آپارتایدستان!
رضا نصری، حقوقدان و تحلیلگر مسائل بینالملل در کانال تلگرامی خود نوشت:
سالهاست ایران در مجامع بینالمللی به جای «اسرائيل» از اصطلاح «رژیم صهیونیستی» استفاده میکند. این اصطلاح کاستیهایی دارد و پیشنهاد میشود به جای آن از اصطلاح «آپارتایدستان» استفاده شود. به چند دلیل:
اول اینکه اصطلاح «رژیم صهیونیستی» (Zionist regime) برای مخاطب عام در سایر کشورها اصطلاح محسوس و ملموسی نیست. چه بسا درصد بالایی از مخاطبان عام در سایر کشورها اصولاً متوجه منظور ایران از این اصطلاح نشوند. در نتیجه، چندان جلب مخاطب نمیکند.
دوم اینکه اصطلاح «صهیونیست» آن بارِ منفی و قُبحی که ایران تصور میکند در ذهن مخاطب خارجی متبادر نمیکند. به بیان دیگر، نسل فعلی در بسیار از کشورها اصولاً یا با تاریخچه «صهیونیسم» آشنا نیست (تا نسبت به آن موضع منفی خاصی داشته باشد) یا اینکه «صهیونیسم» را صفت ناپسندی نمیداند. حتی در واژه «صهیونیست» نوعی مشروعیت مذهبی مستتر است که با هدف مشروعیتزدایی – که ایران در پی آن است – مغایرت دارد. به بیان دیگر، از دید مخاطب بینالمللی اینکه یک «رژیم» براساسِ مبانی و اصول «صهیونیسم» تشکیل شده باشد – اگر امر مثبتی نباشد – دستکم چندان محلی از اعراب ندارد!
سوم اینکه صهیونیسم از نظر حقوقی نیز – به ويژه از منظر حقوق بشر – حساسیتبرانگیز یا حاوی تاثیر و بارِ منفی خاصی نیست. تلاشها در سازمان ملل برای برابرسازی آن با «نژادپرستی» نیز تا حدود زیادی عقیم مانده است.
چهارم اینکه این اصطلاح برای سیاستمداران غربی و حامیان اسرائيل نیز هیچ هزینه حیثیتی و سیاسی خاصی ایجاد نمیکند. چه بسا بسیاری از آنها خود را با افتخار «صهیونیست» میخوانند کمااینکه آقای بایدن در سفر اخیر خود به اسرائیل مجددا بر صهیونیست بودن خود تاکید کرد!
در نتیجه، در مجموع اصطلاح «رژیم صهیونیستی» کارکرد و کارآمدی خاصی برای ایران ندارد. در بهترین حالت یک اصطلاح خنثی است که غیر از قشر خاصی از فعالان سیاسی، کمتر کسی متوجه قبح و منظور ایران از استفاده از آن میشود.
حال اینکه واژه #آپارتایدستان چند ویژگی دارد:
۱) اول اینکه نسل کنونی و افکار عمومی جهان با واژهٔ «آپارتاید» آشنایی بیشتری دارد و با شنیدن آن بلافاصله مفاهیمی مانند تبعیض، ظلم و نژادپرستی در ذهن آن تداعی میشود. در نتیجه، نسبت به آن حساسیت و موضع صریحتری نشان خواهد داد.
۳) دوم اینکه تاکید بر واژهٔ «آپارتاید» مستعد جلب توجه و حمایت اقلیتها – از جمله کلیمیانی – است که همواره از تبعیض و ظلم نژادی رنج بردهاند یا بخاطر حافظه تاریخی یا مبانی اعتقادی خود با آن مخالفت ورزیدهاند. واژهٔ صهیونیسم چنین تاثیر مستقیم و بی واسطهای ندارد.
۳) سوم اینکه واژهٔ «آپارتاید» حاوی یک بارِ حقوقی و ناقل یک مفهوم استعماری است که حتی – طبق حقوق بینالملل – به مردم تحت ستم مجوز مبارزه مسلحانه میدهد. یعنی، برچسب «تروریسم» برای مبارزان با یک رژیم آپارتاید کارایی به مراتب کمتری خواهد داشت.
چه بسا کسانی که در زمان استقرار رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی به حزب ANC و نلسون ماندلا برچسب «تروریست» زده بودند، امروزه تلاش میکنند سوابق خود را پنهان کنند یا بابت آن عذرخواهی کردهاند.
۴) چهارم اینکه سیاستمداران اسرائیل نیز نسبت به این اصطلاح حساسیت ویژهای دارند چرا که میدانند انتساب آن به سیاستمداران غربی و شرقی – که اسرائیل مدام در پی حفظ حمایتشان است – برای آنها هزینهٔ حیثیتی و سیاسی زیادی در بر دارد. حداقل اینکه یک سیاستمدار سفیدپوست اروپایی یا یک مقام سیاسی ارشد سیاهپوست در آمریکا همواره بخاطر اتهام حمایت از یک رژیم آپارتاید در موضع دفاعی قرار خواهند گرفت.
حساسیت مقامات اسرائیلی و لابیهای آن در مورد واژه «آپارتاید» به اندازهایست که وقتی جیمی کارتر (رئيسجمهور اسبق آمریکا) کتابی تحت عنوان «اسرائيل: صلح نه آپارتاید» نوشت، لابیگران اسرائيل در آمریکا از او به دادگاه شکایت بردند و خواستار میلیونها دلار خسارت شدند.
و آخر اینکه نسبت دادن صفت «آپارتاید» به اسرائيل، نه تنها توجه را به نقض حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی جلب میکند، بلکه نسبت به مسلح بودن چنین رژیمی به سلاح هستهای نیز ایجاد حساسیت خواهد کرد. در نتیجه، تثبیت این اصطلاح در مجامع بینالمللی راه را برای کارزارها و تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک برای خلع سلاح این رژیم – مانند رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی – و قرار دادن تاسیسات آن تحت نظارت بینالمللی هموارتر خواهد شد.
حال اینکه واژهٔ «صهیونیسم» نه تنها چنین کارکردی در این حوزه ندارد بلکه اسرائيل را در موضع «مظلوم» و «محق» در دفاع از موجودیت خود – ولو با سلاح هستهای – مینشاند.
از این رو، پیشنهاد میشود روابط عمومی وزارت خارجه ایران – و همچنین سایر نهادهای دینی و دولتی – نسبت به جایگزینی اصطلاح «رژیم صهیونیستی» با واژه «آپارتایدستان» تامل کنند.
انتهای پیام