خرید تور تابستان

سه در یک: نوار منتظری، بابک زنجانی و علم الهدی

«محمد توکلی» در سه یادداشت کوتاه ارسالی به انصاف نیوز درباره ی سه موضوع هفته نوشت:

1 – وقایعِ مگو

این حوادث را به یاد بیاورید: «اشغال سفارت امریکا و استعفای دولت موقت، اعدام های اواخر دهه ی 60، عزل مرحوم منتظری، قتل های زنجیره ای، 18 تیر 78، اعتراضات پس از انتخابات 88»

این ها چند مورد از وقایع پر سر و صدایی هستند که در این چهار دهه ی پس از انقلاب رخ داده است. بازتاب این حوادث در صداوسیمای ما چگونه بوده است؟ از برخی از این چند واقعه ی نزدیک به سی و چهل سال می گذرد و این سکوت حتی اگر به بهانه ی مصلحت هم بوده باشد دیگر بلاوجه است. آنچه از این سکوت آزاردهنده تر است قرائت های یکسویه ای است که از آن وقایع تاریخی ارائه می شود.

قسمت بامزه ی ماجرا اینجاست که حضرات تصمیم گیر در صداوسیما همواره از سوءاستفاده های شبکه های خارجی که “معاند” می خوانندشان می نالند اما خودشان با سکوت نابجایی که در قبال این حوادث از خود نشان می دهند زمینه ی مساعدی را برای میدانداری آن ها فراهم می کنند. در موضوعاتی هم که این سکوت در ظاهر شکسته می شود چنان خوانش یک طرفه ای از واقعه ارائه می شود که آدمی شکرگزار سکوتشان شود.

حتی درباره ی واقعه ای مثل 18 تیر 78 با گذشت قریب به بیست سال، هنوز صداوسیمای ما که “رسانه ی ملی” اش می خوانند یک گفتگوی نیم ساعته هم با مقامات وقت دولت انجام نداده است.

همین مدل رفتاری است که باعث می شود یک فایل صوتی که در آن حرف جدیدی گفته نشده یا یک سند که اعتبار چندان بالایی هم ندارد یا امثال این ها باعث هرج و مرج ذهنی و تلاطم بین افراد پیگیر این موضوعات می شود.

اگر صداوسیمای ما این محافظه کاری های مضحک را کنار بگذارد و دست از سکوت و یکجانبه نگری بکشد آنگاه می توانند جلوی تاثیرگذاری رسانه هایی که “معاند” می خوانند را بگیرند.

وقایعی از جنس اعدام های دهه ی 60 بیخ ریش این مملکت است تا وقتی یاد نگیریم با هم گفتگو کنیم و درباره اش حرف بزنیم و “رسانه ی ملی” هم این گفتگوهای چند جانبه را به مردم ارائه دهد.

2 – پول یا اعدام؛ مساله این است

روزی که حکم اعدام بابک زنجانی اعلام شد اولین واکنش ها به این حکم چنین بود که: مگر مرگ این فرد برای کشور پول می شود، آن ها که کمی دوراندیش تر بودند و به فکر حل ریشه ای این جور غارتگری ها هم می گفتند: اعدام زنجانی علاوه بر اینکه پولی نصیبمان نمی کند باعث ناشناخته ماندن افراد پشت صحنه ی این پرونده می شود.

در چند روز اخیر که شریک تاجیک زنجانی اعلام کرده که حاضر است به شرط آزادی زنجانی بدهی ده هزار میلیارد تومانی او را بدهد بار دیگر این سوال مطرح است که “هزینه – فایده” آن حکم اعدام چگونه بوده است؟ نفتی ها به عنوان شاکی پرونده از همان روزهای اول اعلام کرده بودند که در صورتی که زنجانی بدهی کلانش را پرداخت کند از او شکایتی نخواهند داشت و حالا در شرایطی هستیم که چند قدم بیشتر تا تسویه شدن این بدهی فاصله نداریم، اما یک مشکل بزرگ بر سر راه است و آن حکمی است که دستگاه قضا برای این فرد صادر کرده است: “اعدام، به جرم افساد فی الارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی”.

نتیجه ی چنین حکمی طبیعتا این است که شرط رستم اف برای پرداخت آن بدهی محقق نخواهد شد. مسوولان ارشد دستگاه قضا برای حل این مساله باید اندیشه ای کنند و در مراحلِ تجدید نظرِ این پرونده فکر دیگری کنند، به دو دلیل مشخص؛ علت اول این است که با چنین حکمی باید خواب رسیدن به پول چپاول شده توسط زنجانی و یارانش را دید زیرا امکان تحقق شرط شریک او وجود ندارد، و علت دوم هم همان است که در ابتدای مطلب گفته آمد: اعدام بابک زنجانی تنها باعث سر به مهر ماندن رازهایی می شود که با برملا شدنش می توان جلوی تکرار فجایعی مثل این غارتگری ده هزار میلیارد تومانی را گرفت.

آیا تجزیه طلب ها رفتاری غیر از این دارند؟

تجزیه طلب ها در بسیاری از کشورهای جهان حضور دارند. در ایران خودمان هم هستند، هر چقدر هم جریان رسمی چشمش را بر بودنشان ببندد و نبیندشان نمی توان واقعیت را نادیده گرفت. آن ها در کشورهای مختلف خواهان استقلال از حکومت مرکزی اند و علاقه مند هستند که در جغرافیایی که داعیه ی استقلالش را دارند قوانینی مجزا از قوانین دولت مرکزی وضع و اجرا کنند.

اشتباه نکنید؛ موضوع این نوشته نقد تجزیه طلبی یا برشمردن ویژگی های تجزیه طلب ها نیست، موضوع این چند خط اقدامات چند سال اخیر امام جمعه ی مشهد است که در روزهای اخیر با چراغ سبز برخی و انفعال دولت و همچنین همراهی مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) مشهد پررنگ تر از همیشه نمایان شده است.

قطعا دامان آیت الله علم الهدی نماینده ی محترم ولی فقیه در خراسان رضوی به تجزیه طلبی آلوده نیست و خدای ناکرده غرض، نسبت دادن این صفت به ایشان نیست اما به واقع این نوع رفتارهایشان چیزی جز رفتارهای گروه های تجزیه طلب را به ذهن متبادر می کند؟ آیا این شباهت برای عقلای قوم و حتی خودِ ایشان دلواپسی آور و نگران کننده نیست؟

اگر امروز فکری به حال این وضعیت نشود در آینده این ماجرا پیچیده تر از این خواهد شد، می توان این وقایع را به لغو چند کنسرت در مشهد تقلیل داد و از کنارش به سادگی گذشت اما خوب است یک بار هم از این زاویه نگاهش کنیم هر چند که شاید در ظاهر بدبینانه باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. درود و آفرین بر شما جناب محمد توکلی ،
    نگاه شما از این زاویه واقعا درست و منطقی است .
    چشم ها را باید شست و طور دیگر ( این طوری) باید دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا