دو روایت متناقض از وین
روزنامه جهان صنعت نوشت: این دور از گفتوگوها در وین نیز بدون اینکه به نتیجه مشخصی برسد، تمام شد و تیم مذاکرهکننده برگشت. گفته شده که مذاکرات و رایزنیها بین طرفها ادامه خواهد داشت اما اصلا معلوم نیست که چه زمانی دوباره طرفین به وین برگردند یا اینکه در جای دیگری پای میز مذاکره بنشینند.
این نامعلومی و ابهام به این زودی هم رفع نخواهد شد زیرا همزمان با پایان دور اخیر گفتوگوهای رفع تحریم در وین، اخباری مبنی بر آماده شدن «متن نهایی» نحوه بازگشت آمریکا به برجام در رسانههای غربی منتشر شد؛ اخباری که با تاکید بر «نهایی و غیرقابل مذاکره» بودن متن مذکور، از این حکایت میکرد که پیشنویس مذکور مبنای تصمیمگیری طرفهای گفتوگو است.
آنطور که دیروز روزنامه دولت نوشته بود اما آنچه به عنوان متن نهایی از جانب طرف غربی در رسانهها مطرح شده، چند پیشنهاد مورا است که به طرفهای درگیر در مذاکرات ارائه شده و این پیشنهادات را به هیچ عنوان نمیتوان متن نهایی و غیرقابل مذاکره قلمداد کرد.
نکته قابل توجه دیگر این بود که روزنامه دولت در یادداشت بر اینکه زمان به نفع ایران است، تاکید داشت و این یعنی نباید منتظر باشیم در اسرع وقت خبر قابلتوجهی درباره احیای برجام بشنویم.
در عین حال خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «با وجود آن که هیات مذاکرهکننده ایران نقطه نظرات خود درباره پیشنهادات اخیر مورا را شفاهی به او منتقل کرده، اما همچنان با هماهنگکننده در ارتباط بوده و مواضع تفصیلی خود را به صورت مکتوب به هماهنگکننده مذاکرات ارائه خواهد کرد. با وجود آنکه مورا متن مورد نظر خود را به عنوان «متن نهایی» توصیف کرده، اما تصمیمگیری درباره آن در حوزه صلاحیت طرفهای مذاکره است و تا زمان عدم توافق روی همه چیز، نمیتوان از حصول توافق و متن نهایی صحبت کرد.»
گفتنی است، نورنیوز یعنی رسانه نزدیک به شورای امنیت نیز در واکنش رسانههای غربی و البته اروپاییها، در توئیتی نوشته است: «اتحادیه اروپا در پایان این دور از مذاکرات وین با هماهنگی آمریکا تلاش کرد متن مورد توافق مورا – مالی را به عنوان «متن نهایی» جا بزند تا ایران را زیر فشار، مجبور به پذیرش آن کند. حال آنکه آنها فقط هماهنگکننده هستند نه طرف مذاکرات، لذا صلاحیت تعیینتکلیف در این خصوص را ندارند.»
همه این مواضع و اظهارات است که ارائه یک تحلیل دقیق و ترسیم یک چشمانداز روشن از آینده مذاکرات را سخت کرده است.
با این حال شاهدیم که اغلب کارشناسان ناامیدانه از ادامه گفتوگوها گفته و معتقدند که بلاتکلیفی فعلی ناشی از بیمیلی طرفین به پذیرش مسوولیت شکست مذاکرات است.
شکست یا شانس دوباره؟
علی بیگدلی تحلیلگر مسائل بینالمللی یکی از همین تحلیلگران است. او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «ایران دو انتظار دارد که هیچیک قابل برآورده شدن نیست. نخست بحث نادیده گرفتن نظارت پادمانی است که کار بسیار سخت و دشوار است. ایران میخواهد که آژانس پیشرفتهای هستهای ایران، گسترش سایتها، تولید سانتریفیوژهای پیشرفته را نادیده بگیرد و گروسی نیز این خواسته را به شورای حکام منتقل کند. شورای حکام نیز این خواسته را قطعا نمیپذیرد چون آژانس نهاد فنی و مستقلی است. اگرچه که آقای امیرعبداللهیان با آقای دبیرکل سازمان ملل صحبت کرده اما او هم نمیتواند کاری انجام دهد چون این انتظار سخت و سنگینی است که میتواند به عنوان یک بدعت در آژانس باقی بماند.»
وی افزود: «مساله دوم این است که ایران میخواهد همه تحریمها برداشته شود. آنطور که گفته میشود تاکنون ۱۷۵۰ تحریم علیه ایران اعمال شده و بایدن بخشی از آن یعنی حدود ۱۰۰۰ تحریم که جزئیتر بود را برداشته است. برداشتن بقیه تحریمها اما دیگر در اختیار بایدن نیست یعنی رییسجمهور توان لغو آن را ندارد. لذا این دو انتظار ایران خلاف مقررات حاکم بر آژانس و نظام سیاسی آمریکا است. به همین خاطر هم آمریکا در این مذاکرات اخیر خیلی بیسر و صدا شرکت کرد و حتی صدای خیلی از خبرگزاریها هم درآمد و گفتند که چرا آمریکا هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد.»
وی ادامه داد: «به هر حال این دو موضوع خیلی مهم مذاکرات دور هشتم را تقریبا با شکست مواجه کرد و به نظر نمیرسد که دو خواسته ایران محقق شود.»بیگدلی تاکید کرد: «به نظر من مذاکرات به پایان رسیده اما هیچکدام از دو طرف نمیخواهند اعلام کنند از مذاکرات خارج شدهاند یا مذاکرات با شکست مواجه شده است چون عواقب آن به زیان کشوری است که این را اعلام کند و در طول تاریخ به عنوان کشوری که مذاکرات را برهم زده، ثبت شده است.»
این کارشناس مسائل بینالمللی گفت: «شاید ایران تصور میکند باید صبر کند تا این دو سال و چند ماهی که از دولت بایدن مانده، بگذرد اما این محاسبه اشتباهی است و آمریکا نمیتواند کاری کند یعنی رییسجمهور بعدی آمریکا هم نمیتواند تحریم را از ایران بردارد. بنابراین ایران باید تصمیم قاطعی بگیرد. البته ایران نگران است که اگر امتیاز بیشتری به طرفهای اروپایی و آمریکایی بدهد، نتواند جواب انتظارات و اعتراضات مخالفان داخلی برجام را بدهد. یعنی هم گروههای راست افراطی و هم برخی در افکار عمومی ممکن است مقامات را مورد نقد قرار داده و بگویند که این همه هزینههای انجام شده و این غنیسازی که به ۶۰ درصد رسیده است چطور جبران خواهد شد و این مساله برای ایران مشکل شده است. البته ما همان موقع هم میگفتیم که نباید غنیسازی را آنقدر افزایش داد که کار به اینجا برسد اما ایران رویه خود را دنبال کرد. لذا اکنون وضعیت به قدری در هم پیچیده شده و انتظارات ایران به قدری بالاست که به نظر میرسد مذاکرات به پایان رسیده، بدون اینکه هیچیک از دو طرف این را اعلام کنند.»
او درباره چشمانداز مذاکرات فعلی گفت: «آقای انریکه مورا که معمولا خوشبین است، خیلی ابراز امیدواری به ثمربخشی این دور از مذاکره نکرده است. در عین حال آقای رابرت مالی از ابتدا گفته بود که پیشنهادات ایران برای ما قابل پذیرش نیست. در واقع اختلافاتی بین غربیها ایجاد شده است و نمیدانند با ایران چه کار کنند. به خصوص که الان اروپا نیازمند انرژی است و حتی چند روز قبل خبرگزاری فرانسه اعلام کرده که ماکرون و شولتش میخواهند به مسکو رفته و با پوتین صحبت کنند تا تحریمها را بردارند تا نفت و گاز روسیه روانه اروپا شود.»
بیگدلی همچنین گفت: «اروپا خیلی به انرژی نیاز دارد تا در مقابل روسیه مقاومت کند بنابراین اروپاییها خیلی به نفت و گاز ایران نیاز دارند و ایران هم این نیاز را گروگان گرفته است. البته غربیها تا الان به این گروگانگیری تن ندادهاند و این خیلی مساله را پیچیده کرده است. اکنون سطح انتظارات به مرحلهای رسیده که حتی غیرقابل طرح است لذا ممکن است هر دو طرف بدون اعلام شکست، از ادامه مذاکرات عقبنشینی کنند و البته در حالت محدودی هم ممکن است در داخل ایران رایزنیهایی صورت بگیرد و موضع جدید اتخاذ شود و به نوعی فرصت دیگری به ایران بدهند. به هرحال هنوز مذاکرات قطعا شکست نخورده است.»
یک مذاکره با دو روایت
حسن بهشتیپور تحلیلگر مسائل بینالمللی مثل بیگدلی قائل به این نیست که ایران خواستههای غیرقابل تحقق است اما در این موضوع با او اتفاق نظر دارد که دعوای فعلی بر سر پذیرش مسوولیت شکست مذاکرات است.
او در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «واقعیت این است که ما عملا با یک مذاکرات با دو روایت مواجه هستیم: روایت اروپاییها و روایت ایرانیها. از آنجایی هم که روایت ایرانی با جزئیات منتشر نشده نمیتوان دقیقا گفت که طرف ایرانی دقیقا چه میخواهد. اما روشن است که سه موضوع از نگاه ایرانیها هنوز مساله است. یکی از این موارد بحث پایان دادن به اختلافات با آژانس از طریق سیاسی است. ایران میخواهد در این مذاکرات مسائل گذشته یک بار برای همیشه پایان یابد. یعنی اینکه هر بار اطلاعات تازهای درباره مسائل گذشته پیدا شد، اتهامات تازهای به ایران وارد نشود. انتظار ایران این است که از دل مذاکرات وین یک تصمیم بیرون آید که نهایتا مسائل گذشته برای همیشه پایان یابد. البته اگر ایران اقدام تازهای انجام دهد باید از سوی آژانس مورد رسیدگی قرار بگیرد اما اینکه مسائل گذشته دوباره و چندباره مطرح شود، پذیرفته نیست.»
وی افزود: «خواسته دوم ایران این است که یک توافق پایدار ایجاد شود یعنی طرفهای بازرگانی ایران مطمئن باشند که آمریکا دوباره تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع نخواهد کرد. البته نمیدانیم که این اطمینان چطور حاصل خواهد شد و جزئیات آن را نمیدانیم.»بهشتیپور همچنین گفت: «طرف ایرانی میگوید که باید از نظر اقتصادی منتفع شوم. به عبارت دیگر میخواهد داراییهای مسدودشده ایران آزاد شود. ظاهرا غربیها با این بند مشکلی ندارند. منابع غربی میگویند که صد میلیارد دلار از دارایی مسدودشده ایران به تدریج آزاد میشود اما ترتیبات و چگونگی آن را نمیدانیم.»
وی ادامه داد: «در روایت اروپایی اما این را داریم که یک متنی آماده شده و با آمریکاییها هم توافق کردهاند و ایران هم جای مذاکره ندارد یعنی طرف غربی عادت کرده متنی را مقابل ایران بگذارد و بگوید که همین متن است و جای چانهزنی نیست. درحالی که در گذشته این طور نبوده و بعید است که در آینده نیز این طور باشد. طرف ایرانی آنطور که آقای باقریکنی گفته، حرفهای خود را به صورت شفاهی به طرف مقابل انتقال داده است. الان هم در تهران در سطح عالی گفتوگو و مذاکره میکنند تا تصمیم نهایی اتخاذ شود.»
بهشتیپور با ابراز امیدواری نسبت به اینکه «بخش دیپلماسی عمومی در ایران فعالتر باشد و برای افکار عمومی توضیح دهند که اصولا طرح اروپا چیست یا نقطه نظرات ایران چیست» گفت: «ما الان نمیدانیم که طرح جدید آقای بورل چیست و چه تفاوتی با طرحهای قبلی دارد لذا نمیتوانیم تحلیل دقیقی ارائه دهیم.»
وی تاکید کرد: «اینکه میگویند این طرح نهایی و غیرقابل مذاکره است نیز تلاشی برای فضاسازی رسانهای و قبولاندن طرح خودشان به ایران است. در گذشته هم طرحهایی دادهاند. مثل بورل چند ماه قبل طرحی داد که در قطر مورد گفتوگو قرار گرفت اما به نتیجه نرسید. حالا طرح خود را تعدیل کردهاند و میگویند که جای چانهزنی نیست. حالا باید دید که واقعا نیست و ایران میپذیرد یا ایران همچنان میخواهد خواستههای خود را تامین کند.»
این تحلیلگر مسائل بینالمللی خاطرنشان کرد: «به نظر من اکنون دعوا سر این است که کدام طرف شکست مذاکرات را گردن بگیرد. یعنی ایران میگوید که چون طرف مقابل خواستههای ما را نمیپذیرد مسوول به نتیجه نرسیدن مذاکرات است و آنها نیز میگویند که چون ایران طرح ما را قبول نمیکند، مسوول به نتیجه نرسیدن است. درحالی که به نظر من اکنون باید طرفین به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات باشند تا این موضوع بالاخره بعد از چندین سال حل شود. مردم به اندازه کافی مشکل و مسائل مختلف دارند و این مساله را باید به نحوی حل کرد نه اینکه مدام آن را کش داد و مذاکراتی رقم زد که از سال ۸۲ تا حالا انجام شده و به نتیجه نرسیده است.»
انتهای پیام