دولت مردمی علیه مردم
پژوهشگران نشان دادهاند افزایش نرخ نان به رواج گرسنگی میانجامد
گروه اقتصادی، انصاف نیوز: بیاعتنایی دولت سیزدهم به گزارشهای کارشناسی و پژوهشهای مستقل که نشان میدهند هرگونه افزیش بهای نان به رواج گرسنگی در کشور میانجامد، اقدامی ضدمردمیست که خسارات سنگین سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در پی خواهد داشت.
گزارشهای مرکز آمار و بانک مرکزی از وضعیت اقتصادی خانوار و همچنین پیمایشها و پژوهشهای مستقل قابل استناد، مشخص میکنند در سالهای اخیر الگوی مصرف خانوارهای ایرانی با تغییرات جدی مواجه و به ویژه در دهکهای پایین درآمدی، مصرف مواد پروتئینی کاهنده و مصرف نشاسته فزاینده بوده است. به عبارت دیگر، نان و برنج به منبع اصلی تامین نیازهای خوراکی خانوارهای ایرانی، به ویژه 3 دهک پایین درآمدی تبدیل شده و بنابراین با توجه به رشد عجیب قیمت برنج، هرگونه افزایش قیمت نان به معنای مصرف کمتر و در نتیجه ترویج گرسنگی در کشور است.
فشار نان بر خانوارهای کمدرآمد
به گزارش انصافنیوز، گزارش شاخص قیمت مصرفکننده کل کشور که پنجم اردیبهشت ماه جاری توسط مرکز آمار ایران منتشر شد، نشان میدهد ضریب اهمیت اقلام خوراکی و آشامیدنی در سبد مصرف خانوارهای فقیر بیش از ۲.۵ برابر اهمیت آن در نزد ثروتمندان جامعه است و تقریبا نزدیک به نیمی از هزینههای خانوار (۴۳.۳ درصد) دهک اول را شامل میشود. معنای این سخن آن است که تورم مواد غذایی برای اقشار کمدرآمد جامعه به مراتب ملموستر و سختتر از برخوردارهاست.
همین گزارش تصریح دارد در میان اقلام سبد مصرفی خانوارهای کمدرآمد ایرانی، نان و غلات بیشترین ضریب اهمیت را داراست. جالبتر آنکه نان و غلات بعد از هزینههای مسکن، دومین جایگاه را از نظر بزرگی به خود اختصاص داده است. معنای این اعداد این است که بعد از اجارهخانه، بیشتر مخارج خانوادهای از دهک اول درآمدی را نان و غلات تشکیل میدهند.
به استناد گزارش مذکور میتوان دریافت نان یکی از بزرگترین منابع هزینهای خانوارهای محروم و کمتر برخوردار کشور است و بنابراین به روشنی میتوان دریافت گرانکردن نان، به معنای افزایش فشار بر محرومان است.
سیری شکمی جایگزین سیری سلولی
مقاله پژوهشی دیگری که چند ماه پیش در ژورنال علمی دانشگاه شاهد به چاپ رسیده، اثبات کرده که در سالهای اخیر، خانوارهای کمتر برخوردار، با حذف مواد پروتئینی از سبد مصرفشان، به جایگزین کردن غلات و نشاسته روی آوردهاند.
در مقدمه این پژوهش با عنوان « اثر ناپايداری قيمت نان برامنيت غذايی و سلامت روان خانوار بارويكرد شبيهسازی مبتنی بر عامل» که با راهبری حسین راغفر انجام پذیرفته، بر این نکته تاکید شده که سوءتغذیه در کمین خانوارهای ایرانی است:
«شرايط نابه سامان اقتصادي در سالهاي اخير و وجود تورمهاي دو و سه رقمي در كشور سبب محدوديت مصرف در سبد خانوار شده و افراد به ناچار براي تأمين نياز كالري و انرژي دريافتي مورد نياز خود، نان بيشتري را جايگزين ساير كالاهاي حذفشده، كردهاند. اگرچه اين نتايج مؤيد تلاش براي ثبات قيمت نان و لزوم پرهيز از هرگونه افزايش قيمت آن تحت هر شرايط و با هر توجيهي است، ولي ضرورت دارد سوءتغذيه ناشي از حذف ريزمغذيهاي ضروري و مورد نياز بدن نيز مورد توجه بايسته قرار گيرد چرا كه جايگزيني نان با ساير كالاهاي سبد خوراكي به معني حركت به سمت سيري شكمي بدون توجه به حداقل كالري مورد نياز روزانه و ساير نيازهاي بدن است. كشش قيمتي بالاي انواع گوشت و لبنيات (به عنوان اقلام ضروري سبد غذايي خانوار) بيانگر اين است كه ميزان مصرف منابع پروتئين جانوري و لبنيات از حساسيت بالايي نسبت به قيمت اين كالاها برخوردار است و افزايش قيمت اين كالاها موجب محدود شدن مصرف اين ريزمغذيها در سبد غذايي خانوار و چه بسا حذف آن در بيستكهاي پايين درآمدي خواهدشد. بر اساس اطلاعات طرح هزينه و درآمد خانوار، سرانه مصرف گوشت در خانوارهاي كشور از ۶.۸ كيلوگرم در سال 1395 به ۵.۴ كيلوگرم در سال 1397 كاهش يافته است. همچنين بررسي دادههاي هزينه درآمد خانوار در سال 98 نشان ميدهد مصرف دهك اول از گوشت قرمز در سال 98 نسبت به سال قبل ۱۶.۳۲ درصد كاهش يافته. بر همين اساس متوسط ماهانه مصرف دهك اول از گوشت قرمز در سال 98، 25 گرم بوده كه حدود 27 برابر كمتر از مصرف سرانه ماهانه دهك دهم است!»
نان کالای ضروری و گوشت کالای لوکس!
پژوهش دیگری که تابستان سال پیش در فصلنامه علمی پژوهشی «رفاه اجتماعی» منتشر شده است، تصریح دارد خانوارهای کمدرآمد در برابر تغییرات قیمت نان بیدفاع هستند و جز کاهش مصرف، هیچ واکنش متناسبی نمیتوانند به آن نشان دهند در حالیکه خانوارهای برخوردارتر از سبد مصرفی متنوعتری بهره میبرند و میتوانند مواد لبنی و پروتئینی را جایگزین غله و نشاسته کنند.
طبق یافتههای زینب واعظمهدوی، پژوهشگر اقتصادی، «در دورههایی که شتاب افزایش قیمتها و افزایش نرخ تورم تجربه شده، نرخ تورم غذا از نرخ تورم پیشی گرفته است. جهش نرخ ارز یکی از مهمترین عوامل فشار هزینه در ایران بوده است که قیمتهای نسبی و ازاینرو ترکیب مصرف خانوار را تغییر میدهد.» بر این اساس میتوان گفت در شرایط تورمی، خانوارها به انتخاب دست میزنند و تلاش میکنند با بخش معینی از درآمد خود، مقدار بیشتری کالری دریافت کنند.
همین پژوهش نشان داده است در فاصله سالهای 1395 تا 1397، گوشت به عنوان یکی از اقلام خوراک خانوارهای ایرانی به کالای پرکشش تبدیل شده است. کالاهای پرکشش کالاهاییاند که وقتی یک واحد افزایش قیمت را تجربه میکنند، بیش از یک واحد کاهش تقاضا خواهند داشت. در ادبیات اقتصادی، کالاهای لوکس در زمره کالاهای پرکشش طبقهبندی میشوند و به این اعتبار، میتوان گفت با افزایش نرخ تورم، گوشت به یک کالای لوکس برای خانوارهای کمبضاعت کشور بدل شده است.
***
ما در این گزارش فقط به مشتی از خروارها گزارش و مطالعه و پژوهش اشاره کردیم تا نشان دهیم بیاعتنایی دولت سیزدهم به موازین علمی، چه ابعاد خطرناکی دارد. قطعا مسئولان دولت به گزارشهای عمیقتر و پژوهشهای ژرفتری هم دسترسی دارند که ابعاد و عواقب اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بازی کردن با معیشت مردم را به متولیان امر گوشزد کردهاند. با این اوصاف، دولت دست به آزادسازیهای افراطی زده است تا به زعم خود بتواند با درآمد بیشتر، کشور را بهتر اداره کند. انصاف نیوز در گزارشهای آتی خود نشان میدهد بهانه مبارزه با قاچاق برای آزادسازی نرخ آرد و گرانکردن نان، تا چه حد سست و بیپایه است.
انتهای پیام
آیا واقعا نمی بینند که مردم در حال له شدن هستند؟ اگر تحریم ها بی اثر است پس چرا زندگیمان فلج شده؟ مدیران بی عرضه دولت قبلی هم که رفتند پس دیگر چه بهانه ای دارید؟ چرا مدیران با عرضه دولت شما کاری نمی کنند؟ دقیقا باید چه اتفاقی در مملکت بیفتد تا به درد و رنج مردم پی ببرید؟
بارها گفته ام یاز هم میگویم که در نظام مالی کشور، نظام سرمایه داری حاکم مطلق شده است. امپریالسیم را می گفتند سرمایه داری دولتی! الان اسم این نظام مالی ما چه می شود؟!
انصاف چی می نویسی!!؟ دولت مردمی علیه مردم!!؟ دولت اگر مردمی بود که علیه مردم نمیشد! جمع اضداد کرده ای؛ کدام مردم؟ همانها که اغلب شان یا رأی ندادند و یا رأی سفید به صندوق انداختند. البته قسمت دوم عبارت را درست نگاشته ای، (علیه مردم) کاملا صحیح است!
…
همه میدونن مشکل از کجاست فقط شهامت مطرح کردنشو ندارن…