بحران ناپیدا!
علیرضا ایمانخانی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «بحران ناپیدا!» نوشت:
ناگفته پیدا است، که جامعه دیر زمانی است دچار بحرانهای مشهود و ملموس و غیر قابل انکار شده و و به راحتی میتوان گفت، که بخشهای بزرگی از جامعه، حداقل با یک یا چند از مجموعه بحرانهای شناخته شده از مدلهای مختلف آن در علم شناخت بحران، دست و پنجه نرم میکند!
کمتر خانوادهای است که در جمع خود از سبدهای مختلف بحران آوردهای نداشته باشد و متاسفانه شاید این تنها مورد عدالت و عدم تبعیض در جامعه امروز ایران است و کمتر خانوادهای است که در جمع خود از سبد بحرانهای موجود در جامعه بی نصیب بوده و همه خانوادهها به اندازه وزن و بضاعت مشکلات از بحرانها بهره مند هستند. حالا این بحرانها میتواند بحران های مالی و اقتصادی برای خانواده های محروم باشد و بحران عاطفی و فروپاشی باشد برای جنس و تیپ و گروه های خانواده ای مرفه و کمتر نیازمند.
البته نکته تلخ در مورد خانواده های مرفه میتواند این باشد که بعضی بحران ها میتواند خود ساخته و براثر اهمال و سادهانگاری مشکل باشد.
پرواضح است که شرایط خاص ناشی از شرایط جنگ اقتصادی و تحریم ها باعث افزایش بحران های اقتصادی و بیکاری و برای خانواده های با ضعف مالی و بحرانهایی با بستر عاطفی و احساسی برای خانواده های مرفه شده است که قطعا نمیتوان این عامل خارجی را در شعله ور شدن بحرانها و تبعیضات جامعه به دلیل اجباری شدن امنیت در اقتصاد لحاظ نکرد، ولی گاها بعضی از بحران های مشهود و آشکار در حقیقت، بن و ریشه در بحرانی دیگر داشته و معلول و محصول ماجرا است نه الزاما آن چیزی که ما به عنوان فاعلیت گمان میکنیم، مثلا به عنوان مثال بارز و آشکار امروز میتوان گفت بحران مهاجرت و پناهندگی گاه میتواند ریشه در بحرانهایی دیگری مانند بحران آب، رانش زمین و… بحران های دیگری دانست که ما معمولا زیر بنای آن را رویت نکرده و ندیده و اصطلاحا آسیب شناسی لازم را نداشته و به بررسی زیر بنای آن اهتمام لازم را نداشته ایم.
با این پیش فرض و قبول مسائل و بحرانهایی مانند رانت های خاص و ارتشا و نردبان ترقی، و فساد اقتصادی و با کمی دقت متوجه میشویم ریشه اصلی بسیاری از از این بحران ریشه در بحرانی دارد بنام بحران جنسی که قطعا کمتر در مورد آن و تاثیری که در این گونه بحران و بحرانهای مشابه اقتصادی حاکم بر جامعه دارد.
رقابت بر سر تصاحب دختران و زنان زیباتر و قطعا توان و بضاعت و مالی و اداری خاص خود را طلب میکند. خوب در بیشتر موارد جویندگان این زنان و دختران زیبا، نقاط ضعفی در این کارزار رقابتی و مهیج دارند. که به طور اهم از بابت موارد کلی میتوان گفت:
غالب آنها از نظر جایگاه علمی و مالی، به نسبت رقبای جوان و ورزشکار خود جایگاه ضعیف تر برخوردار بوده (گاه مدارک تحصیلی پایین تر، سن بالاتر، متاهل بودن ایشان و مجرد بودن رقیب. و چند دلیل احتمالی دیگر چه از نظر ظاهر و چه از نظر ساختار خانواده)
حالا راه چاره برای این چیست و چه باید کنند؟
قطعا راه چاره برای این آقایان بسیار راحت و برای جامعه همان قدر تلخ و ناگوار است، استفاده از رانت اداری به جهت طی کردن پله های ترقی در پستهای اداری و مدیریتی و استفاده از رانت های تجاری برای دستیابی به حجم بالای ثروت و رانتهای علمی برای جایگاه فیک علمی.
بسیاری از خودروهای لاکچری موجود در جامعه و دیدن رویت خودروهایی به روز و مدرن غربی و شرقی در پایتخت و شهرهای بزرگ و سایه سار باغچه های خنک و ویلاهای لاکچری در حقیقت بیشتر به قصد رقابت در این بحران جنسی کسب شده اند. (البته بسیاری از تجار و جامعه علمی و دانشگاهی هستند که سزاوار داشتن خودروهای مناسب و منازل خوب برای حفظ جایگاه علمی و تجاری خود هستند و الزاما همه کس این شرایط را ندارند و مثال ما همه جامعه نیست)
معمولا صاحبان این خودروها و املاک و ویلاها در سنین بیشتر از چهل سال و بیشتر بوده و دوران نوجوانی و جوانی آنها مصادف با دوران و فضای، بسته زمان جنگ و سالهای بعد از دوران فطرت و خلوت سپهر جنسی جامعه بوده و اصطلاحا عقده های خاص زمان خود را در این زمینه دارند. و حالا این جامعه است که باید هزینه های عقده گشایی این دوستان را متحمل شود. معمولا زنان منتخب آنها در زمان ازدواج نیز متاثر از شرایط زمان خود بوده و معمولا از سادگی و پیرایش کمتری به نسبت نسل جدید برخوردار بوده و این بستری مهمی برای هیجان زدگی و عقده گشایی این نسل خاص را سبب می شود. این موضوع باعث میشود که این آقایان به بهانه کسب هیجان و ایجاد یک فضای با نشاط خارج از محیط، خانواده و دردسرهای خاص آن که معمولا ناشی از تعهدات مربوط، به همسر و فرزندان است ایجاد به خلق روابط جدید میکنند.
نکته مهم تر این است که در طرف مقابل هم تلاش برای جذب کیس بهتر و قوی تر چه از لحاظ ظاهری و چه مالی، اقدام به افزایش جذابیت کرده و برای موفقیت هر چه بیشتر، اقداماتی نظیر جراحی های زیبایی، ترمیم صورت و میکآپهای خاص. که همه اینها میتواند مخاطرات خاص را به همراه داشته باشد. بسیاری از این جراحی با ریسک بالا بوده و گاه هم به مرگ منتهی شود، لاغری های خطرناک و برداشتن چربی و… همه و همه خطرهای خاص را داشته ولی رقابت پذیری برای جذب گاها مسبب این گونه رفتارها است.
البته افزایش وحشتناک استفاده از الکل و قلیان. سیگار در میان بانوان و مسائل مشابه نیز میتواند گاه حاصل این رقابت برای جذب و هیجان کاذب و ریختن قبح این رفتارها ناشی از فروریختن این دیوارههای حیا است.
در پایان باید گفت خیلی از این بحران ها از دید حاکمیت مغفول مانده و یا برای آن اهمیت خاصی قائل نبوده و یا آن را چندان مهم در مقابل بحرانهایی دیگری که اتفاقا برای جامعه خیلی اهمیت ندارد نمیداند. پس طبقه الیت جامعه و نخبگان باید برای تببین و عواقب این بحران اهتمام ورزیده و عواقب این بحران بزرگ را برای عامه روشن کنند، اگر برای حاکمان بحران های مردم کشورهای دیگر مهم تر از بحران های جامعه خودمان باشد.
انتهای پیام