چرا همه سریالبین شدهاند؟!
امیر ناظمی، پژوهشگر و عضو هیئت علمی در یادداشتی با عنوان «چرا همه سریالبین شدهاند؟!» در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
از فیلم به سریال
چند سالی است که فیلم خوب کمتر پیدا میشود؛ اما تا دلتان بخواهد سریال است که تولید میشود و اتفاقا مورد پسند بینندگان و منتقدان هم قرار میگیرد. کافی است به فهرست برترینهای IMDB مراجعه کنید تا متوجه شوید که سریالها جای فیلمها را در بالای فهرست گرفتهاند.
این روند «از فیلم به سریال» را شاید بتوان مهمترین اتفاق دنیای سینمای امروز دانست. کارگردانهای بزرگتر که پیش از این کمتر تمایلی به ورود به عرصه سریالسازی داشتند؛ این روزها کمتر مقاومت میکنند. همانطور که سالها پیش بازیگران بزرگ کمتر مشتاق حضور در سریالها بودند و امروز سریالها پر شدهاند از بازیگران نامآشنا.
چرا این روزها فیلمهای ماندگار و شاهکار کمتر ساختهمیشود؟ چون کارگردان و تهیهکننده تمایل پیدا میکنند تا آن «فیلم عالی» را تبدیل کنند به یک «سریال متوسط» یا یک «مینیسریال خوب»!
واقعیتهای اقتصادی و فناورانه
این تمایل اما از یک واقعیت اقتصادی-فناورانه سر بر میآورد: ترافیک اینترنت!
آخرین برآوردهای ۲۰۲۱ نشان میدهد حدود ۸۲٪ از کل ترافیک داده در دنیا در اختیار پخش صوت و تصویر (Streaming) است! حجم بالای ترافیک صوت و تصویر معنای دیگری هم دارد: درآمد اصلی ترافیک داده در اختیار حوزه صورت و تصویر است.
از سوی دیگر حدود یک میلیارد نفر در جهان عضو سامانههای ویدیودرخواستی (VOD) هستند که در این میان نتفلیکس به تنهایی حدود ۱۸٪ و آمازون حدود ۱۰٪ از این بازار را در اختیار دارند. (هرچند سیاستگذاریهای نادرست صداوسیما، ایران را از متوسط جهانی خود به شدت عقب انداخته است.)
این آمار دو واقعیت کلیدی دارد:
1️. ترافیکفروشی بخش اصلی درآمد سامانههای ویدیو درخواستی (VOD) است؛ یعنی به مرور زمان سهم درآمدی این سامانهها از فروش ترافیک افزایش مییابد.
2️. درآمد اصلی این سامانهها پرکردن ساعات بیشتری از مشترکین است. هر چه بینندگان ساعات بیشتری را به دیدن فیلم اختصاص دهند؛ سود بیشتری برای تولیدکنندگان فراهم میشود.
به این ترتیب تمایل بازار در آن است که فیلمهایی که حداکثر میتوانند ۲ساعت بیننده را جذب کنند؛ به سریالهایی تبدیل کنند که دهها ساعت بیننده را به دنبال خود میکشاند.
راهبردها و پیامدها
در هر روند جهانی میتوان درسهای متعددی گرفت، که برخی بومی و برخی جهانی است:
در حقیقت فیلمهای پیچیده و داستانهای چندلایه حالا پتانسیل بیشتری برای تبدیل به یک سریال یا مینیسریال دارند. حالا تهیهکنندگان و سرمایهگذاران تمایل دارند تا به جای فیلمهایی مانند «پالپفیکشن»، سریالهایی پربیننده بسازند.
توسعه صنعت سینما با توسعه فناوری اطلاعات گره خورده است. این که کشورهای توسعهیافته به دنبال همگرایی در نهادهای تنظیمگر (رگولاتوری) خود هستند؛ برآمده از همین واقعیت است. در کشوری مانند انگلستان نهاد تنظیمگر رسانه با اینترنت (Ofcom) یکپارچه شده است. این در حالی است که ما در مسیری وارونهی واقعیتهای جهانی، هر روز در حال ایجاد یک نهاد تنظیمگر جدا هستیم. سادهانگاری و نشناختن واقعیتهای جهانی است که نهادها و سیاستهای نادرست را میسازد؛ و همانها برای تضعیف صنعتها وبازارها کافی هستند.
سیاستگذاری بر قیمت ترافیک (مانند نیمبها کردن ترافیک داخل در ایران) مداخله جدی در سهم درآمدی و همچنین مدل کسبوکار بنگاهها در مقایسه با رقبای جهانی است. به این ترتیب توانمندی تولید فیلم و سریال ایرانی کاهش مییابد و در بلندمدت این توان و قدرت فرهنگی جامعه ایرانی است که کاهش مییابد.
و در پایان، اگر دلتان لک زده است برای فیلمهای خوب، بهتر است به جای آنکه منتظر فیلمهای خوب جدید باشید، سرک بکشید به فیلمهای خوب قدیمی؛ گویا باید بازگردیم به دیدن دوباره «همشهری کین»ها و «پالپفیکشن»ها!
انتهای پیام