیر از این طرف انتخاب کنند را نداریم ولی اینکه نسبت به مسؤلیتهای ملی و کشور و آینده بی تفاوت باشند قطعا اینطور نیست و چون اصلاح طلبان احساس مسؤلیت می کنند و با توجه به تلاشی که برای احیای سرمایه اجتماعیشان خواهند داشت اقتضا می کند که فعالیت و حضور داشته باشند ولی یک نکتهای اینجا وجود دارد، در دولت آقای روحانی ما می گفتیم که متحد منتقد هستیم و واقعا در دولت دوم ما با ایشان متحد بودیم ولی نقد هم می کردیم به خصوص اینکه بارها سیاست داخلی ایشان و وزارت کشور را نقد کردیم.
دولت رئیسی نازک نارنجی و حساس است/اصلاح طلبان نه می توانند منتقد باشند و نه متحد دولت رئیسی!
این چهره سیاسی اصلاح طلب در پایان تاکید کرد: در اینجا طبیعتا نمی توانیم با دولت آقای رئیسی متحد باشیم و از آن طرف منتقد هم نمی توانیم باشیم یعنی احساس می کنیم اینها بسیار نازک نارنجی هستند از این رو احتمالا یک حالت صبر و انتظار و ارزیابی و نقد پیدا خواهیم کرد یعنی چارهای جز این نداریم چون ممکن است فردا بگویند شما این حرف را زدید و این اشکال به وجود آمد. ارزیابی و برداشت من این است که جریان اصلاحات صبر می کند و عجلهای ندارد که بخواهد آقای رئیسی را نقد کند چون شرایط کشور ، در حال حاضر بسیار حساس است و مسائل افغانستان و مسائل منطقهای و مسائل برجام وجود دارد و ضمن اینکه گاهی اوقات، این نقدها ممکن است بر کمبودهایی که به شدت کشور را احاطه کرده است دامن بزند(همانطور که الان مسائل ارز و اقتصاد و تورم و .. را می بینید). لذا شاید جریان اصلاحات، محتاط بودن را در پیش بگیرد و مدتی صبوری و ارزیابی کند و بعد نقد کارشناسانه انجام دهد و احتمال دارد یک دولت سایهای را تشکیل دهد چون جریان اصلاحات امکانات و کارشناسان برجستهای از مجلس و استانداران و وزرای سابق دارد، ما ادوار مجلس را داریم که عموما اصلاح طلبان اکثریت بودند و تقریبا یکی از اعضای جبهه اصلاحات در ادوار مجلس بوده است و از آن طرف دولت آقای خاتمی و دولت آقای هاشمی و دولت آقای مهندس موسوی است که اگر در گذشته هم یک تفاوتهایی داشتند ولی به دلیل شرایطی که پیش آمد الان عملا با هم، همفکری و هماندیشی در مسائل مختلف دارند. به نظر می آید شرایط به گونهای است که می توانند از منظر کارشناسی از موضع یک دولت سایه فعالیتها را بررسی و نقد و ارزیابی کنند و هرکجا کار آقای رئیسی و دولت ایشان مثبت بود آن را تایید کنند و هرکجا اشکالی می بینند دوستانه تذکر دهند و اگر لازم شد نقد و بیان کنند تا باعث تعالی افکار شوند.
انتهای پیام