مقابله آیت الله بهشتی با تندروها + مصاحبه با علیرضا بهشتی
خبرآنلاین نوشت: بسیاری خانم های مسلمان در هامبورک حجاب نداشتند، زمانی که برخی از این خانم ها به جلسات تفسیر یا جلسات هفتگی دیگری که در مسجد برقرار بود می آمدند، هیچ اجباری نداشتند برای حضور در جلسات روسری به سر کنند. حداکثر اقدام شهید بهشتی این بود که، تعدادی روسری گذاشته بودند تا اگر کسی مایل بود، سرش کند و وارد مسجد شود. ولی در این باره هرگز اجباری وجود نداشت
همزمان با جهش گرانی و آب رفتن ادامه دار سفره مردم از سویی و گره خوردن مذاکرات احیای برجام و چشم اندازه تیره توافق از سوی دیگر ، عده ای ، بحث حجاب اجباری و عدم ارائه خدمات دولتی به کم حجابان، را به موضوع روز تیدیل کرده اند.
. علیرضا بهشتی، فرزند شهید بهشتی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی و یار نزدیک امام می گوید ، شهید بهشتی مخالف اجبار و حامی اقناع برای رعایت حجاب بود. علیرضا بهشتی هشدار می دهد که تندروی در این حوزه ، نتیجه معکوس درپی دارد و به جمله ای از آیت الله بهشتی استناد می کند که سال ۵۹ و در مراسم بزرگداشت اولین سالروز شهید مطهری می گوید : سعی نکنید دین را تحمیل کنید، زیرا اگر دین را تحمیل کنید ، مردم علیه شما طغیان خواهند کرد. . از نظر او شهید بهشتی به خوبی از تاثیر اجبار در ایجاد و تقویت روحیه نفاق و دورویی آگاهی کامل داشت به همین دلیل به شدت از آن پرهیز می کرد.
گفت و گو با علیرضا بهشتی ، فرزند آیت الله بهشتی و استاد دانشگاه تربیت مدرس را بخوانید :
وقتی در باره حجاب و مرحوم شهید بهشتی سخن به میان می آید، خواسته و ناخواسته ، ذهن ها به سوی فعالیت ایشان در «مرکز اسلامی هامبورگ» آلمان می رود ، برای مان از آن دوره بفرمایید؟
بسیاری خانم های مسلمان در هامبورک حجاب نداشتند، زمانی که برخی از این خانم ها به جلسات تفسیر یا جلسات هفتگی دیگری که در مسجد برقرار بود می آمدند، هیچ اجباری نداشتند برای حضور در جلسات روسری به سر کنند. حداکثر اقدام شهید بهشتی این بود که، تعدادی روسری گذاشته بودند تا اگر کسی مایل بود، سرش کند و وارد مسجد شود. ولی در این باره هرگز اجباری وجود نداشت. برخی خانم ها از روسری ها استفاده می کردند، و برخی هم استفاده نمی کردند.
پذیرش حجاب ابتدا به تدریج باید به باور و سپس انتخاب فرد تبدیل شود. فضا برای افراد در اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا و امریکا، به گونه ای بود که خانم های دانشجویی که خانواده های شان ، خیلی هم پیشینه مذهبی نداشتند به آن جا می رفتند، و به تدریج ، خودشان، حجاب را انتخاب و مراعات می کردند. حجاب غیرانتخابی و اجباری ، نتیجه مطلوبی ندارد.
شیوه برخورد مرحوم شهید بهشتی در ایران با رعایت حجاب چگونه بود؟ آیا صبغه روحانیت و انقلابیگری باعث نشد موضع ایشان سفت و سخت شود؟
بهتری ملاک قضاوت موضع و عملکرد ایشان ، مرور فعالیت شان در دادگستری است که گویای ، ادامه رویه خارج کشورشان در ایران پس از انقلاب است . برای مثال درهمین دوره ،تصاویری موجود است که شهید بهشتی به عنوان رئیس دیوان عالی کشور و مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی ( دادستان کل کشور) ، در جلسه ای با حضور خانم هایی با دامن هایی البته نه دامن های زننده ، نشسته اند و بحث های آنان را گوش می کنند.
مرحوم بهشتی تاکید داشت ، باید به این ارزش ها توجه شود و معتقد بود ، این طور نیست که فرد بتواند بگوید من بدون توجه به ارزش ها مشترک جامعه ، هرگونه که دلم خواست، لباس می پوشم. رویکرد ایشان معقول است زیرا هر نظام اخلاقی را ملاک قرار دهیم ، متوجه می شویم ، در حوزه چگونگی زیست اجتماعی ، دارای آدابی هم مردان و هم برای زنان است. البته این باید و نبیدها تحمیی نیستند ، بلکه بخاسته از اجماع و توافق عمومی هستند ولی متاسفانه مساله حجاب اجباری در ایران بعد از ترورهای سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ به تدریج توسط گروه هایی که به تصور خودشان می خواستند ارزش های دینی را حاکم کنند، با تحمیل ،آمیخته شد.
بیشتر بخوانید :
اوایل پیروزی انقلاب ، گروهی از زنان تظاهراتی علیه حجاب اجباری برگزار کردند، موضع شهید بهشتی درباره این تظاهرات و شرکت کنندگان در آن چه بود؟
در این باره خاطره ای از حجت الاسلام ناطق نوری دارم ، سخنان ایشان در سایت فیلترشده «بنیاد نشر و آثار شهید بهشتی» هم منتشر شده است. اوایل انقلاب ، شهیدبهشتی ایشان را «نوری» خطاب می کرده ، به مدرسه رفاه فرامی خواند و به گفته آقای ناطق نوری می گوید ، ظاهرا قرار است تظاهراتی علیه حجاب اجباری انجام شود و شنیده ام ، عده ای ، می خواهند متعرض شرکت کنندگان در این تظاهرات شوند ، شما یکی دو مینی بوس نیرو جمع کنید و بروید و حایل شوید تا معترضان به حجاب اجباری ، تظاهرات خودشان را برگزار کنند ؛ اجازه ندهید، برخوردی بین دو گروه رخ دهد.
متاسفانه بعدها ، رعایت حجاب ، اجباری شد . واکنش امروز برخی زنان و دختران، به اجبار و تندروی هایی است که در حال افزایش هستند. اما باید مراقب بود زیرا شهید بهشتی اعتقاد داشتند و پیش بینی کرده بودند، بکارگیری و افزایش فشارها برای رعایت اجباری حجاب ، ناراحتی فردی ایجاد می کند ، سپس تجمیع این سرحوردگی های فردی، انتقاد عمومی را شکل می دهد و درنهایت ، طغیان عمومی را درپی خواهد داشت..
از ویژگی های شهید بهشتی ، مخالفت با اجبار به دلیل تاثیر آن در ایجاد نفاق و دوگانگی شخصیتی است . خاطره ای در باره این نگاه و رفتار بازدارنده ایشان به یاد دارید؟
خاطراتی چه قبل و چه بعد از انقلاب یادم هست . به عنوان نمونه ، منشی ایشان در «مرکز اسلامی هامبورگ»، کراوات می زد و شهید بهشتی برخورد آمرانه با منشی مرکز نداشت. در نمونه ای دیگر، یکی از قضات کراواتی دیوان عالی کشور، بدون کراوات نزد شهید بهشتی می رود و ایشان می پرسد ، چرا کراوات نزده اید؟ آن قاضی هم می گوید ، من فکر کردم شاید شما خوش تان نیاید. شهید بهشتی پاسخ می دهد ، این مساله شخصی شماست خودتان دوست داشتید ، کراوات بزنید و اگر دوست نداشتید نزنید. اما این که فقط برای خوشایند من کراوات نزنید ، کار درستی نیست .
شهید بهشتی از نقش اجبار در راندن افراد و جامعه به سوی نفاق و دورویی آگاه بود و به شدت تلاش می کرد مانع شکل گیری اجبارها شود اما افراطی گری ها بعدها و به خصوص بعد از ترورهای سال ۱۳۶۰ ، میدان دار شدند و دو پارگی ها و چندپارگی هایی در جامعه به وجود آوردند که آثار زیانبارش را اکنون هم مشاهده می کنیم.
ایشان ارزیابی از پیامد اجبار و تحمیل در حوزه اجتماعی داشتند؟
شهید بهشتی سال ۱۳۵۹ و در مراسم نخستین سالگرد شهادت استاد مرتضی مطهری، در فیضیه قم می گویند ، سعی نکنید دین را تحمیل کنید، زیرا اگر دین را تحمیل کنید ، مردم علیه شما طغیان خواهند کرد.
بحث نظری شهید بهشتی در کدامیک از آثار ایشان منعکس است؟ آیا به بحث هایشان به عنوان یک مصلح عمل هم می کردند؟
کتاب «نقش آزادی در تربیت کودکان» تالیف ایشان سرشار از تربیت انسان رشید و رشد یافته و اصلاح جامعه از کودکی است. شهید بهشتی دیدگاه های مندرج در این کتاب را به لحاظ عملی و تجربی در طول سالیان متمادی فعالیت در حوزه تعلیم و تربیت به بوته عمل گذاشت و نتایج عملی آن را مشاهده کرده بود. زندگی ایشان به لحاظ عملی سرشار از شواهد فراوانی در ارتباط با مدرسه های «دین و دانش» و «حقانی» در قم، مدرسه «رفاه» و روابط شان به لحاظ آموزشی و تربیتی با اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا و آمریکا است. کتاب «نقش آزادی در تربیت کودکان» بحث های اساسی برای اولیاء و مربیان، و پدر و مادرهایی داشت که در مدارس اسلامی قبل از انقلاب، فرزندانشان را ثبت نام کرده بودند.
برخی معتقدند شما تفاوت نگاه با پدرتان شهید بهشتی دارید و دیدگاه های ایشان را بر اساس نگاه خودتان تفسیر می کنید؟ این ادعا به ویژه در باره حجاب ، چقدر صحت دارد؟
آثار ایشان همگی در دسترس است. با توجه به دغدغه جدی ایشان در باره بحث انتخاب مبتنی بر آزادی و آگاهی، این بحث، به حوزه بحث حجاب هم تسری داشت. در مورد مساله حجاب، در هیچ یک از سخنرانی ها و مکتوبات ایشان پیدا نمی کنید که اجبار حکومت را توجیه یا توصیه کرده باشند. چندسال پیش که در باره دیدگاه های مرحوم بهشتی راجع به حجاب صحبت کردم، برخی، نواری از صحبت های مرحوم بهشتی مربوط به بعد از انقلاب بازنشر کردند که در آن، ایشان به خانم هایی که شرایط بعد از انقلاب را درک نمی کنند و با لباس نا مناسب در انظار عمومی حاضر می شدند، اعتراض و انتقاد می کند. البته ایشان این انتقاد را نه فقط به خانم ها که نسبت به آقایان هم دارند.
ببینید این نکته بسیار مهمی است که هر جامعه ای دارای یک سری کدهای اخلاقی مورد اجماع مردم است . این کدهای اخلاقی را فرهنگ عمومی و ارزش های مشترک آن جامعه تعیین می کنند. به طور طبیعی هر نوع لباس پوشیدن حتی در آزادترین کشورها مثل آمریکا، استرالیا، یا اروپا، مبتنی بر هنجارهای مورد توافق جامعه است. شما نمی بینید به هر فردی اجازه بدهند با هر نوع لباس و وضعیتی برای مثال سوار هواپیما یا وارد مراکز خرید بشود. بارها اخبارش را شنیده و یا دیده ایم که از ورود چنین افرای ممانعت به عمل آورده اند، و حتی فرد مسافر را از هواپیما پیاده کرده اند.
البته توجه داشته باشید کدهای اخلاقی بازهم نه تحمیل که انتخاب شده و از مواردی هستند که مردم در گفت وگوها و عرصه عمومی در باره این کدها به اجماع رسیده اند. به قول «جان راولز»، ارزش هایی با خصلت اجماع همپوش هستند.
مبانی نظری شهید بهشتی در این باره چیست؟
دو مقدمه در این باره باید مطرح بکنم: مقدمه نخست: رابطه تنگاتنگی میان نظر و عمل شهید بهشتی وجود دارد. به همین دلیل من ایشان را یک مصلح اندیشمند یا یک اندیشمند مصلح می دانم. فردی که در عرصه عمل با آنچه که در عرصه نظر دارد، یک رابطه منطقی برقرار می کند. این یک مقدمه.
مقدمه دوم شهید بهشتی دارای یک منظومه فکری است. او برخلاف بسیاری از معاصران خودش یک منظومه فکری و یک منظومه به هم پیوسته فکری دارد که همه اجزایش به یکدیگر مرتبط هستند و در کانون این اندیشه، مفهوم درک او از انسان اسلام هست. انسانی که از قرآن فهمیده می شود.
این مفهوم انسان، که مستند به آثار شهید بهشتی است، دارای وجه ممیزه ای است که او را نسبت به اندیشه های دیگر برتری می بخشد؛ این وجه ممیزه، انتخابگری انسان، شامل زن و مرد در اندیشه شهید بهشتی است. به عبارت دیگر انسان آفریده شده تا انتخابگر باشد. برای انتخابگری نیز نیازمند به دو پیش نیاز است: آزادی و آگاهی.
دو پیش نیاز آزادی و آگاهی، در انتخاب، چه نتیجه ای به دنبال دارد؟
هیچ انتخابی بدون آگاهی و آزادی ، انتخاب نیست. اما انتخاب مبتنی بر آگاهی و آزادی زاینده مسئولیت است.
شهید بهشتی در ۵ بخش رابطه بین انتخاب و مسئولیت را تعریف می کند: ۱- مسئولیت انسان در برابر خالق هستی و پروردگار عالم. ۲-رابطه انسان با خویشتن خویش. ۳- رابطه انسان با جامعه. ۴- رابطه انسان با طبیعیت و ۵- رابطه انسان با تاریخ. این ۵ رابطه وجوه مختلف زندگی آدمی را شکل می دهد.
این مبانی در نظرگاه شهید بهشتی چه پیامدهایی دارد؟
از نظر شهید بهشتی ، هیچ نظام تعلیم و تربیتی از خانواده گرفته تا مدرسه و حکومت، حق ندارد انتخاب گری انسان را زیر سوال ببرد؛ چنانکه خداوند عالم هم چنین چیزی را نه از پیامبرگرامی اسلام و نه از پیامبران ماقبل او خواسته است. یعنی هر چیزی که با انتخاب آزادانه مغایرت داشته باشد، نمی تواند به عنوان دین معرفی بشود.
پوششی که اسلام برای بانوی مسلمان میخواهد، بیش از هر چیز در جهت نگهبانی از عزت و کرامت زن و عزت و کرامت جامعه به صورت یک کل و پاکی و طهارت رابطه زن و مرد در خارج از دایره زناشویی و خانواده است. کسانی که این پوشش را و نقش آن را و معنی والای آن را تحریف میکنند و آن را به صورت بندی بر پای زن و بر ضد آزادی او معرفی مینمایند یا به راستی هوسکیشانی ناآگاهند و یا هواپرستانی آگاه که آگاهانه میکوشند تا رابطه زن و مرد در خدمت هوا و هوس آن دو باشند.
سایت بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید بهشتی، نظراتی منتشرنشده از شهید آیتالله بهشتی پیرامون «حجاب» را ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ منتشر کرد.
آخرین نظر ایشان در باب حجاب زن مسلمان حدود ۱۰ روز پیش از شهادت در جلسه توصیههای اخلاقی حزب جمهوری اسلامی بیان شده و میان این رأی و آرای پیشین تفاوتی وجود ندارد. نکته جالب اینکه بر خلاف نظر برخی از روحانیون که نظرات مترقی شهید بهشتی در باب حجاب را مربوط به دوره زندگی ایشان در آلمان میدانند و معتقدند نظر ایشان پس از انقلاب و در آخرین لحظات عمر تغییر کرده بود، رأی آخر شهید بهشتی در باب حجاب زن مسلمان آنقدر صریح و گویاست که راه را بر تفاسیر دلبخواه و من عندی از آرای ایشان میبندد.
آرای شهید بهشتی در بیان حکم حجاب زن در اسلام شش مساله را توضیح میدهد:
۱- حجاب برای احترام به زن و بالا بردن شخصیت وی وضع شده است.
۲- حجاب نباید محدودیتی برای کار و فعالیت اجتماعی زن ایجاد کند.
۳- حجاب برای جلوگیری از هوسانگیزی و شهوترانی است.
۴- نباید سختگیری اعراب با زنان را جزئی از احکام اسلامی به حساب آورد.
۵- حجاب منحصر در چادر نیست و بلکه روسری و مانتو برای پوشیدگی و فعال بودن زن مناسبتر است.
۶- کسی نباید متعرض پوشش غیر چادر زنان در اماکن و نهادهای حکومتی و اسلامی شود.
این شش مساله در مواضع و سخنان متعدد شهید دکتر بهشتی توضیح داده شده است.
وی در سخنرانی با عنوان «جایگاه زن در اسلام» که به زبان آلمانی در اروپا ایراد کرده از تجربه اعراب لبنان در خصوص حجاب زن در اسلام سخن میگوید. این متن از اولین اسناد آرای شهید دکتر بهشتی درباره بحث حجاب است. در این سخنرانی شهید بهشتی به سه نکته مهم توجه میدهد:
۱- نباید سختگیری اعراب با زنان را جزئی از احکام اسلامی به حساب آورد.
۲- زن نمیتواند زیباییهایش را در برابر چشم مردان ظاهر کند.
۳- حجاب مانع کار کردن زنان نیست.
به بخشی از این سخنرانی توجه کنید:
«ما در تابستان سال جاری در مناطق کوهستانی لبنان بودیم. من از اهالی آنجا پرسیدم آیا زنان هم به مساجد میروند؟ در پاسخ گفتند: نه در اینجا زنان به مسجد نمیروند. پرسیدم چرا؟ در پاسخ مسائل مختلفی را گفتند، چون بعضی از زنان در لبنان تقریباً بدون حجابند و اگر آنها بدون حجاب وارد مسجد شوند، برای مجالس و مجامع مسجدی صورت خوبی ندارد. اگر مسلمانان به این نحو (یعنی بدون حجاب) وارد مسجد شوند و در مساجد شرکت کنند، به نظر میآید که اسلام اینگونه خواسته است. بعضیها هم به نحو دیگری میخواستند ثابت کنند. اما با یک ساعت بحث توانستم مردم را در آنجا راضی کنم که زنان از این نظر میتوانند و باید در هر صورت به مساجد بیایند. آنها هم گفتند: بله، بله کاملا حق با شماست. ما از حالا سعی میکنیم این مساله را برطرف کنیم. بعضی از بانوانی که در آنجا بودند بسیار خرسند شدند که در آنجا من این بحث را در میان گذاشتهام و آنها گفتند: ما علاقهمندیم که به مساجد برویم و میخواهیم بدانیم و اسلام را بشناسیم و غیر از مساجد امکان کمتری برای این کار را داریم. این فقط یک مثال بود اما من معتقدم که این ممنوعیت یا این وضعیت که زنان در بخشی از لبنان اجازه وارد شدن به مساجد را ندارند، به یک سنت بسیار بسیار قدیمی اعراب برمیگردد و بر پایه آن سنت پایهریزی شده است که اعراب با زنانشان سختگیرانه برخورد و رفتار میکردند. اینطور نیست؟ به عقیده من دلیل واقعی این برخورد مردان در بخشی از لبنان با زنان از این جهت است. در هر صورت اینطور است و من نمیتوانم طبعا بگویم که در شهرها و روستاهای ایران هم زنان به مساجد میروند، شما کاملا حق دارید. از این جهت در حقیقت ما از ایران نمیشنویم که آیا زنان اجازه شرکت در مسجد را دارند؟ برای من هم یک چیز جدیدی است. چرا نمیتوانند؟ مسلم است که زنان در مساجد شرکت میکنند! چرا؟ چون ما در سراسر ایران میتوانیم مطلع شویم که زنان میتوانند به مساجد وارد شوند.
البته زنان و مردان را به وسیله یک پرده در هنگام خواندن نماز جدا میکنند. من گفتم این کار نیز ضروری نیست چون بهترین و بالاترین مثال در این مورد حضور زنان و مردان در مساجد مقدس در مکه است. اگر حضور زنان و مردان در مساجد بزرگ را میتوان دید، پس چرا در جای دیگر و در مساجد دیگر نتوانند مردان و زنان حضور داشته باشند؟
اسلام میخواهد که زنان پوشش داشته باشند و چرا اینگونه است؟ چون اسلام میخواهد زن در محیط و جامعه اینگونه ظاهر نشود که تمام زیباییهای زن قابل دیدن باشد و زنان به نشان دادن زیباییهایشان در برابر چشمان مردان الزام ندارند. آیا زن الزام دارد زیباییهایش را نشان دهد؟ نه! آیا زن میتواند زیباییهایش را نشان دهد؟ آیا اجازه دارد؟ نه! من یک بار در یک جمعی بودم و همین موضوع هم در آنجا بحث شد و آقایی در آنجا پرسید مثلا چرا باید زنان حجاب داشته باشند؟ آیا زنان میتوانند هر کاری را که بخواهند انجام دهند؟ من گفتم طبعا و مسلما بله. بعضی از خانمها در آنجا هم بودند. من گفتم بله. مثلا اگر زنان پوشش داشته باشند، نمیتوانند چیزی که من میگویم را بفهمند؟ آیا نمیتوانند نظراتشان را بیان کنند؟ آنها هر کاری را میتوانند انجام دهند. فقط روابط زن و مرد به صورت روابط خانوادگی تعیین شده است. اینطور نیست؟» (۱)
در پرسش و پاسخ دیگری شهید بهشتی تاکید میکند که اسلام حجاب را برای احترام به زن مقرر کرده است. نیز در این متن، حکم حجاب زنان غیرمسلمان و زنان بادیهنشین را بیان میکند: «این حجابی که در اسلام عرض کردم زن سرش را بپوشاند، تنش را بپوشاند، دست و صورتش باز باشد، بیاید بیرون؛ این حجاب را هم اسلام به عنوان احترام به زن مقرر کرده است. صریح قرآن این است. اصلا صریح دین ما این است و لذا زن مسلمانی که بیحجاب میآید بیرون، دیگر مرد واجب نیست به او نگاه نکند. البته نه نگاه از روی شهوت؛ نگاه از روی شهوت که حرام است مطلقا. ولی نگاه معمولی به موی سر زنی که خودش را بیحجاب میآورد بیرون، حرام نیست دیگر. برای اینکه آن زن خودش احترام خودش را از بین برده. اگر غیرمسلمان باشد، همینطور دیگر. فرقی نمیکند. باز نه از روی شهوت. این مطلب را من تکرار کنم؛ نه از روی شهوت، نه نگاههای هوسآلود، فقط نگاه طبیعی، نگاه عادی، نگاهی که به یک مرد میکند. در صورتی که به یک زنی که معمولا خودش را در حجاب نگه میدارد، یک خانمی الان خودش را در حجاب نگه میدارد. در این اتاق نشسته، خیال میکند مردی نمیآید. اینجا اگر این مرد بداند که این سرش باز است، بیاید داخل، نگاه کند، حرام است. برای اینکه این آمده احترام او را هتک کرده. بنابراین مسأله حجاب و حرام بودن نگاه به موی زن، احترام اسلام به زن است. این صریح آیه قرآن است و صریح روایات ماست و لذا در روایات از امام سوال میکنند. خدا رحمت کند مرحوم شیخ هادی شیرازی به این مطلب فتوا میداد. از امام سوال میکنند که این زنهای بادیهنشین که موی سرشان را نمیپوشانند و به شهر میآیند، اینکه ما به آنها نگاه میکنیم، چطور است؟ فرمود حرام نیست نگاه کردن به آنها؛ برای اینکه آنها خودشان این حق را شکستند و اگر به آنها بگویید نکن، به گوششان نمیرود. البته تعبیر روایت این است: «لاَنَّهُنَّ اذا نُهینَ لا یَنْتَهینَ». بنابراین حتی مسأله حجاب در اسلام احترام به زن است. یعنی برای بالا بردن شخصیت زن است.» (۲)
شهید بهشتی در مصاحبه دیگری به تاریخ مهر ۱۳۵۹ یکی از صریحترین آرای خود را در باب حجاب زن در اسلام بیان میکند:
«پوششی که اسلام برای بانوی مسلمان میخواهد، بیش از هر چیز در جهت نگهبانی از عزت و کرامت زن و عزت و کرامت جامعه به صورت یک کل و پاکی و طهارت رابطه زن و مرد در خارج از دایره زناشویی و خانواده است.
کسانی که این پوشش را و نقش آن را و معنی والای آن را تحریف میکنند و آن را به صورت بندی بر پای زن و بر ضد آزادی او معرفی مینمایند یا به راستی هوسکیشانی ناآگاهند و یا هواپرستانی آگاه که آگاهانه میکوشند تا رابطه زن و مرد در خدمت هوا و هوس آن دو باشند. راستی اگر قرار است بانویی در خدمت پزشکی، آموزش، مخابرات، دفترداری، ماشیننویسی و یا خدمات سودمند دیگر باشد و به راستی اگر قرار است این کارآیی و مهارت و فن در خدمت جامعه قرار گیرد، چرا این بانوی فعال دارای «پوشش اسلامی» نباشد؟
شهید دکتر بهشتی در سخنرانی دیگری با عنوان «آزادی در اجتماع» که به تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۵۹ ایراد کرده ضمن تاکید بر نقش ایمان در حجاب زن در اسلام اشارهای به نوع و اندازه پوشش زنان و تربیت صحیح اخلاقی کرده تا تربیت اجتماعی صورت صحیحی به خود گیرد. بخشی از این سخنرانی را با هم میخوانیم: «یک نمونه نقش مؤثر تربیت عفت نفس در زن و مرد در تنظیم و بهبود برخورد اجتماعی زن و مرد در صحنه حج دیده میشود. یک آزمایشی که هر سال تکرار میشود. درست است که باید به کمک بسیاری از نظامات اجتماعی دیگر جلوی طغیان جنسی را گرفت اما نقش ایمان، نقش عامل معنوی، نقش عفت متکی به ایمان را در این مورد نباید نادیده بگیریم و رفقا با کمال تأسف در جامعه دینی ما این نقش رو به ضعف است. حجاب زن رو به ضعف است و بسیار بد است. زن باید در جامعه طوری بیاید که لااقل هوسانگیزی او کم بشود و حالا ما نمیگوییم از بین برود اما کم بشود. خیلی فرق است بین یک زنی که اندامش پوشیده است (سرش) موهایش پوشیده، دستش پوشیده، تنش پوشیده، پاهایش پوشیده حالا یا با چادر یا با روسری و پالتو و شلوار ولی بالاخره پوشیده و بین زنی که نیمهبرهنه میآید بیرون. رعایت حجاب اسلامی در کم کردن فساد جنسی، فساد اخلاقی ناشی از بیبندوباری جنسی درست است و ما باید روی آن تکیه کنیم اما این فقط یک پایه مطلب است. یک پایه بزرگ مطلب، تربیت زن و مرد مسلمان است به طوری که در برخورد با یکدیگر مواظب باشند که چه میکنند و کجا هستند. قرآن (یک جا به زن و مرد مسلمان میگوید) یک جا به زنان مسلمان میگوید پوشیده بیایید. بیش از یک جا به زن و مرد مسلمان میگوید در برخورد با یکدیگر چشمچرانی و هیزی نکنید. ای پیغمبر به مردان مسلمان بگو در برخورد با زنان چشمشان را به آنها ندوزند و به زنان مسلمان بگو که در برخورد با مردان به آنها چشم ندوزند. هیز به هم نگاه نکنند، برخوردشان برخوردی پاک و نگاهشان نگاهی پاک باشد.»
آخرین رأی شهید بهشتی در باب حجاب مربوط به سخنرانی در جلسه حزب جمهوری اسلامی در ۲۷ خرداد ۱۳۶۰، ۱۰ روز قبل از شهادت ایشان است. شهید بهشتی در این نظر صریحا تاکید میکند که نوع و اندازه حجاب از نظر او به عنوان یک اسلامشناس چیست و وظایف مسلمانان دیگر در قبال زنان مسلمان با این پوشش اسلامی چگونه تعریف میشود:
«ما اعلام کردهایم که شلوار و روپوشی که تنگ نباشد و روسری کامل، پوشش اسلامی است. مبادا در حزب نسبت به این پوشش حساسیت بیجا باشد. دیگر دوباره از مواضع قطعی اعلام شدهمان برنگردید. چادر پوشش است، شلواری که تنگ نباشد و روپوشی که تنگ نباشد و روسریای که کافی باشد هم پوشش کامل اسلامی است. بنابراین، اگر خواهری با این پوشش بیاید در حزب – یا در مناطق، حوزهها یا کلاسها – مبادا خواهر یا برادری متعرض او بشود و به او انتقاد کند. این انتقاد نابهجا و غیر وارد است. مواضع مشخص خودمان را رعایت کنیم.»(۵)
منابع:
۱- «جایگاه زن در اسلام». منتشر نشده. آرشیو بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید بهشتی.
۲- منتشر نشده. آرشیو بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید بهشتی.
۳- نقش اجتماعی و حقوقی زن در اسلام. علی محمدی گرمساری. ۱۳۶۰ قم.
۴- «آزادی در اجتماع». منتشر نشده. آرشیو بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید بهشتی.
۵- حزب جمهوری اسلامی، گفتارها، گفتوگوها، نوشتارها. شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی. بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر بهشتی. انتشارات روزنه، تهران۱۳۹۰، ص ۲۰۴.
انتهای پیام