فقه السیاسه یا سیاست زدگی در حوزه
نکاتی در باب سخنان آیت الله محقق داماد اندر حکایت سیاست و فقاهت
مهدی نیکجو، پژوهشگر فقه و حقوق، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است دربارهی سخنان اخیر آیت الله سیدمصطفی محقق داماد دربارهی نسبت سیاست و فقاهت نوشت:
چندی پیش در جلسهای که پیرامون بررسی کتاب «صد سالگی حوزه قم» اثر جناب آقای رسول جعفریان برگزار شده بود جناب استاد آیت الله محقق داماد به دعوت تشکیل دهندگان جلسه، ایراد سخن میکنند. بر آشنایان علم فقه پوشیده نیست که ایشان از تربیت یافتگان مکتب فقاهت قم بوده و از آن جهت که به صورت نسبی و سببی به بزرگان فقاهت قم متصلاند، گنجینهای است از سخنان ناگفته از قم و مکتب فقاهت آن، که مسلماً بهترین گزینه برای حضور و ارائه سخن در این جلسه و امثالهم، چنین شخصیتی میباشد.
با نهایت تعجب و البته مع الاسف، گویا مطالب مطرح شده توسط ایشان، به مذاق برخی خوش نیامده و انتقاداتی برانگیخته است که البته ظاهراً نشات گرفته از آن است که اولاً زمینههای فکری جناب آیت الله محقق داماد را نشناختهاند و ثانیاً به قدر کمال، سخنان مطروحه در آن مجلس را استماع نفرمودهاند. مسلم است که نقد و انتقاد از جایگاه والایی در مباحث علمی برخوردار است ولی اینکه اولاً سخنانی را با عتاب و طعنه نقل کنیم و بعضاً به گونه ایی سخن برانیم که لحن توهین آمیز داشته باشد، نه تنها ممدوح نیست که بی تردید مذموم است. روی سخن این نوشته نیز بیان نکاتی است که به نظر میرسد برای قضاوت عادلانه در مورد آن سخنان، بایستی درنظر گرفته شود.
اولاً: در آن جلسه (که فایل کامل آن موجود است) جناب استاد به پرسشی پرداختهاند که اتفاقاً در آن کتاب نیز مغفول مانده است و آن اینکه پیش از بحث درباره ماهیت فقاهت قم بهتر است به این سؤال پاسخ داده شود که به طور مبنایی چرا اندیشه تأسیس حوزه، به ذهن حضرت آیت الله حائری یزدی (آیت الله مؤسس) خطور کرد؟ برای پرداختن به این پرسش، ایشان پس از بیان وضعیتی که جامعه روز آن زمان داشته و تزلزل مقامی که روحانیت و متشرعین در بیان مردم پیدا کرده بودند، انگیزه تأسیس حوزه توسط این فقیه والامقام را ترمیم جایگاه روحانیت در بین مردم دانسته و بیان داشتهاند که مرحوم حائری یزدی حوزهای را تأسیس کرد تا طلاب (کما هو حقه) مشغول به تعلیم و تعلم باشند و مراتب علمی را به زینت اخلاق آراسته کنند و خود را آلوده به مباحث سیاسی نکنند. چنانچه فایل کامل سخنان حضرت آیت الله محقق داماد به طور کامل (نه به صورت انقطاعی که برخی را آزرده کرده است) استماع کنید، کاملاً روشن است که منظور جناب استاد این بوده است که آنچه منظور نظر حضرت آیت الله مؤسس بوده است، عدم سیاست زدگی و سیاست بازی و آلودگی طلاب به اینگونه مسائل است و روی سخن ایشان به هیچ وجه درباره نظام سیاسی اسلام و یا نظریه ولایت فقیه و یا حکومت داری در فقه نبوده است. به عبارت دیگر، ایشان به این موضوع پرداختند که حوزه نباید به سمت و سویی حرکت کند که طلاب از اصل علم و اخلاق جدا شده و خود را آلوده به سیاست کنند و برای رسیدن به مناصب اجرایی دست و پا بزنند و در ادامه بیان داشتهاند که امثال حضرات آیات عظام حائری یزدی و بروجردی به دنبال حوزهای بودند که دو مقوله اجتهاد و اعتدال را توامان با خود همراه کند و طلاب از تندرویها به دور باشند و خود را سیاست زده نکنند.
مسلماً این پرسش در ذهن امثال نگارنده این سطور نقش بسته است که حقیقتاً چه ارتباطی بین سخنان استاد و نظریه ولایت فقیه و رأی فقها در باب حکومت است که بایستی عدهای را ناراحت کند. جالب است که برخی از اندیشمندان در برابر سخنان جناب استاد محقق داماد، به تبیین نظریه ولایت فقیه در اندیشه آیت الله بروجردی پرداختهاند و این شائبه را به حقیقت نزدیک کردهاند که ایشان به طور جامع سخنان آیت الله محقق داماد را گوش فرا نداده و درک نکردهاند.
ثانیاً: نکته دیگر را با این مطلب آغاز کنم که به یاد دارم در زمان تحصیل در دانشگاه امام صادق (ع) مباحث مربوط به فقه الاقتصاد و فقه السیاسه و تدریس آن در دوره دکتری رشتههایی همچون حقوق عمومی و علوم سیاسی، فقه و… مطرح شده بود. رئیس محترم وقت دانشکده الهیات (که همزمان مدیر گروه فقه و حقوق دانشگاه نیز بودند و خود نیز از فضلای حوزه بودند و سره از ناسره میشناختند) اصرار بسیار زیادی بر حضور حضرت آیت الله محقق داماد و تدریس ایشان در دوره دکتری اینگونه رشتهها داشتند و به غیر از تماسهای مستقیم، بارها پیام ایشان از طریق اینجانب به جناب استاد رسید که متاسفانه ظاهراً به دلیل کمبود وقت، این توفیق بدین منظور حاصل نشد. از سوی دیگر مباحثی که استاد در دانشگاههای مختلف کشور اعم از دانشگاه شهید بهشتی، تربیت مدرس، مطهری و… در زمینههای مختلف فقه السیاسه داشتند بر کسی پوشیده نیست. برای نگارنده این سطور که سالها در این کلاسهای درس نه تنها از جناب استاد که از دیگر از مدرسین (حوزه و دانشگاه) شرکت داشته کاملاً روشن است که به جرات میتوان گفت تنها کسی که میتواند در برابر پرسشهای متنوع فرهیختگان دانشگاهی که سالیان متمادی علم حقوق را از مجاری غربی آن آموختهاند، سر برفرازد و پاسخ بگوید، شخص آیت الله محقق داماد است و هیچگاه فراموش نمیکنم که چگونه ایشان (حتی) با تئوریهای فقه سنتی در برابر پرسشهای عظیم فرهیختگان دانشگاهی (اعم از اساتید و دانشجویان سطوح عالیه) به پاسخ مینشستند و همگان را مشتاق به این مباحث میکردند. این در حالی است که بسیاری دیگر از مدعیان فقاهت چقدر در این مقوله دست کوتاه بر نخیل هستند و نفرت مخاطبین را نسبت به فقه حقه شیعه بر میانگیختند و این علم را قاصر از پاسخ به مباحث روز دنیا میدانستند. به هر جهت، با بیان این نکات، آیا سخنان جناب استاد (که دارای کرسیهایی در مباحث فقه السیاسه، فقه الاقتصاد و… هستند) در آن جلسه، مطرح کردن بحثهای فقه سیاسی است و یا اینکه ایشان به دنبال زدودن دامن فقاهت و حوزههای علمیه از سیاست زدگی و ممحض کردن طلاب و اندیشمندان به علم و اخلاق است؟
استاد محقق داماد، دغدغههای بسیاری در زمینه تبیین نظریه فقه سیاسی و حقوق عمومی و مباحث مربوط به حکومت داری داشته و دارند و در این باره قلم بسیار زدهاند. حتی نگرانیهای ایشان در باب مباحث فرهنگی و اجتماعی باعث رویش چندین جلد کتاب شده است که اندیشههای ایشان در این مباحث را بیش از پیش روشن میکند. کتب و مقالاتی که مخاطب آن عموم مردم بوده و جنبه عمومی آن و بر جنبه تخصصیاش رجحان داشته و تحریر این اوراق از باب همان نگاههایی است که در پیش اشاره شد. مجلداتی همچون فاجعه جهل مقدس، روشنگری دینی، و یا یادداشت و مقالاتی مانند «قم آنگونه که من دیدم» و….
بار دیگر باید بیان کنم که روی سخن ایشان این بوده است که سیاست زدگی از حوزهها به دور باشد و استقلال حوزه در همه زمینهها (اعم از مالی و غیر مالی) حفظ شود تا چنانکه شایسته و بایسته است طلاب محترم مشغول به تعلیم و تعلم باشند و نظرات علمی خود را به راحتی بیان کنند. این موضوعی است که حتی در افکار تئوری پردازان انقلاب اسلامی (مانند استاد مطهری) نیز وارد شده و بارها به آن اذعان شده است. همچنین به کرات از سوی رهبر انقلاب نسبت به این موضوع هشدار داده شده است. به عنوان مثال ایشان در دیدار اساتید دانشگاهها به تاریح ۱۳ تیر ۱۳۹۴ بیان داشتند: «محیط علمی کشور را از حاشیهسازیها برکنار نگه دارید. اشتباه نشود؛ من نمیگویم در دانشگاهها سیاست نباشد -شاید خیلیها یادشان است که من سالها پیش در همین جلسه ماه رمضان در حضور اساتید، تعبیر تندی کردم نسبت به آن کسانی که میخواستند دست و پای سیاست را از دانشگاهها و میان دانشجوها جمع کنند که مایه گله خیلیها شد، نه، بنده معتقدم محیط دانشگاه، محیط فهم سیاسی، تحلیل سیاسی، دانش سیاسی، آگاهی سیاسی است؛ این را من مانع نیستم؛ نه، [بلکه میگویم] سیاستبازی نشود، سیاسیکاری نشود، حاشیهسازی نشود. این حاشیهسازیها به کار اصلی که عبارت است از کار علم و پیشرفت علم با همه خصوصیّاتی که این مسئله دارد، لطمه می زند.»
همچنین استقلال حوزههای علمیه (که جناب استاد در آن جلسه به آن اشاراتی داشتهاند) بارها و بارها از سوی بزرگان حوزه مطرح شده است و این دغدغه تمامی اندیشمندان و شیوخ حوزهای علمیه بوده و هست. به عنوان مثال مرجع عالیمقام مرحوم آیت الله گلپایگانی در نامهای که خطاب به جامعه مدرسین حوزه علمیه مرقوم کردهاند بیان داشتهاند: «یکی از مفاخر بزرگ روحانیت شیعه استقلال حوزههای علمیه است که به هیچ کس و هیچ مقامی غیر از ناحیه مقدسه حضرت صاحبالامر عجلالله تعالی فرجه الشریف وابسته نیست که بحمدالله این حوزهها تا امروز علیرغم فشارها و توطئههای گوناگون در شرایط بسیار سخت و اختناقهای شدید حکومتهای طاغوتی با تحمل انواع مرارتها و مصائب، استقلال خود را حفظ کرده و تحت تأثیر و نفوذ هیچ عامل خارج از حوزه قرار نگرفتهاند و همچنان تا عصر حاضر مدیریت آن با علما و فقها و مراجع تقلید باقی مانده است. این شخصیت حوزهها امانتی است که اسلاف صالحین به ما سپردهاند و ما باید به حفظ این استقلال بسیار اهمیت بدهیم. برای حقیر در وضع فعلی وکهولت سن، این مسئله هیچ جنبه شخصی نمیتواند داشته باشد؛ اما برای بقای حوزه و حفظ موضع معنوی آن در قلوب و نفوذ آن در جامعه مسلمان بر این مسئله تأکید بسیار دارم و عواقب سوء تضعیف آن را بسیار شکننده میدانم. صلاح اسلام و انقلاب و دولت و ملت و همه این است که حوزه در وظایف خود مستقل عمل کند.» (یادنامه آیت الله العظمی اراکی (ره)، ص 250). حضرت آیت الله اراکی نیز در پاسخ به این مرقومه چنین بیان داشتهاند: «استقلال حوزههای علمیه که در طول تاریخ شیعه از امتیازات حوزههای شیعه بوده است همواره باید حفظ شود. حضرت امام بر آن تأکید داشتند. همچنین مقام معظم رهبری بر آن اصرار دارند. در عین آنکه امروز حوزههای علمیه وظیفه دارند نیازهای نظام اسلامی را از نظر فقهی، فرهنگی و سیاسی تأمین نمایند و با نظام در ارتباط باشند…» (همان)
چنانچه بخواهیم نظر بزرگان را در رابطه با عدم سیاست زدگی و استقلال حوزههای علمیه بیان کنیم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد و ذکر این موارد از باب تمثیل بود تا بیان شود نظر جناب استاد محقق داماد، بیان نظریهای است که دیگر از شیوخ حوزههای علمیه نیز به آن اذعان کرده و ایشان نیز به دنبال همان دغدغههایی است که حضرات آیات عظام و اندیشمندانی همچون بروجردی، گلپایگانی، حائری یزدی، مطهری و… در ذهن و زبان خویش داشتهاند.
انتهای پیام
بعضی افراد، یه عده نون خور رسمی دارن که وظیفه ماله کشی رو براشون انجام میدن
سیاست یعنی استفاده از هر روشی برای رسیدن به مقصود . از قتل بیگناهان گرفته تا اشغال کشور دیگری تا تهمت و افترا ،اخراج غیر همفکر،استفاده از جماعتی کم عقل و مقلد در جهت خواستهای خود، زمانی چماقدار و زمانی عربده کش و زمانی مدیحه گو و چاپلوس،و هزاران منفی دیگر . در اسلام چیزی از این دست نیست
واقعيت تلخى است و متاسفانه روحانيت جامعه امروز ايران راه و مسير خود را گم کرده است.