شعر | «بمیرم که چنین تشویش داری»
شعری که یکی از مخاطبان انصاف نیوز به نوشته ی «حسین شادمهر» ارسال کرده در پی می آید:
هنرها در بساط خویش داری
تو حتماً عقل از ما بیش داری!
به اسم خدمت و خدمتگزاری
حقوقی آنچنان در فیش داری
به ما یارانه دادی، لقمهای نان
بنازم که غم درویش داری!
ندارم بنده حتی سرپناهی
تو ویلای شمال وکیش داری
به فکر مسکن مهر پرندم
تو اما برج در تجریش داری
تماشایش برای ما حرام است
خودت اما هفشتا دیش داری!
شدی سیتیزن اینجا و آنجا
تو خیلی فکر دوراندیش داری
“به فیش ما چرا هی کار دارند؟”
بمیرم که چنین تشویش داری
***
سوای این همه دار و ندارت
بدان روز جزا در پیش داری
انتهای پیام