هفته وحدت، استراتژی یا تاکتیک | عماد باقی
(وحدت مذهبی یا وحدت عملی)
عمادالدین باقی، در یادداشتی به مناسبت هفتهی وحدت در سایت نازی آبادیها نوشت:
آیا وحدت بین مسلمانان یک مقوله اعتقادی است یا صرفا یک مسئله استراتژیک (اتحاد مسلمانان در مقابل دشمنان اسلام)؟
وقتی سخن از وحدت می گوییم بی درنگ وحدت مذهبی به ذهن شنونده خطور می کند اما وحدت مذهبی امری اتوپیایی و آرمانی است. بدیهی است که اگر وحدت مذهبی محقق شود، وحدت عملی هم نتیجه اجتناب ناپذیر آن خواهد بود که یک وحدت تمام عیار است. ولی چنین وحدت تمام عیاری، برای یک جامعه فوق ایدهآل متصور است، جامعه ای که همه افراد آن از اولیاءاللّه باشند. اما یک جامعه انسانی، جامعه ای واقعی است، جامعه واقعی، جامعه ای است که یکسانی فکری و ذهنی همگانی در آن امکان ناپذیر است. وحدت ذهنی میان افراد و گروهها میسر است و گروههای همسو و همفکر را به وجود می آورد اما یکسانی ذهنی و همگانی ناممکن است و در امور نادر و اتفاقی رخ می دهد که نوعی جنبش یا انقلاب اجتماعی را شکل می دهد.
طبیعت و غریزه بشر اجازه یکسان شدگی را نمیدهد.
برخی تصورشان از هفته وحدت این است که گمان میکنند که وحدت و اختلاف نظر، ملازمه با وحدت و اختلاف عملی دارد یعنی اختلافات نظری و فکری مایه جنگ و ستیزه است ولی اگر وحدت ذهنی و مذهبی شکل گرفت در عمل هیچ تکثری نباید وجود داشته باشد و هر که با ما نیست بر ماست.
اما وقتی ما سخن از وحدت می گوییم اولا کاربرد کلمه وحدت از باب تسامح است و بیان دقیق تر از وحدت، تساهل و مدارای عملی است. دوم اینکه وحدت مذهبی مورد نظر هفته وحدت شیعه و سنی، بطور کلی به این معناست که میتوانیم «تکثر در عین وحدت»، یعنی تکثر عملی و وحدت فکری را سامان بدهیم. این نوع وحدت بر پایه منافع و مصالح همگانی است. آنچه که به سود همگان است این است که هیچکس در مقام حذف دیگری نباشد. آنکه امروز قدرت بر حذف دیگری دارد اگر چنین کند مجوز داده است که هرگاه موازنه به هم خورد و رقیب قدرت برتر پیدا کرد همین کار را با انها انجام دهد. پس به سود همگان است که همدیگر را تحمل کنند.
سال ها پیش که طرح وحدت مذاهب و دارالتقریب از سوی آیت الله بروجردی و شیخ شلتوت در الازهر مصر ریخته شد گروهی، واشیعتا سر دادند و فغان که شیعه در خطر است. پس از انقلاب که آیت الله منتظری یکی از بلندپایه ترین شاگردان آیت الله بروجردی، فاصلهٔ میان ۱۲ ربیعالاول که سالگرد ولادت پیامبر (ص) بنا بر روایات اهل سنت است تا ۱۷ ربیعالاول که تاریخ ولادت ایشان طبق روایات موجود در شیعه است را هفته وحدت شیعه و سنی اعلام کرد همان جریان دوباره از خطر سنی کردن شیعیان و از بین رفتن تشیع گفتند. این واکنش ضد وحدت، جریانی بود به نام دین و علیه دین، زیرا آشکارا برخلاف دستور قرآن عمل می کرد که می گوید:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﺩﺭﻧﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ [ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻧﺰﺍﻉ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺧﺘﻠﺎﻓﺎﺕ ] ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺘﺎﻥ ﺻﻠﺢ ﻭ آشتی ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﻳﺪ(سوره حجرات آیه ۱۰ )
و سر لزوم این وحدت را هم بیان می کند که عبارتی از نزاع و بدبینی، خروج از عقلانیت و بی توجهی به مفاهمه و استماع استدلال و در نتیجه از دست رفتن قدرت و شوکت:
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺮﻳﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻧﺰﺍﻉ ﻭ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺳﺴﺖ ﻭ ﺑﺪ ﺩﻝ ﻣﻰ ﺷﻮﻳﺪ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺷﻮکتتان ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎﻥ ﺍﺳﺖ (سوره انفال آیه۴۶)
جریان ضد وحدت در نگاهی خوش بینانه می اندیشیدند که هفته وحدت شیعه و سنی یعنی اینکه اهل سنت دست از مذهب خود بکشند یا اهل شیعه دست از مذهب خود، اما همه آنان که منادی وحدت بودند به خوبی میدانستند که چنین امری امکان ناپذیر است، میدانستند که این وحدت یعنی پیروان هر مذهب بر مسلک خویش باشند اما در عمل با همدیگر مدارا نمایند. البته مشکل بزرگتر در گذشته این بود که بعضی از اهل سنت حتی از لحاظ نظری هم شیعه را قبول نداشتند و اساسا به عنوان یک مذهب به رسمیت نمیشناختند. گام مهمی که شیخ شلتوت برداشت این بود که اگر تا آن زمان از مذاهب چهارگانه اهل سنت می گفتند او مذهب شیعه را هم جزو مذاهب رسمی اسلامی اعلام کرد و از مذاهب پنجگانه سخن گفت. مقدمه ضروری ائتلاف یا وحدت عملی این است که ابتدا بلحاظ نظری همدیگر را پذیرفته باشیم.
مراد از وحدت نیز این نیست که ضرورتا وحدت عقیدتی و مذهبی داشته باشیم بل به این معناست که همه در چارچوب منافع و مصالح زندگی دنیوی و روز مره مان با همدیگر وحدت عملی یا به عبارتی هماهنگی و مدارا داشته باشیم.
به عبارتی وقتی سخن از هفته وحدت شیعه و سنی گفته میشود بیش از همه منظور از آن وحدت و مدارای عملی میان شیعه و سنی است نه یکی شدن مذاهب.
در اصول فقه مبحث مهمی درباب استنباط و اجتهاد تحت عنوان مخطئه و مصوبه مطرح است. این بحث می تواند نتایج عملی نیز در همین حوزه داشته باشد. اهل سنت معتقدند که وقتی مجتهد، فتوایی داد فتوای او موجب جعل حکم است. اما اهل تشیع معتقدند که حکم شارع در لوح محفوظ است و مجتهد کوشش می کند تا با مقدمات درست، حکم واقعی را دریابد و بیان کند. اگر حکمی که او می دهد مطابق با حکم واقعی در نظر شارع بود دو اجر دارد اما اگر حکم فقیه موافق حکم واقعی در لوح محفوظ نبود یک اجر دارد زیرا او کوشش خود را با مقدمات صحیح انجام داده است. این منطق نشان میدهد که میتوان در نظر اختلاف داشت اما در عمل همه کسانی که مقدمات درست را طی کرده و راه تحقیق را پیموده اند ولی به تشخیصی که از نظر ما و شما خطا است رسیده اند احترام گذاشت و آن را مأجور دانست و به خاطر اختلاف در نظر، ستیزه در عمل پیش نیاید. با همین منطق می توان در مورد همه مذاهب و مسلک ها چنین رویه ای داشت.
وصیت امام حسن عسکری(ع) به شیعیان پیرامون وحدت شیعه و سنی که دارای نکات برجسته و ارزشمندی از دیدگاه حقوقی و مدنی است نیز به همین معناست و دلیلی از سنت بر این معنا از وحدت نیز به شمار می آید:
صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فى دینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ أَدَّى الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِىٌ فَیَسُرُّنى ذلِکَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.(تحف العقول، ص۸۹۰)
در میان جماعت هاى آن ها (اهل سنت) نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضان شان را عیادت کنید، و حقوق شان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مى شود: این یک شیعه است، مرا خوشحال مى سازد.
تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت ما باشید نه زشتى ما، تمام دوستى ها را به سوى ما بکشانید و همه زشتى را از ما بگردانید، زیرا هر خوبى که درباره ما گفته شود ما اهل آن هستیم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم.
همچنین امام حسن عسکری در تفسیر آیه « وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا(بقره آیه ۸۳) با مردم به زبان خوش سخن بگویید» فرمود:
با مردم، چه مومن و چه مخالف، به زبان خوش سخن بگویید. مومن، به هم مذهبان، روی خوش نشان میدهد و با مخالفان، با مدارا سخن میگوید تا به ایمان، جذب شوند و حتی اگر نشدند، با این رفتار، از بدیهای آنان در حق خود و برادران مومنش، پیشگیری کرده است (مستدرک الوسائل، جلد ۱۲، صفحه ۲۶۱).
برآیند سخن اینکه که مراد از وحدت و هفته وحدت این نیست که مسلمانان عقاید خود را کنار بگذارند و در مذهب یکی شوند بلکه مراد این است که:
۱- وحدت در مبانی عقیدتی یعنی توحید، نبوت و ارزش عمل صالح را مد نظر قرار دهند.
۲- عقاید مختلف خود را با هدف فهم حقیقت و حکم شارع بیان کنند و تکثر را بپذیرند و کوشش های اجتهادی در فهم حقیقت را مأجور بدانند.
۳- اختلاف در فروع و جزئیات را رحمت بدانند.
۴- در عمل با همدیگر مدارا کنند.
انتهای پیام