خرید تور تابستان

واکنشی به پیام سروش برای آزادی تاج زاده

یکی از شاگردان دکتر سیدجواد طباطبایی، فیلسوف ایرانی، به متنی از دکتر سروش به بهانه ی آزادی سیدمصطفی تاج زاده واکنش تندی نشان داد.

به گزارش انصاف نیوز، مصطفی نصیری در یادداشتی که در کانال دکتر طباطبایی منتشر شده، نوشت:

در باره مطلبی که آقای سروش دباغ به‌مناسبت آزادی جناب آقای تاج‌زاده بازنشر کرده است، لازم دیدم با توجه به این‌که در باره آن ادعاها از دکتر طباطبایی شنیده‌ام، توضیحاتی بدهم. قبل از هر چیز از بابت آزادی جناب آقای تاج‌زاده بسیار خوشحالم و برای ایشان سلامتی و روزهای خوش آرزو می‌نمایم.

ظاهرا پنج سال قبل مصاحبه‌ای با جناب آقای تاج‌زاده در باره تبارشناسی اصلاحات انجام شده و ایشان نیز از منظر خود مسایلی را در باره دیدگاه‌های دکتر طباطبایی بیان داشته است که با ادبیات و دیدگاه‌های مکتوب ایشان انطباق ندارد.

داستان از این قرار است که برخی چهره‌های بعدی اصلاح‌طلبی که عمدتا نیز در دانشگاه شاگرد آقای طباطبایی بوده‌اند، جلساتی را با وی در سال 72 در دانشکده حقوق و هم‌چنین قبل و بعد از آن در دفتر آقای خاتمی در کتابخانه ملی، برگزار کرده‌‌ و نظرات ایشان در موضوعاتی مثل مصلحت عمومی، منافع ملی، مفهوم جامعه مدنی و دولت در هگل و برخی مباحث جدید دیگر را، استماع کرده‌اند. فراموش نکنیم که دوره مذکور، دوره‌ای است که برخی سعی داشتند تا دکتر سروش را به‌عنوان نظریه‌پرداز اصلاحات معرفی کند، ولی بیاد داریم که آقای حجاریان در یکی از شماره‌های مهرنامه، اصلاحات خاتمی را بیشتر متاثر از مباحث دکتر طباطبایی دانست تا کس دیگر. اما از این‌که بگذریم، دو نکته محل تأمل است.

نکته اول به سطح برداشت جناب تاج‌زاده از مباحث دکتر طباطبایی مربوط است. گفتیم که نتیجه‌گیری و تعابیر جناب تاج‌زاده که علاوه بر آن جلسات، گفتگوهای انفرادی نیز با استاد داشته‌اند، نسبتی با ادبیات و آثار مکتوب دکتر طباطبایی ندارد. استاد طباطبایی نه‌تنها هیچ‌گاه آخوند خراسانی را «راه نجات کشور» ندانسته بلکه همواره تاکید کرده است که کارش نسخه‌پیچی نیست، و هم‌چنین هیچ‌جا مدعی نشده‌اند که آخوند فرهنگ غرب را بهتر از دیگران می‌شناخته است. نیک می‌دانیم که در آن سال‌ها، دکتر داوری گفته بودند که روشنفکران سر آخوند خراسانی را کلاه گذاشتند و دکتر طباطبایی نیز در نقض چنین ادعایی گفته بود که دفاع آخوند خراسانی از مشروطه ناشی از فهم عمیق مبانی مشروطه توسط او بود که همانا حکومت قانون است و لاغیر. آخوند طفل غیرممیز نبود تا گول روشنفکران را بخورد، درواقع سری مثل سر آخوند که از اول دستاربسته است، جایی برای کلاه ندارد. آقای دکتر طباطبایی این مباحث را در کتاب نظریه حکومت قانون به‌صورت دقیق تشریح و تبیین کرده است که مراجعه به آن‌ها مقدم بر هر نقل و قولی است. بهرحال این تعابیر ـ به‌فرض عدم اشتباه ـ می‌تواند برداشت خود آقای تاج‌زاده از مباحث دکتر طباطبایی باشد که در این‌صورت «عهده» آن نیز با خودشان است، و در هرصورت قابل انطباق با سبک و سیاق بیان کتبی و شفاهی طباطبایی نیست.

اما نکته دوم به سوء استفاده بیت معظم سروش از این موضوع ارتباط دارد. آقای تاجزاده در موضع دیگری گفته‌اند که گرایش اصلاح‌طلبان به دکتر طباطبایی برای این بود که می‌خواستند مواضع افراطی سروش را با محک اعتدال دکتر طباطبایی تعدیل نمایند. و به تعبیر من، در دوره‌ای که اصلاح‌طلبان نیازمند فهم دنیای جدید و تکیه‌گاه‌های نظری برای ایده‌های اصلاحی خود بودند، چیزی از دکتر سروش دستگیرشان نشد. شاید به‌همین دلیل بود که اکثر چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبی در دانشگاه و کلاس‌های غیردانشگاهی در کلاس‌های دکتر طباطبایی حضور می‌یافتند. این نکته‌ای است که بیت ورشکسته دکتر سروش تاکنون نتوانسته است آن را هضم کند و در نتیجه این پدر و پسر بارها و به‌کرّات مجله مهرنامه را به‌دلیل دوری گزیدن از سروش و نزدیکی به طباطبایی، نواخته‌اند.

این‌بار نیز آقازاده سروش پیش خود حساب کرده‌است که الان با آزادی جناب تاج‌زاده، اذهان زیادی متوجه اوست و در چنین فضایی، نشان دادن این‌که طباطبایی «مخالف» امثال تاج‌‌زاده است و به آنان «فحش می‌دهد» اما سروش به‌مناسبت آزادی او وِرد «شمس و قمر» می‌گیرد، دستاورد بزرگی خواهد بود. حتما پدر نیز بر ذکاوت سیاسی پسر، تسبیح‌تسبیح «و إن یکاد» خوانده و «در فراز» کرده است، که چنانی را چنینی زیبد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. با سلام
    از اين پيام ها بوي خدا و مصلت مردم به مشام نمي رسد. هر كس بايد خودش را مصداق حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا بداند. اين وقت تنگ را نبايد فداي جدل هاي بي حاصل كرد. بوي كبر و بوي حرص و بوي آز/ در سخن گفتن بيايد چون پياز. جودكي

  2. با مطالب این جناب یادکسروی ونوچه هایش افتادم.قلمرو علم ودانش جای نوچه داشتن ونوچه پروری نیست هرنظریه ای بار منطقی خود رابه دوش می کشد ونظریه اگه استحکام کافی ومنطقی داشته باشد خودش از خود دفاع می کند ومنطق خود را تحمیل می کند.همیشه این افراد کم مایه هستند که از خود چیزی ندارند وبا چسباندن خود به نویسنده ای نامدار می خواهند احساس وجود وهویت کنن وگرنه بحث روشنفکری و گفتگو راچه به حمله کردن نوچه ها و فرقه پروری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا