چگونگی شکلگیری مفهوم «زاویهداری» | سعید زیباکلام
سعید زیباکلام، استاد اصولگرای دانشگاه تهران در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چگونگی شکلگیری مفهوم «زاویهداری»» نوشت:
- اخیرا در یادداشتی تحت عنوان ”در باب مفهوم سیاسی زاویهداشتن“ نوشتم چنانچه بخواهیم تصمیمات و سیاستهایی را در عرصه سیاست بدون کمترین مباحثه و مناقشهای بر مسند مشروعیت و حاکمیت بنشانیم، یک راه حلّ ظاهرانه آبرومندانه آنست که فرد یا گروهی را میزان ”درستی“ قرار دهیم. در این یادداشت میخواهم توضیح بدهم که چه شد عرصه سیاست ما پس از گام اول انقلاب در بهمن ۵۷ بسرعت به سمت تشکیل مرجعیت سیاسی فردی یا گروهی رفت و راهِ بسختی طیشده مبارزات سیاسی مردم از مرداد ۳۲ تا بهمن ۵۷ تدریجا متروک و مطرود شد؟
- نیاز به مفهوم ”زاویهداری“ تدریجاً از آنجا شروع شد که برخی از رجال سیاسی پس از صبحدم طلوع گام اول از بیقراری و بیثباتی طبیعی و گریزناپذیر عرصه سیاست آزرده و بیمناک میشدند. هرگاه عرصه سیاست با اختلاف نظری میان برخی مقامات مواجه میشد که بویژه به عرصه عمومی کشیده میشد بسیاری از رجال سیاسی مشوش و مضطرب میشدند که چه باید کرد و چگونه باید از این بنبست سیاسی رهایی یافت.
- این احساس بیمناکی و اضطرابِ از اختلاف نظرات، با ورود رهبری کاریزماتیک و وسیعاً مقبول و مقتدر در هنگامههای حساسِ تقابل مواضع، برای چند صباحی برطرف میشد. سیر تحولات طبیعتا متلاطم سیاسی، توسلهای نابجا به این دوپینگهای مقتدرانه فیصلهبخش رهبر انقلاب را چنان روزافزون کرد که کمترین مجالی برای پیدایش و رشد نهادهای سیاسیِ مورد ارج و اعتبار نسبی فعالان عرصه سیاست باقی نگذاشت.
همزمان با این حضور و دخولهای ضدمردمسالارانه، چند رویداد بزرگ به استمرار این صغارت قدیمالعهد و نوباوگی عرصه سیاست جدید کمک تعیینکنندهای کرد.
یکی، عدم حمایت یا مخالفت با تشکیل احزاب. البته در فضای سیاسی سالهای ۵۸ تا ۶۸، این عدم حمایتها و مخالفتها ظهور علنی و آشکاری نمیتوانست داشته باشد. امّا برآیند وضعیت احزاب در سال ۱۳۶۸، دلالت آشکار بر این کلانسیاست ضمنیِ نهانی درباره احزاب دارد. تا آنجا که بنده احصاء کردم، هیچ حزبی در سال ۶۸ در ایران یا وجود ندارد و یا وجودی غیرفعال و محتضر دارد.
دومی، نقض قدرت مجلس نونهال و تازهمنعقدشده نمایندگان مردم در برخی مواقع حسّاس و مهم. برای یک نمونه بسیار بارز، کافیست ماجرای سفر مکفارلین، مشاور امنیت ملّی رئیس جمهور آمریکا، به ایران و تقاضای بسیار محترمانه و مودبانه هشت تن از نمایندگان مجلس از ریاست مجلس برای دعوت از وزیر خارجه برای حضور در مجلس جهت ارائه توضیحات، و واکنش فوقالعاده تند و سرکوبکننده امام به آنها را مورد توجه قرار دهیم. جالب است که حتی سوالات متین و طبیعی نمایندگان از وزیر خارجه هم در تقاضانامهشان مشخص شده است.
سومی، عدم حمایت و مخالفت با شکلگیری مطبوعات مستقل و غیر فرمانبردار.
چهارمی، تخریب سالها مبارزات شجاعانه و صادقانه فعالان میهندوستِ آزادیخواه نهضت آزادی ایران و نهایتا غیرقانونیکردن تنها تشکل سیاسیای که بواسطه سوابق شناختهشده علنیِ نسبتا طولانیِ مبارزات خود، هم تا حدودی قالب حزبی داشت و هم از اعتبار و حسن سابقهای نسبی در میان عموم مبارزان و فعالان سیاسی، جامعه دانشگاهی، و اصناف بازار برخوردار بود. حذف و هدم نهضت آزادی آثار بلند مدت ویرانگری بر رشد و تعالی عرصه سیاست گذاشت.
- حاصلجمع استمرار صغارت قدیمالعهد عرصه سیاست، این شد که هیچ نهاد و تشکل سیاسیای هیچگونه منزلت و اعتبار نسبی فراگیری پیدا نکرد تا در هنگامههای حسّاس، بحرانی، و تقابلهای تصمیمسازانه بتواند نقش فیصلهبخشِ قابل قبولی ـــ همچون در بسیاری از نظامهای دموکراتیک ـــ ایفاء کند. نتیجتاً، عرصه سیاست تبدیل شد به رجالی صغیر که نیازمند ولی یا قیمی هستند که کفالتشان را عهدهدار شود.
- استمرار این فرهنگ سیاسی صغیرپرور، لامحاله و تدریجا نیاز به هر چه چابکتر و کارآمدترکردن توسل به قیم یا مرجع نهایی تصمیمات و سیاستهایِ ”درست“ را آشکارتر کرد. و چنان شد که نهایتاً مفهوم ”زاویهداری“ تقویم شد تا تکلیف عرصه سیاست را هم سریعاً و هم صریحاً روشن کند. و هم تکلیف را نه در مواقع بحرانی و تقابل مواضع نهادها و رجال، که تقریبا در همه مواقع و مواضع و زمینهها حرف و تصمیم و سیاست ”درست“ را بگوید و تکلیف همه را روشن کند و تمام مباحثات و مناقشات را در نطفه و یکجا به زبالهدان بریزد.
- این تبیین تاریخی، چگونگی پیدایش مفهوم ”زاویهداری“ را بنحوی مولود صغارت قدیمالعهد عرصه سیاست ما معرفی کرد. صغارتی که، همانطور که پیشتر اشارهای کردم، بواسطۀ بیست و پنج سال مبارزات ملت ایران در قالب انواع تشکلها و گروههای عموما خودمختار، بویژه در میان تحصیلکردگان دانشگاهی، بنحو چشمگیری تضعیف شده بود. با این وصف، لازمست همینجا اضافه کنم که با ورود پیشبینینشده مقوله ولایت فقیه قانون اساسی، صغارتِ قدری تضعیفشده با قدرت فوقالعاده بیسابقهای وارد عرصه سیاست رسمی و قانونی شد. ولایت فقیه که خود مولود فرهنگ سیاسی قدیمالعهد ما است بنوبه خود در پیدایش مفهوم ”زاویهداری“ و مفهوم ”درستی“ نقش بسیار موثری ایفاء کرد.
- همچنین لازمست نقش برجسته روحانیون حاضر در عرصه سیاست را به اجمال تمام در ایجاد مفهوم ”زاویهداری“ اولا، و در ادخال ولایت فقیه در قانون اساسی ثانیا، و در استمرار و تقویت فرهنگ صغارتپذیری و صغیرپروری ثالثا، مورد تاکید قرار دهم.
▪”و مالی لااعبد الذی فطرنی و الیه ترجعون“
(چه شود مرا که بندگی نکنم آن را که مرا آفرید و بسوی او بازمیگردید؟؛ یس:۲۲).
انتهای پیام
اقای زیباکلام هرچندربطی به نوشته شماندارد…ولی ادباراست که میبارد…جرم انگاشتن افشای اموال مسئولین..