خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«خطای انسانی» در شلیک به میرحسین

محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی نوشتار تازه‌منتشرشده‌ی میرحسین موسوی نوشت:

انتشار متن تازه‌ای از میرحسین موسوی شاید بیشتر از آنچه خودِ او تصور می‌کرد با واکنش‌های مثبت و منفی گسترده‌ای همراه شده است. آقای موسوی در نوشتار تازه‌ی خود به دو موضوع مشخص پرداخته که هر دوی آنها ارتباط مستقیمی با آینده‌ی ایران و نظام سیاسی حاکم بر آن دارد. نخست، سیاست خارجی با تمرکز بر سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی در یک دهه‌ی اخیر و دو دیگر موضوع رهبر آینده. عجیب آنکه بررسی این هر دو با وجود اهمیت بسیار بالایی که در زندگی امروز و فردای تک‌تک مردم ایران دارد با محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های پر رنگی همراه است و در عمل امکان چندانی برای نزدیک شدن به آن در رسانه‌های رسمی نیست.

اما نخست‌وزیر دهه‌ی شصت در چه چارچوبی به این دو موضوع پرداخته و آیا می‌توان چارچوب نظری حاکم بر نوشته‌ی تازه‌ی موسوی را در مسیری خلاف انقلاب اسلامی تصور کرد؟ شاید در نگاه نخست و با توجه به همان محدودیت‌های پیش‌گفته در مورد این دو موضوع چنین تصور شود که میرحسین با چنین نگاهی به مسائل از چارچوب‌های نظام خارج شده و بر آن «خروج» کرده است. اما فارغ از برخی واژگان که حاشیه‌سازان پرونده‌ساز بر برجسته‌سازی همان‌ها تاکید دارند اصل و اساس آنچه موسوی می‌گوید هنوز و همچنان ذیل آرمان‌هایی که در انقلاب۵۷ وعده‌ی تحقق آن داده شد تعریف می‌شود. همانطور که بیانیه‌های او پس از انتخابات۸۸ نیز در همین چارچوب می‌گنجید و بر اساس آن بیانیه‌ها نمی‌توان سران اعتراضات۸۸ را در نقطه‌ای خارج از جمهوری اسلامی تعریف کرد. این واقعیت حتی مورد تایید و تاکید رهبری نظام هم قرار گرفته بود، آنجا که آیت‌الله خامنه‌ای حتی پس از آنچه در ادبیات رسمی نظام «حرمت‌شکنی عاشورای۸۸» نامیده می‌شود هم به مقام‌های ارشد امنیتی تاکید می‌کنند که آنچه رخ داده را به «سران فتنه و فتنه‌گران» [موسوی، کروبی، خاتمی و حامیان‌شان] منتسب و مرتبط نکنید.

برای فهم دقیق‌تر چارچوب فکری میرحسین موسوی می‌توان به واکنش‌ جناح‌های مختلف سیاسی و فکری به همین نوشتاری که اخیراً منتشرشده توجهی دوباره کرد؛ طیف قابل توجهی از براندازان از او فاصله می‌گیرند زیرا معتقدند آرمان میرحسین همان آرمان‌های انقلابی است که اینان را با آن کاری نیست. از واکنش‌های طیف قابل توجهی از براندازان که در سر سودای بازگشت به دوران پیش از انقلاب مردم ایران در سال۵۷ را دارند می‌توان فهمید که مسیر میرحسین نسبتی با مسیر آنان ندارد. پدافند «انقلابی‌ها» سال‌هاست در حال ارتکاب خطای بزرگی‌ست و «خودی» را هدف گرفته است؛ البته گریزی از این خودانتقادی نیست که گاه حامیان و مدعیان حمایت از موسوی و مانند او نیز با تفسیر و تحلیل‌هایی به دور از متن و چارچوب متن مورد نظر امثال میرحسین به پدافند «انقلابی‌ها» گرای نادرست داده‌اند.

اما شخص میرحسین موسوی؛ چه مخالفش باشیم چه موافق او و دیدگاه‌ها و کنشگری‌هایش این یک واقعیت است که میرحسین و آنچه می‌گوید مهم است و با وجود گذشت بیش از چهار هزار روز از زندانی شدن او در خانه‌اش هنوز و همچنان هر کنشی از او مخالفان و موافقانش را به تکاپو می‌اندازد. این وضعیت هم به شخص میرحسین بازمی‌گردد و هم به باز ماندن زخم۸۸. شاید اگر بر آن جراحت مرهمی بود بخشی از اهمیت میرحسین موسوی نیز کاسته شده بود؛ این هم خطایی دیگر است از پدافند «انقلابی‌ها»!

واقعیت این است که موسوی‌ها را از نظام راندن و آنان را مطرود و محصور ساختن کمکی به جمهوری اسلامی نکرده است و خسارت اندر خسارت بوده. آنان بر آنچه «حق» می‌پندارند جدی‌تر از قبل شده‌اند، تیغ واژگان‌شان تیزتر شده و مسیر گفت‌وگو میان اینان و آنان پر سنگلاخ‌تر؛ این است نتیجه‌ی آن حصر!

ممکن است در پاسخ گفته شود که پس جمهوری اسلامی با مخالفانش – بخوانید منتقدان – باید چه کند؟ پاسخ این سوال هم در سیره و کلام بزرگان دین آمده و هم در قانون اساسی همین جمهوری اسلامی که حضرات مدعی دفاع از آن در برابر مخالفانش هستند. راه مواجهه با مخالف و منتقدی که سلاحی جز «کلمه» ندارد روشن است؛ پاسخگویی، مدارا و گفت‌وگو. مطلقاً هیچ مسیر دیگر وجود ندارد که یک نظام سیاسی و مخالفانش بتوانند از آن جان سالم به در ببرند؛ گفت‌وگوی آزاد گزینه‌ی «برد – برد» است و هر مسیری غیر از آن باختی برای همه!

برای نمونه به واکنش‌های اصولگرایان مدعی «انقلابی» بودن به نوشتار تازه‌ی موسوی نگاهی کنید؛ آنچه در اکثریت قاطع واکنش‌ها دیده می‌شود توهین و تهدید و تهمت است. این سه نابودگر گفت‌وگو هستند و آغازگر نزاعی که به باخت همه منجر شده و خواهد شد. مسیر صحیح پاسخگویی است؛ اگر پاسخی هست به تک‌تک جملات میرحسین پاسخ دهید، صریح و قاطع هم پاسخ دهید و در کنار آن مجال نقد پاسخ‌هایتان را هم فراهم سازید تا گفت‌وگوی آزاد شکل بگیرد. انتهای این مسیر است که رستگاری همه با هم را خواهد ساخت.

شاید اگر تصمیم‌گیران نظام از ابتدا تا به امروز به توصیه‌ی درخشان حضرت امیر (ع) گوش فرا داده و آنان که «سخن تلخ» و یا به بیان امروزی، منتقدان را به‌عنوان نزدیک‌ترین‌ها به خود برمی‌گزیدند امروز، روز دیگری بود؛ ممکن است هنوز دیر نشده باشد و با بازگشت به آرمان‌های۵۷ و نگاه به حکومت علوی به پیروزی دست یابیم که در آن هیچ‌کس احساس شکست نکند.

البته می‌توان به برخی واکنش‌های شداد و غلاظ این دو روز و همینطور سال‌های قبل‌تر از نگاهی دیگر نیز نگریست. آنان که به تئوری توطئه تمایل دارند و هر آنچه رخ می‌دهد را به دشمنان منتسب می‌کنند چرا در این موضوع نمی‌خواهند فرضیه‌ی نقش دشمن در ایجاد شکاف میان «السابقون» انقلاب را جدی بگیرند؟! چرا نباید تصور کنیم که صحنه‌گردانان حمله به میرحسین و دیگرانی از جنس او خواسته یا ناخواسته در پازل دشمنی حرکت می‌کنند که تفرقه‌اندازی سیاست رسمی اعلام‌شده‌ی اوست؟!

حالا چه می‌توان کرد؟

برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید فضای بحث و گفت‌وگو را گشود. باید اجازه داد که اگر حرفی از ۸۸ در گلو مانده بیان شود، اگر نقدی به عملکرد سرداران شهید در سیاست داخلی و خارجی است گفته شود، اگر سخنی درباره‌ی آینده‌ی رهبری در جمهوری اسلامی در محافل یواشکی نجوا می‌شود به فضای رسمی رسانه‌ای بیاید و… در یک کلام باید نقد را شنید و به آن پاسخ گفت؛ این لطف حاکمان نیست بلکه به حکم قانون و شرع وظیفه‌ای‌ست بر دوش حاکمان.

در این چهل و اندی سال هم سه سال نخست انقلاب را تجربه کرده‌ایم، هم وقایع خونبار پس از حرکت مسلحانه‌ی مجاهدین تروریست، هم اصلاحات ۷۶ تا ۸۴، هم آنچه پس از ۸۸ رخ داد و تا امروز ترکش‌های آن باقی مانده. اگر آنان که باید، کلاه خود را قاضی کنند و این قبض و بسط‌های سیاسی در هر کدام از این مقاطع زمانی را با عدل و انصاف به ارزیابی بنشینند بعید است که به این نتیجه نرسند که هر زمان به آرمان «آزادی» نزدیک‌تر بودیم رستگاری و پیروزی هم در دسترس‌تر بود و هر جا آزادی را سر بریدیم پیش از هر طرفی این نظام سیاسی بود که آسیب دید و سپس دیگران.

حضرات تصمیم‌گیر می‌توانند این چند کلمه را هم «تبلیغ علیه نظام» بپندارند و پرونده‌ای تازه بسازند و یا دستور حذف آن را صادر کنند اما با حذف این و آن نمی‌توان از این واقعیت فرار کرد که پیاده کردن امثال میرحسین از قطار انقلاب مثل پیاده کردن لوکوموتیوران قطار است…

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. در عجبم چرا كسي نمي گويد خائنين بايد محاكمه شوند؟؟؟
    خيانت و دشمني بعضي از فرزندان خواص و امثال كروبي و ميرحسين نه تنها كمتر از دشمني اسرائيل و امريكا نيست بلكه بيشتر و خيلي بيشتر هست
    همان حكمي كه براي نتانياهو قائل هستيم براي ميرحسين بايد همان را بخواهيم

    14
    48
    1. دوست تو کسی است که به تو راست بگوید نه هر چه گفتی راست بداند (روایت مشهور) .عادت شما به تحسین شدن چاپلوسان و متملقان که در زبان اولیای دین بزرگترین دشمن شخص اند شما را به این انحراف مسلم از دین و تحریف معانی و ارزشها کشانده است که به تعبیر علی علیه السلام بر شکمبارگی سیران و گرسنگی ضعیفان سکوت کنید (نهج البلاغه )و از فریاد دردمندان در عجب باشید و به تعبیر حسینی گرسنه و مریض و فقیر را در گوشه و کنار بلاد مسلمین ببینید و دم نزنید یا بر ستم سکوت کنید (کتاب سلیم بن قیس) پس به بیان امام حسین که به مسلمانان خودمعتقد پندار (که به خیال خود به جنگ با قیام کننده مرتد یا خارج از دین آمده بودند) میگفت : حال که دین ندارید و به آخرت معتقد نیستید پس در همین دنیای مورد اعتقادتان آزاد (ه) باشید

      19
      1
    2. دوست عزیز احتمالاً محمدرضا حمیدی
      نتیجه عملکرد تفکر شما و همفکران شما به اینجا رسیده است که دامنه فراریان از تفکر انقلاب روز به روز در حال گسترده تر شدن است. حتی نیم بند منتقدان باقی مانده هم نمی توانند دیگر از میزان تنفر و بیزاری مردم در هنگام قضاوت بر عملکردها و آمارهای باقی مانده در مورد معیشت، آزادی بیان، شایسته سالاری و هزاران مورد دیگر بکاهند!
      فقط کاسبان همچنان از این وضعیت دفاع می کنند و بس! وگرنه مردم نقد و نظر فراوان دارند!

      7
      0
    3. حمیدی، خوابی یا خودت رو بخواب زدی!!؟ یا شایدم خارج از مملکت بودی و بعد از سالهای سال تازه به مملکت وارد شدی! خود میر حسین و کروبی بارها و بارها تقاضای برگزاری دادگاه کرده اند حتی با همین سیستم رژیم حکومت اسلامی!! منتها آنچه که مسلم است اینکه حاکمیت زیر بار تشکیل این دادگاه نرفته و هرگز هم نمیرود، چون هرچه بیشتر به … خواهد انجامید.

    1. وظیفه پایگاه خبری انصاف نیوز چاپ
      مقالات مهم روز است. و در این مقاله
      نویسنده نظراتش را در مورد
      نخست وزیر اوایل انقلاب ارائه می نماید.
      همانطور که فرار مغز ها به مملکت
      لطمه می زند نویسنده مقاله براین
      اعتقاد است که باید از همه ظرفیت ها
      برای پیش برد اهداف انقلاب استفاده
      نمود ( به سطر آخر مقاله توجه شود).

      14
      6
    2. کسانی که تکلیفشان با خودشان و شعارهایشان و قانون اساسیشان و میزانشان یعنی رای ملت و رد صریح هر نوع مجازات بدون دادگاه در قانون اساسی و منع شکنجه و آزادی اعتراضات و تجمعات در آن و جمهوری به همان معنی همه دنیا و استقلال و آزادی و … مشخص نیست ، بهتر است اول تکلیفشان را با خودشان مشخص کنند

      9
      4
  2. دوست تو کسی است که به تو راست بگوید نه هر چه گفتی راست بداند (روایت مشهور) .عادت شما به تحسین شدن چاپلوسان و متملقان که در زبان اولیای دین بزرگترین دشمن شخص اند شما را به این انحراف مسلم از دین و تحریف معانی و ارزشها کشانده است که به تعبیر علی علیه السلام بر شکمبارگی سیران و گرسنگی ضعیفان سکوت کنید (نهج البلاغه )و از فریاد دردمندان در عجب باشید و به تعبیر حسینی گرسنه و مریض و فقیر را در گوشه و کنار بلاد مسلمین ببینید و دم نزنید یا بر ستم سکوت کنید (کتاب سلیم بن قیس) پس به بیان امام حسین که به مسلمانان خودمعتقد پندار (که به خیال خود به جنگ با قیام کننده مرتد یا خارج از دین آمده بودند) میگفت : حال که دین ندارید و به آخرت معتقد نیستید پس در همین دنیای مورد اعتقادتان آزاد (ه) باشید

    7
    1
    1. توهین نکرده بلکه عملکرد سال ۸۸ او رو نقد کرده . ضرب و شتم مردم نوازش و توبه و اعتراض به اون توهینه ؟

      12
      4
  3. اینهایی که دائم از مردم و ملت و خواسته مردم صحبت می کنند در اخرین حضور مردم سر صندوق اکثریت از شرکت در انتخابات امتناع کردند چطور بجای اکثریت مردم حرف می زنید ممکن است خودتان هم باورتان شود براساس ان پلی بسازید ولی پل سر راهتان خراب شود چون بر پایه دروغ بنا شده میگن ملانصرالدین شایع کرد فلان جا آش می دن اینقدر مردم رفتن خکدش هم باورش شد آش می دن رفت تو صف ایستاد حالا حکایت اینهاست که دائم حرف مردم خواست مردم می کنند بابا از اقلیت ۴۸ درصدی تون مایه بزارید

    8
    8
  4. این مقاله انصاف نیوز رو خوب و به دقت و بدون تعصب مطالعه کنید .
    از پاسخگویی ، مدارا و گفتگوی حکومت با افرادی مثل میر حسین موسوی میگه .
    اما کمترین و کوچکترین اشاره ای به اقدامات و خباثت های میر حسین موسوی در سال ۸۸ نمی کنه ، که چند بار مسئولان مملکت از جمله شخص رهبر ایران موسوی رو دعوت به آرامش ، گفتگو و شمارش چندباره صندوق های رأی کرد .
    اما موسوی در کمال بی شرمی مردم را دعوت و تحریک به تظاهرات سخت و جنگ شهری می کرد و آتش زدن و تخریب دارایی های مردم و توهین به اعتقادات و باورهای مردم .
    و تحریک و گستاخی کشورهای غربی و آمریکا برای تحریم های بیشتر علیه ایران که رسما هم اعلام کردند .
    از احترام دلسوزانه حکومت به میر حسین موسوی مینویسه اما کوچکترین اشاره ای به بیانیه توهین آمیز ، زشت و بی شرمانه موسوی به مدافعان امنیت ایران نمیکنه . افرادی که عزیزترین دارایی یعنی جانشان را برای امنیت و آرامش این کشور و ملت فدا کردند .

    تیتر زده خطای انسانی در شلیک به میر حسین ، اما ننوشته خطای میر حسین در شلیک به مدافعان کشور و ملت .

    به خاطر همین دوگانگی و آب زیر کاه بودن امثال انصاف نیوز هست که مردم دیگه براش تره هم خورد نمیکنن و هیچ رونق و دنبال کننده ای نداره .
    و هرازگاهی میخواد با چنین تحلیل سخیف ، ایجاد دوگانگی و وارونه نمایی واقعیت ؛ اینجوری با یک نفس مصنوعی موقت به این پایگاه خبری دروغ پراکنی ، اون رو کمی به چشم بیاره .

    4
    13
    1. مسئولیت هر قطره خونی که در سال 88 ریخته شد با این بشر ملعونه. شما هم راضی نباشید به کارهاش که شما هم مسئول خواهید بود. با خودتون رو راست باشید.

      3
      7
      1. این که منطق معاویه است که مسئولیت خون عمار را بجای قاتلش با علی (ع) می دانست که او را به جنگ آورده است !

        1. درود بر شما . دقیقا ما همینیم و یه روزی بیدار میشیم و میبینیم چطور در مقابل علی و در سپاه معاویه ایستادیم ولی مدام علی علی هم به دروغ میگیم

    2. معلومه که دنبال کننده نداره حتی تو!!!!!!!!!!!!!! دعوت مردم به تظاهرات چه اشکالی داره ؟؟؟؟؟؟؟؟ مگر مردم کودک و بی خردند که حق قبول و رد دعوت افراد به تظاهرات رو نداشته باشند؟؟؟؟؟؟؟ باقی حرفها زده شده . هر گاه جرات عمل به خواست مردم رو داشتید همه پرسی بگذارید تا نظر اکثریت مردم رو درباره خودتون ببینید

      7
      2
  5. تاریخ از این مرد روزهای سخت ، مظلوم این روزها، سید بزرگوار میر حسین موسوی حتما به نیکی یاد خواهد کرد.

  6. امثال آقای داوری بیرون گود نشستند و قضاوت می کنند و انذار می بافند ، آخه همین قدر که شخصی را بدون محاکمه بطور خانوادگی به اسرارت بگیرند و از محاکمه علنی آن واهمه داشته باشند خود گویای همه چیز و منبع تولید هزاران سئوال و ابهام است به قانون عمل کنند از هیچ چیز هم نترسند حداقل شهامت دولت طاغوت را داشته باشند که گلسرخی را محاکمه علنی کرد و آنرا به سمع و نظر عالم و آدم هم رساند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا