خرید تور تابستان

روزی که سیداحمد خمینی متهم شد…

روزنامه‌ی کیهان در گزارشی به مناسبت سالروز درگذشت مرحوم سیداحمد خمینی نوشت: بر اساس دشمنی‌های دیرین جبهه استکبار جهانی و اذناب داخلی آنها و متأسفانه برخی دوستان نادان، مرحوم سید احمد خمینی پس از پدر بزرگوارشان آماج بیشترین حملات تبلیغی و رسانه‌ای قرار گرفت و کار به جایی رسید که از سوی همان دوستان نادان که متأسفانه تحت تأثیر شبکه‌های صهیونیستی و پایگاه‌های داخلی‌شان، هم صدا با آنها بودند، به تهمت‌های ناروا متهم شد. این اتهامات تا آنجا توسط همان شبکه‌های رسانه‌ای و همچنین نفوذی‌های پیرامون برخی شخصیت‌های پشیمان انقلاب شایع گردید که علی‌رغم خواست سید احمد مبنی بر عدم دفاع امام از ایشان، اما حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه «برای ادای تکلیف الهی» نامه‌ای خطاب به فرزندشان نوشتند. در بخشی از آن نامه تاریخی آمده: «…در حقیقت جرم تو این است که فرزند منی و این در نظر آنان کم جرمی نیست؛ البته بالاتر از اینها هم باید بگویند و خواهند گفت و باید منتظر و مهیا باشی؛…»

متن کامل این گزارش در پی می‌آید:

«حداقل دو مرتبه بنده خودم از امام شنیدم که فرمودند: احمد عزیزترین افراد برای من است. امام از آن آدم‌هایی نبودند که به عنوان یک کار احساساتی و شخصی، بخواهند به نزدیکان خود اظهار علاقه کنند؛ آن جمله را فرمودند که ما هم بگوییم؛ نفرمودند که فقط خود ما بدانیم. در موارد متعددی امام نسبت به حاج احمد آقا اظهار اعتماد کردند. من فراموش نمی‌کنم جلسه بسیار پُرهیجانی را که امام رضوان‌اللَّه‌علیه به‌طور صریح جلوی من و چند نفر دیگر اظهار کردند که به حاج احمد آقا اعتماد کامل دارند. پس به خاطر امام، خوب است که ما همیشه از یادگار فقید امام تجلیل کنیم.»۱

این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه تهران به تاریخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۷۹ است. اینکه چرا حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه برخلاف روال معمول خویش، چنین اظهارنظر صریح و روشنی درباره یکی از نزدیکان خود داشته‌اند، از موضع‌گیری‌ها و عملکرد شخص مرحوم حجت‌الاسلام سید احمد خمینی برمی‌آید.

وظیفه سنگینی که مرحوم سید احمد خمینی در طول سال‌های اوج‌گیری نهضت (پس از شهادت حاج‌آقا مصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶) و ایام حضور امام در پاریس و سپس پیروزی انقلاب و به خصوص ده سال رهبری امام بر نظام نوپای جمهوری اسلامی برعهده داشت، یکی از خطیرترین و تعیین‌کننده‌ترین جایگاه‌هایی بود که یاران انقلاب در طول این سال‌ها در آن قرار داشتند. در تمام آن روزها و ایام پرفراز و نشیب، در کنار امام نستوه و سازش‌ناپذیر، این فرزند برومندشان، مرحوم سید احمد خمینی بود که لحظه‌به‌لحظه و پای به پای ایشان می‌آمد.

مقام معظم رهبری درباره این خصوصیت و ویژگی منحصر به فرد مرحوم حاج سید احمد آقای خمینی فرموده‌اند: «…ایشان [حاج احمد آقا خمینی] واقعاً در کنار امام عنصری لازم و بی‌بدیل بودند. هیچ‌کسِ دیگر در کنار امام نمی‌توانست این نقش را ایفا کند…در موارد متعدّدی به امام مشورت می‌دادند. امام هم آدمی نبودند که تحت تأثیر عواطف قرار گیرند و مسئله پدر و فرزندی تأثیر ناروایی در ایشان داشته باشد. از مشورت حاج احمد آقا استفاده بهینه را می‌کردند…»۲

از همین روی بود که بر اساس دشمنی‌های دیرین جبهه استکبار جهانی و اذناب داخلی آنها و متأسفانه برخی دوستان نادان، مرحوم سید احمد خمینی پس از پدر بزرگوارشان آماج بیشترین حملات تبلیغی و رسانه‌ای قرار گرفت و کار به جایی رسید که از سوی همان دوستان نادان که متأسفانه تحت تأثیر شبکه‌های صهیونیستی و پایگاه‌های داخلی‌شان، هم صدا با آنها بودند، به تهمت‌های ناروا متهم شد.

این اتهامات تا آنجا توسط همان شبکه‌های رسانه‌ای و همچنین نفوذی‌های پیرامون برخی شخصیت‌های پشیمان انقلاب شایع گردید که علی‌رغم خواست سید احمد مبنی بر عدم دفاع امام از ایشان، اما حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه «برای ادای تکلیف الهی» نامه‌ای خطاب به فرزندشان نوشتند. در بخشی از آن نامه تاریخی آمده: «…در حقیقت جرم تو این است که فرزند منی و این در نظر آنان کم جرمی نیست؛ البته بالاتر از اینها هم باید بگویند و خواهند گفت و باید منتظر و مهیا باشی؛…»۳ ‌

تهمت‌ها و توهین‌ها علیه سید احمد آنچنان بود که امام در مقابل شایعه‌پراکنی همه خناسان داخلی و خارجی، در همان نامه نوشتند: «من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد می‌گیرم که احمد از آن روزی که در کمک اینجانب در بیرونی مشغول اداره امور من بوده تا الآن که این ورقه را می‌نویسم قدمی یا قلمی برخلاف گفتار و نوشتار من بر نداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشته‌های من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند.»۴

شاید جلب این حد از اعتماد امام به دلیل ولایتمداری قوی، شائبه‌ناپذیر و بدون قیدوشرط سید احمد بود. ولایتمداری که از مسیرهای پر پیچ و خم هجوم تفکرات مختلف و ‌اندیشه‌های گوناگون گذشته بود. با جست‌وجو در زندگی پرفراز و نشیب سید احمد خمینی متوجه می‌شویم که وی چگونه در دوران تبعید امام، علی‌رغم همه عشق و ایمانی که نسبت به پدر بزرگوارش و نهضت ایشان دارا بود، اما به فراخور آن روزگار مانند همه مبارزان در مواجهه با انواع و اقسام نحله‌های فکری و برداشت‌های مختلف گروه‌ها و نیروهای مخالف رژیم شاه قرار داشت.

سید احمد جوان از همان زمان که برای بار دوم از نجف و محضر امام بازمی‌گشت و در هشتم تیرماه ۱۳۴۶ توسط مأمورین عراقی دستگیر و به مأمورین مرزی ایران تحویل داده شد، به طور رسمی وارد مبارزات نهضت امام گردید. از آن پس از طریق برگزاری جلسات و پخش اعلامیه‌ها با مبارزان دیگر مانند شهید محمد منتظری و… مرتبط شد.

ساواک قم در گزارش مورخ ۲۴/ ۶/۴۹ که با عنوان «عاملین پخش اعلامیه خمینی» برای مرکز ارسال داشت، شهید محمد منتظری را عامل اصلی و سید احمد را به‌عنوان عامل دوم، معرفی نمود. در گزارش دیگری به اجتماع بیش از ۳۰۰ نفر از طلاب مدرسه فیضیه قم در مقابل صحن مطهر حضرت معصومه (س) در تاریخ ۲۲/۱۰/۵۰ اشاره شده ۵ و در گزارش تکمیلی ساواک آمده: «محرکین اصلی ایجاد اغتشاشات اخیر در قم عبارتند از سیداحمد خمینی پسر خمینی، سید محمدباقر سلطانی پدر زن سید احمد،…»۶

همراه این مبارزات، سید احمد خمینی در نجف و قم، تحصیلات حوزوی خود را پی گرفت و دوره خارج فقه را نزد حضرات آیات موسی شبیری زنجانی و مرتضی حائری و همچنین شخص حضرت امام و شهید سید مصطفی خمینی گذراند و فلسفه را از آیت‌الله محمدی گیلانی آموخت. وی در نجف در درس‌های آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر و در قم درس‌های شهید مطهری که هفته‌ای دو روز به قم می‌رفت، نیز شرکت می‌کرد.

مرحوم آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی که خود از اساتید ایشان بود درخصوص ابعاد علمی ایشان گفته: «ایشان مجموعاً ۵ سال تمام در بحث‌های خارج فقه و اصول شرکت نمود و با توجه به نبوغ و استعداد کاملی که داشت جداً می‌توانیم بگوییم پنج سال به منزله ده سال شرکت دیگران بود.»۷

حجت‌الاسلام سید احمد خمینی در سال ۱۳۵۲ پس از تشرف به حج، عازم لبنان شد و مدتی را در کنار امام موسی صدر و شهید دکتر مصطفی چمران در اردوگاه‌های مجاهدان لبنانی گذراند. او پس از بازگشت به ایران به‌طور کامل تحت نظر ساواک قرار گرفت و تا سال ۱۳۵۶ اجازه خروج از ایران و دیدار امام و خانواده در نجف را پیدا نکرد.

حجت‌الاسلام سید احمد خمینی برای آخرین بار در سال ۱۳۵۶ از ایران خارج شد، ابتدا به سوریه رفت و سپس عازم نجف شد. سید احمد خمینی در شرایطی راهی نجف و مرکز هدایت انقلاب گردید که در طی سالیان طولانی مبارزه، به همت او و دیگر یاران فداکار امام، رابطه رهبری انقلاب با حوزه‌های علمیه و مبارزین داخل کشور نسبت به مقدورات بسیار مضیق آن زمان به گسترده‌ترین و مطلوب‌ترین وجه ممکن رسیده بود. کانال‌های ارتباط با نجف برقرار و شبکه ارتباط روحانیت و مردم مسلمان با نهضت امام، در اعلا درجه خود قرار داشت.

این در حالی بود که در زمان شهادت حاج سید مصطفی خمینی، در حالی که ساواک و مزدوران استعمار تصور می‌کردند با شهادت پسر ارشد امام، ستون مهم نهضت هدف قرار گرفته و این اقدام موجب توقف آن خواهد شد اما حضور سید احمد خمینی در نجف، باعث شد که خلأ وجود با برکت شهید سید مصطفی را پر نموده و با برعهده گرفتن مسئولیت دفتر و بیت امام در نجف، حتی فعال‌تر از برادر شهید خویش، از طریق روحانیت مبارز، ارتباط رهبری امام را با انقلابیون سراسر کشور برقرار ساخته و در آستانه گسترده شدن نهضت امام، شرایط مطلوبی برای پیوند مستمر میان امام و امت ایجاد نماید.

گزارش ساواک قم مؤید این مطلب است: «… راجع به سیداحمد خمینی پسر دوم روح‌الله خمینی… که گویا جانشین مصطفی خمینی (پسر متوفی روح‌الله) شده و برای ترقی پدرش و علیه ایران دست به فعالیت‌های زیاد زده است…»۸

نهضت امام پس از شهادت حاج سید مصطفی خمینی، همچون آتشی در زیر خاکستر شعله‌ور شد و سراسر ایران را به تدریج دربرگرفت. در این میان سید احمد خمینی رازدار امین امام و حامل پیام‌های پی‌در‌پی رهبر و نقطه اتصال شبکه گسترده ارتباطات بود. گزارش دیگر ساواک حکایت از نقش اصلی او در این مبارزات دارد: «در حال حاضر قم مرکز اصلی فعالیت‌های ضددولتی و تحریک مردم به آشوب و اخلالگری است. هسته مرکزی این فعالیت‌ها را گروهی طلاب طرفدار خمینی تشکیل می‌دهند که مستقیماً با نجف در تماس‌اند و زیر نظر سیداحمد خمینی فعالیت می‌کنند…»۹

گزارشی دیگر از ساواک نشانگر آن است که حضور سید احمد خمینی در نجف چه تأثیر مهمی در گسترش فعالیت‌های نهضت داشته است: «…پس از آمدن سیداحمد به نجف فعالیت خمینی چند برابر شده به نحوی که در طول یک سال اخیر تعداد سخنرانی‌ها، اعلامیه‌ها و نامه‌های تحریک‌آمیز وی به‌اندازه چند سال گذشته بوده…در حال حاضر نیز گروه‌های افراطی و خرابکار در قم زیر نظر مستقیم سیداحمد فعالیت دارند و مشارالیه از نجف خط‌مشی آنان را تعیین و ابلاغ می‌کند…»۱۰

در شرایطی که رژیم بعث عراق، امام خمینی را ملزم به خروج از عراق کرد و کشورهای اسلامی مانند کویت نیز از ترس اربابان غربی خود، برای حضور ایشان مانع‌تراشی کردند، هجرت سرنوشت‌ساز امام به پاریس با مشورت حاج سید احمدآقا باعث شد انقلاب گام‌های مهمی به جلو برداشته و به پیروزی نزدیک‌تر شود.

پس از پیروزی انقلاب نیز که دوران دشوار تحولات اساسی در نظام سیاسی و اجتماعی ایران بود، سید احمد خمینی در تمامی آن حوادث پر شمار در کنار امام قرار داشت و لحظه‌ای از امام جدا نشد. او پس از استقرار امام در جماران، همچون گذشته با تدبیر و درایت انجام امور بیت و دفتر را هدایت نمود و در تمامی جریانات و اتفاقات این دوران به عنوان مشاوری امین در کنار امام ایفای نقش نمود و در همه صحنه‌های آن و هر جا که امام بود حضور داشت.

پس از رحلت امام و انتخاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری از سوی مجلس خبرگان، مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید احمد خمینی با تمام وجود از رهبری ایشان دفاع کرده و حفظ حرمت و حریم رهبری را از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی دانست. وی در یکی از سخنان خود در حمایت از مقام معظم رهبری گفت: «… ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حرکت کنیم. هر چه ایشان گفت گوش کنیم، اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست… اطاعت از خامنه‌ای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است در خط آمریکاست. من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کرده‌ام که کوچک‌ترین قدمی را علیه رهبری و برخلاف رهبری و حتی برخلاف میل رهبری برندارم…»۱۱


۱- بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران- ۲۶ اسفند ۱۳۷۹ ۲- گفت‌وگو با آیت‌الله خامنه‌ای درباره حاج احمد آقای خمینی – ۱۱ خرداد ۱۳۷۴- دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای ۳- نامه امام خمینی به حجت‌الاسلام سید احمد خمینی- ۲۸ آذر ۱۳۶۶- صحیفه امام- جلد ‌۲۰- صفحات ۴۳۶ ـ ۴۴۳ ۴- همان ۵- حجت‌الاسلام سید احمد خمینی به روایت اسناد ساواک – مرکز بررسی اسناد تاریخی – مقدمه ۶- همان ۷- فصلنامه حضور- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی- شماره ۱۸- صفحه ۱۱۷ ۸ -همان ۹ -همان ۱۰- همان ۱۱- سخنان مرحوم حاج سید احمد خمینی – ۷ آبان ۱۳۶۹»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. من‌تعجب‌می‌کنم‌از‌بعضی‌از‌آقابان‌از‌تعقیب نشدن‌قتل‌ایشان‌ناراحت‌نمی‌شوندولی‌از‌توهین‌به‌ایشان‌ناراحت‌می‌شوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا