میردامادی: با خروج انگلیس، اتحادیه اروپا سیاسی تر می شود
دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی گفت : گمان نمیکنم تغییر زیادی در روابط ایران و انگلیس یا اتحادیه اروپا به وجود بیاید. انگلیس در روابط استراتژیک همواره با آمریکا همنوایی داشته و حتی در مخالفت با اتحادیه اروپا رفتار میکرد
محسن میردامادی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به خروج انگلستان از اتحادیه اروپا اظهار داشت: انگلیس از همان ابتدا با تاخیر وارد اتحادیه اروپا یا «جامعه اقتصادی اروپا» شده بود و همزمان با کشورهای دیگر نبود.
انگلستان شأن خود را بالاتر از کشورهای اروپایی میدانست
او افزود: جامعه اقتصادی اروپا از ابتدا با حضور شش کشور تشکیل شد. «آلمان» «ایتالیا» «فرانسه» «هلند» «بلژیک» و «لوکزامبورگ» که به عنوان شش کشور موسس جامعه اقتصادی اروپا شناخته میشوند. در دهه ۱۹۵۰ انگلیس قبول نکرد به این جامعه اقتصادی بپیوندد و این تحلیل را داشت که شأن انگلیس بالاتر از این است که با این کشورها همپیمان شود. اما بعد با رشد اقتصادی خوبی که کشورهای جامعه اقتصادی اروپا داشتند انگلیس درخواست عضویت کرد که در آن زمان با مخالفت «دوگل» مواجه شد و دو بار درخواست عضویت انگلیس را وتو کرد و سرانجام در ۱۹۷۳ انگلیس با نزدیک به دو دهه تاخیر وارد جامعه اقتصادی اروپا شد (که در سالهای اول «جامعه زغال و فولاد اروپا» نامیده میشد) اما در ۱۹۵۸ جامعه اقتصادی اروپا شد.
شارل دوگل انگلستان را اسب تروای آمریکا در اتحادیه اروپا میخواند
استاد پیشین دانشگاه تهران درباره مخالفت دوگل با عضویت انگلیس در اتحادیه اروپایی گفت: تحلیل دوگل این بود که انگلیس اسب تروای آمریکا در اتحادیه اروپاست و برای کمک به این اتحادیه نمیآید، بلکه میآید تا این اتحادیه را از درون دچار مشکل کند.
میردامادی افزود: انگلیس از همان ابتدا در مذاکراتی که برای وحدت اتحادیه اروپا انجام میشد، ته صف بود و بحثهایی درباره اروپای دو سرعته در همان زمان مطرح شده بود. یعنی کشورهایی که میخواهند همکاری بیشتری داشته باشند، در رده کشورهای اول باشند و کشورهایی که نمیخواهند با این سرعت به وحدت برسند در دسته دوم قرار بگیرند. انگلیس در مراحل بعدی هم وارد همکاری شنگن برای صدور ویزای مشترک نشد و به پول واحد هم نپیوست.
تاچر مخالف پیوستن انگلستان به اتحادیه اروپا بود
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در تحلیل مواضع احزاب انگلیس درباره پیوستن به اتحادیه اروپایی عنوان داشت: در ابتدا حزب محافظهکار موافق پیوستن به اتحادیه اروپایی بود، اما حزب کارگر مخالف بود. اما وقتی خانم تاچر نخستوزیر شد این مناسبات تغییر کرد. تاچر مخالف عضویت در اتحادیه اروپایی بود تا زمانی که آقای تونیبلر از حزب کارگر نخست وزیر انگلیس شد و طرفدار فعالیت بیشتر در اتحادیه اروپا بود و در همان زمان حزب محافظهکار به عنوان یک شعار انتخاباتی این مسئله را مطرح کرد که اگر ما به قدرت برسیم عضویت انگلیس را در اتحادیه اروپایی به رفراندوم میگذاریم.
نخستوزیر قربانی شعارش شد
دبیر کل جبهه مشارکت ایران اسلامی تصریح کرد: این شعار واقعا برای خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی مطرح نشده بود، بلکه شعاری بود برای رای آوردن در انتخابات که رای مخالفان عضویت در اتحادیه اروپا را جذب کنند. اما حالا نخستوزیر قربانی شعاری که داده، شد. حتی حزب محافظهکار که این شعار را اعلام کرده بود طرفدار ماندن در اتحادیه بود و حزب کارگر هم طرفدار حضور در اتحادیه اروپا بود.
کمونیستهای انگلستان با رویکرد اقتصاد لیبرال اتحادیه اروپا مخالف هستند
مترجم کتاب «سیاست و حکومت در اتحادیه اروپا» در تحلیل رفتار انتخاباتی غیر حزبی مردم انگلیس در این رفراندوم گفت: در اروپا معمولا دو گروه هستند که با پیوستن به اتحادیه اروپا مخالف هستند. یکی راست افراطی و یکی چپ افراطی! در واقع راست و چپ افراطی در این نقطه با هم مشترک هستند. راست افراطی به دلیل ملیگرایی مخالف این است که اختیارات ملی به یک نهاد فراملی واگذار شود. ناسیونالیستهای افراطی طبیعی است که با این اقدام مخالف باشند. چپها هم مثل کمونیستها در فرانسه و این بار در انگلیس با اتحادیه اروپا مخالف هستند چون با رویکرد اقتصاد لیبرال اتحادیه اروپا مخالف هستند.
در شهرهای کوچک، رای به خروج بالاتر بود
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم افزود: این دو گروه در کشورها درصد کمی دارند و عوامل دیگری نیز در این وضعیت تاثیرگذار بود. یکی سیر مهاجرت به انگلیس به خصوص از سال ۲۰۰۴ و افزوده شدن ده کشور اروپای شرقی به اتحادیه اروپا. در آن زمان هم انگلیس مخالف اجازه مهاجرت ساکنان اروپای شرقی به انگلیس بود که باعث مهاجرت تعداد قابل توجهی از نیروهای اروپای شرقی به انگلیس شد و در بسیار از بخشها مثل شهرهای کوچک مردم احساس منفی نسبت به این پدیده پیدا کردند و اگر به نتایج انتخابات نگاه کنید، در شهرهای کوچک رای به خروج بسیار بالا بود.
میردامادی افزود: عامل دیگر این بود که حزب کارگر که در سالهای اخیر به عنوان مدافع عضویت در اتحادیه اروپا شناخته میشد، در این دوره رهبری ضعیفی داشت. یعنی رهبری که تسلط و نفوذ زیادی در حفظ آرا داشته باشد، در حزب کارگر نبود و شاید اگر تونی بلر بود نظر این حزب تاثیر بالاتری داشت.
راست افراطی زمینه رشد جدی در اروپا ندارد
استاد سابق دانشگاه تهران درباره ظهور راستگرایی افراطی در اروپای جدید و افرادی نظیر ترامپ در آمریکا گفت: این تحولات در اروپا و آمریکا متفاوت است. در اروپا این پدیدهها آرام و قابل پیشبینی است؛ چنانچه در رفراندومها نتایح معمولا نزدیک است و جدایی انگلیس هم از همین دست بود. ولی راست افراطی زمینه رشد جدی در اروپا ندارد.
ترامپ پدیدهای غیر سازمان یافته است
میردامادی تصریح کرد: در مواردی ممکن است در مرحله اول راست افراطی پیروز شود اما در مرحله دوم به خاطر ائتلاف همه گروههای دیگر علیه راست افراطی این جریان موفق نمیشود.
او درباره ظهور ترامپ گفت: به نظرم ظهور او هم یک پدیده غیر سازمان یافته است.
انگلیس در روابط استراتژیک همیشه با آمریکا همنوایی داشته است
این استاد دانشگاه درباره روابط انگلیس و اتحادیه اروپا با ایران بعد از خروج این کشور از اتحادیه گفت: گمان نمیکنم تغییر زیادی در روابط ایران و انگلیس یا اتحادیه اروپا به وجود بیاید. انگلیس در روابط استراتژیک همیشه با آمریکا همنوایی داشته است و حتی در مخالفت با اتحادیه اروپا رفتار میکرد؛ مثل حملات آمریکا به عراق چه در زمان اشغال کویت توسط صدام و چه سال ۲۰۰۳ که منجر به سقوط صدام شد در داخل اتحادیه اروپا با محور فرانسه آلمان مخالف حمله بودند، اما انگلیس موافق بود. در سال ۱۹۹۱ که حمله اول انجام شد ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا بودند که تنها انگلیس طرفدار حمله بود و یازده کشور با حمله مخالفت کرده بودند.
اتحادیه اروپا سیاسیتر خواهد شد
میردامادی در تحلیل شرایط اتحادیه اروپا بعد از خروج انگلیس گفت: حالا دو اتفاق میافتد؛ یکی در داخل اتحادیه اروپا محور فرانسه- آلمان تقویت میشود و دیگر اینکه اتحادیه اروپا سیاسیتر خواهد شد. داشتن یک سیاست خارجی مشترک یا همکاری نظامی مشترک که به خاطر مخالفت انگلیس و حضور تاثیرگذار این کشور به نتیجه نرسیده بود، اما بعد از اتمام پس لرزههای ناشی از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا این همکاریها میتواند به صورت جدیتری شکل بگیرد.
آمریکا مخالف خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بود
میردامادی افزود: به همین دلیل هم آمریکاییها مخالف خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بودند چون میدانستند که با حضور انگلیس در اتحادیه اروپایی هماهنگیها راحتتر انجام میشود. چنانچه در زمان حمله آمریکا به عراق انگلیس در داخل اتحادیه اروپا حامی مواضع آمریکا بود. اما در مسائل فرااستراتژیک نیز انگلیس به آمریکا نزدیکتر خواهد شد. بعد از فروپاشی شوروی این مسئله تا حدی تضعیف شده بود و آمریکا رابطه نزدیکی با آلمان هم برقرار کرده بود اما حالا بار دیگر این رابطه افزایش خواهد یافت.
با خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، اسکاتلند از حق استقلال خود سخن میگوید
استاد سابق روابط بین الملل و اتحادیه اروپا در دانشگاه تهران افزود: این انتخابات میتواند روی مردم اسکاتلند هم برای استقلال از بریتانیا تاثیرگذار باشد. در رفراندومی که در اسکاتلند برای استقلال برگزار شده بود، اختلاف کمی بین دو گروه وجود داشت و این رای هم با فرض عضویت در اتحادیه اروپا بود و حالا که بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شده است موضوع عوض شده است و باید رفراندوم مجددی برگزار شود. البته رفراندوم نیاز به مصوبه پارلمان بریتانیا دارد اما اگر اصرار داشته باشند که دارند بالاخره این رفراندوم انجام خواهد شد و اسکاتلندیها هم میگویند همانطور که شما حق خروج از اتحادیه اروپا را داشتید، ما هم حق استقلال را داریم.
روابط ایران و انگلستان با خروج از اتحادیه اروپا تغییری نخواهد کرد
نماینده اصلاحطلب مجلس ششم تصریح کرد: نمیتوانیم بگوییم سیاست کلی اتحادیه اروپا درباره ایران تغییر خواهد کرد؛ به عنوان مثال در مسئله هستهای که مهمترین چالش سالهای اخیر سیاست خارجی ایران بوده است، موضع انگلیس با موضع فرانسه یا آلمان تفاوت چندانی نداشته است که بگوییم حالا که انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شده است موضع اروپاییها درباره ایران تغییر خواهد کرد و در حقیقت اتحادیه اروپا در یک فضای کلی تصمیم میگیرد و نباید انتظار تغییر جدی رابطه انگلیس یا اتحادیه اروپا با ایران باشیم و اینطور نبوده که به خاطر عضویت انگلیس در اتحادیه اروپا اختلافات بین دو کشور کمتر شده باشد. حوزه سیاست خارجی یکی از حوزههایی است که کشورها خود درباره آن تصمیم میگیرند. یعنی نه روابط انگلیس با ایران بدتر خواهد شد و نه رابطه اتحادیه اروپا با ایران گرمتر میشود.
قطع رابطه و برقرار دوباره رابطه ایران و انگلیس متاثر از اتحادیه اروپایی نبود
میردامادی با اشاره به بازگشایی سفارت انگلیس در تهران تصریح کرد: قطع رابطه و برقرار دوباره رابطه ایران و انگلیس، هیچ کدام متاثر از اتحادیه اروپایی نبود. انگلیس به خاطر حمله به سفارت این کشور با ایران روابط خود را قطع کرد و کشورهای دیگر نیز او را در این کار همراهی نکردند. برقراری رابطه هم به خاطر رابطه مستقیم با دولت انگلیس بود و ارتباطی با اتحادیه اروپایی نداشت.
دولت روحانی روابط با انگلستان را توسعه میدهد
نماینده مجلس ششم متذکر شد: با این حال تا زمانی که دولتی مثل دولت روحانی در ایران سر کار است روابط با انگلیس بیشتر توسعه پیدا خواهد کرد و چه محافظه کار و چه حزب کارگر سر کار باشند به دنبال افزایش ارتباط با ایران هستند اما در ایران یک زمان دولت آقای احمدینژاد است که اصلا به روابط بینالمللی آشنایی ندارد اما یک زمان دولت آقای روحانی سر کار است که در فرم معارف روابط بینالمللی رفتار میکند و گسترش روابط با کشورهای دیگر در این دولت ادامه خواهد داشت.
انتخاب احمدینژاد در سال ۸۴ غیرمنتظره بود
دبیر کل جبهه مشارکت در باره غلبه حاشیهنشینها بر مرکز نشینها و عوام بر نخبگان در انتخابات انگلیس و احتمال تکرار این اتفاق در ایران گفت: وضعیت در ایران و انگلیس بسیار متفاوت است. در کشورهای اروپایی اگر رئیس دولت درخواست رای از پارلمان کند یا در نظرسنجی مسئلهای را مطرح کند و نظر عموم بر خلاف او باشد استعفا میدهد و این استعفا مخصوص انگلیس نیست. در واقع پاسخگویی به رای مردم را در این میبیند که از مسئولیت کنار برود، اما در کشور ما با این مسئله خیلی فاصله داریم.
وی تصریح کرد: در انتخابات آینده ایران باید به این مسئله توجه کنیم که انتخاب احمدینژاد در سال ۸۴ یک انتخاب غیر منتظره بود و کسی این پیروزی را پیشبینی نمیکرد. ولی در آن دوره پایان دو دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی بود. در پایان دو دوره که رئیس جمهور قبلی نامزد نیست ممکن است اتفاق پیشبینی نشده بیفتد اما بین دوره اول و دوم یک رئیس جمهور کمتر پدیده غیر منتظره اتفاق میافتد و در ادوار گذشته هم دیدیم که کسی که رئیس جمهور بود دوباره رئیس جمهور میشود. حالا اگر طرف مقابل یک نامزد قوی داشت که مقبولیت بالا بین مردم داشت، این اتفاق ممکن بود رخ بدهد اما بعید به نظر میرسد این اتفاق رخ بدهد و اصولگرایان رقیب قدرتمندی همتراز با روحانی برای رقابت با او داشته باشند.
او درباره وضعیت ایرلند بعد از همهپرسی جدایی از اتحادیه اروپایی گفت: جدایی ایرلند از انگلیس احتمال کمتری وجود دارد. بخشی از سیاستمداران ایرلندی طرفدار پیوستن به ایرلند جنوبی هستند و معمولا هر موقع مباحث نظرخواهی و رفراندوم در ایرلند شمالی مطرح میشود برخلاف اسکاتلند همراه با درگیری شدید خیابانی و تنش خواهد بود که همیشه این بحث وقتی مطرح میشود به خشونت کشیده میشود.
وی تصریح کرد: نمایندگان اسکاتلند همه به ماندن در اتحادیه اروپا رای دادند و این مسئله در سرنوشت آینده اسکاتلند تاثیرگذار است.
فردی به جای کامرون میآید که طرفدار خروج باشد
میردامادی درباره احتمال تجدید این نظرسنجی با توجه به درخواست سه میلیون نفری مردم بریتانیا برای تجدید آن گفت: در بعضی کشورهای اروپایی این مسئله هست که اگر امضای مردم به یک عدد خاص برسد این موضوع در پارلمان مطرح شود یا رفراندوم انجام شود. البته اگر نزدیک یک انتخابات بودیم، ممکن بود یک حزب این شعار را بدهد که اگر رای بیاورم خروج از اتحادیه اروپا را مجدد به رای میگذارم و در این شرایط ممکن بود در صورت پیروزی آن حزب به خاطر تعهدی که به مردم داشت، انتخابات مجدد برگزار میشد اما چون انتخابات در انگلیس نزدیک نیست چنین اتفاقی بعید است. ضمن اینکه بین نخبگان هم اجماع نیست. اگر نخبگان اجماع داشتند ممکن بود اجماع نخبگان به سمت رفراندوم مجدد برود اما هم در حزب محافظهکار و هم حزب کارگر مخالفان جدی پیوستن به اتحادیه اروپا حضور دارند این پیوستن دوباره اتفاق نخواهد افتاد. ضمن اینکه آقای کامرون هم استعفا دادهاند و پیش بینی میشود فردی به جای ایشان قرار خواهد گرفت که طرفدار جدایی از اتحادیه اروپا باشد.
وی در تشریح مولفههای اروپای جدید به رهبری فرانسه و آلمان در سالهای پیش رو گفت: محور فرانسه آلمان تا قبل از سال ۲۰۰۴ که اتحادیه اروپا ۱۵ عضو بودند نقش محوری در تصمیمها داشتند، اما بعد که کشورها به بیست و پنج رسیدند و باز هم تعداد آنها افزایش یافت، نقش این کشورها کمتر شد. هر چقدر کشورها بیشتر میشد این نقش کمتر میشد اما همیشه کشوری که با نقش محوری آلمان و فرانسه زاویه داشت انگلیس بود که به نظر میرسد با خروج انگلیس این نقش محوری پررنگتر میشود. دقت کنید که وقتی از فرانسه و آلمان صحبت میکنیم منظور فقط این دو کشور نیستند. بلکه وقتی این دو بر سر موضوعی اجماع میکنند بسیاری از کشورهای دیگر هم با آنها همراهی میکنند. اتفاقی که الان افتاده این است که اتحادیه اروپا تا حدی استقلال بیشتری از آمریکا پیدا میکند. فرانسه بعد از جنگ سرد همیشه مدافع نقشآفرینی اروپایی در ناتو بوده است و از این تز دفاع میکرده که اروپا و آمریکا در ناتو باید دو بازوی برابر باشند اما انگلیس با این نظر به شدت مخالف بود که نباید اروپایی- آمریکایی در ناتو مطرح شود. در داشتن سیاست خارجی مستقل از آمریکا و همکاری داخلی در زمینه داخلی این کشورها همکاری و انسجام بیشتری در غیاب انگلیس خواهند داشت.
اصولگرایان معتدل مجلس در سیاست خارجی با روحانی همراه خواهند بود
میردامادی درباره مجلس جدید و سیاست خارجی دولت در کنار این مجلس گفت: درست است که رئیس مجلس فعلی و قبلی آقای لاریجانی بودند اما مجلس تغییرات زیادی داشت. در مجلس قبلی صدای مخالفت با برجام صدای بلندی بود اما در این مجلس این صدا هرگز صدای بلندی نخواهد بود. اصولگرایان معتدل یا همراهان آقای لاریجانی در سیاست خارجی کاملا با آقای روحانی همراه خواهند بود و مجموعه دو گروه اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل اکثریت قوی را تشکیل خواهند داد که در سیاست خارجی و البته در سیاست داخلی تا حدی که مجلس امکان ورود و تاثیرگذاری دارد به سمت بازتر کردن فضای داخلی حرکت خواهد کرد که البته اختیار مجلس در این زمینه اختیار محدودی است.
کسی برجام را بههم نمیزند
میردامادی تاکید کرد: درباره برجام هم بعید به نظر میرسد مشکلی به وجود بیاید. برجام به یک معاهده بینالمللی تبدیل شده است و هیچکدام از تصمیمگیران اصلی ایران قصد ندارند برجام را به هم بزنند البته انتظاراتی که بعد از برجام وجود داشت محقق نشده است و این نارضایتی وجود دارد اما به آن میزان نیست که برجام به هم بخورد.
ترامپ هم زیر تعهدهای برجام نمیزند
وی افزود: البته به انتخابات دوره بعدی آمریکا هم مربوط است. اگر خانم کلینتون بیاید که برجام را به هم نخواهد زد اما ترامپ هم یک حرفی زده است و بعید است وقتی انتخاب شود چنین کاری را بکند. در تبلیغات انتخاباتی بسیاری نامزدها حرفهایی میزنند که یا از ابتدا بنای عمل به آن را ندارند یا اگر بنا داشته باشند متوجه میشوند که آن کار اشتباه است و حرف بیجایی مطرح کرده بودند. درباره ترامپ هم نمیتوان گفت که جلوی برجام را خواهد گرفت واگر آمریکاییها نخواهند به برجام متعهد باشند اروپاییها هیچ تعهدی ندارند که از آمریکاییها تبعیت کنند.
حضور احمدینژاد موضع آمریکاییها علیه ایران را تقویت میکرد
میردامادی تصریح کرد: در زمان بوش هم اروپاییها با آمریکا در زمینه هستهای همکاری نمیکردند و این اتفاق در زمان اوباما رخ داد که دو علت داشت. از یک طرف دموکراتها به اروپاییها نزدیکتر هستند و از طرف دیگر در ایران احمدینژاد در راس قوه مجریه قرار داشت که موضع آمریکاییها علیه ایران را تقویت میکرد که شاید این شرایط دیگر جمع نشود.
انتهای پیام
آدم باسوادیس