خرید تور نوروزی

زندگی شوهران اینستاگرامی

ترجمه‌ی مقاله‌ی تیلور لورنز در آتلانتیک که با عنوان «زندگی شوهران اینستاگرامی» در وبسایت ترجمان منتشر شده را می‌خوانید:

اوایل این هفته، کریسی تیگن ویدئویی در اینستاگرام منتشر کرد؛ او در این ویدئو در ساحلی ژست‌های هنری می‌گیرد و همسرش از زاویه‌های مختلف و موقعیت‌های متنوع از او عکس می‌اندازد.

او در توضیح عکس نوشت: «ممنون که همیشه در تحقق رؤیاهای اینستاگرامی‌ام همراهم هستی. این قطار به خاطر تو (و گوشی تو) است که حرکت می‌کند… تو همان ریلی هستی که پایۀ کار است… راهی هموار به امید و هزاران لایک و محتوایی برگزیده. کارت بسیار ارزشمند است. هیچ وقت حضورت برایم عادی نخواهد شد، شاهزادۀ من».

تیگن هم مانند میشل اوباما، جنیفر لوپز، مگان مارکل، بیانسه و بسیاری از اینفلوئنسرهای دیگر برای گرفتن عکس‌هایی که ارزش به اشتراک‌ گذاشتن داشته باشند، روی کمک «شوهر اینستاگرامی» خود حساب می‌کند. خوب که نگاه کنید، شوهران اینستاگرامی را همه جا می‌بینید. در تعطیلات کریسمس، یکی از دوستانم عکسی از ساحلی خارجی برایم ارسال کرد که پر بود از زنانی زیبارو. تقریباً به فاصلۀ ۳ متری از هر کدام مردی دوربین به دست در حال عکاسی بود. دوستم نوشته بود: «شوهران اینستاگرامی سخت مشغول کارند».

شوهر اینستاگرامی شاید از هر خاستگاه جنسی و جنسیتی باشد و لزوماً شوهر واقعی فرد نیست. اخیراً کیتلین تیفانی در «چرا باید آن دکمه را بزنید؟»۱، پادکستی دربارۀ فناوری، توضیح داده است: «دوست پسر یا شوهر اینستاگرامی اصطلاح دقیقی نیست و به هر کسی گفته می‌شود که پشت دوربینِ تمام عکس‌های اینستاگرامی فرد است». او همان کسی است که در مسیر می‌ایستد تا صحنه‌ای فوق‌العاده را از دست ندهد یا کلی زیر باران منتظر می‌ماند تا فرد خوب ژست بگیرد.

در سال ۲۰۱۶، مردیت هگرتی، نویسنده و روزنامه‌نگار حوزۀ مُد، فراخوانی برای استخدام یک شوهر اینستاگرامی داد، که در واقع زنی بود که از طریق یک اپلیکیشن او را استخدام کرده بود تا در یک نمایشگاه مد به دنبال او برود و عکاسی کند. هگرتی نوشت: «در این عصر مترقی، عشق ربطی به جنسیت ندارد، به این مربوط است که بتوانی کسی را پیدا کنی که عکس‌هایی برازنده از تو بگیرد». در یکی از تبلیغات رستوران‌های تاکو بل در پاییز گذشته با طنز به این موضوع پرداخته شد. مردی که از اسبِ گردانی در شهربازی آویزان شده تا از دوست دخترش عکس بگیرد، می‌گوید: «من یک دوست پسر اینستاگرامی هستم. همه جور عکسی می‌گیرم، جلوی دیوارنگاره‌های طرح بال، عکس‌های ساده و باصفا، عکس‌های طراحی شده».

مردم همیشه از دیگران کمک می‌گرفتند تا از آن‌ها عکس بیندازند، اما اینستاگرام و فرهنگ اینفلوئنسرها این کمک را به شغلی کم‌و‌بیش تمام وقت تبدیل کرده است. در ۲۰۱۵، جف هاوتن ویدئویی ساخت که این اصطلاح را تثبیت کرد و در سطح گسترده‌ای دست به دست شد. این ویدئو که ۷ میلیون بار بازدید شد، مردانی را تصویر می‌کرد که «پشت دختران شیرین اینستاگرامی بودند». مردانی که شکایت می‌کردند از اینکه مجبورند تمام برنامه‌های گوشی خود را پاک کنند تا برای عکس‌های بیشتر جا داشته باشند و دارند به یک «مونوپادِ زنده» تبدیل می‌شوند.

البته از سه سال پیش که این ویدئو ضبط شده تا امروز این اصطلاح متحول شده است. لطیفۀ ویدئوی شوهر اینستاگرامی این بود که این مردها بدبخت هستند. هدف این است که شما با این مردان همدردی کنید، مردانی که شرکایی هستند دلخور و با پوزخند و تمسخر به زنانی نگاه می‌کنند که آن‌ها را وامی‌دارند مدام عکس‌های پیش‌پاافتاده بیندازند. اما اینستاگرام و فضای دیجیتالی که فراهم کرده از زمان انتشار این ویدئو تغییرات زیادی به خود دیده است. آن زنانی که به خاطر انداختن عکس‌های غیرحرفه‌ای در مقابل دیوارهای آجری مسخره می‌شدند حالا اینفلوئنسرهایی هستند که میلیون‌ها دلار ارزش دارند؛ آدم‌هایی که حداکثر استفاده را از رسانه‌های اجتماعی می‌کنند و به دنبال تأثیر بر دیگران و کسب درآمد هستند. اگرچه این مردان را اغلب شرکایی ناراضی می‌دانستند، حالا روزبه‌روز شوهران اینستاگرامی بیشتری از این اصطلاح استقبال می‌کنند و به بخشی جدانشدنی از تجارت همسرانشان تبدیل می‌شوند.

یکی از مردان خط مقدم این جریان جوردن رامیرز است. وقتی در ۲۰۱۸ رامیرز که پیمانکار حوزۀ فناوری است، با دنی آستین، اینفلوئنسری در حوزۀ سبک زندگی با نیم میلیون دنبال‌کننده، ازدواج کرد، دنیای اینفلوئنسرها هنوز برای او جدید بود. وقتی آستین به سراسر جهان پرواز می‌کرد، عکس می‌انداخت، وسایلش را جمع می‌کرد، مکان‌های مناسب را پیدا می‌کرد، ویدئوهای یوتیوب می‌ساخت و دنبال‌کنندگانش را افزایش می‌داد، رامیرز شغلی جداگانه و بی‌ربط در دنیای کسب‌وکارهای نوپای فناوری داشت.

اما وقتی ازدواج کردند، زندگی‌شان آرام آرام با هم تلفیق شد و رامیرز اهداف شغلی خود را در سایۀ موفقیت همسرش از نو ارزیابی کرد. او پیش از این در بعضی پروژه‌ها همسرش را یاری کرده بود و عکس‌هایی گرفته بود اما بعد از ازدواجشان بود که با آغوش باز نقش شوهر اینستاگرامی را پذیرفت.

به خاطر طبیعت خسته‌کنندۀ شغل بیشتر اینفلوئنسرها که بیست‌وچهار ساعته و هفت روز هفته ادامه دارد، در ۲۰۱۹ شوهر اینستاگرامی بودن تنها محدود به گرفتن چند عکس در بیرون خانه نیست. رامیرز، مانند بسیاری همسران دیگر که تمام‌وقت شوهر اینستاگرامی هستند، مسئولیت بخش‌های اجرایی و تجاری کار همسرش را نیز بر عهده گرفته و برای کمک به تولید، ویرایش عکس را نیز آموخته است.

رامیرز گفت تغییر شغل و تبدیل شدنش به شوهری اینستاگرامی تصمیم ساده‌ای نبوده است. او گفت: «خیلی از شوهرها [در دنیای اینفلوئنسرها] در همان نقطه‌ای هستند که من بودم. با یک انتخاب مواجه هستید. شما می‌توانید کار خود را داشته باشید اما معمولاً شغل او پررونق است و آدم دوست ندارد وقتی همسرش در سفر است، این قدر از او دور باشد». او همچنین نگران این بود که زندگی‌اش را وقف صنعتی بی‌ثبات و جدید کرده است و می‌گفت: «من در نسلی بزرگ شده‌ام که در خانواده انتظار می‌رفت شما بیرون بروید و بانکدار یا دکتر باشید». اما وقتی شغل آستین خوش درخشید، شغل رامیرز هم رونق گرفت.

در سپتامبر، رامیرز پادکست شوهر اینستاگرامی۲ را آغاز کرد؛ در این برنامه روی ماجراهای مردانی تمرکز می‌شود که در پشت دوربین هستند و از نو شوهر اینستاگرامی بودن را تعریف می‌کنند. رامیرز نگران است که با وجود این حقیقت که روز به روز همسران بیشتری این نقش را می‌پذیرند، هیچ‌کس به افرادی نمی‌پردازد که در پشت صحنۀ زندگی اینفلوئنسرها نقش دارند.

رامیرز امیدوار است این پادکست بتواند سوءبرداشت‌ها و کلیشه‌های انتقادی را در هم بشکند. او تصدیق می‌کند که وقتی برای اولین بار آستین به موفقیتی بزرگ دست یافت، حسی آمیخته از حسادت و تحقیر داشت. به بیان او شاید برای برخی مردها دشوار باشد که همسرشان به شهرت برسد. یک خرید ساده با آستین گاهی سبب می‌شود او یک ساعت مشغول عکس‌گرفتن از همسرش و طرفداران او باشد. اما از وقتی یاد گرفته که موفقیت و شهرت همسرش را با آغوش باز بپذیرد و در مقابل آن مقاومت نکند، همه چیز عوض شده است. «می‌دانم شوهران اینستاگرامی بسیارند و بسیاری از آن‌ها هم سوابق تجاری دارند. همسرانشان هم احتمالاً موفقند و شاید آن‌ها هم همان حسی را دارند که من داشتم». اما شوهر اینستاگرامی بودن «کوچک کردن خود نیست؛ ساختن چیزی در کنار همسرتان است». رامیرز گفت که دامنۀ instagramhusband.org را خریداری کرده و برنامه دارد یک گروه فیس‌بوک را راه‌اندازی کند که شوهران اینستاگرامی بتوانند در آن عضو شوند.

هرچه چهره‌های شناخته‌شده بیشتر دربارۀ نقش اساسی شوهران اینستاگرامی خود در موفقیتشان می‌گویند، حتی اگر به طنز باشد، این نقش عادی‌تر می‌شود. متیو استیونس، همسر لیندسی سیلبرمن، اینفلوئنسری در حوزۀ سبک زندگی و سفر، حتی آدرس اینستاگرامی خود را به شوهر اینستاگرامی (InstaHusband@) تغییر داده است. او گفت: «ابتدا به او کمک می‌کردم عکس‌های خوبی بگیرد، آن‌ها را ویرایش کند و بعد شرحی برایشان بنویسد، سپس به جاهای مناسبی برای عکاسی دست یابد- کمک می‌کردم چیزی را بسازد که اکنون شغل اوست. من کاملاً در کار لیندسی غرق شدم، نه تنها در عکس‌هایش، بلکه در وجه تجاری آن. نقشی را بر عهده گرفتم که تنها شامل عکس انداختن نبود، بلکه مرور ارتباطات، پیداکردن برندها و رفتن به رویدادهای مهم را هم در بر می‌گرفت. ما یک تیم به‌هم‌پیوسته شدیم».

استیونس هم مانند رامیرز گفت هدفش این است که مفهوم شوهر اینستاگرامی را به چالش بکشد. او بیان کرد: «مردم به شوهر یا دوست پسری که دارد از دوستش عکس می‌گیرد نگاه می‌کنند و می‌گویند (ببین باید واسه این دختری که حتی مدل هم نیست، چه کارهایی بکند)». استیونس گفت از حساب اینستاگرام خود استفاده می‌کند تا به این موضوع بپردازد و دربارۀ آن نقیضه بنویسد. «ما داریم این مفهوم کلی شوهر اینستاگرامی را تغییر می‌دهیم، یعنی کسی که فقط دنبال همسرش می‌رود و عکس می‌اندازد. در واقع شوهر اینستاگرامی کسی است که دارد همزمان از یک تجارت و از همسرش حمایت می‌کند».

سیلبرمن گفت که تعجب کرده وقتی دیده این تعداد از مردان به واسطۀ همسرانشان در فضای اینفلوئنسرها وارد شده‌اند. «بسیاری از زنانی که آن‌ها را دنبال می‌کنم و در کار خود بسیار موفق هستند شوهران خود را استخدام کرده‌اند. حجم کار کم‌کم به جایی می‌رسد که آدم نمی‌تواند تنهایی از پس آن برآید و به چه کسی بیش از شوهرتان می‌توانید اعتماد کنید که بخشی از تجارتتان باشد؟» سیلبرمن گفت که داشتن یک شوهر اینستاگرامی از این نظر هم بسیار ارزشمند است که او شما را بهتر از هر کس دیگری می‌شناسد. در اتاق هتل کنارتان است، پشت دوربین با او راحت هستید و آن قدر با شما وقت می‌گذراند که زاویه‌ها و عکس‌های ایده‌آلتان را بشناسد.

«مت می‌داند من چه می‌کنم؛ ظرایف این کار را می‌داند. وقتی به سفر می‌روم و نیاز دارم یک عالمه لباس با خودم ببرم یا صبح زود بیدار شوم تا نور خوبی داشته باشم، من را درک می‌کند». تعطیلات به معنی «لم‌دادن در ساحل و نوشیدن پیناکودا نیست. اینطوری به عکس‌های ایده‌آل نمی‌رسید. کار شوخی‌بردار نیست».

داشتن شوهر اینستاگرامی همچنین یک جهش مالی هوشمندانه است. اینفلوئنسرهایی که همسری متعهد و حامی ندارند اغلب مجبورند عکاسانی حرفه‌ای استخدام کنند که نرخ دریافتی روزانۀ بعضی از آن‌ها سرسام‌آور است. وقتی به جایی سفر می‌کنید که نمی‌توان به راحتی عکاسی محلی پیدا کرد که سبک و نیاز شما را بفهمد یا کسی که بخواهید در اتاق هتل در کنارتان باشد، مسئله از این هم پیچیده‌تر می‌شود. بعضی از اینفلوئنسرها شوهر اینستاگرامی یکدیگر هستند، دوتایی سفر می‌کنند و بی‌نهایت عکس از یکدیگر می‌اندازند. دیگران روی سه‌پایه یا آدم‌های غریبه حساب می‌کنند. سیلبرمن گفت زندگی بدون حضور همسرش به شدت دشوار خواهد بود. «بسیاری از دخترانی که آن‌ها را دنبال می‌کنم مجرد هستند یا همسرانی تا این حد درگیر ماجرا ندارند. ارزش زیادی برای کار آنها قائل هستم. کار بسیار دشواری است. به طور کلی دشوار است اما دشواری‌اش دوچندان است اگر اصلاً فردی نباشد که دست راستتان بشود».

هرچه شوهران اینستاگرامی بیشتر از پشت دوربین بیرون می‌آیند، خودشان هم دنبال‌کننده‌هایی پیدا می‌کنند. توماس برولتسهایمر در تجارت همسرش، جولیا انگِل شریک است؛ او اینفلوئنسری در حوزۀ سبک زندگی است و ۱.۲ میلیون دنبال‌کننده دارد. برولتسهایمر خود ۶۴.۰۰۰ دنبال‌کننده در اینستاگرام دارد که خود او را هم به یک اینفلوئسنر تبدیل کرده است. بسیاری از طرفداران، همسر اینستاگرامی یک اینفلوئنسر را هم سریعاً دنبال می‌کنند تا نگاهی هم به پشت صحنۀ زندگی آن‌ها داشته باشند. تد راد، همسر دیدی راد، اینفلوئنسر حوزۀ سبک زندگی با بیش از نیم میلیون دنبال‌کننده، توضیحات اینستاگرامی خود را تغییر داد و نوشت «شوهر اینستاگرامی حرفه‌ای» و اغلب عکس‌های ویرایش‌نشدۀ همسرش را منتشر می‌کند. همچنین یک استوری اینستاگرام منتشر کرد که مختص ثبت مشخصات شوهران اینستاگرامیِ مشغول به کار بود. استیونس گفت هشتگ شوهر اینستاگرامی (InstagramHusband#) را در اینستاگرام منتشر کرده و اینگونه بعد از ارتباط برقرارکردن با عکس‌های مردان دیگر، با خود آن‌ها مرتبط شده است. «الآن تقریباً نوعی برادری خاموش در میان است. هنوز به یک اجتماع کامل تبدیل نشده اما در آستانۀ شکوفایی است… و فکر می‌کنم اجتماع بزرگی خواهد شد».

پی‌نوشت‌ها:

• این مطلب را تیلور لورنز نوشته است و در تاریخ ۱۱ ژانویه ۲۰۱۹ و با عنوان «The Instagram-Husband Revolution» در وب‌سایت آتلانتیک منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ با عنوان «زندگی شوهران اینستاگرامی» و ترجمۀ نجمه رمضانی منتشر کرده است.
•• تیلور لورنز (Taylor Lorenz) از نویسندگان آتلانتیک است که حوزۀ فناوری را پوشش می‌دهد.

[۱] Why’d You Push That Button
[۲] The Instagram Husband Podcast

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا