به صورتشان خاک بپاشید
مرتضی زارعی، مدرس دانشگاه در یادداشتی با عنوان «به صورتشان خاک بپاشید» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
از دیر باز غلو (مقامی فراتر از قابلیت و لیاقت افراد به آنها دادن) آفت فرهنگی، اجتماعی جوامع بوده است که ابتدا برخی از قدرتمندان برای تحکیم پایههای قدرت خود و به تسلیم کشاندن توده آن رابه کار گرفتند. طبق نقل قرآن از مهمترین موارد غلو دعوی خدایی فرعون از ناحیه خود اوست.
فرعون در کنار استخفاف قومش (زخرف/۵۴)، ا دعای «انا ربکم الاعلی» سر داد. (نازعات/۲۴) این آفت بعدها در ادیان الهی نیز رسوخ کرد و در دین مسیحیت غلو در شخصیتهای دینی مثل حضرت مسیح(ع) رخ داد و این بار ادعای خدایی نه از جانب خود آن پیامبر مکرم بلکه از ناحیه پیروانش به شکل دیگر باز تولید شد واز جمله تحذیرهای قرآن در خطاب به مسیحیان مربوط به همین غلو آنان در مقام مسیح (ع) است: «اﻱ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ! ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺧﻮﺩ ﻏﻠﻮّ ﻧﻮﺭﺯﻳﺪ، ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﺣﻖ ﻣﮕﻮﻳﻴﺪ. ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﻴﺢ ﻋﻴﺴﻲ ﺑﻦ ﻣﺮﻳﻢ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻛﻠﻤﻪ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﻳﻢ ﺍﻟﻘﺎ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺣﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺍﻭﺳﺖ». (نساء/١٧١)
بعدها این بلیه از مسیحیت به اسلام نیز سرایت کرد و در میان مسلمانان غلو در سطوح مختلف و در میان فرق متفاوت ظهور و بروز یافت. در زمان امام علی (ع) برخی آن حضرت را خدا خواندند و در دوره امام صادق (ع) برخی به ایشان مرتبه خدایی بخشیدند که هر دو دسته مورد طرد و لعن امامان تشیع قرار گرفتند. در تاریخ اهل سنّت نیز کم و بیش غلو در شخصیت کسانی چون خلیفه اول و دوم دیده میشود. مثلا خلیفه دوم از ناحیه برخی برخوردار از الهامات ویژه الهی دانسته شد. (صحیح بخاری، ج 5، ص 12)
غلو ویرانگر دین و دنیا ست. در دین مسیحیت اول گفتند مسیح خداست بعد گفتند مسیح به صلیب کشیده شد این یعنی میراندن خدای خود پندار و بی دلیل نگفت نیچه که خدا مرده است. مرگ خدا در مسیحیت نتیجه طبیعی عقیدههای مغشوش مسیحیان است. این خرافه را منحرفان در مثل امام علی (ع) نیز میخواستند تکرار کنند که آن امام ایمان، قاطع در مقابلشان ایستاد و قبل از فراهم آوردن مقدمات از سوی غالیان دستور برخورد قاطع با آنان را دادند تا مبادا با رحلت ایشان توهم مرگ خدا در اعتقاد اسلامی نیز نفوذ کند و با نفی شدید غلو و غالیان راه را بر این انحراف در دوره خود بستند.
نوع دیگراز غلو در باره انسانهای متوسط و در غیرمعصوم رواج دارد که عصمت بخشیدن به افراد غیر معصوم و عمل افراد متوسط را فوق نقد و چون و چرا جلوه دادن است که نتیجهی آن نفی عملی عصمت معصومین حقیقی است. چراکه وقتی غیر معصوم در کنار معصوم قرار داده میشود و حکم یکسان درباره آنها صادر میشود و این از دو حال خارج نیست یا باید عصمت فرد متوسط اثبات شود که به عقل و تجربه ناممکن است و یا از عصمت امام صرف نظر شود!
بنابراین این نوع غلو لرزاندن پایههای اعتقادی را به دنبال دارد که از بزرگترین خطاهاست و کسانی که مرتکب چنین غلوهایی می شوند شوربختانی شرّ افکن و دین و ایمانسوز هستند. در غلو تمسخر فرد مورد غلو نیز مستتر است چرا که مقام و موقعیتی به آن فرد نسبت داده میشود که او آن را دارا نیست و فراتر از قابلیت های اوست. کسی که غلو میکند نه دوست بلکه دشمن است.
نوع متداولی از غلو تملقورزی است و پیامبر اکرم (ص) دستور خاک پاشیدن برروی متملق غالی را دادند (من لا یحضره الفقیه، ج4، ص11) از لوازم ویرانگر غلو و تملق، رشد خود پسندی و سرکشی در فرد مورد غلو و تملق است. حضرت علی(ع) با هشدار نسبت به این خطر، مالک اشتر را چنین خطاب میدارند: «تا مىتوانى با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند و تو را براى اعمالی كه انجام ندادهاى تشويق نكنند، كه ستايش بى اندازه و چاپلوسی خودپسندى مىآورد، و انسان را به طغیان و سركشى وامىدارد». (نهج البلاغه نامه ۵۳)
اما علت اصلی پذیرش و التزام به غلو در انواع مختلف آن بازگشت به مسئولیتگریزی دارد. کسانی که میخواهند خود را از زیر بار مسئولیتهای الهی و انسانی بیرون برند با غلو در شخصی یا پذیرش غلو ادعایی او مسئولیتها را به عهده آن فرد غلو شده قرار میدهند تا خود را از احساس مسئولیت نجات دهند؛ لذا در مسیحیّت در کنار غلو این اعتقاد مطرح شد که مسیح برای آمرزش گناهان مسیحیان به صلیب رفت. این موضوع به شکلهای دیگر در عقاید برخی از مسلمانان نیز وارد شد در روزگار ما نیز که در حوزههای مربوط به قدرت غلو و تملق بیشتر دیده میشود. برای آن است که به این وسیله سختی اتخاذ تصمیمات و پدید آمدن اشتباهات بعدی با تکیه بر افراد مورد غلو رفع و رجوع شود. همچنین صاحب منصبان با غلو و تملق درباره مقام بالاتر، خود را از مواخذه و پاسخگویی میرهانند. اما اگر در جامعه روحیه مسئولیتپذیری در تک تک افراد بالا رود و افراد در هر موقعیتی موظف به پاسخگویی باشند که این هم با توزیع عادلانه قدرت و اختیارات در ممکن می شود، تملق و غلو تباهکننده جامعه جایگاهی نخواهند داشت.
انتهای پیام
اگر به سنت ودستور خاک پاشیدن برچهره متملقین و چاپللو سان در کشور ما عمل میشد
وضعیت ما این نبود .
متاسفانه مسیولین ما اگر نگوییم که خیلی از تملق وچاپلوسی استقبال
می کنند . حداقل اینست که برخوردی با اینگونه چاپلوسیها وتملقها ننموده اند .
اگر هم نموده اند در خفا بوده که ملت از ان بی اطلاع هستند .
کلا نفس انسان از شنیدن تملق وچاپلوسی وحرفهای گنده در مورد خودمان بسیار به شعف می اید . مگر خود ساختگان .