مصاحبه با علی مطهری؛ از «رفع حصر» تا رد صلاحیت؛ از برجام تا طرد شجریان و عادل فردوسی پور
علی مطهری: ما باید حمله به اوکراین را محکوم میکردیم. مجلس نباید در مورد کشته شدگان تظاهرات علیه گرانی بنزین سکوت میکرد. کنار گذاشتن عادل فردوسی پور و همایون شجریان کار درستی نیست. دختر خواهرم و آقای لاریجانی مبتلا به سرطان بود.
ایسکانیوز نوشت:نایب رئیس سابق مجلس گفت: چند سال پیش از برخی اعضای شورای عالی امنیت ملی شنیدم که در شورای عالی امنیت ملی رأیگیری استمزاجی شد و رفع حصر رأی آورد. این اتفاق زمانی افتاد که ما در مجلس نهم بودیم.
علی مطهری فرزند شهید مرتضی مطهری به سؤالاتی با محوریت مسائل روز کشور، شفافیت در آرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دلایل رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، موضوعات پیرامون برجام و …. پاسخ داد. آنچه در ادامه میخوانید خلاصه گفتوگو با این سیاستمدار اصلاح طلب است:
– میزان حقوق و بهرهمندیهایی که مسئول و نمایندهای دارد باید روشن باشد. حتی معتقدم فعالیتهای اقتصادیشان هم باید روشن باشد. ولی درباره شفافیت آرای نمایندگان زمانی که خودم نماینده بودم مخالف این مسئله بودم، اکنون هم مخالفم. چون این کار نماینده را محافظهکار میکند و باعث میشود که رأی واقعی و نظر شخصیاش را اعلام نکند. به خصوص که در کشور ما شرایطی است که اگر نماینده نظر واقعی خودش را اعلام کند، در حوزه انتخابیه با گروههای فشار مواجه میشود و در نماز جمعه و مکانهای دیگر او را اذیت میکنند. شواهدی در این زمینه هست.البته با شفاف کردن رأی خودم موافقم، ولی برای همه نمایندگان شفافیت رأی را به مصلحت نمیدانم.
– صرف اینکه مردم از رأی نماینده مطلع باشند در صورتی که فشاری پس از آن نباشد، خوب است، اما در واقعیت این گونه نیست. گاهی فضا میسازند و میگویند این طرح نظر رهبری است و آقای فلانی با آن مخالفت کرده. اینها برای نماینده دردسرساز است. اگر این رویه و اخلاق در جامعه اصلاح شود شفافیت خوب است و نماینده میتواند بدون ملاحظه، نظر نهایی خودش را اعلام کند. گاهی به نماینده القا میکنند که اگر در یک طرح خاص نظر مثبت یا منفی بدهد، فردا در مسئله تأیید صلاحیتش اثر دارد، لذا نماینده محافظهکار میشود.
– اینکه میفرمایید نماینده به خاطر اظهارنظر دوره بعد تأیید صلاحیت نمیشود، به نظر اینگونه نیست چون شورای نگهبان و نهادهای نظارتی از آرای نمایندگان مطلع میشوند و فقط مردم از اصل رأی نماینده بیاطلاع هستند.
نه، مخصوصاً در موارد رأی مخفی، در موضوعات خاص که جنبه حیاتی دارد برخی نمایندگان هراس دارند که نظر خودشان را بگویند چون فکر میکنند بعداً با مشکل تأیید صلاحیت مواجه شوند. الان که طرحی جدیدی در مجلس فعال است که همه جا از جمله شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت و دولت هم شفاف باشد، فکر میکنم این هم در نهایت به جایی نمیرسد و با مخالفت روبرو میشود.
زمانی مطرح شد که آرای نمایندگان در جاهایی که باید مخفی باشد و برای سرعت بخشی به صورت الکترونیک انجام شود. مجلس با آن هم مخالفت کرد. جاهایی مانند بررسی صلاحیت وزرا و استیضاحها. این روش از نظر سلامت آرا و سرعت کار بهتر بود ولی با آن مخالفت شد چون نمایندگان میگفتند بالاخره در اتاق فرمان این آرا رصد میشود.
– مصونیت برای نماینده فقط در اظهار نظر است. طبق اصول ۸۴ و ۸۶ قانون اساسی نماینده میتواند درباره همه مسائل کشور اظهار نظر کند. ممکن است نظر او غلط باشد، اما به علت غلط بودن حرف مجازات نمیشود. شما هم خیلی دنبال باطل کردن اعتبارنامه نمایندگان نباشید چون به سرعت اتفاق نمیافتد.نماینده و مسئول در صورتی که شاکی خصوصی داشته باشد پروندهاش مانند مردم عادی پیگیری میشود. اینکه کمتر کار به اینجا میرسد شاید دلیل این است که خود مردم ملاحظاتی دارند. حالا این ملاحظه یا به احترام مقام است یا ترس.
– تا آنجا که اطلاع دارم اختلاف برسر خارج کردن نام سپاه از فهرست گروههای تروریستی است. ایران پافشاری میکند که به نظرم درست هم هست؛ چون اگر سپاه از فهرست تروریسم خارج نشود، به دلیل اینکه ورود گستردهای در امور اقتصادی دارد، هر شرکتی که ارتباطی با سپاه داشته باشد هم تحریم میشود و در نتیجه همه تحریمها رفع نمیشود، لذا معتقدم باید تلاش کنیم این کار انجام شود.در مذاکرات قبلی در گزارشی که در اواخر سال ۹۹ آقای ظریف به مجلس داد، مسئله رفع تحریمهای نهادهای مرتبط با رهبری و سپاه حل شده بود و آمریکاییها قبول کرده بودند که حتی نام سپاه را از فهرست تروریستها خارج کنند. به نظرم تأخیر و تعللی که به دلیل تغییر دولت پیش آمد و شروع دوباره مذاکرات در دولت جدید سبب شد آمریکاییها تجدیدنظر کنند.
– معتقدم مذاکراتی که اکنون در وین انجام میشود ادامه همان مذاکرات برجام است. در دوره اول دولت آقای روحانی که برجام اجرا شد و گشایشهایی را در کشور داشتیم. رشد اقتصادی دو رقمی و تورم یک رقمی شد و مردم از سال ۹۵ تا ۹۷ به طور نسبی شاهد رونق اقتصادی بودند. وقتی روند برجام با پدیدهای به نام ترامپ مواجه شد همه چیز تغییر کرد.تا قبل از ترامپ تحولی در کشور شاهد بودیم و البته در بعضی موارد ما هم درست رفتار نکردیم. برجام را قبول کردیم و بعد محدودیت گذاشتیم که ورود شرکتهای آمریکایی ممنوع است. آزمایش موشکی به آن شکل خاص آن هم دو سه روز بعد از توافق برجام نیز از جمله رفتارهایی بود که پیام منفی برای اجرای برجام داشت.
– از همان ابتدا که وارد فعالیت هستهای شدیم هدفمان ساخت بمب و تقویت قوای بازدارنده بود، اما نتوانستیم محرمانه بودن این مسئله را حفظ کنیم و گزارشهای محرمانه توسط گروهک منافقین افشا شد.کشوری که میخواهد استفاده صلحآمیز هستهای داشته باشد، هیچگاه از غنیسازی شروع نمیکند بلکه ابتدا رأکتور تأسیس میکند و بعد به حوزه غنیسازی وارد میشود، اما اینکه مستقیماً غنیسازی انجام دهیم این شائبه را ایجاد میکند که میخواهیم بمب بسازیم.
– معتقدم بالای ۵۰ درصد مشکلات کشور ناشی از تحریمهاست. بقیه آن به دلیل سوءمدیریت است. در این موضوعات ملاک، نظر کارشناسان اقتصادی است و نظر ما بیشتر از روی شواهد و قرائن است.
– مرکز پژوهشهای مجلس در زمینه تأثیر تحریمها بر اقتصاد کشور گزارش کاملی داده. اما معتقدم این یک مسئله عقلی است و نیاز به درصدگیری ندارد. وقتی مبادلات بانکی تعطیل شود و نتوان با بانکهای دنیا رابطه مستقیم و راحت داشت و پول را وارد کشور یا خارج کرد، روشن است که تحریم اقتصاد کشور را فشل میکند. اینها شعار است که بگوییم کاری به تحریمها نداریم و همه را دور میزنیم. این دور زدن به چه قیمتی است؟ به قیمت رفتن پول از جیب مردم و واردات با قیمت چند برابر. البته مسئله برای مردم روشن است و میدانند کشوری که تحریم است مشکل اقتصادی دارد.
البته کسی هم ادعا نکرده اگر تحریمها رفع شود تمام مشکلات کشور حل میشود قطعاً ۲۰-۳۰ درصد مشکلات که مربوط به نظام اقتصادی و سوء مدیریت است باقی میماند. ولی اگر تحریمها رفع شود، گشایش محسوسی در اقتصاد ایجاد میکند.
این راه هم باید بگوییم که هر کشوری جای ایران بود بر اثر این همه تحریم تا الان ساقط شده بود و مسئولان واقعاً شاهکار کردند که بعد از تحریمهای کمرشکن کشور را تا اینجا رساندند که البته علت اصلی آن مقاومت مردم است. مردم ایران ملتی ایدئولوژیک هستند، بنابراین مقاومت میکنند اما معتقدند این شرایط بالاخره باید تغییر کند. بنابراین درصدهایی که درباره آن صحبت میکنید در افکار عمومی اثر چندانی ندارد.
— این گونه نیست که آقای روحانی هیچ تلاشی برای رفع حصر نکرده باشد. من چند سال پیش از برخی اعضای شورای عالی امنیت ملی شنیدم که در شورای عالی امنیت ملی رأیگیری استمزاجی شد و رفع حصر رأی آورد. این اتفاق زمانی افتاد که ما در مجلس نهم بودیم. بنابراین تلاش صورت میگیرد اما چون رهبری مخالف است اتفاقی نمیافتد.اینکه روحانی دور دوم رأی آورد هم دلیلش تبلیغ برای رفع حصر نبود، مردم میترسیدند اگر رأی نیاورد افراد دیگری روی کار بیایند که افکار تندی دارند، همان طور که مخالفان داخلی برجام همراه ترامپ برجام را برباد دادند.
– مسئله بنزین که مربوط به دولت بود. البته لاریجانی نباید مانع استیضاح وزیر کشور میشد. معتقد بودیم در مسئله بنزین که ۲۴۰ نفر کشته شدند مجلس نباید ساکت باشد. استیضاح وزیر کشور را مطرح کردیم، ولی رئیس مجلس نگذاشت. در مسئله بنزین آقای رحمانی فضلی مسئول پیاده کردن طرح بود که بسیار بد عمل کرد.
– درست است که آقای لاریجانی در بسیاری از تصمیمگیریها مطابق نظر رهبری عمل میکرد، اما مصلحتاندیشی او بسیار کمتر از کاندیداهای دیگر بود. اعتراض من به رد صلاحیت او حمایت از مظلوم بود. البته در رد صلاحیتها درباره بقیه هم اعتراض داشتم و تنها آقای لاریجانی نبود. خودم، آقای پزشکیان و آقای لاریجانی. گفتم به چه دلیلی اینها را رد صلاحیت میکنید.
– ما باید حمله به اوکراین را محکوم میکردیم، در صورتی که دو روز بعد از حمله روسیه به اوکراین، آقای رئیسی با پوتین صحبت کرد و از کلامی که رد بدل شد استنباط این بود که تلویحاً کار او حمایت کرد. بهتر بود که ما روسیه را محکوم میکردیم. ضرورتش هم این است که همه کشورها متوجه میشوند ما اصول ثابتی برای خودمان داریم. البته رهبری در سخنرانی خودشان این رفتار آقای رئیسی را اصلاح کردند و تجاوز را محکوم کردند. من هم معتقدم باید روی اصول خودمان حرکت کنیم.
– ما هیچوقت دست از حمایت از حزبالله لبنان برنمیداریم، مهم چگونگی این حمایت است. ابتدا که در سوریه اعتراضات و قیام شد و مردم سوریه معترض بودند، نباید وارد میشدیم. ولی رفتار رژیم سوریه با مردمش خوب نبود، خیلی خشن رفتار کردند و مردم را کشتند که شنیدم رهبری هم به بشار اسد تذکر دادند که این روش درست نیست. آن موقع نباید وارد میشدیم چون یک قیام مردمی بود و ممکن بود جریان بعدی هم که روی کار می آید برای مردم سوریه بد نباشد. ولی الان باید از حزب الله حمایت کنیم و اگر علت باقی ماندن تحریمها این است، چارهای نداریم. به شرط اینکه عاقلانه رفتار کنیم. گام اول هم اصلاح روابط با دنیای اسلام و کشورهای عربی است که خوشبختانه در حال حل و فصل مسائل هستیم.
– ما از مردم مظلوم یمن حمایت کردیم و الان هم یمن و عربستان دارند مذاکره میکنند. حمایت ایران از انصارالله باید به آشتی ملی در یمن ختم شود نه سرنگونی سعودی. خواست ما این است که حکومت مردمی و ائتلافی در یمن روی کار بیاید حکومت صرفاً دست حوثیها نباشد. خوشبختانه مقاومت جواب داده و اکنون مذاکرات در حال به نتیجه رسیدن است. باید با همه کشورهای اسلامی مانند مصر، اردن، امارات و عربستان رابطه خوبی داشته باشیم تا اینها به دامن صهیونیستها نیفتند. این کشورها اکنون به دلیل ترسی که از ایران دارند به سمت صهیونیستها رفتهاند. اکنون که آمریکا کمی از منطقه کنار رفته این ترس آنان بیشتر هم شده است.
– بحث من این است که اگر از ابتدا درست عمل میکردیم و همان سیاست مرحوم هاشمی پیگیری میشد اصلاً روابط ایران و عربستان به اینجا نمیرسید. قضیه منا مسئله دیگری است. مگر ما در کشور خودمان حوادثی مثل منا نداشتیم؟ در تشییع پیکر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در کرمان مردم کشته شدند. حتی خودم من در تشییع پیکر مرحوم هاشمی و بعد هم مراسم سردار سلیمانی میان جمعیت در حال خفه شدن بودم.
– اختصاص پارکی به بانوان بسیار کار خوبی است که از زمان آقای قالیباف شروع شد و به خودش هم گفتم که کار درستی بوده. وقتی ما بانوان را ملزم به حجاب میکنیم، باید فضای آزادی را هم برای آنها ایجاد کنیم. خانمی که چادری است و آفتاب درستی نمیبیند، باید جایی داشته باشد که بتواند در آن آفتاب بگیرد یا بدود و ورزش کند. در اروپا این مکانها مختلط است. اما ما که مسئله حجاب را داریم در مقابل این الزامی که برای بانوان ایجاد کردیم باید ابزار رفاهشان را هم فراهم کنیم. باید پارکهای ویژه بانوان را گسترش دهیم. مثلاً اگر در تهران صد پارک داریم، ۱۰ تای آن ویژه بانوان باشد.
— حجاب اجباری این است که بگوییم همه باید چادر سر کنند و روبند بگذارند. یعنی چیزی شبیه حجاب طالبانی در حالی که واقعاً حجاب در ایران اینگونه نیست. مرد و زن طبق قوانین اسلام باید در لباس پوشیدن مسائلی را رعایت کنند. وضع فعلی حجاب در کل کشور خوب است و مردم رعایت میکنند.
– معتقدم اساساً در ایران بدحجابی از یک حدی فراتر نمیرود؛ چون شرایط فرهنگی جامعه این اجازه را نمیدهد. اینکه در طول روز یک نفر را ببینیم که روسری خود را انداخته نشان بیحجابی جامعه نیست و بیش از این هم نخواهد شد. زنان و جامعه ما ذاتاً عفیفه هستند و مایل به بدحجابی بیش از این نیستند. بنابراین نباید خیلی به این مسائل اهمیت بدهیم، باید از کنار این افراد عبور کنیم و موضوع را بزرگ نکنیم چون بزرگ کردن آن خواست آنهاست.
— قانون حجاب باید در سطح جامعه باشد و در مجموع هم مردم رعایت میکنند. صرف عفیف بودن درونی کافی نیست، پوشش هم باید مناسب باشد. ولی قانون حجاب مانند قانون عبور از چراغ قرمز نیست. در تخلف عبور از چراغ قرمز باید متخلف بلافاصله جریمه شود، اما در مورد حجاب بیشتر توصیه و تذکر با زبان نرم است. نباید خشونت به خرج دهیم، چون اساسا شخصیت و فضای جامعه جلوی افرادی که اشاعه بی حجابی میکنند را میگیرد.
– ورود من با انتخاب مردم بود. در مجلس هشتم احساس کردم الان لازم است وارد سیاست شوم، اوایل ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بود. حرفهایی داشتم که میخواستم بیان کنم بنابراین به عنوان نماینده مجلس وارد عرصه شدم تا حرفهایم بهتر شنیده شود.در مجلس نهم من را از فهرست اصولگرایان خارج کردند. اما مستقل وارد انتخابات شدم و رأی خوبی آوردم که موجب تعجب اصولگرایان شد. آنها فکر میکردند هرکس در فهرست آنان نباشد رأی نمیآورد.
– دلایلی که شورای نگهبان برای رد صلاحیت آقای لاریجانی عنوان کرده بود، یکی این بود که همسر آقای لاریجانی که خواهر ما و فرزند شهید مطهری است سفرهای متعدد به خارج داشته، در حالی که این سفرها به انگلیس فقط دوبار و هریک در حد دو روز بود. آنهم برای گرفتن عکس پزشکی از دخترش که دستگاه آن در ایران نبود. دختر خواهرم و آقای لاریجانی به سرطان مبتلا بود که بحمدالله بهبودی حاصل شد. آیا این را میتوان سفرهای متعدد غیرضروری به خارج نامید؟
–آن هم یک جفا و یک دروغ بود. قانون میگوید کسی که کاندیدای ریاست جمهوری میشود نباید یکی از نزدیکان درجه اولش اقامت یا تابعیت انگلیس یا آمریکا را داشته باشد، در حالی که چنین چیزی در مورد دختر لاریجانی صدق نمیکرد. دختری که شوهرش برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته آیا باید او را رها کند؟
– قانون مصوب سال ۸۸ است در حالی که سفر دختر آقای لاریجانی به انگلیس سال ۸۳ بوده و سال ۸۷ هم به کشور برگشته است، لذا مشمول این قانون نمی شود. هیچ قانونی «عطف بهماسبق» نمیشود مگر اینکه در همان قانون ذکر شده باشد که عطف میشود. بنابراین اینجا در قبال آقای لاریجانی خلاف قانون عمل شد و مسئولان شورای نگهبان خودشان هم میدانند. همانطور که خصوصی گفتند ببخشید ما اشتباه کردیم. اینکه شما متوجه این عذرخواهی نشدید به خاطر این است که شورای نگهبان از خدا هم عذرخواهی نمیکند شما منتظر عذرخواهی علنی نباشید.
– واقعیت این است که در شورای نگهبان طبق دستور از بالا عمل میکنند. محفلی است که میگوید این رد شود یا آن بماند. خود رهبری هم مخالف رد لاریجانی نبود. چون اگر اشاره رهبری بود شورای نگهبان تأیید میکرد. حتماً در این دوره میخواستند آقای رئیسی انتخاب شود. شاید هم ملاحظاتی مانند انتخاب رهبر بعدی در کار باشد. یا اینکه بخواهند داستان هستهای را به جایی برسانند. لذا هرکس را که احتمال رأیآوری داشت کنار زدند.
– من هیچوقت از شورای نگهبان درخواست نکردم که من را قبول کند. در دوره آخر مجلس هم شورا از من خواست که جلسهای داشته باشیم. چون نسبت به مواضع من مسئله داشتند. من گفتم عقیده من همین است که گفتهام. آنها میگفتند این مواضع خلاف نظر رهبری است و من هم گفتم من نظر خودم را میگویم و خلاف نظر رهبری هم نیست. بعد هم بهشان گفتم حیف خون شهید مطهری که به زمین ریخت تا شما الان این حرفها را بزنید، آن وقت هم احتمالاً اگر می گفتم شما درست میفرمایید، تأیید صلاحیت میشدم. با این حال معتقدم شورای نگهبان در این حزب الله دستوری عمل کرد.
– در استقلال سیاسی وضعیت ما خوب است و خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم، در اقتصادی هم چون مستقل هستیم وضعمان خوب است هر چند مدیریت خوبی نداریم. در استقلال فرهنگی هم در مجموع موفق بودیم یعنی خودباختگی فرهنگی نسبت به غرب در قیاس با قبل انقلاب کم شده است. اما در عدالت به هدف انقلاب نرسیدیم و عقبگرد داشتیم. فاصله طبقاتی اقشار مردم زیاد است. در آزادی بیان رفتار خوبی نداشتیم. نوع رفتار با منتقدان اصلاً درست نیست. سختگیریهای بی جا میکنیم. محرومیتها و زندانها. یکی مانند آقای شجریان یک اظهارنظر در مورد نظام میکند بلافاصله صدایش قطع میشود. عادل فردوسی پور همینطور. این کارها بچگانه است. در بحث دموکراسی و انتخابات آزاد هم در دو دوره اخیر عقبگرد کردیم. انتخابات، آزاد نبود و کاملاً مهندسی شده بود. اگر این بخواهد ادامه پیدا کند دیگر دموکراسی هم نداریم.
– ولایت فقیه از نگاه آیتالله مطهری یعنی ولایت ایدئولوژیک بدون ورود در امور اجرایی. الان اینگونه نیست البته در شرایط اضطراری مانند زمان جنگ موضوع فرق میکند. امروز این گونه نیست که ولی فقیه نظارت کلی و ایدئولوژیک داشته باشد، در امور ریز اجرایی وارد میشود. نمونه آن واکسن، ورود شرکتهای آمریکایی و خرید هواپیما و غیره است. از نگاه شهید مطهری حاکم رئیس جمهور و ولی فقیه ناظر است.بنابراین من به جمهوری اسلامی نمره ۱۲ میدهم به خاطر تأثیر خوبی که در دنیا گذاشته و الاّ نمرهاش زیر ۱۰ بود
انتهای پیام