به اسم ضد انقلاب نمیشود از انقلاب دفاع کرد!
غلامرضا بنی اسدی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است دربارهی ویدیوی منتشرشده از روحالله مومننسب، از طرفداران طرح محدودسازی اینترنت موسوم به «صیانت» که در آن توضیح میدهد که به اسم افراد تاثیرگذار ضدانقلاب توییتر اکانت فیک میساخته و آتش به اختیار فعالیت میکردهاند نوشت:
هیچ کس از دروغ راهی به صداقت نمیبرد. خدا بیامرزد شهید آیتالله بهشتی را که در فصل ازدحام خروش و جوش و فریاد، شمرده و منطقی گفت، از پلکان حرام نمیشود به سعادت حلال رسید. گفت و پای این سخن حق ایستاد تا هیچ باطلی نتواند روح ماکیاولی را در باورمندان حقیقی انقلاب زنده کند. امروز را اما به هزار درد و دریغ باید خواند که افراد با نیت خیر به تولید انبوه شر همت میکنند. آنچه آن طرفدار مشهور طرح صیانت به زبان خویش اقرار کرد که «به اسم افراد مشهور ضد انقلاب، اکانت فیک میساختیم» فقط یک خط غلط از کتابی است که کلمهای درست ندارد.
او تنها نیست که چون او فراواناند. بلبشوی فضای مجازی هم بیش از هر کس، نتیجهی کار همین قبیل آدمهاست. فضا را چنان غبارآلود میکنند که بیش از همه خود مجبور میشوند چشم ببندند و با چشم بسته هم به هر چاه و چاله میشود افتاد. مگر پیش از این کم تجربه کردهایم آدمهایی که با نیت خیر پا به راه شدند اما ره به بیراهههایی ختم کردند که آغاز التقاط و انحطاط است. نمیخواهم کسی را متهم کنم حتی کسانی که در «مباهته» رکورد دارند. اما این را خوب میتوان فهمید که این راه به هیچ نتیجه صوابی نمیرسد. گیریم دشمن به هر رطب و یابسی چنگ میزند، هر باطلی را لباس حق میپوشد، جنگ روانی راه میاندازد، مگر ما هم مجازیم از همین مسیر باطل برویم، پس حق چه میشود؟ حقیقت را کجا باید یافت؟
به این فکر نمیکنند که با این حرکت غلط، همانهایی را که ضد انقلاب میخوانند دارای مشروعیت و اعتبار منبع میکنند؟ فردا در برابر گفتههای واقعی خود آنان چه خواهند کرد؟ وقتی به آنچه خود از زبان آنان گفتهاند، استناد میکنند، ندانسته به گفتههای آنان سندیت میبخشند. مهمتر از این، افکار عمومی را به بازی میگیرند و اعتبار خود را میبازند. برای این باخت بزرگ فکر کردهاند آیا؟
رفتار غلط، غلط است از کسانی که در ادعای خود درست پنداری، مرزهای خود حق خوانی را هم رد کردهاند، این غلط هزار بار بدتر است. به سبک معاویه که نمیشود از مکتب علی (ع) دفاع کرد. سازوکار خود را دارد مکتب علوی. راز ماندگاریاش هم در حقجویی و حقگویی و رفتن در صراط مستقیم است و الّا خود مولا هزار راه پیش پای ما میگذاشت که یکی از آن هم به ذهن معاویه نمیرسید. علی اگر علی شد و ماند به این خاطر بود که جز به حق رفتار نکرد حتی در برابر لشکریان تیغ آخته باطل.
امروز هم بدانند متوهمان راه گم کرده که انقلاب حقیقتالبقاست همان طور که حقیقتالحدوث بود. به هیچ روش باطلی نیاز ندارد. این باطلرفتاریها در نسبت با جهاد تبیین هم جز تباین رابطه ای ندارد. این گونه کنشها آتش به اختیار نیست که اختیار به آتش نادانی سپردن است. نتیجه هم معلوم است؛ از پیش باختن و دیگر هیچ، همین!
انتهای پیام