پوستموز شاخهی فیصل زیر پای سلمانها
«مهدی افشارنیک»، روزنامه نگار در تحلیلی که در اختیار انصاف نیوز گذاشته، درباره ی حضور ترکی فیصل در نشست سازمان منافقین نوشت:
درست دو سال پیش که هنوز مذاکرات هسته ای نهایی نشده بود ترکی فیصل که سخنگوی غیر رسمی دستگاه حاکمه ی سعودی نام گرفته گفته بود «ما با ایران دشمنی نداریم». سال بعد همین لحن را با طعنه و کنایه ی بیشتری البته، بیان کرد. ترکی در مصاحبه اش با اشپیگل گفته بود که «دست دوستی به سوی ایران دراز کردیم … ولی روحانی همان سیاست های احمدی نژاد را ادامه می دهد». و ناگهان امسال این شاهزاده که هم سوابق دیپلماتیک دارد (سفیر سعودی در لندن) و هم سوابق امنیتی، این گونه بی محابا و عریان خواهان سرنگونی نظام سیاسی ایران می شود.
او را معمار رابطه سعودی ها با اسراییل هم می دانند و دست دادن او با موشه یلعون وزیر جنگ اسراییل که بسیار هم جنجالی شد مورد اعتراض بسیاری از کاربران عرب توییتر به او شد. چندین نفر از علمای وهابی هم در خود عربستان شدیدا او را زیر سوال بردند.
این تند و بی پروا شدن ادبیات یک شاهزداده ی پرنفوذ سعودی علیه ایران در حالی است که سعودی ها در یمن دنبال مفری برای خاتمه ی آبرومند بحران می گردند، در عراق هم شاهد رشد قدرت حکومت مرکزی و بازپس گیری فلوجه هستند، در سوریه هم توازن نسبی قوا در هفته های قبل به نفع بشار رقم خورده است. در واقع هیات حاکمه ی سعودی در وضعیت پرتنشی قرار دارد.
نکته ی مهم در این میان که معمولا کمتر دیده یا در مورد آن صحبت می شود رقابت های درون سیستمی شاهزداده ها برای آینده ی این پادشاهی است. سلمان حال و روز خوبی ندارد. دست فرمان رسمی این است که محمد 32 ساله شاه آینده شود و این یعنی خیل عظیمی از شاهزاده های بالای 50 سال از گردونه ی قدرت حذف یا به حاشیه رانده شوند. یک ضرب المثل معروف در مورد خاندان سعودی است که می گوید «آنانکه میدانند در عربستان چه خبر است سخنی نمیگویند و آنانکه سخن میگویند نمیدانند در این کشور چه میگذرد» ( شامل من هم می شود)
عربستان شاید تنها کشور در دنیا باشد که اپوزیسون واقعی ندارد و هر چه مخالفت است درون همان هیات حاکمه و لشگر شاهزاده هاست. در واقع اصلی ترین نزاع یا اکت سیاسی در عربستان تلاش برای جانشینی شاه فعلی است. چه فهد شاه باشد چه عبدالله و چه سلمان مهم ترین روند سیاسی که خیلی هم کاستی و بسته است همین تلاش برای جانشینی است.
ترکی برادر کوچکتر سعود الفیصل، گادفادر سیاست خارجی عربستان بود که انتظار داشت با توجه به سابقه ی سفارتش در لندن و آمریکا بعد از برادر وزیر خارجه ی سعودی شود. شاخه ی فیصل ها در خاندان سعودی پان عرب های سکولار هستند که این روزها دشمن شماره ی یک آنها از اسراییل به سمت ایران پاردایم شیفت کرده است.
به حضور ترکی در همایش سالانه ی مجاهدین! خلق برگردیم…./ در سال های قبل همیشه گزارش هایی از نزدیکی این گروه به سعودی ها منتشر می شد اما این سری رسما یک شاهزاده ی پر نفوذ سعودی که سخنگوی غیر رسمی هیات حاکمه هم هست در همایش اینها شرکت می کند و سخنان تندی به زبان میاورد… این از نظر عمده ی تحلیل گران به این تعبیر شد که سیاست های عربستان در دشمنی با ایران به مرزهای خطرناکی نزدیک می شود و فضای تنش آلود بین دو کشور تشنج و درگیری بیشتری خواهد دید.
خب سوال اینجاست که آیا ترکی فیصل که هم دیپلمات است و هم امنیتی، خبر ندارد مجاهدین! خلق در چه فلاکت عظمایی گرفتار هستند که حتی نمی توانند نیروهای وفادار و دور از دنیا مانده ی خود را در یک گوشه ای از دنیا جمع کنند و این نیرو اصلا در ایران توان و نفوذی برای ایجاد برنامه ای و تحرکی ندارد، مگر اینکه به کارهای چیپ تروریستی متوسل شود؟!
چنین سابقه ای از مجاهدین دیگر خیلی ویکی پدیایی شده و بعید است فیصل مفصل نداند. یک دیپلمات کارکشته خوب می داند که حمایت آشکارا از یک گروه با سابقه ی تروریستی در روزگاری که رسانه های غربی چپ و راست سعودی ها را به حمایت از داعش متهم می کنند یک پاس توی عرض اتفاقا برای دشمنی است که دنبال سرنگونی اش است.
به محتوای حرف ها و سخنان بیشتر دقت کنید برنامه بیشتر به حراج و فروش های بزرگ شبیه بود تا یک سمینار سیاسی. پس چرا ترکی فیصل از قاب محافظه کاری مرسوم خاندان سعودی و سنت خانوادگی در دیپلماسی خارج می شود؟ مساله ایران نیست. شرط بستن روی مجاهدین فقط جنبه ی لج در بیاری و تبلیغاتی دارد. همیشه هم یک مشت علاف که رییس مجلس و کنگره ی سابق هستند در همایش سالانه ی مجاهدین! شرکت می کنند و اثرشان در حد حرف های مریم پسند است. پس مساله چیست؟
مساله ریشه در همان رقابت درونی خاندان سعودی دارد. اولا ترکی فیصل بنا به سنت سعودی ها باید بعد از سعود وزیر خارجه عربستان می شد که اینجا برایش یک میس کال افتاد و عادل الجبیر وزیر شد. در این روزها هم به شدت ترکی از سوی خانواده ی نایف زیر سوال می رود که چرا در زمان یازدهم سپتامبر درز اطلاعاتی داشتی و باعث به جاماندن رد کمک برخی شاهزداده ها به عوامل انفجار برج ها شدی. ترکی فیصل تا ده روز مانده به حادثه ی یازدهم سپتامبر رییس دستگاه اطلاعاتی عربستان بود.
از همه ی اینها گذشته خانواده ی فیصل دنبال این است که برادرشان خالد فیصل 69 ساله را بعد از سلمان به جانشینی برساند. با این تفاسیر چرا دیپلمات امنیتی باهوشی چون فیصل نباید زیر پای خانواده ی سلمان پوست موز بگذارد؟ حتی اگر نزدیکی به مجاهدین! برنامه ی هیات حاکمه ی سعودی باشد برنامه ای است که فیصل راه انداخته است و نیک و دقیق می داند این کار شرط بر اسب همیشه بازنده است.
این باخت را در کنار دیگر باخت های خانواده ی سلمان قرار دهید یمن، عراق و سوریه. این همان نکته ی اصلی است که به خاطر فقدان شناخت دقیق از خاندان سعودی و شعبه های مختلف معمولا رخ می دهد. برگ زدن شاهزاده های سعودی به هم این طور است. وگرنه اگر قرار بود با حمایت یک عرب ناسونالیست، مجاهدین! خلق فارسی به نون و نوایی برسند صدام هم از شما قد بلندتر بود هم جسورتر.
انتهای پیام
تحلیل جالب و تامل برانگیزی بود
کمی به ادبیات نویسنده این متن دقت کنید
دست فرمان رسمی این است….
خیلی ویکی پدیایی شده ….
گادفادر سیاست خارجی……
کارهای چیپ تروریستی…
به سمت ایران پاردایم شیفت کرده
جنبه ی لج در بیاری
یک مشت علاف
حرف های مریم پسند
پاس توی عرض
برایش یک میس کال افتاد
این آقای افشار نیک در کدام روزنامه قلمفرسایی می کنند؟