دعائی، جوانمرد خلیق | محسن کدیور
محسن کدیور، اسلام پژوه ایرانی و استاد دانشگاه دوک در آمریکا، در یادداشتی تلگرامی به مناسبت درگذشت سیدمحمود دعایی نوشت:
سیدمحمود دعائی (۱۴۰۱-۱۳۲۰) در نیمه خرداد به رحمت خدا رفت. آن مرحوم فضائل اخلاقی متعددی داشت: جوانمرد، متواضع، مهربان، پاکدست، ساده زیست، اهل مدارا، و سعه صدر.
در مراسم تدفین بسیاری از شخصیتهای فرهنگی، هنری و سیاسی که از انقلاب و نظام آسیب دیده بودند حاضر بود و بر پیکر آنها نماز گذاشت، گویی یک تنه با حضور مهربان خود میخواست عذرخواهی و جبران کند.
صفحه درگذشتگان روزنامه اطلاعات تحقیقا آزادترین صفحه مطبوعات کشور بعد از انقلاب بود، و بدون هیچ تبعیض و تنگنظری همه از دنیارفتگان را سرویس میداد.
در زمان ریاست او، بر خلاف دیگر روزنامههای حکومتی، روزنامه اطلاعات هرگز پاچه کسی را نگرفت و به منتقدان مسالمتجوی نظام افترا نزد.
انتشارات اطلاعات ناشر کتابهای فلسفی و کلامی من بوده است: سه عنوان در هفت مجلد.
دفتر عقل (۱۳۷۷)، مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرس طهرانی، سه جلد (۱۳۷۸)، و ماخذشناسی علوم عقلی، با همکاری محمد نوری، سه جلد قطور (۱۳۷۹).
اطمینان دارم اگر سید دعایی انتشار این کار حجیم و پرزحمت را به عهده نمیگرفت این کتاب هرگز منتشر نمیشد.
در مقدمه جلد سوم مجموعه مصنفات نوشتهام:
«تصحیح نهایی جلد اول و دوم این مجموعه و اکثر تصحیحات این مجلد و نگارش این مقدمه در زمانی صورت میگیرد که به اتهامی غیرموجه سومین ماه اسارت خود را در زندان اوین میگذرانم.»
انتشار کتابهای یک زندانی سیاسی کار کوچکی نیست.
برای میزان حساسیت […] نسبت به کتاب مجموعه مصنفات آقا علی و دخالت برای حذف آن از جایزه کتاب سال ۱۳۷۹ مقدمه این کتاب و اسناد آن را باید خواند و دید:
حکمتستیزی و بیاخلاقی: مجموعه آثار آقا علی مدرّس (کار مجمع عالی حکمت اسلامی) در بوتهی نقد. اِسِن آلمان: نشر اندیشههای نو، ۱۳۹۹.
در زندان اوین تنها یک نفر به دیدار من آمد. از بند مجاور غلامحسین کرباسچی شهردار زندانی پایتخت را هم آورده بودند. اولین بار بود همدیگر را در زندان ملاقلات میکردیم.
کسی که به دیدار این دو زندانی اوین آمده بود کسی نبود جز سید محمود دعائی. به گرمی ما را در آغوش گرفت. از محبت و بزرگواری او اشک در چشمانم جمع شده بود. نیم ساعتی با ما گفتگو کرد، البته غیرسیاسی و پراز مزاح و بذله گویی.
دعائی در میان روحانیون صاحب منصب واقعا از جنس دیگری بود، از جنس مردم. نمیدانم چنین کسی چطور میتوانست نماینده ولی فقیه باشد!
در غربت غربیه هم دست از سر این سید خلیق برنداشتم! مشغول واکاوی تاریخ انقلاب شده بودم و دعایی مخرن الاسرار دوران نجف آقای خمینی بود. خاطراتش نکات قابل توجهی از این دوران دارد.
حداقل در دو موضوع به او پرداختم. در کتاب الکترونیکی زیر پای دعایی به وسط آمده است:
انقلاب و نظام در بوتهی نقد اخلاقی: سید محمد روحانی، مباهته و مرجعیت، مجموعهی مواجههی جمهوری اسلامی با علمای منتقد، دفتر سوم، ۱۳۹۲.
در سلسله مقالات تهمت در حکومت اسلامی: ریشه یابی احکام مهدورالعرض در فقه و روایات شیعه، خصوصا قسمت سوم: تهمت و پدیده موسی موسوی (۱۰ اسفند ۱۳۹۷) در برخی ابهامات چارهای جز مراجعه به مرحوم دعائی نبود.
کتبا از وی پرسیدم و کتبا و با واسطه یکی از دوستان مشترک پاسخ داد که در متن مقاله امانتدارانه برای ثبت تاریخ پاسخ وی را نقل و نقد کردهام. او فضیلت و شجاعت پاسخگویی داشت.
دعائی تا به آخر به مقتدای خود آقای خمینی ایمان کامل داشت. ما به لحاظ تاریخی با هم اختلاف نظر داشتیم هرچند ذرهای در صفای ضمیر و حسن نیت مرحوم دعائی تردید ندارم.
سیدمحمود دعائی مجموعهای متناقض بود: اعتقاد صادقانه به رهبر قبلی و فعلی، و در عین حال رئوف و مهربان و گشاده رو با منتقدان آنها.
اگر در مجموعه روحانیون خط امام یا اطرافیان رهبری کسی مانند دعائی پیدا میشد، ایران حال و روز بهتری داشت.
درگذشت این سید خلیق، روحانی خاکی، مبارز صادق، و خط امامی متفاوت متعادل را به خانواده محترم، همکارانش در مؤسسه اطلاعات و همه دوستان و علاقه مندانش تسلیت عرض میکنم.
خدایش رحمت کند.
انتهای پیام
آنقدر اندیشمند در ایران کم بوده که ضد اسلام که از قضا لباس آخوند را هم دزدیدن برای بیان شرح حال خودش به اسم مرحوم دعایی متوسل شده که آن صاف نیوز هم آن را صاف کرده و خیال کردید وطن فروشی بنام کدیور را که هنرشان فقط غایله سازی برعلیه کشور بوده را بزک کنید و بعنوان اسلام پژوه به مردم تحویل دهید؟
هیچ لازم نبود از یک آدم تندروی ضد جمهوری اسلامی و ضد رهبری، اینجا مطلبی نقل کنید. اصل همین نوشته هم که شما مثلاً سانسورش کردهاید، مملو از کینتوزی نسبت به انقلاب و ولی فقیه و رهبر انقلاب است. لطفاً این مطلب را حذف کنید. ممنون.