توحش چیست؟ وحشی کیست؟
احسان شریعتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «توحش چیست؟ وحشی کیست؟» نوشت:
آنچه انسان توحش میخواند (از ریشه عربی و.ح.ش.، تنها و برهنه و عریان و عاری از همه چیز شدن، و در زبانهای لاتین از silva جنگل و زیست در طبیعت)، در برابر انس و اهلیت، در واقع تأثر روانی و فرافکنی اخلاقی انسان در برابر تنازع زندگی و مناسبات میان جانداران برای ادامهی بقا است که فینفسه فراسوس خیر و شر است. اما آیا انسان خود به«طبع» جانوری است شریر یا نیکسرشت؟ انسان از هر جانوری شرورتر است زیرا فارغ از نیازهای حیاتی و از سر آز و فزونطلبی دست به خشونت و جنایت میزند. اما بهخلاف آنچه هابز، متفکر مدرن قرارداد اجتماعی، میپنداشت که «انسان گرگ انسان» است و از اینرو در وضع طبیعی در جنگ دایمی «همه علیه همه» بسر میبرد، و نیز خلاف آنچه روسو می انگاشت که انسان بهطبع و در طبیعت بیگناه و پاک است و در جامعه و تمدن است که فاسد میشود و دربند میافتد، انسان این شرورترین جانور درندهخوی همزمان شریفترین زندگان است، زیرا بهگفتهی پاسکال به میرا و متناهی و شکننده بودن خویش واقف و خودآگاه است و یا به تعبیر زیبای نیچه: «عظمت انسان در این است که پُل است و نه پایان-غایت: و آنچه را در انسان میتوان دوست داشت این که او گذار است و سقوط.» پس انسان همزمان موحشترین و شریفترین جانداران جهان است و هم از اینرو، در حالی که از این خاک برخاسته گویی غریبهای است بیگانه با طبیعت وحشتناک.
زندگی اما نیک و بد، زشت و زیبا (در نزد و نظر آدمی) را در خود جمع دارد و انسان بهجای آنکه بکوشد دربارهی آن همواره داوری کند میبایست با گوش سپردن و چشم انتظار بودن به او احترام بگذارد، رعایتِ حال او کند، تا همزیستی با او را بیآموزد و به تعبیر هایدگر «بر رودخانهی (طبیعت) بهجای سد پُل بزند». و مگر فاجعهی همهگیری ویروس تاجدار(کرونا) آخرین اخطار و هشدار این زندگی وحشی به توحش متمدننمای انسان نبود (بهرهکشی فنآورانه از این منبع سرشار انرژی)؟
نتیجه آنکه بنابه تعریف، بنیانگذار انسانشناسی جدید کلود-لوی اشتراوس، «بربر پیش از هر چیز کسی است که به چیزی چون بربریت باور دارد!»
اول لازم می دانم که از دکتر شریعتی شخصیت
برجسته اجتماعی و الگوی جوانان ایرانی یاد کنم.
و در مطالعه آثار ایشان خیلی وقت ها احساس
می کنم از حد ادراک من فراتر است.
مثلا در مورد شهادت نوشته اند
یک حکمت پیچیده ای در شهادت نهفته است.
زندگی دکتر شریعتی نشان می دهد که بر این
حکمت واقف بوده است. ولی برای خواننده
معمولی این جمله خیلی راز آلود است.
واما در مورد بحث توحش. اعتقاد من این است
که غربی ها به واضح ترین صورت ممکن دارند
این کلمه را هجی می نمایند، چه هیتلر، چه نیچه
و یا هایدگر . آبشخور فرهنگ غربی از سرچشمه
گل آلود است.