هادی خامنهای، انجمن پَسا حجتیه و طرح صیانت
محمدرضا بیاتی، فیلمنامهنویس و فیلمساز در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «هادی خامنهای، انجمن پَسا حجتیه و طرح صیانت» نوشت:
حجة الاسلام سیدهادی خامنهای، دبیر کل مجمع نیروهای خط امام، چندین هفته پیش دربارهی انحراف از خط نبوت و امامت – در یک سخنرانی- گفتند سرچشمهی اصلی کجرویها و فسادها از نظر اسلام، جهل است. ایشان علت انحرافِ گروههای وابسته به انقلاب اسلامی را هم جهل دانستند و با اشاره به انجمن حجتیه، اندیشههای این گروه را مصداقی از انحراف توصیف کردهاند که – به باور هادی خامنهای – متأسفانه همان تفکر در صدا و سیما هم دنبال میشود. بنظر میرسد آن هشداری که هادی خامنهای دربارهی حاکمیت یک نگرش بر تلویزیون میدهد دربارهی سینما و کل فضای رسانهای کشور از جمله طرح خشمانگیزِ صیانت هم صادق باشد. برای نسل من و نسلهای بعدتر که در انقلاب مشارکت نداشتهاند ممکن است این پرسش پیش بیاید که انجمن حجتیه که بودند و چه افکاری دارند که رشتهی امور را در مدیریت کلان رسانه در دست گرفتهاند؟ اگر این مدعا درست باشد با حاکمیت باورهای حجتیهای بر صندلی تصمیماتِ رسانهای کشور پیامدهای آن برای فرهنگ و هنر کشور چه خواهد بود؟
انجمن حجتیه را با دیدگاه خاص آنها دربارهی مهدویت و موعودگرایی میشناسند؛ گروهی که نزدیک به 70 سال پیش تشکیل شد و شیخ محمود حلبی، بنیانگذارش، در حالیکه همه نگران نفوذ کمونیستها بودند عَلَم مبارزه با بهائیت را برداشت. در روایتِ مرحوم حیدر رحیمپور ازغدی در مصاحبه با خبرآنلاین آمده است که شیخ محمود حلبی بعد از کودتای 28 مرداد از محمدتقی فسلفی، واعظ و خطیب مشهور، میخواهد که به شاه بگوید شما از کمونیستها خیلی میترسید اما بدانید که بهائیها اول مردم را بیدین میکنند و بعد بیدینها کمونیست میشوند. پیغام به شاه می رسد. او اجازهی فعالیت به حلبی را صادر میکند مشروط بر این که حجتیهایها در سیاست دخالت نکنند و تنها مبارزه با بهائیت در دستورِ کار آنها باشد. بر مبنای اسناد ساواک گفته میشود که شیخ تا واقعهی خونبارِ 17 شهریور به عهد خود با شاه پایبند بوده است. به اعتقاد حیدر رحیمپور ازغدی، شیخ محمود حلبی و اعضاء حجتیه آدمهای بیسوادی نبودند. او شیخ محمود را از جهاتی دارای خلوص و حتی نبوغ میداند! که بتدریج به انحراف کشیده میشود تا آنجا که مرحوم ازغدی از اصطلاح تشیع انگلیسی دربارهی آنها استفاده میکند.
انحرافی که ازغدی و دیگران از آن سخن میگفتند چه بود؟ در واقع، انجمن حجتیه بدلیل مخالفت با دخالت عالمان دینی در سیاست و ضدّیت با تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور امام موعود، رو در رویِ علماء سیاسی و انقلابیون مذهبی قرار گرفتند تا آن که سرانجام -بعد از انقلاب – با واکنش صریح و تند امام خمینی دربارهی برخی اعتقادات انجمن، این گروه منحل شد. شهید مطهری معتقد بود که حجتیه در باور به مهدویت صادقاند اما نگرش دینی آنها را ارتجاعی و متحجرانه توصیف میکرد و این گروه را در امتداد تاریخیِ خوارج نهروان، سَلَفیها و اَخباریها میدانست؛ فرقههای قشرینگر و ظاهرگرایانی که بدلیل تحجر و جمود – به اعتقاد مطهری- ضربات سنگینی بر پیکر اسلام وارد آورده بودند. کسانی که خشکمغزیِ جاهلانهای نسبت به اَخبار و روایات داشتند، منکر صلاحیتِ عقل در قلمرو دین بودند و میگفتند برای فهم دین فقط باید به روایت رجوع کرد نه عقلانیت؛ مطهری این باورهای دینی را فاقد حُریّت فکری میدانست و منشأ تعصباتی جنگافروز و خونریز؛ او انجمن حجتیه را یکی از نمادهای تحجرگراییِ معاصر در دین اسلام تلقی میکرد. در خاطرات آیتاله منتظری آمده که همراه با مرحوم مطهری به پای یکی از منبرهای شیخ محمود حلبی میروند و میبینند که او به ملاصدرا توهین میکند. بعد از منبر هر دو با شیخ درگیری لفظی پیدا میکنند که این چه تعبیراتی است! دربارهی توهین محمود حلبی به محیالدین عربی هم نقل قولهای زیادی میتوان پیدا کرد؛ محیالدین که مهمترین نظریهپردازِ عرفان نظری شناخته میشود کسی است که بنظر میآید امام خمینی بسیار از او متأثر بوده تا آنجا که تفسیر معروف سورهی حمد امام خمینی در سالهای آغاز انقلاب کاملاً بر مبانی نظریِ ابن عربی در فصوص الحکم است (البته این تفسیر بعد از چند جلسه، بحثانگیز و متوقف شد). بنابراین، تقابل انجمن حجتیه با امام خمینی ابداً غیرمنتظره نیست چرا که آنها با فلسفه اسلامی هم مخالف بودند. در واقع ضدیت آنها در سه موضوعِ عرفان، فلسفه و دین سیاسی این گروه را در موضعی کاملاً متضاد با بنیانگذار جمهوری اسلامی مینشاند. مرحوم ازغدی در آخرین مصاحبهاش از دین حجتیه با تعبیر دینِ نشستن یاد میکند نه دین برخاستن و قیام و این تعبیر –بروشنی- تضاد دیدگاهها را آشکار میکند.
اما باید پرسید چرا سیدهادی خامنهای معتقد است مدیریت کلان رسانه، پیروِ اعتقادات انجمن حجتیه است درحالیکه بنیاد فکری آنها در تقابل کامل و چندوجهی با دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی است؟ بنظر میرسد که ما با یک انجمن حجتیهی تازه مواجهیم. یک حجتیهی متأخر یا پَسا حجتیه؛ کسانی که همچنان به جدایی عقل از دین باور دارند اما با نشستن بر مسند قدرت دیگر به جدایی دین از سیاست معتقد نیستند! بنابراین آنچه امروز میتواند پَسا حجتیه را متمایز کند دیگر نه باور به مهدویت است نه جدایی دین از سیاست؛ تنها یک ویژگی باقی میماند: جدایی دیانت از عقلانیت و به تعبیر مطهری تعصب به ظواهر و قشرینگری و تحجر در روایات و اَخباریگری؛ آیا دعوت برخی از مبلغان دینی به تلویزیون با روایات غیرعقلانی و عجیب و غریب از دین، و منصوب شدنِ بعضی مدیران فرهنگی با دیدگاه مشابه در سازمانها و نهادهای دولتی، اصرار به تصویب طرح صیانت و قدرت عجیب این گروه کوچک در تحمیل خواست خود بر ارادهی یک ملت، تأیید مدعای سیدهادی خامنهای نیست؟
مرحوم حیدر رحیمپور ازغدی که زمانی حامی محمود احمدینژاد بود در مصاحبهی آخرش از جلیلی هم تمجید میکند و میگوید مرد نازنینی است. در پایان مصاحبه، خبرنگار به قاب عکسی از امام موسیصدر، آویخته به دیوارِ اتاق پیرمرد، اشاره میکند؛ نشانهی علاقهای عمیق به کسی. آیا ایشان نمیدانستند نگاه و مَنِش دینداری امام موسیصدر در قطب مقابلِ دیدگاه جلیلی و احمدینژاد قرار دارد؟ معروف است که امام موسی صدر برای سخنرانی به کلیسا هم میرفت و در بین دیگر ادیان محبوبیتی فراگیر داشت در حالی که امروز اسلامِ انجمن پسا حجتیه در ایران حتی مورد پذیرش یک اقلیت کوچک هم نیست.
انتهای پیام
تمیز تر و سلامت تر از انجمنیها نداریم. این جماعت از ترس بیلیاقتی دشمن سازی میکنند. همه مدل را در رژیم امتحان کردیم و عمرمان هدر رفت. واقعا دروغگویی در جماعت انجمنی نیست.
جناب پدر شوهر من از فعالین حجتیه در شیراز است و کسی …تر از ایشون در ظلم کردن ندیدم عاقبت هم باعث جدایی من و همسرم شد
سارا خانم درود بر شما
تنها پیام منطقی و عاقلانه که دیدم شما نوشتید
مثل 4 تا کامنت (پیام) دیگه این صفحه مزخرف ننوشتید
پیرمرد رحیم پور یه روزنامه فروش بیسواد بود منتها خوش شانس بود که دستشو گرفتند وگنده کردند خودش هم باورش شد که کسیه
نه هادی خامنه ای با این تبلیغ ها زنده می شود ونه شما هدف تان از انتشار سخنانش تبیین واقعیت است
هرچه خود باور دارید عمل می کنید به دیگران نسبت می دهید
کسی هم مانع شما نیست
اما خوب می دانیم چوب خدا صدا ندارد
چرت نامه ای همراه با تخیلات .لطفا بفرنپمایید این مطالبی که به آقای مطهری نسبت داده اید در کدام کتاب ایشان است ؟ از رحیم پور ازغدی بهتر نداشتید برای توجیه چرت گویی ها؟ آیا فقط رهبر انجمن با عرفان و فلسفه مخالف بود یا اکثر مراجع سنتی . بابا برید یک کمی مطالعه تاریخ بدون تعصب بکنید تا حقیقت را جویا شوید.
بدرود