مهدی صدرالساداتی هم خلع لباس شد
دادگاه ویژه روحانیت حکم خلع لباس حجت الاسلام سیدمهدی صدرالساداتی را بدلیل کامنت یک پست اینستاگرامی صادر کرد.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از کانال اصولگرای «مکتوبات»، آقای صدرالساداتی، داماد یکی از فقهای شورای نگهبان و برادر یک عضو مجلس خبرگان، در صفحه‌ی اینستاگرام خود نوشت:
دادگاه ویژه روحانیت در حکم تجدید نظر بخاطر شکایت مجدد سازمان اوقاف و امور خیریه به دلیل توهین به رئیس این سازمان در کامنت‌های یکی از پست‌هایم، دوباره مرا محکوم کرد و این بار بخاطر هتک حیثیت و شئون روحانیت برایم حکم خلع لباس دائم روحانیت صادر کرد .
دادگاه ویژه روحانیت در حکم تجدید نظر در پرونده دانشگاه الزهرا با عنوان اتهامی ممانعت از حق با ذی حق نشان دادن افرادی که ذی حق نیستند دوباره محکوم به جزای نقدی کرد .
در اسلاید دوم تنها اشاره من به سازمان اوقاف و رئیسش را می‌بینید که موجب حکم خلع لباس دائم اینجانب شد. (صرفا نوشته بودم مهدی خاموشی برادرزاده علی نقی است و در کامنتها به او توهین شده بود)
آقای دهقان نماینده ادوار مجلس، وزیر وقت راه و ترابری و بسیاری از تشکل‌های دانشجویی و وکلای دیگر و حتی آقای رئیسی به نحو تلویحی مردم خانه های کارگری ده ونک را ذی حق می‌دانستند و مشکل این بود که ابتدا بنده اطلاع رسانی کردم.
شئون روحانیت چیست که با اعمال من خدشه دار شد و اگر من سکوت میکردم حفظ میشد؟ خاک بر سر آن شئون پوشالی و موهوم و آنان که به این شئون پایبندند که یقینا پیامبر گرامی از این شئون و شما که به آن پایبندید بیزار است… والحمدلله رب العالمین
انتهای پیام
واقعااگرسنت کهنه وبه تاریخ سپرده تقیه.کنارگذاشته میشداشخاص دیگررا تا چه حدودی میتوانستندخلع لباس کنند؟؟
داداش یا آبجی
دانسته یا ندانسته به حکمی که از ضروریات مذهب ماست توهین کردی برو توبه کن ….
آدم‌شدنت‌مبارک
لباسی که بر تن رسول الله ص بود و احترام پیامبر بزرگوار(سوای مسئولیت رسالت) به ان بود لباس آخوندی عبا و لباده نبود . لباس پاکی و ساده زیستی و عدالت و انصاف بود لباس رعایت حق مردم بود حتی اگر یهودی مزاحم توهین کننده بود . لباس ضد استبدادی بود .لباس مخالفت با کبر و غرور و خود بزرگ بینی استکباری بود. لباس مخالفت با جهل ابو جهل ها و اشرافیت ابو سفیان ها بود.
حالا اتفاقا ابوجهل و ابوسفیان هم همین لباس پیامبر رو میپوشیدند. چون لباس زمان خودشون بود. قرآن میگه ” ما اگر فرشته ای رو هم به پیامبری میفرستادیم لباس مردم (زمان خودش) رو تنش میکردیم”. منتهی روحانیون لباس قدیمی میپوشند تا از مردم متمایز بشن (لباس شهرت که پوشیدنش حرامه) و در توجیهش میگن این لباس پیامبره (که لباس ابوسفیان هم بوده). حرام اندر حرام اندر حرام است
لباس یعنی نماد که بیانگر یک شخصیته و یک وظیفه …. این روش عقلای عالمه که برای یک صنف با وظایف مشخص لباسی معین می کنند . کسی مدعی نیست که همین قبا لباس پیامبر بوده …….
این عمامه و … نماد و معرفی کننده وظیفه و مکتب این صنف روحانی است که بناست معلم و مربی دین باشند
راستی می دانید که بدون علم فتوا دادن حرامه ؟!؟!
کارمندان اسراییل نیوز کنجکاو منش اسلامی شدن :))))
اگرروحانیت و طلبگی ، امری غیر حکومتی بودند که استقلال داشتند، و صنف نمی‌شدند و ادامه حیات خود را در رهن حاکم قرار نمی دادند ، چه کسی توان صدور حکم عزل و خلع داشت. آزادگی، صفتی صرفا اخلاقی نیست، بلکه ناظر بر موقعیت و رفتار و شأن و …می‌باشد. این عزل و خلع، زمانی بروز یافت که روحانی، جهت تایید شأن علمی و صفات خویش و به تبع آن نان و پست و مقام و حوزه نفوذ خود ، نیازمند مهر و امضا منصوبان حاکم شد و حاکم آنان را به مثابه صنف دید. ازاین رو همانند سایر صنوف، نظارت برگفتار و کردار و سقف و کف سود وزیان و … را به عهده دادگاه صنفی آنان قرارداد.
یعنی شما معتقدید هیچ نهادی نباید بر کار روحانیون نظارت کند و احیانا اگر شخص فاسدی بود نباید محاکمه شود ؟
درود بر این روحانی شجاع
مثل آب خوردن دروغ گفتن و بی پایه استدلال کردن و ظلم شجاعت نیست
حماقته
من چطور از مرجعی که صدایی ازش بلند نشد از طلبه و هم نوع خودش دفاع کنه تقلید کنم…از اینکه اقایون خوشحالند از خلع لباس این فرد…کاری به خوب و بد بودن این فرد ندارم کاری به اتهام دارم …کار به عدالت این جامعه دارم که دادگاه روحانیت اگر اینطور باشه چگونه باید از این افراد تقلید کرد؟ اگر ترس قدرت بر آنها بزرگتر از اسلام و وظیفه ی آنهاست من چگونه اونها رو مرجع بدونم؟ این سوالی بود که باید قبل تر ها بهش میرسیدم!! خدا ما رو ببخشه که از اینها دفاع کردیم
دادگاه ویژه روحانیتی که احضارش شفاهی، کیفرخواست و حکمی هم دستت نمیدهند و شفاهی بهت میگویند بر پایه کدام عدالته؟
میخواهند شان روحانیت حفظ شود؟ پس پرا لباس شخصی ها را فرستادند و ایشان رو ضرب و شتم کردند؟
دادگاهی که همه چیزش سری و مخفیه، در آیین نامش آمده تمام اتهامات به صورت امنیتی و تحت نظارت دادستان ویژه روحانیت رسیدگی میشه، چه عدالتی است؟ وقتی دادگاه ویژه حق خواندن، کپی گرفتن از صفحات پرونده.ووو به متشاکی و شاکی هر دو نمیده چه عدالتی؟ تفاوت بین دادگاه های عادی و ویژه خودش عین بی عدالتی است. وفتی عدالت در ساختار قضایی نباشد حکم قاضی چگونه عادلانه است. لباس روحانیت هم میشود ابزار فشار سیاست بازان.